کجایی حسین کجایی که موندم ازت بی خبر کجایی حسین بیا و منم رو ببر همسفر کجایی داداش دیگه خواهرت پیر شده یا حسین کجایی داداش همین حالاشم دیر شده یا حسین بیا و ببین کبوده کبوده کبودم هنوز اسیرم هنوز توی کوچه های یهودم هنوز سرت روی نی دلم رو به دنبال تو می کشوند سرت روی نی برای من خسته قرآن می خوند #روضه #حضرت_زینب #شام #اسارت #حاج_محمود_کریمی @nohematn

دلخون تر از ابر و طوفان غمگین تر از باد و باران مانده به راه برادر تنهاترین چشم گریان من زینبم، زینبم من از غصه جان بر لبم من آهش که بر سینه مانده جانش که بر لب رسیده نقش دلش شد عزای یک بانوی قد خمیده رفتی ندیدی که زینب در کوچه ها در به در شد در موج نامحرمان بود با قاتلت همسفر شد ‏ یادم نرفته نوایت دل از من و نیزه ها برد افتاد در پیش طفلت سنگی که کنج لبت خورد آه ای سفر کرده بازا بازا و بنگر دوباره این مرگ تدریجی من جان دادن بی شماره یادم نرفته که عباس در اضطرابم نیامد من ماندم و ناقه ی غم اما رکابم نیامد ‏#نوحه #حضرت_زینب #اسارت #حاج_محمود_کریمی ‏ @nohematn

ای بی کفن شاه زینب بر روی نی ماه زینب در این غروب غم انگیز بشنو ز غم آه زینب سالار زینب حسین جان ای بی کران ساحل من ‏ سردار دریا دل من رفتی و داغ فراقت آخر شود قاتل من از اشک چشم تر من گریان شده مادر من برخیز و بنگر برادر بگذشته آب از سر من می سوزم از سوز و آهت از شعله هایت نگاهت تنها شده خواهر تو پاشیده از هم سپاهت سالار من لشگرت کو؟ عباس آب آورت کو؟ خواهم لبت را ببوسم تاج سر من! سرت کو؟ ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #اسارت #اسلام_میرزایی @nohematn

نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بگریم حسین من خداحافظ ای جوانی زینب ‏ سلام ای قدّ کمانی زینب خدا را زین غم چه چاره کنم ‏ حسین، وای تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت گشته روی نیزه اعدا حسین من به شهر شام در هجوم نظرها کُند خنده دشمنت به دل ما حسین من خداحافظ ای جوانی زینب ‏ سلام ای قدّ کمانی زینب خدا را زین غم چه چاره کنم ‏ حسین، وای نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بگریم حسین من خداحافظ ای جوانی زینب ‏ سلام ای قدّ کمانی زینب خدا را زین غم چه چاره کنم ‏ حسین، وای ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب علیها سلام #اسارت #شام #نریمان_پناهی @nohematn

نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بگریم حسین من تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت گشته روی نیزه اعدا حسین من به شهر شام در هجوم نظرها کُند خنده دشمنت به دل ما حسین من خداحافظ ای جوانی زینب ‏ سلام ای قدّ کمانی زینب خدا را زین غم چه چاره کنم ‏ حسین، وای ‏#روضه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب علیها سلام #اسارت #شام #نریمان_پناهی @nohematn

گیسو به دست باد رها کردنت بس است اینگونه ای ستاره ی من دیدنت بس است رأست به روی نیزه، ولی بی تعادل است یک سنگ هم به نیت افتادنت بس است ‏#روضه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #کوفه #شام #اسارت #حنیف_طاهری @nohematn

حال که ای همسفر بی تو سفر می کنم زاد ره خویش را خون جگر می کنم من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر خیز و ببین یا اخا با که سفر می کنم هر قدمم می زنند نام تو را می برم هر طرفم می کشند بر تو نظر می کنم ای قاری قرآن من از روی نی قرآن بخوان دوری مکن از محملم، پیشم بمان، پیشم بمان ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #اسارت #سلحشور‏ @nohematn

مونده روی زمین، پیکر تو رها السلام علی من دَفَنَ اهل قُری خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون برات گرفتن عزا ‏ سید الشهداء یا مقطّع الاعضاء ‏ همه منتظرن، مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه ‏ همونی که ازم پدرم رو گرفت با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت تو نبودی به زور معجرم رو گرفت اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت سید الشهداء یا مقطّع الاعضاء خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا می زدن سنگ، سرش شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت که صدای گریه توی خیمه بالا رفت دم رفتن، طرف خیمه زنها رفت تک و تنها رفت تنهای تنها بود تنهای تنها رفت آروم جون من زیر دست و پا رفت روضه مکشوفه اونی که به حضرت عقیله معروفه اومده با دست بسته وسط کوفه روضه مکشوفه روضه سر بازه سه شبانه روز مونده پشت دروازه دیگه روی دشمنا به خواهرت بازه روضه سر بازه هرکس از راه اومد سرنیزه خرجش کرد پیش همه، زینب از خولی خواهش کرد صلوا علیک ملیک السماء ای کشته حسادت دنیا یااباعبدالله مظلوم بودی و ‏ از آب فرات محروم بودی و قلبت می تپید زنده بودی و رگهاتو برید یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بده که پیش تو موی سرم سفید نشه بده که نوکرت بمیره و شهید نشه من، اصلا اومدم برات شهید بشم تا تو قلب مادرت عزیز بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #روز_عاشورا #اسارت #کوفه #نریمان_پناهی #مجید_پناهی‏ @nohematn

مونده روی زمین، پیکر تو رها السلام علی ای شهید کرب و بلا خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون برات گرفتن عزا همه منتظرن، مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه، به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه سید الشهداء یا مقطّع الاعضاء ‏ ماه نیزه نشین، شمع روشن من بی تو مرگه برا من نفس کشیدن من زخمیه تن تو، زخمیه تن من غم نخور اگه آتیش گرفته دامن من سید الشهداء یا مقطّع الاعضاء ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #حضرت_زینب #روز_عاشورا #اسارت #هلالی @nohematn

خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند خنده بر پاره گریبانی مان می کردند از سر کوفه ی بی عاطفه تا شام بلا سنگ را راهی‎ ‎پیشانی مان می کردند هر چه ما آیه ی قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند علی اکبر لطیفیان ‏#روضه #اسارت #کوفه #شام #حضرت_زینب #میرزامحمدی #علی_اکبر_لطیفیان‏ @nohematn

خنده بر پاره گریبانی مان می کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم خوب آماده ی مهمانی مان می کردند علی اکبر لطیفیان ‏#روضه #اسارت #شام #حضرت_زینب #حاج_حسن_خلج #علی_اکبر_لطیفیان‏ @nohematn

خنده بر پاره گریبانی مان می کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند پشت دروازه ساعات معطل بودیم خوب آماده مهمانی مان می کردند از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی‎ ‎پیشانی مان می کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می کردیم بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب خوانی مان می کردند بدترین خاطره آن بودکه درآن مدت مردم روم نگهبانی مان می کردند هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند علی اکبر لطیفیان ‏#روضه #اسارت #شام #حضرت_زینب #بنی_فاطمه #علی_اکبر_لطیفیان‏ @nohematn

خنده بر پاره گریبانی مان می کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم خوب آماده ی مهمانی مان می کردند از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی‎ ‎پیشانی مان می کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب خوانی مان می کردند بدترین خاطره آن بودکه درآن مدت مردم روم نگهبانی مان می کردند هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند علی اکبر لطیفیان ‏#نوحه #اسارت #شام #حضرت_زینب #نریمان_پناهی #علی_اکبر_لطیفیان‏ @nohematn

از درد به جسم خود نشان می بینم‎ هِی ابر سیه در آسمان می بینم‎ عباس کجا رفته علی اکبر کو ؟‎ دور و بر خود شمر و سنان می بینم‎ آن چادر قیمتی دیروزم را‎ امروز به دست این و آن می بینم‎ دور و بر خنده های نامحرم ها سقای حرم را نگران می بینم از ضربه ی بی هوای شمر است؛ حسین این درد که من در استخوان می بینم ای وای خدایا صدقه آوردند خرما به دهان کودکان می بینم زان روز که رفته ام به آن مهمانی خواب لب و چوب خیزران می بینم هر جا که رقیه با لگد می افتاد یک فاطمه با قدّ کمان می بینم دنبال سر سکینه تا مهمانی یک رومی پست بد دهان می بینم ‏#روضه #اسارت #حضرت_زینب #حضرت_رقیه #حضرت_سکینه #حاج_منصور_ارضی‏ @nohematn

کنارم باش ‏ توی سختی های زندگی کنارم باش ‏ تو بیا قرار قلب بی قرارم باش ‏ کنارم باش خراب کردم ‏ ولی باز رو خوبی های تو حساب کردم ‏ اسمت و نوشتم و به سینه قاب کردم ‏ خراب کردم ‏ حسین جان، حسین جان ‏ تو رفتی و شد زینب آواره دشت و صحرا ‏ تو رفتی شکسته شده حرمت تک تک ما ‏ واویلا ‏ حسین جان، حسین جان ‏ کجایی ببینی که رو ناقه میرم اسارت ‏ کجایی ببینی به زن ها چقدر شد جسارت ‏ واویلا ‏ ز بس طعنه خوردم بریدم یا مظلوم ‏ فقط ناسزا می شنیدم یا مظلوم ‏ به دنبال رأس بریده ات یا مظلوم ‏ توی دشت و صحرا دویدم یا مظلوم ‏ حسین جان، حسین جان ‏ امونم رو تو شهر کوفه بریدن با کینه زدن دختراتو با کعب نی و تازیونه واویلا شکستن با سنگا سرم رو یا مظلوم زدن حلقه دور و برم رو یا مظلوم به اشک رباب و سکینه خندیدن غریب دیدن اهل حرم رو یا مظلوم ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #اسارت #حضرت_زینب #نریمان_پناهی #هلالی @nohematn

حسین جان، حسین جان ‏ تو رفتی و شد زینب آواره دشت و صحرا ‏ تو رفتی شکسته شده حرمت تک تک ما ‏ واویلا ‏ حسین جان، حسین جان ‏ کجایی ببینی که رو ناقه میرم اسارت ‏ کجایی ببینی به زن ها چقدر شد جسارت ‏ واویلا ‏ ز بس طعنه خوردم بریدم یا مظلوم ‏ فقط ناسزا می شنیدم یا مظلوم ‏ به دنبال رأس بریده ات ای بی کس توی دشت و صحرا دویدم یا مظلوم ‏ حسین جان، حسین جان ‏ امونم رو تو شهر کوفه بریدن با کینه زدن دختراتو با کعب نی و تازیونه واویلا حسین جان، حسین جان ‏ با دستای بسته توی کوچه ها ما رو بردن ندیدی چیا رو سر اهل بیتت آوردن واویلا شکستن با سنگا سرم رو یا مظلوم زدن حلقه دور و برم رو یا مظلوم به اشک رباب و سکینه خندیدن غریب دیدن اهل حرم رو یا مظلوم ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #اسارت #حضرت_زینب #نریمان_پناهی @nohematn

حسین جان ‏ به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ‏ واویلا‎ حسین جان ‏ تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ واویلا‎ صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ حسین جان به صحرا ‏ سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو‎ بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ‏ واویلا‎ تا حالا ‏ از این خونواده زنی رو نبردن اسارت‎ الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت واویلا‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‎ ندیدی چشای ترم رو، با غیرت!‏‎ شلوغی دور و برم رو یا مظلوم‎ حسین جان ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #اسارت #حضرت_زینب #پویانفر @nohematn

حسین جان، حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ شبی که می رفتم واست کاسه ی آب گذاشتم ‏ یا مظلوم حسین جان، حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ یا مظلوم صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ به صحرا ‏ سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو‎ بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ‏ یا مظلوم تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت ...‏‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو ...‏‎ ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #اسارت #حضرت_زینب #امیر_کرمانشاهی @nohematn

حسین جان، حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ شبی که می رفتم واست کاسه ی آب گذاشتم ‏ واویلا‎ حسین جان، حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ واویلا‎ صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ حسین جان، حسین جان گلوی بریده ات همیشه به یادم می مونه روی چادر سوخته ی من هنوز ردّ خونه واویلا سر تو که روی نیزه ها رفت یا مظلوم همش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم جلو چشم نامحرما افتادم پناه غریبیم کجا رفت یا مظلوم تا حالا ‏ از این خونواده زنی رو نبردن اسارت‎ الهی می مردم نمی دیدم اینقدر جسارت واویلا‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‎ ندیدی چشای ترم رو، با غیرت!‏‎ شلوغی دور و برم رو یا مظلوم‎ ‏#نوحه #امام_حسین علیه السلام #اسارت #حضرت_زینب #نریمان_پناهی ‏ @nohematn

حسین جان، حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ شبی که می رفتم واست کاسه ی آب گذاشتم ‏ واویلا‎ حسین جان، حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ واویلا‎ صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ حسین جان، حسین جان گلوی بریده ات همیشه به یادم می مونه روی چادر سوخته ی من هنوز ردّ خونه واویلا سر تو که روی نیزه ها رفت یا مظلوم همش چادرم زیر پا رفت یا مظلوم جلو چشم نامحرما افتادم پناه غریبیم کجا رفت یا مظلوم تا حالا ‏ از این خونواده زنی رو نبردن اسارت‎ الهی می مردم نمی دیدم اینقدر جسارت واویلا‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‎ ندیدی چشای ترم رو، با غیرت!‏‎ شلوغی دور و برم رو یا مظلوم‎ ‏#اسارت #ام_المصائب #نریمان_پناهی ‏ @nohematn

ای بی کفن شاه زینب بر روی نی ماه زینب در این غروب غم انگیز بشنو ز غم آه زینب سالار زینب حسین جان ای بی کران ساحل من ‏ سردار دریا دل من رفتی و داغ فراقت آخر شود قاتل من از اشک چشم تر من گریان شده مادر من برخیز و بنگر برادر بگذشته آب از سر من می سوزم از سوز و آهت از شعله هایت نگاهت تنها شده خواهر تو پاشیده از هم سپاهت سالار من لشگرت کو؟ عباس آب آورت کو؟ خواهم لبت را ببوسم تاج سر من! سرت کو؟ ‏#محرم #حضرت_زینب #اسارت @nohematn

از درد به جسم خود نشان می بینم‎ هِی ابر سیه در آسمان می بینم‎ عباس کجا رفته علی اکبر کو ؟‎ دور و بر خود شمر و سنان می بینم‎ آن چادر قیمتی دیروزم را‎ امروز به دست این و آن می بینم‎ دور و بر خنده های نامحرم ها سقای حرم را نگران می بینم از ضربه ی بی هوای شمر است؛ حسین این درد که من در استخوان می بینم ای وای خدایا صدقه آوردند خرما به دهان کودکان می بینم زان روز که رفته ام به آن مهمانی خواب لب و چوب خیزران می بینم هر جا که رقیه با لگد می افتاد یک فاطمه با قدّ کمان می بینم دنبال سر سکینه تا مهمانی یک رومی پست بد دهان می بینم ‏#اسارت #محرم #حاج_منصور_ارضی‏ @nohematn

حسین جان ‏ به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ‏ واویلا‎ حسین جان ‏ تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ واویلا‎ صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ حسین جان به صحرا ‏ سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو‎ بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ‏ واویلا‎ تا حالا ‏ از این خونواده زنی رو نبردن اسارت‎ الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت واویلا‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‎ ندیدی چشای ترم رو، با غیرت!‏‎ شلوغی دور و برم رو یا مظلوم‎ حسین جان ‏#اسارت #حضرت_زینب #پویانفر @nohematn

حسین جان ‏ به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم‎ کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم ‏ واویلا‎ حسین جان ‏ تو بودی و گودال و ریگ و، تنت زیر نیزه‎ خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه ‏ واویلا‎ صدا می زدم مادرت رو یا مظلوم‎ نشون می دادم حنجرت رو یا مظلوم‎ صدا می زدم مادرت رو، ای بی کس!‏‎ به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم‎ حسین جان به صحرا ‏ سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو‎ بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو ‏ واویلا‎ تا حالا ‏ از این خونواده زنی رو نبردن اسارت‎ الهی می مردم نمی دیدم اونقدر جسارت واویلا‎ به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم‎ نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم‎ ندیدی چشای ترم رو، با غیرت!‏‎ شلوغی دور و برم رو یا مظلوم‎ حسین جان ‏#اسارت #حضرت_زینب #پویانفر @nohematn

ای بی کفن شاه زینب بر روی نی ماه زینب در این غروب غم انگیز بشنو ز غم آه زینب سالار زینب حسین جان ای بی کران ساحل من ‏ سردار دریا دل من رفتی و داغ فراقت آخر شود قاتل من از اشک چشم تر من گریان شده مادر من برخیز و بنگر برادر بگذشته آب از سر من می سوزم از سوز و آهت از شعله هایت نگاهت تنها شده خواهر تو پاشیده از هم سپاهت سالار من لشگرت کو؟ عباس آب آورت کو؟ خواهم لبت را ببوسم تاج سر من! سرت کو؟ ‏#محرم #حضرت_زینب #اسارت @nohematn