دختری آمد از قبیله ی عشق
نذر راهش سبد سبد احساس
عالمی غرق شور لبخندش
کاشف الکرب حضرت عباس
جبریل آمده که از حالا
بین این خانه نوکرش باشد
پدر او حسین فاطمه و
ام اسحاق مادرش باشد
مادرش از عطا و لطف خدا
دختری ماهپاره آورده
عمه جان هم به یمن آمدنش
دو عدد گوشواره آورده
صد ملک آمدند این جا تا
از کف پاش بوسه بردارند
بین این خانه همهمه افتاد
نام او را رقیه بگذارند
ای برادر بیا نگاهش کن
حالتی بین چهره اش پیداست
به که رفته رقیه؟ می بینی
چِقَدَر مثل مادرم زهراست
آمدی تا که باز بابایت
بین این خاندان پدر بشود
آمدی تا زِ شوق آمدنت
دیده ها عاشقانه تر بشود
ای فراتر ز هاجر و مریم
ای گل یاس شاخه ی طوبا
نازنین دختر عشیره ی عشق
نور پاک سلاله ی زهرا
از تماشای روی زیبایت
مرغ دل های ما غزلخوان شد
تا زمینی شدی در این دنیا
آسمان خدا چراغان شد
کیستی ای همیشه دردانه
کیستی ای ستاره، ای مهتاب
ای فدای تو عالم امکان
نازدانه ی حضرت ارباب
هی بهانه نگیر، عمه ببین
پیش قنداقه ی تو هر شب هست
از همین ساعت تولد تو
پیش تو تا همیشه زینب هست
تا همان لحظه های در کوفه
تا همان لحظه های کرب و بلا
تا اسیری ما و بزم حرام
تا همان جا که می برند تو را
در کنارت همیشه می بینم
لحظه ها شور و حال عمرت را
و فدای حسین خواهی کرد
همه ی این سه سال عمرت را
#امیر_فرخنده
#یادبود_ولادت_حضرت_رقیه_س
@nohe_sonnati
بی رمق بود و تا تکان میخورد
به تنش نیزه و کمان میخورد
وقتی افتاد دوره اش کردند
چه لگد ها از این و آن میخورد
هر کسی خسته بود عقب میرفت
بدن خسته همچنان میخورد
همه رفتند ، شمر ول کن نیست
شمر تا رفت، از سنان میخورد
زیر لب گفت آب آب ،اما
چکمه ها بود بر دهان میخورد
#امیر_فرخنده
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
در این عالم هر آن چه دارم از این چشم تر دارم
من از اشکی که بر غیر تو می ریزد حذر دارم
مرا اصلا نمی فهمد کسی غیر از تو این یعنی
همیشه وقت هر دردی تو را مَدِّ نظر دارم
پدر وقت قسم خوردن فقط اسم تو را می گفت
تو را از ابتدای کودکی ام زیر سر دارم
نمی داند کسی اما خود من خوب می دانم
برای هر کسی خِیرم برای تو ضرر دارم
برای هر سلام من جوابی نیست غیر از تو
از این پرچم سیاه توست من عزت اگر دارم
برای دیدنت دارم به دست و پات می افتم
طلب کن حق زهرا مادرت قصد سفر دارم
#امیر_فرخنده
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
پیش پای تو اشک می ریزم
در هوای تو اشک می ریزم
هرکسی هرچه داشت داد به تو
من برای تو اشک می ریزم
چای ریز تو مادرم شد من
در عزای تو اشک می ریزم
من خودم لایقش نبودم که
با دعای تو اشک می ریزم
دلم هر جا شکست بودی، با
رد پای تو اشک می ریزم
با همان روضه های جانسوز
کربلای تو اشک می ریزم
در عبای تو اربا اربا ریخت
بر عبای تو اشک می ریزم
زیر نیزه لبت تبسم داشت
من به جای تو اشک می ریزم
#امیر_فرخنده
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati