ای دهمین امام ما.mp3
1.31M
#نوحه_واحد
#امام_هادی
شماره 969
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای دهمین امام ما،ای جگر گوشه ی زهرا سلام
لحظه به لحظه دَم به دَم،به تو ای حضرت مُولا سلام
هادی اَرضی و سَما،زِفرشته های بالا سلام
قسم به هر عِبارتِ جامِعه
مدح شما زیارت جامعه
▪️یا امام هادی
ای ثمَر اِبنُ الرضا،به صفای خادمانت سلام
به زائر و سینه زنان،به غُبار آسِتانت سلام
بر همه اَجدادِ تو و،به خُلوصِ پیروانت سلام
دیده ی شیعیان گهر بار تو
حضرت مهدی ست عزا دار تو
▪️یا امام هادی
این دلِ ما پَر زده است،به هوای حَرم سامرا
سومّ ماه رجب و، به دَرِ مُحترمِ سامرا
بعد زیارت حسین،چشمِ ما و کرمِ سامرا
تا صَفِ مَحشر بوَد این دَینِ ما
سامره و لطفِ امامِینِ ما
▪️یا امام هادی
این همه آزارِ تو را،دشمنت داده که آبت کند
با همه زخم زبان،وارد بَزم شرابت کند
با همه ی دَسیسِه ها،یاد کربلا کبابت کند
نوحه ی تو شد همه اشک روان
آجرک الله امام زمان
▪️یا امام هادی
شاعر: یوسف حق پرست اشتهاردی
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
فاطمه گرید مصطفی گرید.mp3
833.3K
#نوحه_واحد
#امام_هادی
شماره 970
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فاطمه گرید مصطفی گرید
از غم هادی سامرا گرید
▪️آه و واویلا
غم پی غم شد بر دلش مهمان
حتی خانه بود بهر او زندان
▪️آه و واویلا
غرق شراره قلب دو نیم اش
میزند بر سر طفل یتیم اش
▪️آه و واویلا
بی گنه بُردند کنج زندانش
قبر او کَندند پیش چشمانش
▪️آه و واویلا
قرآن می گرید تا یوم الحساب
سوره ی قدر است در بزم شراب
▪️آه و واویلا
جاری از داغش اشک یاسین ش
مانند حیدر خانه نشین شد
▪️آه و واویلا
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
سامرا شد سیه پوش.mp3
1.29M
#نوحه_واحد
#امام_هادی
شماره 971
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
سامرا شد سیهپوش
سامرا شد عزادار
هادی دین فدا شد
در رَهِ نصرتِ یار
دیده ها خون ببارد
در عزایش دمادم
صاحبِ«جامعه»رفت
جامعه شد پر از غم
در عزای او شده سینهها غرق محن
تسلیت یا عسکری تسلیت یابنالحسن
▪️تسلیت یابن الحسن
زهر قاتل اثر کرد
بر دل پر شرارَش
کُنج حجره خدایا
غُصه بُرده قرارَش
او که نور خدا و
او که بحر عطا بود
کِی سزاوار ظلمِ
دشمنِ بی وفا بود
لحظه های آخرش بوده گرم زمزمه
گه بگوید یا علی گاه وای ای فاطمه
▪️تسلیت یابن الحسن
از جفای عدویَش
رنج دوران کشیده
رفته بزم شراب و
یک شبِخوش ندیده
ناله ها سهم او شد
بزم مِی شد عزابش
یادِ بزم یزید و
ناله های ربابش
عاقبت چون جدّ خود روی خاکو در تب است
شد شهید اما، تنش کِی به زیر مرکب است؟
▪️تسلیت یابن الحسن
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
#تاریخ
#امام_هادی
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✅مرحوم علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) به نقل از «الخرائج و الجرائح» مرحوم «قطب الدین راوندی(۵۷۳ق) نقل می کند که؛
در زمان حکومت متوکل عباسی، زنی ادعا کرد که حضرت زینب(سلام الله علیها) است!
متوکل به او گفت :
📋《أَنْتِ اِمْرَأَةٌ شَابَّةٌ وَ قَدْ مَضَى مِنْ وَقْتِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) مَضَى مِنَ اَلسِّنِينَ》
♦️تو زن جوانی هستی و از زمان حضرت رسول اکرم(ص) سالیانی گذشته است.
آن زن گفت :
📋《إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) مَسَحَ عَلَيَّ وَ سَأَلَ اَللَّهَ أَنْ يَرُدَّ عَلَيَّ شَبَابِي فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ سَنَةً وَ لَمْ أَظْهَرْ لِلنَّاسِ إِلَى هَذِهِ اَلْغَايَةِ فَلَحِقَتْنِي اَلْحَاجَةُ فَصِرْتُ إِلَيْهِمْ》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم.
اما اکنون احتیاج مرا واداشت که خود را به مردم معرفی کنم.
در این هنگام؛ متوکل عباسی پسران ابی طالب(ع) و فرزندان عباس بن عبدالمطلب و قریش را خواست و با آنان مشورت کرد.
آنان گفتند : در فلان تاریخ، زینب کبری(س) دختر حضرت فاطمه(س) وفات یافته است.
ولی آن زن به می گفت :
📋《كَذِبٌ وَ زُورٌ فَإِنَّ أَمْرِي كَانَ مَسْتُوراً عَنِ اَلنَّاسِ فَلَمْ يُعْرَفْ لِي حَيَاةٌ وَ لاَ مَوْتٌ》
♦️روايت دروغى است که از خودشان ساختهاند!
من از نظر مردم پنهان بودهام و كسى از مرگ و زندگى من اطلاعی نداشته است.
متوکل به آنان گفت :
📋《هَلْ عِنْدَكُمْ حُجَّةٌ عَلَى هَذِهِ اَلْمَرْأَةِ غَيْرَ هَذِهِ اَلرِّوَايَةِ؟》
♦️غير از اين روايت دليل ديگرى داريد كه اين زن را مغلوب كنيد؟
آنان گفتند : خیر!
متوکل گفت : من از جدم عباس بيزار باشم اگر او را مانع از ادعايش شوم مگر با دليل!
آنان گفتند :
📋《فَأَحْضِرِ اِبْنَ اَلرِّضَا(ع) فَلَعَلَّ عِنْدَهُ شَيْئاً مِنَ اَلْحُجَّةِ غَيْرَ مَا عِنْدَنَا》
♦️ابن الرضا[امام هادى(ع)] را احضار كن تا شايد او دليل ديگرى غير از اين روايت داشته باشد.
متوکل شخصی را پى امام هادی(ع) فرستاد و جريان آن زن را برايش نقل كرد.
امام هادی(ع) فرمود :
📋《كَذَبَتْ فَإِنَّ زَيْنَبَ(س) تُوُفِّيَتْ فِي سَنَةِ كَذَا فِي شَهْرِ كَذَا فِي يَوْمِ كَذَا》
♦️دروغ مىگويد! حضرت زينب(س) در فلان ماه و فلان روز از دنيا رفته است.
متوکل گفت : اينها نيز همين روايت را نقل كردند ولى من قسم ياد كردهام كه مانع ادعايش نشوم مگر با دليل!
امام(ع) فرمود :
📋《وَ لاَ عَلَيْكَ فَهَاهُنَا حُجَّةٌ تَلْزَمُهَا وَ تَلْزَمُ غَيْرَهَا》
♦️چيز مهمى نيست! دليلى بياورم كه او را ملزم نمايد و ديگران نيز بپذيرند.
متوکل گفت : آن دلیل چیست؟
امام(ع) فرمود :
📋《لُحُومُ بَنِي فَاطِمَةَ(س) مُحَرَّمَةٌ عَلَى اَلسِّبَاعِ فَأَنْزِلْهَا إِلَى اَلسِّبَاعِ فَإِنْ كَانَتْ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(س) فَلاَ تَضُرُّهَا》
♦️گوشت فرزندان فاطمه(س) بر درندگان حرام است، او را وارد گودال درندگان كن اگر از فرزندان فاطمه(س) باشد درندگان با او كارى ندارند.
متوکل رو به زن کرد و گفت : چه می گویی؟
زن گفت :
📋《إِنَّهُ يُرِيدُ قَتْلِي!》
♦️او قصد کشتن من را دارد و قبول نکرد!
امام هادی(ع) فرمود :
📋《فَهَاهُنَا جَمَاعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحَسَنِ(ع) وَ اَلْحُسَيْنِ(ع) فَأَنْزِلْ مَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ!》
♦️اينجا از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) زيادند،هر كدام را مايلى پيش درندگان بفرست.
در اين هنگام، رنگ از چهره همه حضار پريد.
سپس برخی از مبغضین امام هادی(ع) به متوکل گفتند :
📋《هُوَ يُحِيلُ عَلَى غَيْرِهِ! لِمَ لاَ يَكُونُ هُوَ؟》
♦️او مىخواهد ديگرى را با حيله به چنگ درندگان اندازد! چرا خودش نمی رود؟
متوكل نيز با اين پيشنهاد اظهار تمايل كرد، چون ميل داشت بدين وسيله امام هادی(ع) از بين برود، بىآنكه او در خونش دخالت كرده باشد.
پس متوکل خطاب به امام هادی(ع) گفت :
📋《يَا أَبَا اَلْحَسَنِ(ع)! لِمَ لاَ تَكُونُ أَنْتَ ذَلِكَ؟》
♦️ای ابالحسن(ع)! چرا خودتان نمی رويد؟
امام هادی(ع) فرمود :
📋《ذَاكَ إِلَيْكَ!》
♦️اگر شما مايل باشيد، مي روم!
متوکل گفت : این کار را انجام دهید.
در این هنگام نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل شیران که تعدادشان شش عدد بود، گشودند و امام هادی(ع) پایین رفت.
📋《فَلَمَّا دَخَلَ وَ جَلَسَ صَارَتِ اَلْأَسْوَدُ إِلَيْهِ فَرَمَتْ بِأَنْفُسِهَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ مَدَّتْ بِأَيْدِيهَا وَ وَضَعَتْ رُءُوسَهَا بَيْنَ يَدَيْهِ فَجَعَلَ يَمْسَحُ عَلَى رَأْسِ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهَا ثُمَّ يُشِيرُ إِلَيْهِ بِيَدِهِ إِلَى اَلاِعْتِزَالِ فَتَعْتَزِلُ نَاحِيَةً حَتَّى اِعْتَزَلَتْ كُلُّهَا وَ أَقَامَتْ بِإِزَائِهِ》
هشتک کانال حذف نشود ❌
ادامه دارد...
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
#تاریخ
#امام_هادی
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
♦️هنگامی گه امام هادی(ع) داخل شد، ميان شيرها نشست، آنها اطراف امام(ع) را گرفتند و دستهاى خود را روى زمين پهن كرده و سر بر روى دست خويش نهادند.
امام(ع) دست بر سر يكايك آنها كشيد و به هر كدام اشاره مىنمود كه فاصله بگيرد و كنار برود. و شيرها به جانبى كه امام(ع) دستور داده بود رفتند و در مقابل امام(ع) ايستادند.
در این هنگام وزیر متوکل به متوکل گفت :
📋《مَا هَذَا صَوَاباً فَبَادِرْ بِإِخْرَاجِهِ مِنْ هُنَاكَ قَبْلَ أَنْ يَنْتَشِرَ خَبَرُهُ》
♦️اين كار بر ضرر تو است، بگو قبل از اينكه جريان منتشر گردد از آنجا خارج شود.
متوکل سراسیمه گفت :
📋《يَاأَبَا اَلْحَسَنِ(ع)! مَا أَرَدْنَا بِكَ سُوءاً وَ إِنَّمَا أَرَدْنَا أَنْ نَكُونَ عَلَى يَقِينٍ مِمَّا قُلْتَ فَأُحِبُّ أَنْ تَصْعَدَ》
♦️ما نظر بدى در باره شما نداشتيم، منظورمان اين بود كه فرمايش شما ثابت شود اكنون خوب است بالا بيائيد.
📋《فَقَامَ وَ صَارَ إِلَى اَلسُّلَّمِ وَ هِيَ حَوْلَهُ تَتَمَسَّحُ بِثِيَابِهِ فَلَمَّا وَضَعَ رِجْلَهُ عَلَى أَوَّلِ دَرَجَةٍ اِلْتَفَتَ إِلَيْهَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ أَنْ تَرْجِعَ فَرَجَعَتْ وَ صَعِدَ》
♦️امام(ع) از جاى حركت كرد و نزديك نردبان آمد و شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان مي ماليدند.
همين كه پاى بر اولين پله نردبان گذاشت اشاره كرد برگرديد و همه رفتند و ايشان بالا آمد و فرمود :
📋《كُلُّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(س) فَلْيَجْلِسْ فِي ذَلِكَ اَلْمَجْلِسِ》
♦️هر كسى مدعى است فرزند فاطمه(س) است، ميان اين درندهها برود.
متوکل به آن زن گفت : پایین برو!
آن زن شروع به التماس نموده و گفت :
📋《اَللَّهَ اَللَّهَ اِدَّعَيْتُ اَلْبَاطِلَ وَ أَنَا بِنْتُ فُلاَنٍ حَمَلَنِي اَلضُّرُّ عَلَى مَا قُلْتُ》
♦️به خاطر خدا به من رحم کنید! من به دروغ گفتم! من دختر فلان كس هستم و شدت از فقر و تنگدستى اين ادعا را كردم.
سپس متوکل دستور داد که آن زن را در ميان درندگان (#شیر ها) بیاندازند که در این هنگام با درخواست مادر متوکل، آن زن را بخشیدند.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۱۴۹، ح۳۵
#اسنادالمصائب
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
#ختم
#مجلس_کامل
#مادر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
مجلس به نام و ياد يه مادر عزيز و مهربونه
مادري كه يك عمر نگران بچه هاش بوده...
مادري كه يك عمر دعا گوي بچه هاش بوده...
آي جوني كه مادر داري ، هر موقع گرفتار شدي ، بگو مادرت برات دعا كنه...
دعاي مادر چيه؟؟؟
وقتي نماز ميخونه، همه دعاي مادر براي بچه هاش اينه...
الهي بچه هام سلامت باشن...
الهي بچه هام خوشبخت باشند..
قربون دعا كردنت مادر جان...
قربون دل مهربونت مادر جان...
خانواده محترم ............ تسليت ما رو پذيرا باشيد...
شما داغ مادر ديديد..
داغ هجران مادر سخته...😭
بگو مادر جان شنيده بودم داغ مادر سخته،اما باور نميكردم اينقدر جانسوز باشه...
هر مادري آرزو داره لحظات آخر يكبار ديگه بچه هاشو ببينه...
نميدونم لحظات جان سپردن مادر كنارش بوديد يا نه؟؟
نگاه كردي ديدي آروم آروم چشماي مادر بسته ميشه..
نگاه كردي ديدي مادر مثل شمع مقابل چشم شما قطره قطره آب ميشه...😭
قربان نگاه خـسته ات ، مادر جان
لبخند به گُل نشسته ات، مادر جان
نميدونم،لحظه هاي آخر ، صدا زدي مادر حلالم كن...
هيچكس مثل مادر نگرانت نميشه...
آخه مادر كسي است كه هر چي برات زحمت بكشه، بر سرت منّت نمي گذاره...
مادر كسي است ، كه هر چه دلشُ بشكني بازم برات دعا مي كنه، مادر كسي است كه وقتي از خونه بيرون ميري، منتظرت مي مونه...
آدم باور نميكنه،يه روز از مادر جدا بشه...
باور نميكنه يه روز بياد كه مادر را صدا بزني و جوابتو نده...
ميدوني كجا ديگه مادر جوابتو نميده؟؟؟😭
وقتي بدنشُ غسل و كفن ميكنن، صدا ميزنن، بگيد بچه هاش بيايند،
يكبار ديگه مادرُ ببينند
آمديد ، كنار بدن بي جان مادر، اما هر چه صدا زدي مادر جوابتو نداد...
ثواب اين روضه نثار همه ي مادر هايِ در خاك آرميده...
با پای دل بریم مدینه..
آااای گریه کنا
داغ دیده های مجلس..
السلام عليكِ يا فاطمه الزهرا...
يه شبم تو مدينه امير المؤمنین بدن حضرت فاطمه زهرا(س) رو غسل و كفن كرد...
يه نگاه كرد، ديد بچه هاش دیگه آرام و قرار ندارند...
فرمود: بياييد ، يك بار ديگه مادر رو ببينيد...
حسنين، خودشو نو انداختند روي بدن بي جان مادر...
يكي ميگفت: مادر جان، من حسنم...😭
يكي ميگفت: مادر جان من حسينم...😭
آنقدر با سوزِ دل ناله زدند...
ناگهان صدايي آمد علي جان
اين بچه هارو از روي بدن مادر جدا كن...
آخه ملائكه طاقت ديدن اين صحنه رو ندارن...😭
آقا جان اينجا شما اين بچه ها رو از بدن بي جان مادر جدا كردي.. 😭
اما بميرم براي آن زماني كه زينب(س) خودشو رسوند كنار بدن زخمي برادرش حسين...😭
صداي بچه اي بلند شد
گفتند بابا بلند شو ببين عمه جان ما رو ميزنند...😭
همه بگيد حسين ..
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
#ختم
#مجلس_کامل
#مادر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
هر موقع دلم از زمونه ميگرفت،با خودم ميگفتم هنوز مادر دارم...
آخه سنگ صبور هر خانه اي مادره...
مادر جون بعد از اين درد دلامو به كي بگم؟...
تو اين عالم هيچكس مثل مادر برات غصه نميخوره...
اگر روزي رســد مادر بميرد
ملَك هم جاي مادر را نگيرد
مادرجان، تو يك لحظه طاقت نداشتي نگراني بچه هاتو ببيني...
اما امروز كجايي ببيني برات لباس سياه پوشيدم...😭
الهي كه هيچكس داغ مادر نبينه...
انسان اگر 80 ساله باشه، باز هم دلش براي مادرش تنگ ميشه...
مگه داغ پدر و مادر از دل ميره؟
مگه محبت پدر مادر فراموش شدنيه؟
آدم باورش نميشه، همون مادريكه به ما راه رفتن ياد ميده...
حرف زدن يادمون ميده...
راه و رسم زندگي رو يادمون ميده...
اُف بر بي وفايي تو اي دنيا...
چقدر سخته، وقتي ميگن بيا زير تابوت مادر رو بگير ...😭
▪️بايد بدن مادر رو ببريم به سوي قبر...
اجازه بديد از همين جا ،مجلس رو مبدل كنيم به مجلس مادر سادات،انشاالله
مادر عزيز شما هم مهمون حضرت زهرا (س )باشه...
تا دوستان و آشنايان متوجه شدند اين مادر از دنيا رفته ...
همه آمدند بدن اين مادر رو روز روشن، با احترام از زمين برداشتند...
چرا؟؟؟
آخه مادره، احترامش واجبه
▪️اما بميرم براي اون مادري كه فرمود: علي جان !!!
شبانه غسل و كفنم كن..
شبانه بدنم رو به خاك بسپار...😭
رسيدند كنار قبر، بدن بي بي رو كنار قبر بر زمين گذاشتند...
اميرالمومنين چگونه تنهايي اين بدن رو به خاك بسپاره؟
ناگهان ديد دستي از قبر نمايان شد، شبيه دستان پيامبر...😭
اي بيابان گل ز اشـــك جاري ات
آفرين بر ايـن امــانت داري اـت
يا رسول الله از رخَت شرمنده ام
فاطمه جــان داده و من زنده ام
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
#متن_روضه
#امام_هادی
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند
بر تو هرکس گریه کرده وقف جنت می کنند
ایها الهادی گدایانِ دَرِ تو تا ابد
بر هزاران حاتم طائی کرامت می کنند
اشک هایی را که در این روضه هایت ریخته
قطره قطره وصل بر دریای رحمت می کنند
سینه زنهای تو با سینه زدن در روضه ات
مثل موسی در میان طور عبادت می کنند
مَردم ایران به یاد صحن نورانی تو
حضرت عبد العظیمت را زیارت می کنند
عده ای با پرچمِ یا هادی ات روز جزا
از تمامی گنهکاران شفاعت می کنند
نام تو دارد جهانی را هدایت می کند
علتش این است برنامت اهانت می کنند
کاش می شد ما فداییِ نگاهت می شدیم
کاشکی در سامرای تو سپاهت می شدیم
ای کلام تو، کلام ناب قرآن، یا نقی!
زنده شد از برکت نام تو انسان، یا نقی!
حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا
واجب عینی شده بر هر مسلمان، یا نقی!
مردم ایران زمین، با احترام و مؤمن اند
کاش جای سامرا بودی در ایران، یا نقی!
با دعای جامعه ما را رساندی تا خدا
ای کلیدِ اصلی ابواب ایمان، یا نقی!
مَهبطِ وحیی، تو آقا معدن الرحمه تویی
ای مصابیحُ الدجی، ای باب احسان، یا نقی!
ای که اعلامُ التقی هستی وهم کهف الوَری
هرکسی شد نوکرت شد از بزرگان، یانقی!
مُنتهی الحلمی، ستون علمی، ارکان البلاد
ای امام مهربان بهتر از جان، یا نقی!
با گدایی از تو دارم پادشاهی می کنم
مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می کنم
آمدم کُنج حریمت با دوتا چشم تری
آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری
آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو
جان زهرا حضرت هادی مرا هم می خری؟
ای غریب سامرا ای آشنایِ عالمین
تو امام،عسگری هستی و خود بی عسگری
هر زمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است
با ضریح تخته ای ات اشک در می آوری
ای فدای نام تو، جان تمام شیعه ها
ایها الهادی النقی، تو یک علی دیگری
در خرابه جا گرفتی پیش یک دسته گدا
پادشاهانه نشستی در کنار نوکری
نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات
قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری
بردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت
درمیان شعله دست و پای یک مادر نسوخت
گرچه بر روی لبت نامی بجز مادر نبود
روی دوشت کُنده زنجیرِ زجر آور نبود
آمدی بزم شراب و حُرمتت آنجا شکست
در عوض آقا در این مجلس که تشت زر نبود
دور تو پر بود از نامردهای سامرا
در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود
دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست
سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود
گرچه تنها بودی آقاجان در این مجلس ولی
دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود
جای صدها شُکر باقی، مانده در بزم شراب
خیزران بالا نمی آمد، لبی هم تر نبود
خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان
خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود
*روضه بخونم بلند گریه کنید: آوردنش آقا امام هادی رو تو مجلسِ متوکلِ مستِ لایعقل، نانجیب به حضرت تعارف کرد جامِ شراب رو، حضرت فرمود: گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ، بعد آقا شروع کرد با شعر، حقایقی رو برا متوکل بیان کردن، متوکل جام شراب رو زمین زد، افتاد رو پاهایِ حضرتِ هادی، گفت: انعام بهش بدید، با احترام ببریدش، به آقا گفت: دیگه کاری ندارید؟ آقا فرمود: دیگه من رو تو این مجلس نیارید...
یا امام هادی! آقاجان! شما مَرد بودید تو مجلس شراب...
سکینه خانوم میگه: به عمه ام گفتم: یه پارچه ای بده من سرم رو بپوشونم، فرمود: عزیزم! منم مثل تو هستم، نگاه کردم دیدم همه دارن خیره خیره نگاه میکنن...اینجا ابی عبدالله به فریاد اومد، یه وقت دیدن از توی تشت صدای تکبیر داره میاد، نگاه کردن دیدن لبهای حسین بهم میخوره...چیکار کرد نانجیب؟ چوب رو برداشت اینقدر به لب و دهان حسین ضربه زد...😭
راوی میگه: سر رو که می آوردن نگاه کردم دیدم دندان هاش برق میزنه، اما سر رو که می بردن، دیدم دندانها شکسته...😭
حسین...
شاعر: مهدی نظری
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
39.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فراق
#امام_زمان
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
کربلایی حسین طاهری🎤
العجل مولا😔
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱روضه ای که حالمو می کنه.mp3
1.37M
#زمینه
#شهادت_امام_هادی
شماره 972
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
روضه ای که حالمُ میکنه خراب
اینه که بردن آقامُ بزم شراب
تصوری که میده نوکرُ عذاب
اینه که بردن آقامُ بزم شراب
یاد روضه های تو شام بلا
قاتل اصلی مولای منه
یاد اون سه ساله که با ناله گفت
نزنید این سر بابای منه
▪️میخونه زیر لب هر شب
▪️ای وای از عمه جان زینب
نیمه شبی تو خونت اومدن ولی
می سوخت دلت به حال غربت علی
می خوندی زیر لب فقط سینجلی
می سوخت دلت به حال غربت علی
وقتی می کشوندنت تو کوچه ها
بودی یاد صورتی که شد کبود
می کُشه حیدرُ این خاطره ها
یاد دیوار و در و آتیش و دود
▪️می خونه زیر لب مولا
▪️ای وای از مادرم زهرا
شاعر: حسین فتحی
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
اگه جاریه اشکای چشمام.mp3
1.54M
#زمینه
#شور
#شهادت_امام_هادی
شماره 973
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
اگه جاریه اشکای چشمام
دوباره با غم ماجرا داره
اگه باز گرفته دل تنگم
بهونه واسه سامرا داره
آه ای حرم
سنگینه خیلی وقته بال و پرم
کی میخوره به گنبد چشم ترم
آه ای حرم
ای مهربون
قربون اون ضریح شش گوشه تون
هر چی اراده تونه میشه همون
ای مهربون
▪️خورشید خونواده ی جوادی
▪️قربون غصه هات امام هادی
تو رو غصه دادن تو سن کم
چقدر از خدا مرگ طلب کردی
چقدر روضه ی مادرو خوندی
از این بد ترم هست مگه دردی
زخم تنت
از بس با دست بسته می بردنت
اما کسی نزد سیلی به زنت
زخم تنت
تبعیدی و
حرفای بد شنیدی لرزیدی و
آخر تو هم شراب خوارو دیدی و
تبعیدی و
▪️ذکر حسین میگفتی جون می دادی
▪️قربون غصه هات امام هادی
تو رو مستا به مهمونی بردن
حالا خوبه ناموس نبود اونجا
یه مهمونی هم زینبو بردن
همه صورتش شد کبود اونجا
دل ها شکست
حتی سر بریده چشماشو بست
خولی که روبروی زینب نشست
دل ها شکست
وای از شراب
جایی که آستین زن ها شد نقاب
حتی زن یزیدم داشته حجاب
وای از شراب
▪️یاد شام و بلای اون بلادی
▪️قربون غصه هات امام هادی
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#روضه_صبحگاهی
#حضرت_علی_اصغر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
رفتی و مونده واسه من چشای غم گرفته
از حرمله نمی گذرم تو رو ازم گرفته
تیری که زد یه درده و خندیدنش یه درده
زورش به شیش ماهه رسید فکر نکنه که مرده
آب نیاورد عموت
نمونده رنگ به روت
چه جوری در بیارمش این تیرُ از گلوت
نشون دادی یلی
شهید شدی ولی
من از لبای خشک تو شرمنده ام علی
باید به جای اشک برات خون جگر بریزم
گهواره ی جدیده قبر، مبارکه عزیزم ... 😭
خون گلوتو از چشات مادر با گریه پاک کرد
نمی شه باورش باید یه سالگی تو خاک کرد
رفتی رو دست، بالا
برگشتی با عبا
یه تیر سه تا کشته گرفت ، من و تو و بابا
حالا کنار تو
سر قرار تو
لالایی می خونم برات ، سر مزار تو
▪️دیدید بچه رو(تو غزه) میلرزید از ترس
خیلیها اینطور شده بودند ، این تصویر رو دیدید؟
▪️ من یه نازدانهای رو میشناسم غروب عاشورا خیلی میترسید ، اما فرقش این بود کسی نبود ، مردی نبود بهش آرامش بده ، هرجا رو نگاه میکرد آتیش بود ، دشمنا دنبال عمهها میدویدن... 😭
آی خانم رقیه..
▪️نوشتن یکی موند زیر سم مرکبا جون داد.. 😭
🔸یا انیسی فی وحشتی
▪️خیلی غریب بودی آقا یه لحظه با خودت فکر کن میدونی آخرین نفری زن و بچه ات هم تو امون نیستن ، بیرمق تو گودی قتلگاه افتاده ، راوی میگه لحظات آخر هم نگاش به سمت خیمهها بود ، خیلی نگران مخدرات بود.. 😭
یا اباعبدالله مظلوم بودی و.
امام سجاد (ع) فرمود : بابامُ نگران کشتن مکروب کشتن... 😭
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998