eitaa logo
نوحه ها و روضه های ماندگار
3.1هزار دنبال‌کننده
1 عکس
5 ویدیو
0 فایل
🔹 مجموعه صوتی بهترین نوحه ها و روضه های فارسی، عربی و ترکی 🔸اجرا شده توسط مداحان معروف 🔹 همراه با متن کامل اشعار 🌺 کپی از مطالب آزاد است 🌺 مدیر کانال: @mahdisharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر لله 1.mp3
7.68M
شکر لله به ماه محرم رسیدم شکر لله نفس میزنم زیر پرچم می زنم به سینه بر سر یا حسین نوحه ام غریب مادر یا حسین آه به داغت اسیرم آه برایت بمیرم مسلم تو شده کشته بی وفایی غرق اشکم که نامه نوشتم نیایی من شدم اسیر نامردی حسین بر لبم الهی بر گردی حسین آه شده بسته دستم از تو شرمنده هستم با خودم من بگویم به آه و به ناله با خودت کاش نیاورده باشی سه ساله نقشه ها برایت کوفه می کشد حرمله علی اصغر را می کشد وای که دلخونم امشب از اسیری زینب ‏ @nohematn
شکر لله 2.mp3
4.12M
ای حسین جان ببین خواهرت شد پریشان دل پریشان از این غربت این بیایان می کشد مرا آخر دلواپسی یا حسین چه سازم من با بی کسی وای امان از جدایی وای عجب کربلایی رفته صبرم ز دلشوره و بی قراری حرفم این است حرم را به کی می سپاری جان من شکسته قلبم را غمی بعد تو ندارم اینجا محرمی وای چه آید سر من وای اگر معجر من ‏ @nohematn
شکر لله 3.mp3
5.08M
کنج ویران شب ماتمم سر رسیده بی قرارم کجا بودی ای سر بریده با خودت نگفتی داری دختری با خودتت مرا هم امشب می بری در کنارت به گریه جان سپارد رقیه از کجا ها پدر جان برایت بگویم بین بازار نه تو بودی و نه عمویم تا کنون هزاران دفعه مرده ام از همه در این جا سیلی خورده ام هم شکسته لب تو هم سر زینب تو ‏ @nohematn
شکر لله 4.mp3
4.93M
ای برادر دو دسته گل من فدایت بچه هایم فدای تو و بچه هایت یا حسین برادر جان مشکن دلم کن قبول هدایای ناقابلم هر دو مرد نبردند کاش دگر بر نگردند بچه هایم اگرچه که آبی نخوردند دل خوشم من که بر پای تو جان سپردند از غمت دل من را آکنده ای عشق من نبینم که شرمنده ای شد گلم پرپر تو آه فدای سر تو ‏ @nohematn
شکر لله 5.mp3
4.95M
یار آخر برای تو آمد به صحنه آمدم من بدون زره پا برهنه آمدم نبینم تنها بی سپاه ای عمو تو افتادی در قتلگاه وای چرا بین گودال ای عمو رفتی از حال من ندانم دگر این چه رسمی ز جنگ است من بمیرم به پیشانی ات جای سنگ است خنجری نشسته روی حنجرت جان مکن به پیش چشم خواهرت در تن تو توان نیست وای حرم در امان نیست ‏ @nohematn
شکر لله 6.mp3
5.67M
تا که باشم فدای تو، آماده هستم مرد رزمم چرا که حسن زاده هستم از حسن که نامه آوردم عمو بی زره کفن بر تن کردم عمو آه بده اذن میدان آه عمو جان عمو جان ای گل من بگو که چه آمد سر تو زیر سم ها بدون زره پیکر تو بر تنت نداری جای سالمی باورم نباشد که تو قاسمی جان نداری تو بر تن وای شدی هم قد من ‏ @nohematn
شکر لله 7.mp3
4.18M
بی قرارم برای تو باران نیامد بی قرارم که سقا ز میدان نیامد می کشم غم عالم را بر دلم تشنگی تو را پرپر کرده گلم آه نیامد عمویت وای اگر که گلویت از چه بابا پریشان شدی بین میدان او چه چیزی به زیر عبا کرده پنهان حرمله سه شعبه زد بر حنجرت وای من به شانه افتاده سرت جان دهد مادر تو وای به نیزه سر تو ‏ @nohematn
شکر لله 8.mp3
4.95M
بر زمین است تن غرق خون اربا اربا پیش چشمم مزن دست و پا جان بابا از برم مرو شبه پیغمبرم پر شده ز جسم تو دور و برم آه غمت کرده پیرم وای کنارت بمیرم طاقت آور کمک من ز خیمه بیارم پیکرت را میان عبا می گذارم لخته ها ز خونت بر لب آمده پاشو که به میدان زینب آمده آه صدا ها بلندند آه به اشکم بخندند ‏ @nohematn
شکر لله 9.mp3
4.08M
من بمیرم دو چشم تو در خون نشسته ای برادر ز داغ تو پشتم شکسته چشم تو شده کوچک افتاده دست جان من خجالت آبت کرده است وای حرم بی سپر شد وای که شق القمر شد مادر من در این جا کنار تو بوده است دیدی آخر روی مادر من کبود است کن نظر که کشته من را ماتمی خیمه ها ندارد دیگر محرمی وای امان از اسارت وای شده حرف غارت ‏ @nohematn
شکر لله 10.mp3
4.82M
امشبی را تو مهمان این خیمه هایی جان زینب که حرفی نزن از جدایی غیر تو نباشد من را دلخوشی یا حسین مرا با اشکت می کشی آه چه خواهد شد امشب آه ز تقدیر زینب گفته مادر که بوسه زنم حنجرت را قبل رفتن درآور تو انگشترت را وای من چه آید فردا بر سرت می شود جدا رأست از پیکرت وای ز زخم تن تو وای ز پیراهن تو وای ز خشکی حنجر وای ز کندی خنجر ... ‏ @nohematn
ویرانه ده نازلی بالام.mp3
3.53M
ویرانه ده نازلی بالام جان وئردی دینجلدی بو دختر شیرین کلام جان وئردی دینجلدی بختی بو طفلون اوجیدن دوشدی سرازیره یکسر آتا قارداشلارین چکدیله شمشیره کرب و بلادن شامه دین باغلاندی زنجیره یاتماق اونا اولدی حرام جان وئردی دینجلدی یحیوی ‏ @nohematn
کشته تیغ غمت 1.mp3
6.25M
کشته تیغ غمت زنده جاویدان است غرق دریای غمت را چه غم از طوفان است زنده شد، هر که به شمشیر غمت گشته شهید چون شهید غم تو زنده جاویدان است ما تهی از تو دل خویش نداریم شها دل ما مدفن آن جسم سراپا جان است مرا که این همه دل خسته ام دلم مشکن ببین به گریه آهسته ام دلم مشکن تو دلنواز ترین فرد روزگارانی فزون تر از همه بشکسته ام دلم مشکن شنیده ام که مرام تو دل شکستن نیست به یک نگاه تو دل بسته ام دلم مشکن رقیه نازلی صورتین قویما دیواره بابا گدیپ سنه آلا تازه گوشواره سر به دیوار خرابه می گذارم بچه ها گویند من بابا ندارم کاشکی از در گل احساسم آید همره بابا عمو عباسم آید @nohematn
کشته تیغ غمت 2.mp3
2.3M
کشته تیغ غمت زنده جاویدان است غرقه بحر ولا را چه غم از طوفان است زنده شد هر که به شمشیر غمت گشت شهید چون شهید غم تو زنده جاویدان است ما گدایی تو را بر دو جهان نفروشیم چون گدای حرمت در دو جهان سلطان است از دمی زنده دو صد عیسی جانبخش کند آن شهیدی که به کوی تو به خون غلطان است @nohematn
کشته تیغ غمت 3.mp3
2M
کشته تیغ غمت زنده جاویدان است غرقه بحر ولا را چه غم از طوفان است زنده شد هر که به شمشیر غمت گشت شهید چون شهید غم تو زنده جاویدان است ما گدایی تو را که به جهان نفروشیم چون گدای حرمت در دو جهان سلطان است هیچ دردی نکند درد دل خلق علاج غیر درد تو که بر درد همه درمان است ما تهی از تو دل خویش ندانیم دمی دل ما مدفن آن جسم سراپا جان است @nohematn
به جستجوی.mp3
5.14M
به جستجوی که باشم به جز خدای حسین که داده از سر رحمت به ما سرای حسین نفس کشیدن ما زندگی نبود اگر نبود قسمت ما خواندن نوای حسین به فکر رفتم و دیدم که دوستت دارم اگرچه هیچ ندارم به کف برای حسین در آرزوی همینم اگرچه ناچیز است تمام زندگی ام را کنم فدای حسین به ابرهای دو چشم التماس خواهم کرد که خالصانه ببارند در عزای حسین گذشت و خیر ندیدم به جز زمان هایی که داشتم به دلم شوق کربلای حسین هر آنچه از قِبَل تو به ما رسد عشق است خدا کند که بیاید سرم بلای حسین دلیل سرخی رنگ شفق گمان دارم که باشد از هنر خون بوریای حسین @nohematn
حسین آمد و.mp3
1.44M
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد خلاص از قفس وعده و وعیدت کرد سیاه بود و سیاهی هر آنچه می دیدی تو را سپرد به آئینه، رو سپیدت کرد چه گفت با تو در آن لحظه های تشنه، حسین؟ کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد به دست و پای تو بارِ چه قفل ها که نبود حسـین آمد و سرشار از کلیدت کرد جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان عجب تشرف سبزی! جنون مریدت کرد نصیب هر کس و ناکس نمی شود این بخت قرار بود بمیری، خدا شهیدت کرد نه پیشوند و نه پسوند، حرّ حرّی تو حـسین آمد و آزاد از یزیدت کرد مرتضی امیری اسفندقه @nohematn
من کی ام حر گنهکار.mp3
2.26M
من کی ام حرّ گنهکار اباعبدالله شده ام سخت گرفتار اباعبدالله رهبر و سید و مولای همه توابین چهره بنهاده به دیوار اباعبدالله جان به کف راهی بازار محبت شده ام گشتم امروز خریدار اباعبدالله پیش از آنی که خدا خلق کند آدم را نام من بود به طومار اباعبدالله دست و دل از سر و سرداری لشکر شستم تا شدم بنده ی دربار اباعبدالله او مرا یار شد و رخصت جانبازی داد من کی ام تا که شوم یار اباعبدالله می شوم آب ز شرم دو لب عطشانش چشمم افتد چو به رخسار اباعبدالله آمدم بوسه به پای علی اکبر بزنم شوم از زمره ی انصار اباعبدالله یوسف فاطمه با یک نگهش عفوم کرد که بوَد لطف و کرم کار اباعبدالله « میثما» آرزوی هر دو جهان گر خواهی باش خاک ره زوار اباعبدالله سازگار (میثم) @nohematn
تو از سر تا قدم.mp3
4.4M
تو از سر تا قدم حُسن خدایی، دوستت دارم تو تنها آرزوی مصطفایی، دوستت دارم تو با سوز درون خود چراغ قبر زهرایی تو از قلب علی مشکل گشایی، دوستت دارم تو پاسخگوی فریاد علی در دامن چاهی تو زهرا، تو علی، تو مجتبایی، دوستت دارم تو مشعر، تو منا، تو قبله، تو کعبه، تو لبّیکی تو رکن مروه ای، سعیِ صفایی دوستت دارم تو فریاد رسای «یا لثارات الحسین» هستی تو تنها طالب خون خدایی دوستت دارم @nohematn
قسم به صاحب.mp3
1.83M
قسم به صاحب آهی که در نهاد من است غمش نشانه ای از پاکی نژاد من است مرا به پیر مغان هیچ احتیاجی نیست کسی که پیر غلامش شود مراد من است به این امید به یادش همیشه هستم که چو وقت مرگ فرا می رسد به یاد من است چه حرمتی است که شر گناه را کم کرد لباس ماه محرم «و ان یکاد» من است @nohematn
ندیده عالم امکان.mp3
2.04M
ندیده عالم امکان چنین مردآفرین بانو به این شوکت ندیدم غیر زهرا پیش از این بانو به عالم دختر شیر خدا در شام ثابت کرد که دارد ذوالفقاری در کلام آتشین بانو ز بانگ «اسکتوا» در کوچه های کوفه فهمیدم که دارد یک «ید الله» دگر در آستین بانو برای مدح او این بس که هر دفعه صدا می زد درون خانه او را حضرت ام البنین: بانو به این شأنی که از این شیر زن دیدم یقین دارم که او می شد اگر می شد امیرالمومنین بانو نمی فهمم اگر این زن مقامش فوق عصمت نیست چرا معصوم امید دعا دارد از این بانو چنان درّی که در بین رکابش ناب می ماند مقام و رتبه ی او را فقط عباس می داند @nohematn
السلام علی عبدالله بن الحسن.mp3
6.39M
السلام علی عبدالله بن الحسن ای گل مجتبی و ای عقیق یمن شافع عالمین حسنیِ حسین یابن حیدر دستت از پیکرت جدا شده چون عمو حرمله با سه شعبه زد تو را از گلو آخرین لشکری چون علی اصغری یابن حیدر تن پاک تو با تن عمو شد یکی سینه و دست و صورت و گلو شد یکی وقت جان دادنت اربا اربا تنت یابن حیدر @nohematn
دلم گرفت مرا.mp3
2.05M
دلم گرفت مرا که قلم گرفت عمو گمان کنم که مرا دست کم گرفت عمو برای آن که مرا لحظه ای رها نکند زمان رفتن از عمه قسم گرفت عمو فقط به خیمه منم شیر خواره هم رفته ولی مسیر مرا از حرم گرفت عمو شب وداع به من گفت خیمه ها با تو به گریه بوسه ای از صورتم گرفت عمو شلوغ شد دم گودال ناگهان دیدم ز روی اسب زمین خورد و غم گرفت عمو صدا زدم که کمی نیزه را معطل کن به قتلگاه تو پایم تو قدم گرفت عمو که گفته است تو بی لشگری یتیم حسن میان معرکه دستش علم گرفت عمو در آن شلوغی مقتل همین که دیدم شمر به روی سینه نشسته دلم گرفت عمو ضریح من حسنی اَست، لشکر کوفه چه سهمی از بدن کوچکم گرفت عمو @nohematn
هجوم نیزه ها.mp3
6.3M
هجوم نیزه ها رو دیدم صدای ناله تو شنیدم با بال بسته پر کشیدم به طرف قتلگاه دویدم دوون دوون میام نفس زنون میام بی رمقم ولی تا پای جون میام عمو دووم بیار زنده بمون میام عمو منم مثل داداشم محاله که ازت جدا شم دارم میام به پات فدا شم شهید آخر تو باشم وای داره می بُره نفسم خدا کنه دیر نرسم نفس زنون به خون تپیده عطش امونشو بریده شراره ی نفس نفس هاش دلمو به خاک و خون کشیده عمو من اومدم ببین چه حالی ام عمو منو ببخش که دست خالی ام دردسرت شده شکسته بالی ام من اومدم با دست خالی تا تو به غیرتم ببالی کسی تو خیمه غیر عمه نمی دونه تو در چه حالی وای داره می بُره نفسم دیگه شده تنگ قفسم یکی میشم با پیکر تو نیابت از برادر تو خدا کنه دووم بیارم تا دمی که می بُره سر تو چی کار کنم خدا دستم بشه جدا می خوام سپر بشم جلوی نیزه ها کی می مونه برات منم بشم فدا از قلب من خبر نداری آخه مگه پسر نداری از رو زمین تنم رو بردار کی میگه تو سپر نداری وای داره می بُره نفسم حالا به بابام می رسم @nohematn
از دم صبح 1.mp3
5.16M
از دم صبح مانده در خیمه در سرش داشت شور جنگیدن هی عمویش شهید می آورد کار او هم فقط شده دیدن یک به یک مردها شهید شدند نوجوان های قافله رفتند سرو قامت رشید رفتند و روی دست حسین برگشتند از دم صبح گرم دیدن بود کودکانه چه فکرها که نکرد هی تلنگر به نفس خود می زد که برو یا علی بگو ای مرد بین خیمه نشسته بود اما پا شد و گرم راه رفتن شد فکر می کرد با خودش کودک مصلحت نیست رفتنم لابد به خودش زد نهیب که بس کن پدرت بود شیر جنگ جمل نوه ی مرتضی و فاطمه ای مرگ پیش برادرت چو عسل در همین حال بود یک دفعه شیون مادری به گوش آمد از پر خیمه روی دست عمو دید شش ماهه دست و پا می زد پر خون شد محاسن ارباب از گلوی علی خضاب گرفت ظاهرا یک سه شعبه با اخمش خنده را از لب رباب گرفت در دلش شاکی از خودش بود و در سرش داشت شور جنگیدن هی عمویش شهید می آورد کار او هم فقط شده دیدن دیگر اما رسید وقت وداع حال خوبی نداشت در دل زار و عمو رفت و ماند عبدالله آسمان گشت بر سرش آوار دست در دست عمه عبدالله در کنارش کشان کشان می رفت هر دو تا سمت خیمه می رفتند شاکی از هفت آسمان می رفت هی صدا می رسید از میدان چه صداهای ناخوش احوالی در همان خیمه گوشه ای کز کرد شاکی از دست بی پر و بالی هی صدا می رسید از میدان در وجودش چه انقلابی بود این صداهای نیزه و شمشیر در وجودش عجب عذابی بود کودکانه خدا خدا می کرد ثانیه ثانیه زمان می رفت دل او بود بین میدان و هق هقش تا به آسمان می رفت @nohematn
از دم صبح 2.mp3
9.31M
هی صدا می رسید ازمیدان بزنیدش حسین را بزنید عمر سعد گفت با همه چیز شده با سنگ و جوبها بزنید داشت دیگر براش بد میشد طفل شش ماهه رفته اما او نتوانسته بود جانش را مثل قاسم کند فدای عمو هی صدا میرسید ازمیدان زخم زد هرکه داشت کینه ی او گفت فرمانده حرمله حالا با سه شعبه بزن به سینه ی او هی صدا میرسید از میدان عمه گریان از این شنیدن شد پرده خیمه را کنار زد و خوب از خیمه گرم دیدن شد صدنفر مردجنگ با نیزه صدنفر مردجنگ هم با تیر عده ای پیرمرد هم با سنگ صدنفر آمدند با شمشیر هر کسی هرچه داشت می آورد ضربه ی خویش را سپس میزد وحسین غریبِ بی عباس در غریبی نفس نفس می زد تا که این صحنه را به چشمش دید گفت دیگر حرام شد ماندن عمه من میروم خداحافظ داد میزد فقط انا بن حسن میدوید و خودش رجز میخواند تن من جان من فدای حسین گرچه سنّم کم است حیدریم دین و ایمان من فدای حسین به عمویش رسید در میدان او خودش زیر ضربه ها می رفت تا عمویش نبیند آسیبی زیر شمشیر و نیزه ها می رفت دشمن آنجا کشید شمشیری او سپر شد برای جسم حسین یادگار حسن رجز می خواند سر و دستم فدای جسم حسین استخوانش شکست با شمشیر ناله ی وای مادرم پیچید پسر مجتبی است مادری است بدنش مثل بید میلرزید خون او بی حساب و حد میرفت بی رمق روسفید شد آخر شیر بچه به آرزوش رسید مرد بود و شهید شد آخر شمر آمد پرید در گودال تن این طفل را کنار انداخت به روی سینه ی حسین نشست دست در گیسوی شکار انداخت سر او را چه ناشیانه برید داشت میدید مادرش هرچند خنجرش کند بود آخر سر پا به سینه گذاشت سر را کند @nohematn