بی خدمت ابدال کس ابدال نشد
واثق نشد آنکه اهل این حال نشد
درضمن کلاه نمد است این معنی
برسرنرسید هر که پامال نشد
@nokteha14
💠زیارت حضرت حجت (عجل الله)
در هر صبحگاه
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.
@nokteha14
✅هشت نصیحت از امام مجتبی (ع) :
1⃣ بخشش آن است که اما و اگری پیش از آن نباشد ، و منت گذاری درپی آن نیاید.
2⃣ بخشندگی پیش از درخواست از بزرگترین بزرگواریهاست.
3⃣ گناه را با کیفر مداوا مکن و در میان آن دو ، راهی برای عذر خواهی بگذار.
4⃣ شوخی ، هیبت را از بین می برد.
5⃣ انسان ساکت ، بر هیبت و وقار خود میافزاید .
6⃣ آن کس که از او چیزی بخواهند ، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد . و برده است ، تا آن زمان که به وعده عمل کند.
7⃣ فرصت زودگذر است ، و به کندی و سختی دوباره به دست میآید .
8⃣ نعمت ها تا زمانی که هستند ناشناختهاند ، و هنگامی که رخت بربستند ، شناخته میشوند .
📚 معاني الأخبار ، ص ۲۵۷ .
@nokteha14
#حدیث_قدسی
امام باقر(ع) نقل کرده که فرموده
آدم عرض کرد:خداوندا شیطان را بمن مسلط ساختی و مثل جریان خون در رگها اورا هم قادر کردی که به بدن من داخل شود .
خداوند فرمود: ای آدم در قبال این کار این امتیاز به تو و فرزندانت دادم که هر کس فکر عمل بد بکند به حساب او نوشته نشود ولی اگر آن عمل بد را انجام داد فقط یک جرم محسوب شود.
لکن اگر کسی نیت به انجام عمل خوب کرد ولی انجام نداد یک ثواب برای آن نیت نوشته شود و اگر آن نیت خوب را عمل کرد ثواب بوی داده میشود.
آدم عرض کرد خداوندا این عنایت را درباره من و فرزندانم زیادتر کن . خداوند فرمود :اگر کسی از فرزندانت گناهی مرتکب شد و از آن توبه کرد من آن گناه را می بخشم. باز هم آدم گفت:خداوندا بیشتر از این عنایت فرما خداوند فرمود: من مهلت توبه را تا دم مرگ داده ام آدم عرض کرد :خداوندا لطف بسیار است و کافی میباشد.
📚کلیات حدیث قدسی ص ۱۶
@nokteha14
در بازار عماره نجف اشرف قبر شیخ خضر شلال قرار دارد.
معروف بود که هر کس برای او فاتحه بخواند یک وعده پلو روزی او میشود.
روزی من از آنجا عبور میکردم، بدون توجه به مطلب یاد شده، برای او فاتحه خواندم.
اتفاقا شب در مدرسه چیزی نداشتم و گرسنه مشغول مطالعه بودم.
بعد از نیمه شب دیدم کسی در میزند، در حجره را باز کردم یکی از محترمین اهل مدرسه بود.
به من گفت امشب استادم آقای شیخ محمد باقر زنجانی را دعوت کرده بودم، برای او غذای خوبی پختهام. اما هر چه منتظر شدم ایشان نیامد. دیگر این وقت از آمدن او مأیوس شدم.
چون دیدم تنها حجرهای که چراغ او روشن است، حجره شماست، لذا مزاحم شدم که بیایید و با هم غذا بخوریم.
به اطاق ایشان رفتم پلو خورشت مفصل و خوشمزهای خوردیم.
من ناگهان به یاد فاتحه خواندن برای شیخ خضر شلال افتادم.
📚«روزنهای به عبودیت فقیهانه» خاطراتی از عالم ربانی مرحوم حاج شیخ ذبیح الله قوچانی
@nokteha14
animation.gif
941.1K
آمرزش والدین با اعمال نیک فرزندان :
پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) فرمود : عیسى
بن مریم (علیه السلام) به قبرى عبور کرد که صاحبش در عذاب بود ، سپس سال بعد به آن قبر عبور کرد در حالى که صاحبش دچار عذاب نبود ، به پروردگار گفت :
سال اوّل از این قبرعبور کردم صاحبش در عذاب بود ، و سال بعد درعذاب نبود . خدا به او وحى فرمود : اى روح الله ! از او فرزندى شایسته به سنّ رشد رسید
که جاده اى را اصلاح کرد ، و یتیمى را پناه داد ،
پس به خاطر عمل فرزندش او را آمرزیدم.
📚مجموعه اى از نکته ها و داستان هاى کتب استاد حسین انصاریان
@nokteha14
حکایتی از مرحوم شیخ حسینعلی نخودکی
به سند معتبر از بعضی علمای مشهد که با ابوی ما دوست و رفیق بودند، شنیدهام که مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی یک بار در این قبرستانی که حالا یک گنبد سبزی از آن باقی مانده، ولی قبلاً قبرستان وسیعی بوده، با بعضی از افراد عبور میکردند که به همراهان خود فرموده بودند:
گوش کنید، ببیند از این قبر چه چیزی میشنوید. همراهان ایشان این کار را کرده و شنیده بودند که آن شخصی که در قبر است، میگوید: یک بسته سبزی سه شاهی، یک بسته سبزی سه شاهی،
مرتب این حرف را تکرار میکرد، ایشان فرموده بودند: این یک آقای سبزی فروشی بوده که سبزیهایش را برمیداشته و دور میزده و سبزیفروشی میکرده و همه فکر و ذهنش در دنیا همین بوده؛ حالا آنجا هم همینطور است که یک بسته سبزی سه شاهی!
@nokteha14
#سه_رکن_سلوک_نخودکی_اصفهانی
شیخ حسنعلی درباره راه و روش عرفانی خود در جواب نامه یکی از سادات دزفول می نویسد:
«در طریقه حقیر، خصوصاً نماز خیلی مورد توجه است که هر چه زحمت و توجه است، به نماز معطوف دارید. بدانید که مدار و معیار امر و طریقه ما بر
سه چیز است؛
⬅️شب زنده داری،
⬅️لقمه حلال
⬅️و توجه به نماز، به ویژه نماز اول وقت و حضور قلب در آن».
@nokteha14
💠زیارت حضرت حجت (عجل الله)
در هر صبحگاه
اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَعَنْ والِدِيَّ وَوَُلَْدي وَعَنّي مِنَ الصَّلَواتِ وَالتَّحِيّاتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَمُنْتَهى رِضاهُ وَعَدَدَ ما اَحْصاهُ كِتابُهُ وأحاط بِهِ عِلْمُهُ، اَللّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في هذَا الْيَوْمِ وَفي كُلِّ يَوْم عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً في رَقَبَتي اَللّـهُمَّ كَما شَرَّفْتَني بِهذَا التَّشْريفِ وَفَضَّلْتَنى بِهذِهِ الْفَضيلَةِ وَخَصَصْتَنى بِهذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلى مَوْلايَ وَسَيِّدي صاحِبِ الزَّمانِ، وَاجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وأشياعه وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَاجْعَلْني مِنَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ طائِعاً غَيْرَ مُكْرَه فِي الصَّفِّ الَّذي نَعَتَّ اَهْلَهُ في كِتابِكَ فَقُلْتَ: (صَفّاً كَاَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصوُصٌ) عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَآلِهِ عليهم السلام، اَللّـهُمَّ هذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ في عُنُقي اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.
@nokteha14
✅نکته ای بسیار مهم،ساده اما در خور توجه⬇️
هویّت و ساختار انسانی عطشناک دیده شدن و محبوب واقع شدن است.
شهرت، محبوبیت ،معروفیت و میل به تمجید در جبلّت انسان توسط خدای تبارک و تعالی قرار گرفته است.
اما نکته ای که در این روزگار آن را می بینم خلط موضوع و مبداء این میل و تنزل آن به چیز دیگری است.
می نویسیم تا تمجید شویم، عکس می گیریم تا دیگران لایکمان کنند و تازه لایک می کنند که ما هم لایکشان کنیم،درس می خوانیم تا مدرک بگیریم دیگران دهانشان از مدرک های چشم پرکن ما آب بیفتد،حرف می زنیم ، مشاعره می کنیم،قرآن حفظ می کنیم تا خودمان را به صدر حافظان جهانی قرآن و شعر توان یک ضبط صوت و یا کامپیوتر برسانیم و یا اصلا قرآن را برعکس بخوانیم،زبان می خوانیم و لهجه بریتیش و امریکن رو به اختلاف قرائت تجویدی مثل 14 قرائت مختلف قرآن که بعضی حفظند حفظ می کنیم و مثل درمانده ها منتظر موقعیتی هستیم که کسی یک لغت بلغور کند و ما آن را به رخ این و آن بکشیم توجه نداریم یک پیرمرد کشاورز دهاتی در کنج ایالت های آمریکا لهجه اش از ما بهتر و به قولی نِیتیو تر است ،بعضی ها هم که برای بیشتر دیده شدن به یک زبان اکتفا نمی کنند
بازیگران و هنرمندان و دانشمندان و حتی بعضا متصدیان دینی مردم ما از کنج خانه و احوالات شخصیشان و تغییر زاویه ی آن و نشان دادن با این بودن و با آن بودن مان دنبال اعتباری نهانی می گردند.
خیلی ها هم سودای این دارند که بگویند ما با فلان نفر دیشب در فلان جا فلان جسله را داشتیم که یا او مقامی دولتی بوده و یا اهل مال و مکنتی و یا یکی از این سلبریتی ها و یا ورزشکار و در موارد وخیمی که دیده شده خود را به عرفا و اهل مقامات چسپاندن با یک عکس و اینکه استاد ما می فرمود....
👇
ای انسان یک لحظه با خویش اندیشه کن در آن لؤلؤ درخشان غيب الغيوبي که از زبان كسي صادر شد كه حضور و شهرت و هستي اش در پيكره ي اشياء جاري و ساري است آنجا كه فرمود :خانه ی ای که در آن قرآن خوانده می شود در آسمان مثل ستاره ها برای ملکوتیان می درخشد.
فطرت انسان مفطور به عطش به شهرت هست اما شهرت در میان اهل باطن، امام زمان،ابدال،اولیاء ،ملکوتیان ،اهل بیت عصمت و طهارت،انبیاء و خود خدای تبارک و تعالی
این چه وانفسایی است که ما برای خود راه انداخته ایم و در دایره ی به به چه چه دیگران در حال اختناق خفگی هستیم تا آنجا که اگر کسی موقعیت دیده شدن مضاعف نیافته باشد خودش را به هر خفت و خواری بزند تا بتواند از این میان شهرتی و یا دیده شدنی برای باطن عطشناکش بیابد و اگر نیافت دچار غم و افسردگی عدم جذاب بودن و دیده شدن و ...باشد
خودت را قبول کن به عنوان خلیفه ی الهی به عنوان کسی که در پهنه ی هستی تمام ملکوت منتظر است تو قدمی از میانه ی این کثرات بردری و شهیر عوالم ناسوت و لاهوت گردی...
پیرمردی اهل صفا می گفت اگر کسی اهل ذکر و قرآن شد در میان ملائکه می گویند فلانی را خبر دارید اهل ذکر شده است و منتظرند ببینند او چه می کند و براي او دعا و استغفار مي نمايند
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
ما بازیگران بازی ملکوت و حقیقت و باطن عالم هستیم، اما هزار و صد افسوس گرفتار مشتی کف روی آب و خوش افتادن به احوالات نفس دیگران شده ایم...
این را یقین کنیم اگر کسی اهل توحید و ذکر و باطن و کسب رضایت ولی الله و الله گشت از ملک تا ملکوتش برنامه و دلیل و تعریف خودش را خواهد داشت،درس می خواند،استاد می بیند دوستی می کند ،قرآن حفظ می کند،زبان می خواند و حتی رنگ چایی اش عوض خواهد شد و برایش توجیه خواهد یافت ... و هزار و صد و یک امر دیگر اما برای شهرت در میان ملکوتیان و آسمانیان و انطباق حقیقتش بر صراط مستقیم و مقام ولایت...
هرچند که اگرصاحبان عالم اهلش بیابند به او می فهمانند که شهیر شدن در ملکوت هم پرده ای از شرک درمیانه دارد و فقط و فقط برای خدا بودن و از مخلَصین گشتن امری است دیگر که برای اوحدی از آسمانیان رخ خواهد داد...
والله این گرفتاری ها و معطلی ها و گدایی ها مقام ما نیست ....
خود را از توهمات و خیالات دیگران بِرهان و بر ساحل اقیانوس بیکران حقیقت و حق بنشین و لختی بعد مسافر سُفن نجات شو و سیر اکناف آسمان ها کن...
#خیالات
#شهرت
@nokteha14
📚نهج البلاغه حکمت 40
و درود خدا بر او فرمود: زبان عاقل در پشت قلب اوست، و قلب احمق در پشت زبانش قرار دارد.
(اين از سخنان ارزشمند و شگفتي آور است، كه عاقل زبانش را بدون مشورت و فكر و سنجش رها نمي ساز، اما احمق هرچه بر زبانش آيد مي گويد بدون فكر و دقت، پس زبان عاقل از قلب او و قلب احمق از زبان او فرمان مي گيرد).
👈مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام.
@nokteha14
#دو_رکعت_نماز_جناب_میر_فندرسکی_معبد_هندوها_را_ویران_کرد
از جمله کرامات حکیم میر فندرسکی آن است که گفته اند: هنگامی که وی به یکی از شهرهای هندوستان- در ایام سیاحت - رفت. اهالی ان شهر بت پرست بودند. میر روزی به پرستش گاه آن شهر وارد شده ، و از عبادت خانه آن ها بازدید کرد .
با براهنه به گفت وگو پرداخت و آنها را از بت پرستی بازشان داشت و به اسلام فراخواند. انواع دلایل و براهین از دو سو بیان گشت.
عبادت خانه، بسیار قدیمی و محکم بود ، و حضرات کفار به این اندیشه افتادند که در موقعیت بدست آمده ، توطئه ای در مذهب میر کنند. از همین رو به میر فندرسکی گفتند: از جمله دلایلی که دلالت بر حقیقت دین ما ، و سستی دین تو وهم کیشان تو دارد آن است که چنانچه در شهرهای شما دیده ایم ، مسجدهای شما بزودی خراب می شود ، و پس از صد سال که از بنای آن می گذرد ، اثری از آن نمی ماند؛ ولی عبادت خانه های ما از زمان ساخت تا اکنون که دو یا سه هزار سال از بنای آن می گذرد، برجا مانده ، تغییری در آن رخ نداده ، وسال ها است که بدین محکمی باقی مانده است و همین دلالت بر بطلان مذهب تو دارد ؛ چرا که حقیقت ، ماندنی ، و باطل ، در معرض زوال است.
میر در پاسخ گفت: دلیل بر انهدام زود هنگام مسجد های ما آن اعمال و ذکرهایی است که مورد پذیرش حضرت باریتعالی هستند. عمارت های این دنیا توان تحمل چنین عبادت هایی را نداشته ، و خراب می شوند؛ اما در معبدهای شما اذکار و اورادی خوانده می شود که پسندیده درگاه خداوند نیست، و اعمال شما به نزد او مقبول نمی افتد پس در این صورت ، اگر اذکاری که ما در مساجد خودمان می گوییم را در یکی از این معابدی که چنین از آنها تعریف می کنید ، بگوییم ، آن مکان ، در برابر آن همه خضوع و خشوع ، و از هیبت نام حق تعالی فرو خواهد ریخت، و هر آینه خراب خواهد شد.
آنان استدلال میر را دور از ذهن دانسته و گفتند: تو از اهل اسلامی و اکنون در این جا حاضر هستی ، پس آن ذکرها را در این جا بگو ، و به هر صورت که خواهی ، هر آن چه می دانی را انجام ده. آنگاه اگر خللی به این ساختمان وارد آمد که در می یابیم در ادعایت راست گفته ای ، و اگر نه ، باید گفتار ما را بپذیری ، به مذهب ما در آیی ، و خدایان ما را بخوانی.
میرفندرسکی ادامه دیدار را به فردا انداخت و خود شب را به راز و نیاز پرداخت. فردای آن روز به سوی پرستش گاه به راه افتاد. زنان و مردان گردهم آمده بودند و غوغایی برپا بود. میر به پرستش گاه وارد و به بالای بام رفت. با صدای بلند اذان گفت. با اذان او همه ارکان برج و باروی پرستش گاه به تکان در آمد. پس از اذان، به زیر آمد و وارد پرستش گاه شد. درمیان بت ها رو به قبله حقیقی با فروتنی نماز ظهر و عصر به پاداشت. سجده شکر به جا آورد. از پرستش گاه بیرون آمد، هنوز چندگامی از آن دور نشده بود که آنجا فرو ریخت و بعد هم طوفانی به پاخاست و خاک آن را با خود برد. دیگر در آن شهر اثری از پرستش گاه برجا نماند. پس از این واقعه، تمامی اهالی به اسلام گرویدند و از خوبان و نیکان گشتند.
پس از درگذشت وی برخی از مرتاضان هند به باور آن که بدن او کیمیا بوده است به اصفهان آمدند تا نبش گور کنند و بدن او را درآورده به هند ببرند. سرپرست گورستان میر، شبانگاهان او را در خواب می بیند و درباره انگیزه هندوان، او را آگاه می کند. چون سپیده دم زد سرپرست گورستان، بزرگان را خبر می کند و راز خواب و انگیزه مرتضان را به آنها بازمی گوید. با کوشش تمام و همکاری بزرگان، مقدار معینی از پیرامون گور را از پهنا و درازا و ژرفا کنده و توی آن را قیراندود کردند و سدی چون سد سکندر از قیر ساختند و این خبر به گوش همگان رسید.
@nokteha14
آيتالله مرتضي مطهري در تمجيد از مرحوم نخودکی و تحت تاثير همين نقل کرامات، میگوید:
«لابد كم و بيش اسمش را شنيدهايد و در اينكه او كارهاى خارق العاده زياد داشته من خيال نمیكنم اصلا بشود ترديد كرد.
همين آقاى آيتالله سیداحمدخوانسارى حاضر براى من از خود حاج شيخحسنعلى بلاواسطه نقل كردند؛ میگفتند وقتى كه مرحوم حاج شيخحسنعلى در نجف بود وارد رياضتهاى زيادى بود و گاهى حرفهايى میزد كه شايد براى او گفتنش جايز بود ولى براى ما شنيدنش جايز نبود يعنى ما پرهيز داشتيم بشنويم.
گاهى میگفت من در حرم، فلان آقا (از اشخاص بزرگ) را به صورت... مى بينم.»
📚مجموعه آثار استاد مطهري، ج۴
@nokteha14
💟 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
دو چیز است که گناهان را نابود می کند:
☝️مرض
امیر المؤمنین(ع) به یکی از اصحابشان که مریض شده بود مؤعظه کردند و فرمودند:
«خدا بیماری تو را وسیله کاستن گناهانت قرار داده است.»
آدم که تب میکند کفاره گناهنش است. ناراحت نشید از این که مریض شدید، شکوه نکنید، فایده مرض این است که گناهان را نابود میکند.
✌️سجده
در روایت داریم که آدم به سجده برود و مدتی بر سجده باشد و ستایش کند.
حدیث است که «سجده گناهان را میریزد، همان طور که باد در فصل پاییز برگ درخت را میریزاند.»
گناه آدم را سنگین میکند، مثل بعضیها که دیدید نماز صبح که میخواهند بخوانند انگار که کوه رویشان افتاده است.
#کلام_اهل_دل
@nokteha14
4_5857024937092448443.mp3
8.18M
دعای اللهم رب شهر رمضان با صدای حاج محمودکریمی بسیار بسیار زیبا حتما دانلود کنید.
@nokteha14
حاج آقا فخر تهرانی اهل کشف و شهود بود. بسیاری از مطالب که از او دیدیم و شنیدیم مربوط به حالات عرفانی ، مکاشفه و... ایشان بود.
" رسیدن به مکاشفه"
روزی پرسیدم آقاجان! چگونه برای انسان مکاشفه می شود. فرمود هر کس بین الطلوعین نخوابد و مشغول تلاوت قرآن یا ذکر باشد بعد از مدتی دارای مکاشفه می شود (البته باید بدانیم که گناه مانع اصلی مکاشفه می باشد).
"قلب عارف ، جام جهان نماست"
از حاج آقا فخر پرسیدم : غیر از راه مکاشفه ، چگونه حقایق را می فهمند یا می بینند ؟ فرمود:به صفحه دل نگاه می کنند، حقایق در آن منعکس می شود. قلب و دل انسان عارف ، همان جام جهان نماست که در اشعار حافظ آمده است:
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم؟ گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد
و در بیتی دیگر شرط بهره وری از جام جم(جام جهان نما) را تبیین نمود:
بسرّ جام جم آنگه نظر توانی کرد که خاک میکده کحل بصر توانی کرد
بعد از سالها فرمایش حاج آقا فخر را برای آیت الله کشمیری نقل کردم ، فرمود:آری همین طور است.
📚سردلبران
@nokteha14