تقابل امام زمان با علما(۱) | برگرد که ما به تو نیازی نداریم!
✍️ این بیان برخی از دشمنان امام زمان علیه السلام در هنگامه ی ظهور است.
۱. نخست سخن گروهی از بتریه است: «وَ يَسِيرُ إِلَى اَلْكُوفَةِ، فَيَخْرُجُ مِنْهَا سِتَّةَ عَشَرَ أَلْفاً مِنَ اَلْبُتْرِيَّةِ، شَاكِينَ فِي اَلسِّلاَحِ، قُرَّاءَ اَلْقُرْآنِ، فُقَهَاءَ فِي اَلدِّينِ، قَدْ قَرَحُوا جِبَاهَهُمْ، وَ شَمَّرُوا ثِيَابَهُمْ، وَ عَمَّهُمْ اَلنِّفَاقُ، وَ كُلُّهُمْ يَقُولُونَ: يَا اِبْنَ فَاطِمَةَ، اِرْجِعْ لاَ حَاجَةَ لَنَا فِيكَ» قائم به سوی کوفه رهسپار میشود. در آنجا شانزده هزار نفر از بتریه مجهز به سلاح در برابر ایشان میایستند؛ همه قاریان قرآن و فقهای در دین هستند که پیشانیهای آنان از عبادت بسیار پینه بسته، لباس همت (در باطل) را بالا زده و نفاق آنها را فرا گرفته است. آنان یکصدا میگویند: ای فرزند فاطمه! [از همان راه که آمدهای] برگرد، زیرا به تو نیازی نداریم!
و گروه دیگری است که می گویند: نمی شناسیم و انکار می کنیم که شما یا ابن فاطمه باشید: «تَكْذِيبَهُمْ بِالْقَائِمِ إِذْ يَقُولُونَ لَهُ لَسْنَا نَعْرِفُكَ وَ لَسْتَ مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(ع)كَمَا قَالَ الْمُشْرِكُونَ لِمُحَمد».
🔻عبدالله مامقانی گوید: بتریه فرقه ای از زیدیه است که گفته اند: منسوب به مغیره هستند که لقب او اوابتر است و نیز گفته اند: آنها اصحاب کثیرالنواء و حسن بن صالح، سالم بن ابی حفصه، حکم بن عیینه، سلمة بن مهیا و ابوالمقدام هستند، ٱنها به ولایت امیرالمؤمنین دعوت می کنند و آن را با ولایت ابوبکر و عمر به هم آمیخته و امامت را برای آنها اثبات کرده و بغض عثمان، طلحه، زبیر و عایشه را داشته اند. به اعتقاد من بتریه، زیدیه عامه اند(📚مقیاس الهدایة ج ۲ ص ۳۵۰)
در کتاب قطب الدین راوندی و در مورد کثیرالنواء آمده است: «و کان من المغیریة»
۲. دوم سخن کسانی است که شعار یا عمر و یا ابابکر سَر می دهند که روایت آن در کتاب مرحوم نیلی نجفی چنین است: «إذا ظهر القائم علی نجف الکوفة خرج إليه قراء أهل الکوفة و قد علقوا المصاحف علی أعناقهم و فی اطراف رماحهم شعارهم یا ابابکر و یا عمر و یقولون: لا حاجة لنا فیک یا ابن فاطمة» هنگامی که قائم در نجف کوفه ورود کنند، قاریان قرآن در کوفه، در حالی که قرآن ها به گردن دارند، روبه روی ایشان قرار می گیرند، شعار اینها یاابابکر و یاعمر است و خطاب به قائم می گویند: ما نیازی به تو نداریم.
این روایت می تواند به روایت نخست بازگردد، زیرا شعار آنها به ابابکر و عمر حاکی از پذیرش ولایت ابابکر و عمر و بغض نسبت به عثمان و عایشه دارد. هرچند گروه دیگری از این منطقه خواهند بود که جای خالی نام عثمان را پُر خواهند کرد و آنان به نام عثمان شعار می دهند: «إذا قام القائم دخل الکوفة... ثم لا یلبث إلا قلیلا حتی یخرج علیه مارقة الموالی برمیلة الدسکرة عشرة آلاف شعارهم یا عثمان یا عثمان» و ممکن است این شعار به تحریک ندای ابلیس بعد صیحه ی حضرت جبرئیل باشد.
۳. سوم سخن سپاه سفیانی است: «يقدم القائم (عليه السلام )حتى يأتي النجف فيخرج إليه من الكوفة جيش السفياني وأصحابه، والناس معه، وذلك يوم الأربعاء فيدعوهم ويناشدهم حقه و يخبرهم أنه مظلوم مقهور ويقول: من حاجني في الله فأنا أولى الناس بالله - إلى آخر ما تقدم من هذه - فيقولون: ارجع من حيث شئت لا حاجة لنا فيك» قائم (علیه السلام) می آید تا اینکه به نجف اشرف می رسد، در آن حال لشکر سفیانی از کوفه به سوی آن حضرت و اصحاب او بیرون می آیند ، در حالی که جمعیت خلایق در سر آن حضرت می باشد، و این قضیه در روز چهارشنبه واقع می شود . پس آن حضرت خلایق را دعوت می کند و به حق خود سوگند می دهد، و به ایشان خبر می دهد که: من مظلوم و مقهور شده ام، او می فرماید که هر که در خصوص خدا با من محاجه و گفت و گو نماید هر آینه من نزدیک ترین خلایق ام به خدا ...
جوابش گویند که: از هر جا که آمده ای به آنجا برگرد، ما را به تو احتیاج نیست!
برخی از فرق انحرافی به این سمت رفته اند که این سخن از زبان علما و فقهای شیعه در دشمنی با امام زمان خارج می شود، حال آنکه هویت صاحبان این سخن روشن است که به فرقه ی بتریه و لشکر سفیانی بازگشت دارد و چنین توهمی از روی غرض و عدم دقت در روایات دارد.
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
[ معرفت و اطاعت ]
چگونه می توان از کسی که نمی شناسی اطاعت کرد و چگونه شناخته می شود کسی که از او اطاعت نمی شود؟
#نور_نما
مواریث انبیاء | پرچم امام زمان(۱)
🔻ابن عباس می گوید: از اخلاق پیامبر این بوده که بر هر یک از اسباب و وسائل خویش نامی را انتخاب می کرده است: «وَ كَانَ مِنْ خُلُقِ رَسُولِ اللَّهِ(ص)أَنْ يُسَمِّيَ سِلَاحَهُ وَ مَتَاعَهُ وَ دَوَابَّ»(📚بحار ج ۱۶ ص ۱۲۵) و در روایتی دو پرچم برای پیامبر بیان شده که یکی با اسم "عقاب" و دیگری با اسم "معلوم" است: «كَانَتْ لَهُ رَايَةٌ تُسَمَّى اَلْعُقَابَ وَ كَانَ لَهُ لِوَاءٌ يُسَمَّى اَلْمَعْلُومَ».
✍️ با دقت در روایت فوق، به تفاوت در لفظ می رسیم، زیرا حضرت برای پرچم عقاب از کلمه "رایة" و برای پرچم معلوم از کلمه "لواء" بهره گرفته است. هر چند که هر دو لفظ رساننده معنای پرچم هستند اما تفاوتی آنها را از هم جدا کرده و علامه مجلسی به همین تفاوت توجه داده و می گوید: «الراية العلم الكبير و اللواء أصغر منها قال في المصباح لواء الجيش علمه و هو دون الراية» "الرایۀ" پرچم بزرگ است و «اللواء» کوچکتر از رایۀ است. در المصباح گوید: «لواء الجیش» یعنی پرچم لشکر که از رایۀ کوچکتر است(📚بحار ج ۲۰ ص ۴۰۳).
🔻لفظ دیگری که برای پرچم استفاده شده "عَلَم" است و این نیز متفاوت با رایت است، زیرا در روایت عَلَم و رایت جدا از هم ذکر شده اند: «و ما دلائل و علامات یا رسول الله؟قال: له علم إذا حاج وقت خروجه انتشر ذلک العلم فی نفسه، و أنطقه الله تبارک و تعالی فناداه العلم أخرج یا ولی الله فاقتل أعداء الله و له رایتان» (کمال الدین ج ۱) و "عَلم" می تواند به معنای پرچم با وجود خارجی اطلاق شود که روایت آن گذشت، یا به نشانه و علامت اطلاق شود: «بعثه حین لا علم قائم و لا منار ساطع» و یا به شخص خاصی از جهت هدایتگری او گفته شود: «السلام علیک... العلم المنصوب».
#پرچم_امام_زمان
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
مواریث انبیاء | پرچم امام زمان(۲)
✍️ تعبیر دیگری که علاوه بر "عقاب" در مورد مورد رایت پیامبر وارد شده است "المغلبه" است: «يَنْشُرُ رَايَةَ رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ)، وَ هِيَ اَلْمِغْلَبَةَ» یعنی این پرچم هر کجا گشوده شود، غلبه نیز در آنجا است.
🔻رایت "عقاب" یا "مغلبه" به رنگ سیاه است و لواء معلوم به رنگ سفید است: «إنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَعَثَ عَلِيّاً عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَوْمَ بَنِي قُرَيْظَةَ بِالرَّايَةِ وَ كَانَتْ سَوْدَاءَ تُدْعَى اَلْعُقَابَ وَ كَانَ لِوَاؤُهُ أَبْيَضَ».
🔻علاوه بر پرچم های یاد شده، پیامبر پرچم های دیگری نیز داشته اند. از این رو ابن عباس بعد بیان پرچم سیاه عقاب، از پرچم های دیگری یاد می کند که بعضی از آنها سیاه و بعضی دیگر سفید بوده اند: «اسْمُ رَايَتِهِ الْعُقَابُ وَ كَانَتْ سَوْدَاءَ مِنْ صُوفٍ وَ كَانَتْ أَلْوِيَتُهُ بَيْضَاءَ وَ رُبَّمَا جُعِلَ فِيهَا السَّوَا»(📚بحار ج ۱۶ ص ۱۲۵)
🔻در میان این پرچم ها، تنها پرچم سیاه عقاب بوده که حالت اعجاز آمیزی داشته و بعنوان نشان امامت، غير از ائمه دیگری در تصاحب آن دخالت نداشته است، و این همان موضوعی است که ابن هشام به نقل ابن اسحاق گفته است: «و کان امام رسول الله صلی الله علیه و سلم رایتان سوداوان إحداهما مع علی بن أبی طالب، یقال لها: العقاب و الأخری مع بعض الأنصار».(📚السیرة النبویة ج ۲ ص ۴۴۵).
🔻مضاف بر سخن ابن اسحاق که از رایتی به نام عقاب و متعلق به پیامبر می گوید، بیان می دارد که پیامبر رایت دیگری داشته است و این رایت دیگر نزد بعض از انصار بوده. از این رو ابن ابی الحدید به نقل از واقدی که از مورخان است، از رایتی گفته است که در دست بعض انصار در گردش بوده: «رایت را عبدالله بن رواحه گرفت، پس اندکی عقب نشست، سپس حمله آورد و جنگید و کشته شد... و رایت را ثابت ابن ارقم گرفت، در این حال بر انصار فریاد می کشید، پس اندکی از ایشان سوی او بازگشتند، و خالد بن ولید گفت: ای ابا سلیمان رایت را بگیر! خالد گفت: نه بلکه تو آن را بگیر که تو سالمند تری و در بدر حضور داشته ای و ثابت گفت: آن را بگیر ای مرد، به خدا آن را جزء برای تو برنداشتم، پس خالد آن را گرفت...» (📚شرح ابن ابی الحدید ج ۱۵ ص ۶۸)
#پرچم_امام_زمان
#نور_نما
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
✍️ حافظا کجای کاری فالت غلط درآمد
گفتی غمت سرآید
این عمر من سرآمد
مهدی ولی نیامد
امسال نیز بگذرد...
#نور_نما
اوصاف امام عصر علیه السلام(۶)
#ناطق(۱)
و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام مهدی ناطق لکم / منکم
✍️ "ناطق" اسم فاعل و انشقاق یافته از "نطق" که مقابل آن "صامت" است می باشد و برای "نطق" دو معنا گفته شده است:
۱. نخست معنای حقیقی است: تکلم و سخن گفتن
۲. دوم معنای مجازی است: تفکر و تعقل
از آنجایی که ریشه ی نطق، تعقل و تفکر است، به تفکر نیز "نطق" گفته اند و علمی که موجب مصون فکر از خطاست را به همین اعتبار "منطق" خوانده اند.
🔻امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد قرآن می فرماید: «فالقران آمر زاجر» و ابن ابی الحدید گوید: «قرآن آمر و زاجر، یعنی امر کننده و نهی کننده گرفت، زیرا خالق آن - که همان خداوند سبحان است - بدان وسیله امر و نهی می کند. پس امر و نهی را بدان نسبت داد که گویی سیف قاتل، در حالی که قاتل تنها زننده بدان است» و ما در ادامه می گوییم: همان است ناطق که هر که اوامر گوینده ای(ناطقی) را بشنود مانند آن است که عبد اوست: «مَنْ أَصْغی إِلی ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ» و بنابراین کسی که اوامر شیطان را بشوند خود را در جایگاه عبد ابلیس نهاده است: « إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ». و ممکن است اشکال شود که این مثال شبیه پیروی از اوامر و بندگی امام معصوم است و ما در پاسخ می گوییم: امام ناطق است به امر الله و از این رو مردم بندگان اهل بیت در طاعت از خداوند سبحان هستند: «كُنْتُ قَائِماً عَلَى رَأْسِ اَلرِّضَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ) بِخُرَاسَانَ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ مِنْهُمْ إِسْحَاقُ بْنُ اَلْعَبَّاسِ بْنِ مُوسَى ، فَقَالَ لَهُ: يَا إِسْحَاقُ ، بَلَغَنِي أَنَّكُمْ تَقُولُونَ: إِنَّ اَلنَّاسَ عَبِيدٌ لَنَا، لاَ وَ قَرَابَتِي مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مَا قُلْتُهُ قَطُّ، وَ لاَ سَمِعْتُهُ مِنْ أَحَدٍ مِنْ آبَائِي ، وَ لاَ بَلَغَنِي عَنْ أَحَدٍ مِنْهُمْ قَالَهُ، لَكِنَّا نَقُولُ: اَلنَّاسُ عَبِيدٌ لَنَا فِي اَلطَّاعَةِ، مَوَالٍ لَنَا فِي اَلدِّينِ، فَلْيُبَلِّغِ اَلشَّاهِدُ اَلْغَائِبَ»
🔻و همینطور امیرالمؤمنین علیه السلام درباره ی قرآن فرمود: «صامت ناطق» و ابن ابی الحدید درباره ی آن گوید: «و نیز آن را صامت ناطق، یعنی خاموش گویا قرار داد، زیرا از آنجا که حروف و اعراب است خاموش است و محال است که عرض گویا باشد، چرا که گویایی حرکت اعضاست برای سخن گفتن، و محال است که سخن دارای اعضایی باشد که بدان گویای سخنان شود. بلکه قرآن از آن جهت که متضمن اخبار و امر و نهی و نداء و غیر اینها از اقسام سخن است، مانند کسی است که سخن می گوید، زیرا بدان فهم حاصل می شود، و این از باب مجاز است چنان که گویی: این تپه ها گویایند»(📚شرح ابن ابی الحدید ج ۱۰ ص ۱۰۹)
💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠
🔹@noornama
🔹@noornama
می خواهم قلبم آرام گیرد...
✍️ گاهی انسان یقین دارد ولی دیدن به چشم قلب پریشان او را آرام می بخشد...
آقا جان! ما به شما یقین داریم اما می شود آرام پریشان قلب ما باشی؟
مثل حضرت ابراهیم علیه السلام که گفت: «بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» می خواهم قلبم آرام گیرد
مثل ابوبصیر که امامش را شناخت ولی گفت می خواهم بصیرتم زیاد شود: «قَالَ لِي هَلْ تَعْرِفُ إِمَامَكَ قُلْتُ إِي وَ اَللَّهِ وَ أَنْتَ هُوَ قَالَ صَدَقْتَ قُلْتُ أُرِيدُ أَنْ تُعْطِيَنِي عَلاَمَةَ اَلْإِمَامَةِ قَالَ لَيْسَ بَعْدَ اَلْمَعْرِفَةِ عَلاَمَةٌ قُلْتُ نَزْدَادُ بَصِيرَةً»
مثل احمد بن اسحاق که گفت: می شود قلبم آرام گیرد؟ و شما درآمدی و گفتید: «أنا بقیة الله فی أرضه و المنتفم من أعدائه...»
آقای من می شود روی زیبای شما را ببینم؟