eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
605 ویدیو
27 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ لطفاً با حال مناسب خوانده و اجرا شود😭 🔹فرمانده لشکر ، یکی یکی دید یاراش رو زمین افتادن ، یکی یکی شهید شدن ، دیگه عباس مونده با اباعبدالله ، خیلی دلش گرفته بود ، سینه‌اش سنگینی می‌کرد ، هیچ روزگاری مثل امروز نبود ، عباس اینقد دستاش بسته باشه ، از یه طرف صدای العطش ‌بچه ها میاد ، از یه طرف اومد ، اباعبدالله به یه نیزه تکیه داده ، گاهی وقت‌ها سر رو نیزه می‌ذاره نگاه می‌کنه: لَمَّا رَأَى وَحدَتَه أَتَى أَخَاهُ وَ قَالَ يَا أَخِي هَل مِن رُخصَةِِ؟ وقتی دید اینقدر غریب شده داداش ، اومد محضر اباعبدالله دست روی سینه گذاشت داداش اجازه میدی برم جونمُ فدات کنم ، آیا اذن میدی برم میدان؟ فَبَكَى الحُسَينُ(ع) بُكَاءً شَدِيدَاً 😭 صدای گریه‌های حسین بلند شد هیچکس صدای گریه‌شو نشنیده بود صدا زد: 《ثُمَّ قَالَ يَا أَخِي! أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي 》 تو پرچمدار منی تو همه کس و کار منی « وَإِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِی» تو اگه بری دیگه کسی نمی‌مونه(حسین بی یار و یاور میشه) یه حرفی زد ، صدا زد آقا : 《فَقَالَ الْعَبَّاسُ : قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ » آقا سینه م تنگ شده از زندگی دیگه خسته شدم ، دیگه نمی‌تونم تحمل کنم چرا ؟ «وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ》 می‌خوام برم انتقام خون این جوونایی که ریخته شده رو بگیرم (آخه علی اکبر مظلومانه کشته شد ، آخه چرا به قاسم رحم نکردند) اما آقا اجازه نداد نگاش کرد عباسم، 《فَقَالَ الْحُسَيْنُ(ع) فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ》😭 ▪️داشتن با هم حرف می‌زدند ، یه وقت یه نازدانه‌ای اومد دامن عمو رو گرفت ، عمو بیا بریم یه چیزی نشونت بدم عمو ، سکینه چیکار داری با عمو ؟ عمو بیا پرده خیمه رو بالا زد ، این دخترا پیراهناشونُ بالا زدن رو خاکا افتادند ، هی صدا می‌زنن العطش.. 😭 پرده خیمه رو انداخت یه وقت دید رباب مثل «مرغ بسمل» از این خیمه به اون خیمه ، آب دارید آب دارید؟ مشکُ به دوش گرفت اومد مقابل لشکر ایستاد. 《فَذَهَبَ العَبَّاسُ وَ وَعَظَهُم وَ حَذَرَهُم فَلَم يَنفَعهُم》 شروع کرد باهاشون حرف زدن.. ▪️داره میگه آی لشکر دشمن بدونید مقابل کی وایسادید ؟ این جیگر گوشه رسول الله خیلی باهاشون حرف زد خطبه خوند دید کسی جواب نمیده صدای طبل‌ها محکم‌تره (میگن تا سر حسینُ به نیزه نزنیم آروم نمی‌شیم) برگشت داره برمی‌گرده اما یه چیز بیچاره کرده عباس رو! 《فَسَمَعَ الأَطفَالُ يُنادُونَ العَطَشَ اَلعَطَشَ》 هنوز صدای العطش بچه‌ها بلنده.. 😭 《فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ》 سوار بر اسب شد اما هیچ آرایش جنگی نگرفت ، فقط یه نیزه برداشت به قصد فرات به دل لشکر زد. 《فَأَحَاطَ بِهِ أَربَعَةُ آلَافِِ مِمَّن كَانُوُا مُوَكِّلِينَ بِالفُرَاتِ》  ▪️چهار هزار تیرانداز موکل آب فراتن دیدن داره عباس میاد خوب دورش کردن 《وَ رَمَوُهُ بِالنِبَالِ فَكَشَفَهُم》 اونا تیر می‌انداختن عباس می‌خروشید ، اون‌ها رو می‌شکافت 《وَ قَتَلَ مِنهُم عَلَى مَا رُوِيَ ثَمَانِينَ رَجُلاً حَتَّى دَخَلَ المَاءَ》 مثل شیر غران می‌خروشید محاصره رو شکست آنچه که روایت شده ۸۰ نفر رو به هلاکت رسوند.. رسید به شریعه فرات ادامه دارد... هشتک کانال حذف نشود ❌ @noaheh_khajehpoor
ادامه روضه👇 《فَلَمَّا أَرَادَ أَن يَشرِبَ غُرفَةََ مِن المَاءِ » این دستاشو پر آب کرد آب و مقابل صورتش آورد. «ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَينِ» ▪️یاد لبای خشکه ارباب ، یاد علی اصغر افتاد «وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاءَ》😭 آبُ رها کرد آب رو آب ریخت مشک آب و شروع کرد پر آب کردن. 《وَ مَلَأَ القُربَةَ وَ حَمَلَهَا عَلَى كِتفِهِ الأَيمَنِ وَ تَوَجَّهَ نَحوَ الخِيمَةِ》 مشک آبُ به دوش راست انداخت ، شروع کرد به سمت خیمه‌ها رفتن . 《فَقَطَعُوُا عَليَه‏ الطَرِيقَ وَ أَحَاطُوُا بِهِ مِن كُلِّ جَانِبِِ》 یکی صدا زد چه نشستید عباس اگر آب برسونه کار همه تمومه، عباس رو محاصره کردند. 《فَحَارَبَهُم حَتَّى ضَرَبَهُ نَوفِلُ الأَزرَقُ عَلَى يَدِه اليُمنَى فَقَطَعَهَا》 شروع کردن باهاش جنگیدن.. نوفل بن ازرق دست راست عباس روزد..😭 دست عباس رو زمین افتاد یه وقت صدای هلهله بلند شد.. دل اباعبدالله به شور افتاد.. 😭 صدا می‌زد «أنا بن فاطمه الزهرا » دید صدای اباعبدالله داره میاد صدا زد: «أنا بن علی المرتضی» یعنی داداش زنده‌ام مشکُ به کتف چپ گرفت 《فَحَمَلَ القُربَةَ عَلَى كِتفِهِ الأَيسَرِ فَضَرَبَهُ نُوفِلُ فَقَطَعَ يَدَهُ اليُسرَى مِن الزَندِ》  مشک آبُ به دست چپ گرفت دست چپشم جدا کردن..😭 یه وقت صدای کف بلند شد ، دارن دست می‌زنن ▪️صدای اباعبدالله بلند شد « أنا بن فاطمه الزهرا » دید داره عباس میگه: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» (داداش دستامو زدن) 《فَحَمَلَ القِربَةَ بِأَسنَانِهِ》، مشک آبُ به دندان گرفت 《فَجَاءَه سَهمُ فَأَصَابَ القِربَةَ وَ أَريِقَ مَاؤَهُا》 یه وقت یه تیر آمد به مشک آب اصابت کرد دیگه موند چیکار کنه «فَوَقَفَ العباس متحیرا».. 😭 سرگردان ایستاده ،《ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ》 یه وقت یه تیر اومد به سینه عباس نشست دست نداره مونده چیکار کنه... 😭 دیدید شغال و کفتارها وقتی با یه شیر در می‌افتن هی عقب می‌کشن جلو میان . «و ضربه رجل بالعَمود على رأسه فَفلق هامَته» آنچنان با عمود آهنین به سر عباس زد سر از هم پاشید فرق دوتا شد..😭 «و سقط على الأرض ».. 😭 فقط صدا زد « يا اخا ادركنى»😭 رو زمین افتاد.. 😭 اباعبدالله دید یه جایی لشکر جمع شدن ▪️بمیرم هرکی هر طور می تونه داره ضربه می‌زنه .. 😭 تو روایت هست عباسُ مثل جعفر کشتنش ▪️مگه چطور بود روسیاه ها نگاه نمی‌تونستن بکنن به عباس ، چرا بهش میگن عباس مستقیم نگاه می‌کرد کسی طاقت نگاه کردن تو چشمای عباس رو نداشت ، بی دست رو زمین افتاده تیر به سینه و چشم‌هاخورده..😭 اما هنوز جرأت نمی‌کنن از دور نیزه می‌زنن به تنش..😭 ▪️یه وقت رسید دید دست‌ها رو زدن تیر به چشم خورده سر از هم پاشیده.. 😭 داره خیره خیره نگاه می‌کنه پاهاشم قطع کردن آخرش... 😭 آااااای حسین... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ @noaheh_khajehpoor_09173426998
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ 🔹اجازه بگیرم از محضرِ امام زمان ، روضۀ قمر بنی هاشم بخوانم .. آخه فرمودن هر جا روضۀ عمو جانم خوانده بشه منم میام .. علمدارِ وفادارم اباالفضل پس از تو بی کس و کارم اباالفضل قسم بر تشنگیِ بر شیرخواره گره افتاده در کارم اباالفضل .. ▪️می بینم گوشه کنار همه دارن گریه میکنن .. ان شاالله آقاجانمون ابی عبدالله ببخشن ، می خوام روضۀ برادرشونُ بخوانم .. پس از تو خیمه غارت میشه عباس به طفلانم جسارت میشه عباس سادات من معذرت می خوام.. 😭 پس از تو سهم زینب بی محارم غریبی و اسارت میشه عباس ▪️دیدند حسین یه دست به عنانِ اسب گرفته ، یه دست به کمر گرفته .. 😭 هیچ جا حسین نگفت إنکسر ظهری .. اما تا اومد عباسشُ دید .. چه بدنی ؟.. الله اکبر .. قدِ رشیدش .... ای حسین ....😭 ▪️تا اومد دم خیمه ، اولین کسی که از خیمه اومد بیرون ، خواهرش زینبِ .. این خواهر و برادر ، چشم تو چشمِ همدیگه شدن .. تا زینب دید حسین دستِ خالی برگشته.. هی میزد رو دستاش .. هی میزد تو صورتش ... 😭 جوابِ زینبشُ نداد ، یه مرتبه سکینه دوید .. صدا زد یا ابتا این عمی العباس ؟ ... 😭 ▪️بمیرم برات آقاجان .. هیچ جا ندیدم نوشته باشه اکبر رفته میدان بیاد ستونِ خیمه رو کشیده باشه .. قاسم رفت ، ستونِ خیمه رو نکشید .. اما وقتی جوابِ سکینه رو می خواست بده رفت ستونِ خیمۀ عباسُ کشید .. خیمه رو زمین اومد ... 😭 (یعنی برید بچه ها معجرهاتونُ محکم ببندید .. بچه گوشواره هاتونُ برید در بیارید ...).. 😭 دستاتونُ بالا بیارید.. به اون ساعتی که صورت به زمین گذاشت ..به اون ساعتی که از رویِ اسب زمین افتاد .. به اون ساعتی که خیمه هاشُ آتش زدن ... 😭 اللهم عجل لولیک الفرج بحق مولاتنا الزینب .... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ▪️اومد علمدار ، دستا رو میان آب نهر فرات آب خنک ، داره مشک آب و پر میکنه «فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسَینِ » یاد تشنگی لبای آقا افتاد..😭 خوش به حال اونایی که تو روزه بودنتون خیلی میگین «صلی الله علیک یا اباعبدالله» هر موقع تشنه میشه.. « و رمي الماء علي الماء» آب رو آب ریخت آقام تشنه باشه من آب خنک بنوشم اما یه صحنه ای دید صدا زد آی کمرم شکست.. این تیر را که خورده به چشمت حلال کن تیرها ریختند بر بدنش از نوک پا گرفته تا دهنش پاره پاره شده ست پیرهنش سوختم پا به پای سوختنش شک ندارم که او نظر خورده شاخ شمشاد ما تبر خورده ای علمدار من چه کم شده ای سرو بودی چقدر خم شده ای بروی نیزه ها علم شده ای روضه باز این حرم شده ای مادرم مادرت شده عباس چادرش بسترت شده عباس بی تو فکر اسارتند همه بچه ها بی حمایتند همه زخمی از هتک حرمتند همه لشکری فکر غارتند همه امنیت دور خواهرم رفته چشم هاشان سوی حرم رفته ▪️راوی میگه دیدم آستین بر نوک دست گرفته «یُکفکِف دُموعه بِکمه» اشکاشو با سر آستین پاک میکنه!.. 😭 شاعر: سیدپوریا هاشمی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین نمونه اجرا در دستگاه همایون.mp3
زمان: حجم: 5.67M
🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 وقت جُدایی رسید بادِ مخالف وزید از شَرر داغ تو پشتِ برادر خمید پُشت و پناهم شِکست پشت سِپاهم شکست فاطِمه در کربلاست عَلقمه در خون نشست از جانِ خود سیرم ای خدا من بی او می میرَم ای خدا اهل حرَم ناله کنان با مادرم تو هم رَفتی حالا که من بی لَشکرم ▪️یا اباالفضل یا اباالفضل یا اباالفضل میر و عَلمدار من یوسف بازار من ماه سپاهِ حسین یار وفادار من از جان خود سیرم ای خدا من بی او میمیرم ای خدا اهل حرم ناله کنان با مادرم تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم اهل حَرم بی قرار خَسته و چشم انتظار ماه حرم ، در خسوف مانده در این شامِ تار ای یل ام البنین گِریه من را ببین من چه کنم تا که تو پا نَکشی بر زمین دریای خون گشته عَلقمه دیدارت آمَده فاطمه! در این غُربت سایه تو رفت از سرم تو هم رفتی حالا که مَن بی لشکرم ▪️یا اباالفضل.. میر و عَلمدار من یوسف بازار من ماه سپاهِ حسین یار وفادار من اهل حَرم ناله کنان با مادرم تو هم رَفتی حالا که من بی لَشکرم العطش کودکان هِلهله ی دشمنان ولوله ی کاروان بر لبَم آورده جان وقت جِسارت شده نوبت غارت شده خواهرَت آماده ی بند اِسارت شده جانَم را آوردی بر لبَم من فکر فردای زینبم ای یاورَم همسنگرم آب آورم تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم ▪️یا اباالفضل.. میر و عَلمدار من یوسف بازار من ماه سِپاه حسین یار وفادار من ای یل ام البنین گریه ی من را ببین من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین اهل حرم ناله کنان با مادرم تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین امیرالمؤمنین علی یا حیدر.mp3
زمان: حجم: 1.07M
شماره 1189 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 امیر المؤمنین علی یا حیدر نداره عالم از علی بالاتر علی جان زهرا نفْسِ پیغمبر ▪️علی یا مولا یا علی یا مولا نجف وعده گاه اربعینی هاست حرم عرش اعلای زمینی هاست ضریح، آئینه خدا بینی هاست ▪️علی یا مولا یا علی یا مولا بنام نامی حسین منصوبم اگه با تو باشم همیشه خوبم نزن با فراق کربلا چوبم ▪️اباعبدالله یا اباعبدالله شب تاسوعا شد همه بارونیم تا نفس تو سینه است بازم می خونیم به خیل شهیدان حق مدیونیم ▪️اباعبدالله یا اباعبدالله خوشیم اهل غم بوتراب هستیم اگرچه ذره، چون آفتاب هستیم به زیر خیمه ی انقلاب هستیم ▪️اباعبدالله یا اباعبدالله @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تا روی خاک پا کشیدی برادر ▪️ان شاءالله هیچوقت برادرت جلوت جون نده ها.. تا روی خاک پا کشیدی برادر تنهایی منو دیدی برادر با این خجالتی که تو چشاتِ داری خجالتم میدی برادر ▪️دیدن هی پاهاشُ جمع میکنه هی خودشو جمع میکنه.. 😭 دارم تمنا میکنم ، اباالفضل چشامُ دریا میکنم ، اباالفضل خودم میرم از زیر پایِ لشکر دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل ▪️چرا دستاتُ پیدا میکنم؟! آخه این دستا قیامت سبب شفاعت امت مادرمه مادرم با این دستا کار داره ..😭 رسید بالاسرش ، شاید درست نباشه این لفظ شاید به دور از شان امام باشه اما ببخشید دیگه واژه ای نبود این داغ انقدر سنگینِ نوشتن ابی عبدالله گریه زیاد کرد کربلا ..😭 ▪️کنار بدن قاسم جوری گریه کرد از حال رفت بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء اما بالاسر عباس دیگه گریه نمیکرد داد میزد .. صرخ الحسین ..😭 چی میگفت؟! رسیده مادرم تو رو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب بخاطر اشکای دخترم ▪️این دوتا رو من کاری ندارم ، این دوتا خیلی اذیت نمیکنه گرچه روضه ست ، اما بعدیش جا داره آدم داد بزنه بعدیشو غیرتی گوش میده.. رسیده مادرم تورو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب بخاطر اشکای دخترم پاشو یه کاری کن ببین محاصره ست حرم.. 😭 ▪️ببین همه دور حسین حلقه زدن .. ببین دارن به خیمه ها نگاه بد میکنن ..😭 پاشو بریم حرم، عمویِ خیمه نذار بریزه آبرویِ خیمه بعد زمین خوردنِ تو یه لشکر نگاهشون رفته به سوی خیمه بالاسرت خیلی خرابه حالم دارن میخندن عزیزم به نالم داری منو تنها میذاری اما دلت میاد اسیر بشه سه سالم! ببین قیامتِ ، حرم مهیای اسارتِ تنها چیکار کنم ، حرمله اینجا فکر غارتِ دارن میرن حرم ، ببین قیامتِ ▪️یه ساله یه عده منتظرِ امشبن .. یه عده منتظرن شب تاسوعا برسه .. بذار راحت بگم حتی یه عده فردا شب خیلی حال گریه ندارن ، میره تا ظهر عاشورا فردا شب سنگینیِ شب دعا و شب مناجاتُ شب قرآنُ شب احیاس .. اما امشب شب گریه ست ..😭 سقایِ دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل 🔹حیفم اومد شب تاسوعا شب ساعتُ زمانُ خستگی نیست.. حرم اباالفضل میری نگاه به ساعت میکنی مگه !! اصلا زمانُ نمیفهمی .. رسید کنار شریعه ، دست برد زیر آب (خیلی این چند بیت بهت میچسبه تورو خدا دل بده) حیفه شب تاسوعا از دستت بره .. دریا کشید نعره ، صدا زد مرا بنوش عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس .. آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن.. 😭 دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو خموش وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش ▪️عبارت میگه و رمل الماء علی الماء .. سوال دارم چرا نمیگه آبُ ریخت رو آب؟! و رمل الماء علی الماء یعنی آبُ آوورد بالا محکم زد رو آب.. 😭 به قول یه اهل دلی می گفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزن.. وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش گفتی به آب ، آب چه بی غیرتی برو بی آبرو ، به ریختن آبرو مکوش آوردمت به نزدِ دهان تا بگویمت بشنو که العطش رسداز خیمه ها به گوش تو موج میزنیُ علی اصغر از عطش گاهی به هوش می آید گاهی رود زِهوش در آب پا نهادمُ بر خود زدم نهیب گفتم بسوز از عطشُ آب را منوش باالله بود زِ رشته‌ی عمرم عزیزتر این بند مشک را که گرفتم به روی دوش آااای حسین.... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 داداش.. دلم با غربت آشنا شد شكستم و قدم دوتا شد ابروی پیوسته ات جدا شد قربون ابروهای پیوسته ات برم داداشی.. افتادی از رو مركب،داغ تو  تا كمر رفت ▪️امام سجاد علیه السلام می فرمایند:اینقده تیر زدند عموم مثل خارپشت شده بود.. 😭 خوب این تیرها تو بدن بوده موقعی كه خورده زمین.. افتادی از رو مركب،داغ تو تا كمر رفت می غلطید روی خاك و،تیرها همه تا پر رفت وای داداشم از جلو خیمه دیدم،قطع الیدین شدی تو رو دست نیزه دارها،بالا پایین شدی تو ▪️من و شما بعد هزار و اندی سال اومدیم،یه چیزی داریم می شنویم ،این حال شماست،بچه ها همه جلو خیمه ها صف كشیده بودند،عمو كی میاد آب بیاره.. امان از دل سكینه،حسین... پاشو نصیب من غم شده عباس یه دنیا ماتم شده عباس چقدر تنت كم شده عباس نه از من و نه از تو،چیزی نمونده جونم چه جوری برم به خیمه،نه میشه نه میتونم می خوای بدونی عباس،چی كمرم رو خم كرد یه جور زدن نمیشه،دیگه تنت رو جمع كرد داداش.. اهل حرم از پا نشستن.. 😭 شكستی و همه شكستن گره معجرها رو بستن داداش.. تا از رو دوش تو علم افتاد ترس توی قلب دخترم افتاد حرمله جانب حرم افتاد ▪️بلند شو،ببین دارن چپ چپ نگاه میكنن پاشو كه چشم براهه مشكِ توئه سكینه پاشو ببر برادر دخترمُ مدینه پاشو كه این جا چشم بی حیا بی شماره بلند نمیشی؟ برم بگم رقیه،گوشواره اش رو درآره.. 😭 آاای حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین اس ساقی لب تشنگان.mp3
زمان: حجم: 1.81M
شماره 1206 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای ساقی لب تشنگان ادرکنی عباس ناخورده از آب روان ادرکنی عباس ای ماه تابان حرم جانم ابوالفضل سالاری و صاحب علم جانم ابوالفضل دریا دل کرببلا شیر شیرانی تو پهلوان صف شکن مرد میدانی ▪️مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم زیبا گل ام البنین ادرکنی عباس شیر امیرالمومنین ادرکنی عباس پشت و پناه خیمه گاه شاه دینی تو ساقی لب تشنه قطع الیمینی در راه دین گشتی فدا جان به قربانت ماندی سر عهد و وفا جان به قربانت ▪️مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم حاجت گرفته اَرمنی از خانه ی تو ای جان فدای غیرتِ جانانه ی تو باب الحوائج هستی و درمان دردی یک عالَمی فهمیده که خیلی تو مَردی بر دل خدایی می کنی سیدی عباس مشکل گشایی می کنی سیدی عباس ▪️مولا ابوفاضل ماه بنی هاشم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
کانال نوحوا علی الحسین ای نور دل حیدر عباس.mp3
زمان: حجم: 824.1K
شماره 1207 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای نور دل حیدر، عباس علمدارم ای قامت تو محشر،عباس علمدارم ای ساقی طفلانم، شیر افکن میدانم دریا دل همسنگر، عباس علمدارم ▪️عباس علمدارم ای قوت بازویم،ای نیروی زانویم رزمنده ی سر لشکر، عباس علمدارم ای بال و پرِ خیمه، قرص قمرِ خیمه زیبا رخِ مه پیکر، عباس علمدارم ▪️عباس علمدارم در علقمه اُفتادی، لب تشنه تو جان دادی مانند گلی پرپر، عباس علمدارم در چشم تو یک تیر در جسم تو شمشیر و زخمی شده با خنجر، عباس علمدارم ▪️عباس علمدارم با اینکه تو سقایی، عطشان لب دریابی صد پاره تن و بی سر، عباس علمدارم تو اصل وفا بودی،در اوج حیا بودی من را همه جا یاور، عباس علمدارم زهرا به تو می بالد، حیدر به تو می نازد در محضر پیغمبر، عباس علمدارم ▪️عباس علمدارم @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌