eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Farahzad-1.mp3
3.82M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙 حجه‌الاسلام فرحزاد 🗒 ذکر خــدا ، یاد خــدا ⏱ ۰۷ دقـیقه و ۰۰ ثانیـه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 شب عاشورا اباعبدالله علیه السلام به اصحاب فرمودند: هر کس از شما حق الناسی به گردن دارد برود و آن حق را ادا کند ؛ که خداوند شهداتش را نمی پذیرد. سیدالشهدا علیه‌ السلام به همه ی ما هم فهماند که حتی شهادت در راه خدا در کربلا بالاتر از رعایت حق‌ الناس نیست. درست است به ما فرمودند یک قطره اشک بر سیدالشهدا علیه السلام ضامن بهشت است. تصور بعضی ها از حق الناس همان مال‌ مردم خوردن است که صحیح هست است. ولی رعایت اصول و قواعد عرفی و قانونی و عواطفی دیگران هم یک نوع حق الناس است. دل شکستن پدر ، مادر ، فرزند ، خواهر و برادر به ‌طرق مختلف و همسایه آزاری ، مردم آزاری ، گران فروشی و کم فروشی و... بیاییم رعایت کنیم. انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
چنـــان زنـــدگـی را سخت گرفتـه ‌ایـم گـویی سال ها قـــرار اسـت باشیــم. کاش همه یاد بگیریم ، رها کنیم و بگذریـم گاهی بایـد رفت دل بـه ساحل نبندیم ، باید تن به آب زد ما به آرزوهای خود یک رسیدن بدهکاریم زنـدگی کـوتاه است! شاید، فــرصتی نیسـت تا عـکسی شـویـــم بـر روی طاقچـــه‌ ای کـــه هـــر روز گـردگیـری‌ مـان کننــد! پس در لحظـــه زنــدگی ‌کنیم و شاکر داشته‌ هایمان باشیم ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ؟؟ مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد. و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است. اول از نگهبان شروع کرد پس گفت: انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌ گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد. بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌ کرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟ کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌ کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌ کنم. بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم. و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید، این پسر خیلی فقیر بود. پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنی تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری؟ پسر گفت: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌ که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است. قرآن را گرفت و بعد از این‌ که کادوی قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک رسید بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث می‌ شود. پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند. انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
1_355433276.mp3
3.82M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙 مهـدی حافظی نسب 🗒 خدا ما رو رها کرده؟ ⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانیـه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 لقماﻥ ﻧﯿﻤﻪ ی ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ. ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯿﺰ تا ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻧﯽ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺍﺏ لقمان ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ! ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﺷﺪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﺎﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ! ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺍﯼ بی خبر ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻧﻤﺎﺯﮔزاران ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯼ! ﺑﺮﺧﯿﺰ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ هستی، ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﺠﻮﺩ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢ ﺍﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ! ﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻧﯿﺴﺖ! ﺧﺪﺍ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ! ﺭﻭﺯ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﮑﺎﺭﺩ. ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ فرﻭﺧﺖ ﻭ ﻣﺸﺘﯽ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺷﯿﺪ! ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﺟﺰ ﻋﻠﻒ ﻧﯿﺴﺖ!!!! ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﻘﻤﺎﻥ سوال کرد!؟؟ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺍﺯ ﻋﻤﻞ ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺖ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ ﻋﻤﻞ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ! ﻟﺬﺍ ﻣﻦ ﮔﻨﺪﻡ ﮔﺮﺍن بها ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﭙﺎﺷﯿﺪﻡ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﺬﺭ ﮐﺮﺩﻡ! ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﯽ ﻧﯿﺖ ﻭ ﺩﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ! بهشت را به بها دهند نه بهانه انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
توی باغ هر چیز را میشود کاشت ولی هــر چیــزی را نباید کاشت، چیزی را باید کاشت کــه فـــایده داشته باشد و سرمایه باشد دل مثل باغ است توی باغ دلت هم هـــر چیـــزی نکار صفا و ویکدلی بکار نــه کینـه و دشمـنی و عداوت. دلتون بی کینه ... ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 روزی حضرت داود علیه السلام در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند. ندا رسید یا داوود فردا صبح از در دروازه بیرون برو ، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی ، او همنشین تو در بهشت است. روز بعد حضرت داود علیه السلام از شهر خارج شد پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد. پیر مرد که "متی" نام داشت ، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد کیست که هیزم های مرا بخرد. یک نفر پیدا شد و هیزم ها را خرید. حضرت داود پیش او رفت و سلام کرد و فرمود آیا ممکن است ، امروز ما را مهمان کنی؟ پیرمرد عرض کرد مهمان حبیب خداست ، بفرمائید. سپس پیرمرد ، با پولی که از فروش هیزم ها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند ، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت. وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای را که به دهان می برد ، ابتدا بسم الله و در انتها الحمداللَّه میگفت. وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید ، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: خداوندا ، هیزمی را که فروختم ، درختش را تو کاشتی . آن را تو خشک کردی ، مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و این گندمی را که خوردیم ، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی ، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟ پیرمرد این حرف ها را می زد و گریه می کرد حضرت داود دانست علت این که او با پیامبران محشور می شود شاکر بودن اوست انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
گناهتو توجیه نکن.mp3
4.66M
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله 🎙 شیخ مهدی دانشمند 🗒 گناه رو تـوجیه نکن ⏱ ۰۴ دقیقه و ۲۲ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 ... مردی مادری پیر داشت و همیشه از دست او می ‌نالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی و راه رفتن ضعف داشت. مرد که از زندگی کردن با مادر خسته شده بود به‌ نزد حکیمی رفت و از او خواست تا راه چاره ای به او نشان دهد. حکیم گفت ، مادرت هست و مراقبت از او وظیفه تو هست او تو را بزرگ کرده ، از تو مراقبت کرده الان وظیفه تو هست که از او مراقبت کنی. مرد گفت ده‌ ها برابر زحمتی‌ که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیده‌ ام هیچ منت برای بزرگ کردن من ندارد که هر چه کرده بیشتر از آن برایش کرده ام و دیگر نمی توانم او را تحمـل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم. حکیم که این حرف ها را از او شنید، گفت: تفاوتی مهم بین مراقبت‌ کردن تو و مراقبت کردن مادرت است. و آن این است که مادرت تو را برای ادامه زندگی بزرگ و مراقبت کرد و تو از او مراقبت می کنی به امید روزی که بمیرد پس تا عمر داری هر کار برایش کنی نمیتوانی زحماتش را جبران کنی. قدر پدر و مادرها رو بدونیم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شب‌و روز جمعه از اهمیت بیشتـری برخـوردار هستند علیه السـلام صـدقه دادن در شب جمعه و روز آن ، و نیــز در شــب جمـعــه و روز آن، برابر هـزار است و هــزار سیئــه بـه وسیله آن نابود می‌شود و هزار درجه برمقام آدم افزوده می‌شود ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 از مرحوم آیت ﺍﻟﻠﻪ بهجت پرسیدند: آیا امام‌ زمان عجل‌ الله تعالی ‌فرجه الشریف صدای ما را هم می‌شنوند؟ فرمود: بين دهان تا گوش شما کمتر ازيک وجب است قبل از اينکه حرف از دهان به گوش خود شما برسد ، به گوش حضرت رسيده است. آقا نزديک است، درد و دلها را می‌شنود. با حضرت حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. حضرت حرف هایی را که ما به هم می‌ زنیم، می‌ شنوند و میدانند. ایشان عَیْنُ اللَّهِ النَّاظِرَةُ وَ أُذُنُهُ السَّامِعَة می‌ باشند. جلوتر از ما، حرف‌ های ما را می‌شنوند. زمان امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ ای از يکی از شهرهای دور نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهی حاجت دارم، مشکل دارم، چه کنم؟ حضرت در جواب ايشان نوشتند: إِنْ‌ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك، لبت را حرکت بده، حرف بزن بگو ، ما از شما دور نيستيم. بحارالانوار ، جلد ۵۳ صفحه ۳۰۶. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمودند: ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم، که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می‌آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند. بحارالانوار ، جلد ٥٣، صفحه ۱۷۵ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50