شرم از شیون و از گریه ی ما کن بس کن
پشت و رویش نکن اینقدر حیا کن بس کن
با وضو مادر من شانه به مویش میزد
موی سلطان مرا شمر رها کن بس کن
ذبح کردن به خدا حکم و شرایط دارد
اینقدر ضربه نزن زود جدا کن بس کن
شمر فریاد نکش دخترکش میترسد
حرمله را کمی آرام صدا کن بس کن
خون در شیشه ی او را که ملائک بردند
لااقل رحم به این رخت و عبا کن بس کن
تو خودت نامه نوشتی که بیا کوفه حسین
پس به عهد و قسم خویش وفا کن بس کن
کشتن او به خدا حربه نمیخواهد که
به زمین خورده دگر ضربه نمیخواهد که
#رضا_قربانی
#روز_عاشورا
@nohe_sonnati
لطف کن این قطره را تا رود و دریا هم ببر
ابرهای رحمتت را سمت صحرا هم ببر
سوی کنعان بوی پیراهن خبر را میبرد
یک خبر از جانب خود به زلیخا هم ببر
عاقبت بار گناهانم زمینم زد، بیا
دستهایم را بگیر و یکقدم راهم ببر
بار من بر روی دستم مانده آقا میخری؟!
لطف کن یکجا بخر آقا و یکجا هم ببر
من که هرشب نامتان را بردهام پس خواهشا
صبح محشر که میآید نام من را هم ببر
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
التماست میکنم این جمع را با هم ببر
در قیامت هم به دنبال غذای روضهام
ای ملک، آب و غذایت را نمیخواهم ببر
#رضا_قربانی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati
از دست مهربان شما هر که نان گرفت
بالای دست حاتم طایی مکان گرفت
عرض نیاز پیش کریمان درست نیست
باید همیشه دست به روی دهان گرفت
در روضهی تو دعوتمان کرده مادرت
شکر خدا که فاطمه تحویلمان گرفت
دیشب سهدفعه نام مسیحایی تورا
بر مردهای دمیدم و دیدم که جان گرفت
با ذکر و نغمه فاطمه خوشحال میشود
باید که نام حضرتتان را زبان گرفت
تو زنده بودی و دم گودال قتلگاه
از دست شمر رخت تنت را سنان گرفت
با دست خالی از ته گودال برنگشت
انگشتر عقیق تو را ساربان گرفت
قرآن نخوان که من نگران لب توام
مست است و باز دست خودش خیزران گرفت
#رضا_قربانی
#امام_حسین_ع
@nohe_sonnati