eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
605 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🌷ماه رمضان بود که زمزمه عملیات جدیدی به گوشم رسید و دوباره دغدغه جبهه دلم را از جا کند. خیلی زود با مینی‌بوس عازم ورزشگاه تختی شدیم. تعدادمان به ۲۰ نفر هم نمی‌رسید. دست کم سه–چهار روز قبل از عملیات به منطقه رسیدیم و مستقر شدیم. عملیات رمضان در تاریخ بیست و یکم ماه مبارک رمضان مصادف با بیست و سوم تیر با رمز «یا صاحب‌الزمان ادرکنی» آغاز شد. روزها طولانی بود و از آسمان آتش می‌بارید. با این وجود اکثر پرسنل روزه می‌گرفتیم. 🌷فضایی که در آن قرار داشتیم خیلی خوب و مساعد بود. از دروغ، بهتان و ناسزا خبری نبود. هیچ‌کس به بهره مادی، سابقه جبهه فکر نمی‌کرد و اعتقاد به باورهای دینی راسخ‌تر شده بود. وقتی اولین حقوق مرا پرداختند آن را پس زدم و با خنده گفتم: یعنی چه؟ من که حقوق نمی‌خواهم. نه فقط خواهران بلکه برادران نیز همین اندیشه را داشتند. چیزهایی که در جبهه می‌یافتیم خیلی بیشتر از پول و طلا برایمان ارزش داشت و به سختی‌هایش می‌ارزید. 🌷من اولین بار در جبهه با نماز شب آشنا شدم. بچه‌هایی که بلد بودند به بقیه نیز آموزش می‌دادند. همه با هم دعای توسل و کمیل می‌خواندیم. این کارها از قبل برنامه‌ریزی نشده بود و ناخودآگاه در آن فضا شکل می‌گرفت. ما تا جایی پیش رفتیم که دیگر برایمان فرقی نمی‌کرد مجروح عراقی باشد یا ایرانی. همین که انسانی به کمک احتیاج داشت، آستین‌ها را بالا می‌زدیم و دردها را تسکین می‌بخشیدیم. هیچ وقت پیش نیامد که سفره بیندازیم، دورهم بنشینیم، غذا بخوریم و بعد سر کار برویم. من معمولاً... ادامه دارد.... شهدا را ياد كنيم با ذكر صلوات هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 💠 وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب، تماشاخانه‌ای بود که هر چشمی را نوازش می‌داد. خورشید پس از یک روز آتش‌بازی در این روزهای گرم آخر ، رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند بهاری را خمیازه می‌کشید. دست خودم نبود که این روزها در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را می‌دیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و شاخه های نخل ها رد می‌شد، عطر او را در هوا رها می‌کرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم می‌کرد! 💠 دلتنگ لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خنده های شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می‌گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه دلتنگی‌ام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به صدا درآمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم. بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر می‌دانستم اوست که خانه قلبم را دقّ‌الباب می‌کند و بی‌آنکه شماره را ببینم، دلبرانه پاسخ دادم :«بله؟» 💠 با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای باغ می‌چرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم می‌کردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری عشق را از سرم پراند :«الو...» هر آنچه در خانه خیالم ساخته بودم، شکست. نگاهم به نقطه‌ای خیره ماند، خودم را جمع کردم و این بار با صدایی محکم پرسیدم :«بله؟» 💠 تا فرصتی که بخواهد پاسخ بدهد، به سرعت گوشی را از کنار صورتم پایین آورده و شماره را چک کردم، ناشناس بود. دوباره گوشی را کنار گوشم بردم و شنیدم با همان صدای زمخت و لحن خشن تکرار می‌کند :«الو... الو...» از حالت تهاجمی صدایش، کمی ترسیدم و خواستم پاسخی بدهم که خودش با عصبانیت پرسید :«منو می‌شناسی؟؟؟» 💠 ذهنم را متمرکز کردم، اما واقعاً صدایش برایم آشنا نبود که مردّد پاسخ دادم :«نه!» و او بلافاصه و با صدایی بلندتر پرسید :«مگه تو نرجس نیستی؟؟؟» از اینکه اسمم را می‌دانست، حدس زدم از آشنایان است اما چرا انقدر عصبانی بود که دوباره با حالتی معصومانه پاسخ دادم :«بله، من نرجسم، اما شما رو نمی شناسم!» که صدایش از آسمان خراش خشونت به زیر آمد و با خنده‌ای نمکین نجوا کرد :«ولی من که تو رو خیلی خوب می‌شناسم عزیزم!» و دوباره همان خنده‌های شیرینش گوشم را پُر کرد. 💠 دوباره مثل روزهای اول مَحرم شدن‌مان دلم لرزید که او در لرزاندن دل من به‌شدت مهارت داشت. چشمانم را نمی‌دید، اما از همین پشت تلفن برایش پشت چشم نازک کردم و با لحنی غرق ناز پاسخ دادم :«از همون اول که گوشی زنگ خورد، فهمیدم تویی!» با شیطنت به میان حرفم آمد و گفت :«اما بعد گول خوردی!» و فرصت نداد از رکب که خورده بودم دفاع کنم و دوباره با خنده سر به سرم گذاشت :«من همیشه تو رو گول می‌زنم! همون روز اولم گولت زدم که عاشقم شدی!» و همین حال و هوای عاشقی‌مان در گرمای ، مثل شربت بود؛ شیرین و خنک! 💠 خبر داد سر کوچه رسیده و تا لحظاتی دیگر به خانه می آید که با دستپاچگی گوشی را قطع کردم تا برای دیدارش مهیا شوم. از همان روی ایوان وارد اتاق شدم و او دست‌بردار نبود که دوباره پیامگیر گوشی به صدا درآمد. در لحظات نزدیک مغرب نور چندانی به داخل نمی تابید و در همان تاریکی، قفل گوشی را باز کردم که دیدم باز هم شماره غریبه است. 💠 دیگر فریب شیطنتش را نمی‌خوردم که با خنده‌ای که صورتم را پُر کرده بود پیامش را باز کردم و دیدم نوشته است :«من هنوز دوستت دارم، فقط کافیه بهم بگی تو هم دوستم داری! اونوقت اگه عمو و پسرعموت تو آسمونا هم قایمت کنن، میام و با خودم می‌برمت! ـ عَدنان ـ » برای لحظاتی احساس کردم در خلائی در حال خفگی هستم که حالا من شوهر داشتم و نمی‌دانستم عدنان از جانم چه می خواهد؟... ادامه دارد... هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
😭😭😭😭😭😭😭😭😭 مجموعه اجراهای مداحی در آواز دشتی بسیار کاربردی ✅ ویژه محرم، مجالس ختم، تشییع جنازه...🏴 🎤با صدای مرحوم حاج حسن شیرازی، حاج احمد صدرایی و کربلایی هادی چهره گشا 💠کاری بی نظیر از👇 🔹کانال نوحوا علی الحسین🔹 هشتک کانال حذف نشود ❌ با ما بهترین ها را دریافت کنید👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📜 یا مَلْجَئِی عِنْدَ اضْطِرارِی 🎤حجة الاسلام انجوی نژاد 💢 دعای ابوحمزه، رفتار خدا و عملکرد ما: امام در فراز اول دعای ابوحمزه خیلی انفجاری و ناگهانی دعا را شروع می‌کند؛ درحالیکه تقریباً هیچ دعایی این‌قدر بدون مقدمه وارد اصل بحث نمی‌شود. در همان قدم اول می‌گوید «اللَّهُمَّ لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ»! 🥺 حالت روحی و روانی حاکم بر دعا، همین اول کار نشان داده می‌شود. دعا برای مستأصلین است؛ یعنی کسانی که این‌قدر کارشان گیر است که اصلاً فرصت بسم‌الله و سلام با خدا را هم ندارد. گویا دعا برای کسی است که تازه او را در قبر گذاشته‌اند و کل پرونده‌اش را تازه دیده است. 😰 یکی از مشکل‌ترین ورودهای ما به عالم بقا و جاودانگی همان لحظه ورود به قبر است. 🔰 توبه رحمتی از مسیر ساده و دریای کرم الهی است و با یک نگاه ساده خدا همه چیز حل می‌شود. قاعده این است که انسان‌ها با توبه رحمتی بخشیده می‌شوند. کسی که به نقطه توبه زحمتی می‌رسد کسی است که قدر توبه رحمتی را نمی‌داند. 😞 توبه زحمتی، عقوبتی است که در دنیا ممکن است به‌واسطه مال، جان، آبرو و ... باشد در برزخ هم عذاب‌هایی که عالم مجردی دارد. قاعده این است که اگر کسی رحمتی توبه کند، به توبه زحمتی نمی‌رسد. خدا تا رحمت باشد، زحمت ایجاد نمی‌کند چون جنبه ما را می‌داند. 🤲 «لَا تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ» یعنی خدایا من را از مسیر رحمت به صراط مستقیم بیاور. ⚠️ خیلی از کسانی که خداوند دنیا را به آن‌ها ساده گرفته به‌جای اینکه آدم‌تر شوند فکر می‌کنند که خدا وجود ندارد. می‌گوید اگر وجود دارد چرا نمی‌زند. ❇️ یک سری دردها در عالم هست، که آدم‌ها در آن اصلاً مقصر نیستند، آدم‌هایی که با مناجات مأنوسند خیلی راحت و ذهنی درد را حل می‌کند؛ مثلاً کسی به او توهین کرده و اذیت شده، در ذهنش می‌گوید ما هم به خدا زیاد توهین کردیم، خدا لطف کرده عقوبت را در این حد پایین آورده است. این عقوبت یا کفاره است یا درجه. انسان‌های این مدلی در هر دو صورت از این دردها لذت می‌برند. 🔅 «وَ لَا تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ»؛ آیه قرآنی که این دعا از آن گرفته شده می‌گوید اول مکروا بعد مکرالله. خدا با چه کسی مکر می‌کند؟ ❓ مکر چند قسمت دارد؟ بعضی مکرها خیلی پیچیده است. بسیاری از ظالمین عالم سرفراز از دنیا رفتند؛ مثلاً صدام در زمان اعدام «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ» می‌گوید و فکر می‌کند به بهشت می‌رود، این مکر است. این مکرها به پست ما نمی‌خورد. ⛔️ مکری که ما خیلی به آن مبتلا هستیم، خودفریبی است. خدا از آدم صادق و صاف خوشش می‌آید؛ چه گنه‌کار باشد، چه نباشد. 🔅 تقریباً هر عالم واصلی یک‌بار این خاطره را نقل کرده که فلان شیخ سوار بر اسب می‌رفت، فلان گنه‌کار افسار او را گرفت و پایین کشید. شیخ گفت چه کار می‌کنی گنه‌کار؟ گفت شیخ من آنچه می‌نمایم هستم آیا تو آنچه که می‌نمایی هستی؟ 🔍 هر کدام از عرفا شاید هفته‌ای یک‌بار این جمله را با خودشان تکرار می‌کنند که مکر نکرده باشند. ❗️من در همین تجربه اندک خودم ندیدم کسی بر سر یک گنه‌کار فریاد بکشد و خودش را از گناه منزه بداند و خودش مبتلا نبوده باشد. هر کس بیشتر گیر می‌دهد خودش بیشتر گیر دارد. ✅ صاف بگو غلط کردم، حل می‌شود. دلیل نیاور. برای خدا شاخ‌ و شانه نکش. همه انبیا در قدم اول محاجه با خدا لُنگ‌ انداختند. وقتی در مقابل خداوند اهل مکر می‌شویم، خدا با مکر برخورد می‌کند. صاف باشیم. ❌ ما این‌قدر نسبت‌به خودمان باور داریم که فکر می‌کنیم همه چیز حل است و این مکر است. 🔅 خداوند در روایت قدسی گفت در روز قیامت همه به فضل من وارد بهشت می‌شوند، هیچ‌کس لیاقت بهشت را ندارد. پیامبر اکرم (ص) فرمودند حتی من؟ خدا گفت حتی تو! ⚠️ جمله «حتی تو» که خدا به پیغمبر گفت برای این است که ما ماستمان را کیسه کنیم. ⁉️ مگر ما خوبی‌ها را از کجا آورده‌ایم؟ خدا نمی‌خواست خوبی را انجام نمی‌دادی. در دعا می‌گوید دلیل اینکه در دام مکر نمی‌افتم این است که من خیری نمی‌بینم که خودم انجام داده باشم. هر چه بوده مال تو بوده. ⛔️ ما هیچ چیز از خودمان نداریم. در دعای عرفه وقتی امام‌حسین‌ (ع) می‌خواهد خودش را در پیشگاه خدا معرفی کند می‌فرماید: تمام توانم، حرکت دست، صوت، بیان و ... تمام زندگی‌ام از خداست. این جملات برای این است که به خدا بگوید فکر نکنی من توهم برداشتم که چیزی دارم. 🧐 باید خیلی روی این نقطه «هیچ» خودمان تمرکز کنیم تا خدا هم ان‌شاءالله دست همه‌مان را بگیرد. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
📜📜📜📜📜📜📜📜📜 🔹مذهب شیعه در حقیقت همان اسلام محمدی است که در برابر سایر فرقه های اسلامی نام شیعه را به خود گرفته است. بنابراین غیر از پیامبر اسلام(صلی‌الله علیه و آله) کسی دیگری مؤسس مذهب شیعه نیست. 🔸این مطلب از تاریخ صدر اسلام کاملاً و بی هیچ ابهامی قابل اثبات است که ما به دلیل روشن بودن آن به این وقایع و مطالبی که در متون اهل سنت بیان شده است نمی پردازیم و فقط به یک واقعیت تاریخی به صورت اجمال اشاره می‌کنیم: بعد از رحلت پیامبر خدا(صلی‌الله علیه و آله) مسلمانان دچار اختلاف شدند و  لذا عده‌ای از صحابه بی‌هیچ مدرک و دلیلی بر خلاف دستورات پیامبر خدا(صلی‌الله علیه و آله) در روز وفات حضرت پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) در حالیکه علی (علیه‌السلام) با سایر بنی هاشم مشغول کفن و دفن بودند، خودسرانه با توجه به اینکه قبلاً هم با رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در مسئله امامت و خلافت به مشاجره پرداخته بود [۱] شورایی را تشکیل داده و بعد از جدال و منازعات شدید بین معدودی از مهاجرین و انصار، مهاجرین موفق می‌شوند که ابوبکر را به دستور عمر به عنوان خلیفه تعیین کنند. [۲] این گروه بدین گونه زمام حکومت و امور سیاسی و نظامی امت اسلامی را قبضه کردند. این دسته از مسلمین که دربرابر امام علی(علیه‌السلام) قرار گرفته بودند در ابتداء عنوان خاصی نداشتند بلکه به عنوان طرفداران عمر و ابوبکر معروف بودند و بنابر قول ابوحاتم رازی بعد از کشته شدن عثمان در زمان معاویه و بعد از آن به «عثمانیه» نامیده می شدند و شیعیان علی ـ علیه السلام ـ در این زمان به نام علویه معروف بودند تا اینکه در زمان عباسیان نام علویه و عثمانیه نسخ گردیدند و علویه بنام پیشین خود یعنی شیعه برگشتند و بر دیگران اسم اهل سنت گذاشته شد و این اسم تا امروز ادامه دارد. [۳] 🔹در کتاب «تأسیس الشیعه» آمده است: «لفظ شیعه در روزگار پیامبر(صلی‌الله علیه و آله) بوده است، چنانکه ابوحاتم در کتاب الزینة خود می نویسد: نخستین نامی که در اسلام به روزگار رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) آشکار گردید شیعه بود و آن لقب چهار تن از صحابه بود: ابوذر غفاری، سلمان فارسی، مقداد بنی اسود کندی و عمار بنی یاسر، ‌ تا اینکه هنگام صفین این اصطلاح در میان هواخواهان علی ـ علیه السلام ـ منتشر گردید» و در نهایت اینکه انس بن مالک گوید: رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) فرمود: «خدای متعال در روز قیامت بندگانی را بر می انگیزد که از چهره هایشان نوری از راست به چپ عرش پرتو افکنی می کند و به منزله پیامبران هستند ولی پیامبر نیستند و به منزله شهیدان هستند ولی شهید نیستند ابوبکر برخاسته گفت: من از آنان هستم ای پیامبر خدا؟ فرمود: نه. 🔸سهل بن حنیف برخاسته گفت: من از آنان هستم ای پیامبر خدا؟ فرمود: نه پس رسول خدا(ص) دستش را بر سر علی ـ علیه السلام ـ گذاشته فرمود: این است و شیعه اش».[۴] 💠 طبق مطالب مطرح شده واضح و روشن است که تشیع و شکل گیری آن در زمان خود حضرت رسول اکرم(صلی‌الله علیه و آله) بوده و آنحضرت این واژه را درباره پیروان علی ـ علیه السلام ـ بکار برده اند. ⬅️ از مذهب شیعه به «مذهب جعفری» نیزتعبیر می شود و علت آن اینست در فاصله انقراض امویان و قدرت یافتن عباسیان و نیز در دوران شکل گیری سلسله اخیر، امام صادق(علیه‌السلام) امکان و فرصت آن را یافت که به گسترش علم و رونق احکام الهی دست و طالبان علم از جای جای جهان اسلام به مدینه هجرت کرده و در حوزه درس او گرد آمدند و در روزگار شکوفائی علم، مذهب اهل بیت بدو منسوب شد. 🔸چرا که هر شیوه ای را امام می پسندید و هر نظری که او تأیید می کرد لاجرم به او نسبت داده می شد و گفته می شد «مذهب جعفر صادق (علیه‌السلام) ».[۵]   در دوران یاد شده خانه امام صادق (علیه‌السلام) دانشگاهی بود، که به حضور عالمان بزرگ در حدیث‌، تفسیر، ‌حکمت و کلام و... زینت یافته بود و در حوزه درسی وی غالباً دو هزار تن و گاه چهار هزار نفر شرکت می‌کردند. [۶] ✅ از مطالبی که بیان گردید این مطلب با قطع و یقین ثابت می‌گردد که تشیّع توسط خود رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) پایه گذاری گردیده است و افزون بر آنچه ذکر گردید حدیث ثقلین، حدیث، منزلت، ‌ حدیث دار، حدیث سفینه و ... مذهب اهل بیت را که همان مذهب شیعه باشد به عنوان اسلام مطرح می‌کند و پیروی از آن را مایه نجات و رستگاری می داند. 🔹بنابراین غیر از رسول خدا هیچ کسی در هیچ زمانی دیگری مؤسس مذهب تشیع نمی تواند باشد و اینکه برخی می گویند تشیع در زمان صفویان تاسیس شده است یا عبدالله بن سباء آن را به وجود آورده و یا حتی اگر گفته شود امام صادق (علیه‌السلام) مؤسس مذهب شیعه است، سخن باطل و مخالف با واقعیت است.❌ @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
(ع) 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔸اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفی عَلَیْهِ الطَّلایِعُ وَلا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ جازی کُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ کُلِّ قانعٍ وَراحِمُ کُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ وَ لِلْکُرُباتِ دافِعٌ وَ لِلدَّرَجاتِ رافِعٌ، وَ لِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ فَلا اِلهَ غَیْرُهُ وَ لا شَیْءَ یَعْدِلُهُ وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ. 🔹خدای را سپاس که برای حکمش برگرداننده ای، و برای بخشش بازدارنده ای و همانند ساخته اش ساخته هیچ سازنده ای نیست، و او سخاوتمند وسعت بخش است، انواع مخلوقات را پدید آورد، و ساخته‌ها را با حکمتش محکم نمود، طلیعه‌ها بر او پوشیده نمی‌ماند، و ودیعه‌ها نزد او ضایع نمی‌شود پاداش دهنده هر سازنده، و بی نیاز کننده هر قناعت گر، و رحم کننده بر هر پشیمان، و فرو فرستنده سودها، و نازل کننده کتاب جامع با نور درخشان است، او شنونده دعاها، و دورکننده بلاها، و بالابرنده درجات و کوبنده گردنکشان است، پس معبودی جز او نیست، و چیزی با او برابری نمی کند، و چیزی همانندش نیست. ✓خیلی خوبه که به جای خواندن دعا به زبان عربی، معنی آن را هم بفهمیم. 🌷🌸🌸🌷🌸🌸🌷🌸🌸🌷 🔸وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُاللَّطیفُ الْخَبیرُ وَ هُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَرْغَبُ إِلَیْکَوَاَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّی وَ اِلَیْکَ مَرَدّی اِبْتَدَاْتَنی بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ اَنْ اَکُونَ شَیْئاً مَذْکُورا وَخَلَقْتَنی مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْکَنْتَنِی الاْاصْلابَ آمِناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنینَ فَلَمْ اَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ اِلی رَحِمٍ فی تَقادُمٍ مِنَ الاْایّامِ الْماضِیَةِ وَالْقُرُونِ الْخالِیَةِ لَمْ تُخْرِجْنی لِرَاْفَتِکَ بی وَلُطْفِکَ لی وَاِحْسانِکَ اِلَیَّ فی دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَکَذَّبُوا رُسُلَکَلکِنَّکَ اَخْرَجْتَنی لِلَّذی سَبَقَلی مِنَ الْهُدَی الَّذی لَهُ یَسَّرْتَنی وَفیهِ اَنْشَاءْتَنی وَمِنْ قَبْلِ ذلِکَ رَؤُفْتَ بی بِجَمیلِ صُنْعِکَ وَسَوابِغِ نِعَمِکَ فابْتَدَعْتَ خَلْقی مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی وَاَسْکَنْتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ، 🔹و اوست شنوا و بینا، و لطیف و آگاه و بر هر چیز تواناست. خدايا من مشتاق تو هستم و به ربوبیت تو گواهى دهم. اقرار دارم به اينکه تو صاحب اختیار منى و بازگشت من به سوى توست. وجودم را با نعمتت آغاز کردی پیش از آنکه موجودی قابل ذکر باشم، و مرا از خاک پدید آوردی، سپس در میان صلب‌ها جایم دادی، در حالی که از حوادث زمانه و رفت و آمد روزگار و سال‌ها، ایمنی بخشیدی همواره کوچ کننده بودم از صلبی به رحمی، در گذشته از ایام و قرن‌های پیشین، از باب رأفت و لطف و احسانی که به من داشتی، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند، و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردی، ولی زمانی به دنیا آوردی به خاطر آنچه در علمت برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتی که مرا برای پذیرفتن آن آماده ساختی، و در عرصه گاه نشو و نمایم دادی، و پیش از آن هم با رفتار زیبایت، و نعمت‌های کاملت بر من مهر ورزیدی، در نتیجه وجودم را پدید آوردی از نطفه ریخته شده و در تاریکی‌های سه گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادی. 💠 مهمترین موضوع در دین اسلام که امام حسین ع در دعایش به آن گواهی داده باور و ایمان به ربوبیت خداوند است و ربوبیت یعنی آگاهی و یقین به اینکه صاحب و مالک همه چیز خداوند هست و آگاه باشیم که اگر مثلا گفتیم فلان شخص یا هرچیزی مانع رسیدن من به هدفم هست قدرت و مالکیت را از خداوند گرفتیم و به یک شخص یا یک چیز دادیم و این شرک به خداوند باعث میشه که به خاسته خود نرسیم. اما اگر این باور را در خود ایجاد کنیم و یقین پیدا کنیم که صاحب و مالک خاسته من و همه چیز تنها و فقط خداوند هست خداوند پاداش این ایمان ما را میدهد و ما را به خواستمان هر آنچه که باشد میرساند. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🌹 مباهله؛ روز برتری اسلام 🔸پس از فتح مکه معظمه و طائف و مسلمان شدن اهالی یمن و عمان، تقریباً تمامی مناطق جزیرة العرب در پوشش نظام اسلامی و حکومت توحیدی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار گرفت. اما در این منطقه بزرگ عربی، اقوام، قبائل و طوایفی بودند که هنوز در برابر اسلام تسلیم نشده و یا حتی دشمنی و فتنه‌انگیزی می‌کردند. منطقه نجران که در حد فاصل حجاز و یمن قرار دارد در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله تنها منطقه مسیحی‌نشین حجاز بود که مسیحیان مقیم آن با پشتیبانی‌های کشورهای مسیحی شمال آفریقا و قیصر روم ادامه حیات می‌دادند. 🔹پیامبر صلی الله علیه و آله برای بزرگان این منطقه نامه‌هایی ارسال کردند و آنان را به پذیرش دین اسلام و یا پرداخت جزیه (مالیات ویژه اهل کتاب) فراخواند. سران مسیحی نجران درباره نامه پیامبر صلی الله علیه و آله به مشورت پرداخته و با افراد زیادی در این باره گفتگو کردند. ولی به خاطر تبلیغات و فضای ویژه مسیحیان در آن منطقه، آنان هیچ یک از پیشنهادهای رسول خدا صلی الله علیه و آله را نپذیرفتند و برای رفع این معضل سه تن از بزرگان نجران، یعنی ابوحارثة بن علقمه (اسقف اعظم نجران و نماینده رسمی کلیسای روم در حجاز)، عبدالمسیح بن شرحبیل معروف به عاقب (پیشوای اهالی این منطقه) و اهتم (یا ایهم) بن نعمان معروف به سید (شخصی کهن سال و ریش‌سفید و مورد احترام نجرانیان) به همراه ده تن و به روایتی سی تن و به روایتی دیگر شصت تن از مسیحیان نجران عازم مدینه منوره شده تا با رسول خدا صلی الله علیه و آله به گفتگو بپردازند و راه حلی پیدا نمایند. 🔸آنان پس از ورود به مدینه منوره، وارد بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجد النبی شدند ولی پیامبر صلی الله علیه و آله اعتنای چندانی به آنان ننمود. مسیحیان علت آن را نمی‌دانستند و به نزد عثمان بن عفان و عبدالرحمن بن عوف که پیشینه آشنایی با آنان داشته رفتند و علت آن را جویا شدند. ولی آن دو نیز چیزی در این باره نمی‌دانستند و آنان را به نزد امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام راهنمایی کرده و از آن حضرت، علت آن را پرسیدند. امام علی علیه‌السلام فرمودند: «چون شما با لباس‌های فاخر و تزئین کرده و صلیب به گردن آویخته وارد مسجد شدید، پیامبر صلی الله علیه و آله را از کردارتان ناخوش آمد باید لباس‌های خود را تغییر داده و با وضع ساده و بدون هیچ‌گونه تزیین به زر و زیوری بر آن حضرت وارد شوید تا مورد استقبال وی قرار گیرید.» 🔹 مسیحیان نجران بر اساس فرموده حضرت علی علیه‌السلام لباس و ظاهر خود را تغییر داده و با وضع ساده و عادی بر پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شدند و با آن حضرت به گفتگو پرداختند. پیامبر صلی الله علیه و آله با آنان درباره توحید و شرک، نحوه آفرینش حضرت عیسی علیه‌السلام و ارتباط وی با خدای سبحان و باطل دانستن عقاید مسیحیان گفتگو کرد، اما سران نجران گفتار آن حضرت را نپذیرفته و بر عقاید باطل خویش اصرار ورزیدند. آنان برای فرار از پذیرش حق، پیشنهاد مباهله دادند. بدین معنا که در وقت معین در جایی به عبادت و راز و نیاز به درگاه خداوند متعال پرداخته و بر طرف مقابل نفرین کنند تا خداوند متعال بر دروغگو و باطل‌گرا عذابی نازل کرده و او را نابود سازد. در همین زمان بر پیامبر صلی الله علیه و آله آیه‌ای نازل شد و از مباهله با مسیحیان استقبال کرد: 🌹«فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ.»(۱) بنابراین، طرفین به مباهله رضایت داده و قرار شد در روز دیگر در مکانی در بیرون شهر مدینه گرد هم آمده و اقدام به مباهله نمایند. سران نجران پیش از رسیدن به مکان مباهله به یکدیگر گفتند اگر رسول خدا صلی الله علیه و آله با فرماندهان و یاران خود به مباهله آمد، معلوم است که مقاصد دنیوی دارد و از رسالت و نبوت او خبری نیست و ما باید با وی مباهله کنیم. اما اگر با فرزندان و اهل بیتش برای این کار اقدام کرد، دانسته می‌شود که او مقاصد دنیوی ندارد و قصدش هدایت و راهنمایی انسان‌ها از جهالت و کفر و شرک است. در آن صورت مباهله کردن با او خطرناک است و باید به او ایمان آورد و یا حداقل با وی مصالحه کرد. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📕کتاب سه دقیقه تا قیامت 🔹 💠پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. 🍃در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. ♻️سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 💠 با اصرار و التماس و دعا و ناله به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.. 🌷اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و می‌دانستم که شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند ♦️ به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به مسجد می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. 💠یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتی‌ها و گناهان نشوم و به حضرت عزرائیل التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...! 🔰البته آن زمان سن من کم بود و فکر میکردم کارخوبی می کنم که برای مردنم دعا می‌کنم. ♦️ نمی‌دانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین ادعایی نکرده اند. آنها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه می دانستند. خسته بودم و سریع خوابم برد.. 💠نیمه های شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم. 🔆بلافاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده.. از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم و با ادب سلام کردم. ✨ایشان فرمود: با من چه کار داری؟چرا انقدر طلب مرگ می کنی !هنوز نوبت شما نرسیده. فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است ترسیده بودم. ♦️ اما با خودم گفتم: اگر ایشان انقدر زیبا و دوست داشتنی است،پس چرا مردم از او می‌ترسند؟ 🍀می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم من را ببرند. التماس های من بی فایده بود. ✔️با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جای و گویی محکم به زمین خوردم.. 🍂 در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم،راس ساعت ۱۲ ظهر بود! هوا هم روشن بود، موقع زمین خوردن نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت.. 🔵در همان لحظات از خواب پریدم؛ نیمه شب بود.می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد! 🔺روز بعد روز بعد دنبال کار سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس‌ها بودند که متوجه شدم رفقای من حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفتند. ☑️ سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. 🔶 در مسیر برگشت در یک چهارراه راننده پیکان بدون توجه به چراغ قرمز جلو آمد ... 🔷از سمت چپ با من برخورد کرد! آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و روی زمین افتادم. 🔴 راننده پیاده شد و می لرزید‌. 🌾 با خودم گفتم:پس جناب عزرائیل بالاخره به سراغم آمد! 🔵به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم ساعت دقیقا ۱۲ ظهر بود و نیمه چپ بدنم خیلی درد میکرد...! ادامه دارد... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 💠رباعیات مرتبط با فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی ✔️ برخیز کمی سحر ابوحمزه بخوان با ناله و چشم تر، ابوحمزه بخوان بنگر که طریقتِ حقیقت اینجاست عرفان خواهی اگر ابوحمزه بخوان اِلهی لا تُؤَدِّبْنی بِعُقوُبَتِکَ هرچند فریب خورده‌ام از شیطان هر چند که غرق گشته‌ام در عصیان یا رب! به عقوبتت مفرما ادبم با لطف مرا به راه خود برگردان بِكَ عَرَفْتُكَ، وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِى عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إلَيْكَ، وَ لَوْ لا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ!  هرگز نشدی ز ما جدا، ای همه تو هستی همه‌جا، روم کجا؟ ای همه تو معلوم تر از تو نیست در هر دو جهان من با تو شناختم تو را، ای همه تو الحمدلله الَّذی یَحلُمُ عَنّی حَتّی کَاَنّی لاذَنبَ لی هر چند گذشته‌ی تباهی دارم عاصی‌ام و نامه‌ی سیاهی دارم بخشید و کریمانه بغل کرد مرا انگار نه انگار گناهی دارم وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ از غفلت خود همیشه حیران ماندیم از ظلمت خود سخت پریشان ماندیم حاشا که جمالِ تو شود پوشیده ماییم که در حجاب عصیان ماندیم وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ آبادی دل، خرابِ چشمانم شد شوری گُنه، سراب چشمانم شد محجوب نبوده‌ای تو از من امّا اعمال بَدَم حجاب چشمانم شد  إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ آید چو گناهکاری‌ام در نظرم می‌ترسم از آنچه خواهد آمد به سرم در بخششت امّا به طمع می‌افتم وقتی که کرامت تو را می‌نگرم اَیْنَ سَِتْرُکَ الْجَمیلُ اَیْنَ عَفْوُکَ الْجَلیلُ اَیْنَ فَرَجُکَ الْقَریبُ اَیْنَ غِیاثُکَ السَّریعُ اَیْنَ رَحْمَتُکَ الْواسِعَهُ اَیْنَ عَطایاکَ الْفاضِلَهُ اَیْنَ مَواهِبُکَ الْهَنیئَهُ آن مهر و محبّت فراوانت کو؟! آن‌ موهبت بدون پایانت کو؟! من بد هستم قبول، اما یاربّ ستّاریت و رحمت و احسانت کو؟! لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَى أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا کشکول گدایی است در دستم و بس دل را به امید و رحمتت بستم و بس من تکیه نمی‌کنم به اعمال خودم دل‌گرم به فضل و بخششت هستم و بس فَتَجاوَز یا رَبِّ عَنْ قَبِیحِ مَا عِنْدَنَا بِجَمِیلِ مَا عِنْدَکْ بر کرده‌ی ناصحیح، ستّاری کن هرچند شدم وقیح، ستّاری کن یارب ز گناهِ خلوتم می‌ترسم یا مَن سَتَرَ القَبیح! ستّاری کن شاعر: علی مقدم (عاصی خراسانی) @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 حاج مهدی سماواتی 🎤 إِلٰهِى لَاتُؤَدِّبْنِى بِعُقُوبَتِكَ، وَلَا تَمْكُرْ بِى فِى حِيلَتِكَ، مِنْ أَيْنَ لِىَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَلَا يُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِكَ ؟ وَمِنْ أَيْنَ لِىَ النَّجاةُ وَلا تُسْتَطاعُ إِلّا بِكَ ؟ لَا الَّذِى أَحْسَنَ اسْتَغْنىٰ عَنْ عَوْنِكَ وَرَحْمَتِكَ، وَلَا الَّذِى أَساءَ وَاجْتَرَأَ عَلَيْكَ وَلَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ.. @noaheh_khajehpoor هشتک حذف نشود ❌ 👇
49.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حجة الاسلام عالی🎤 اینجا هر کس حال و هوایی دارد هر خسته‌ دلی شور و نوایی دارد غم‌های نگفته را بیاور با خود این پنجره گوشِ شنوایی دارد شاعر: محمدجواد غفورزاده https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌