🔶 فــاصــلــه مـیـان انـسـان و خـدا
فاصله ای که انسان با خدای سبحان پیدا می کند بواسطه ی حجابی است، که خود آن را پدید آورده است. وگرنه هیچ حجابی ببن انسان و خدا متصور نیست.
امام سجاد علیه السلام از سه نوع حجاب سخن می گوید که مانع درخواست انسان از خداوند سبحان می شود و همه ی آنها به انسان برمی گردد.
- «اللهم إنه یحجبنی عن مسألتک خلال ثلاث»
خدایا سه چیز است که بین من و تو حجاب است:
- «یحجبنی امر امرت به فابطاتُ عنه»
اول امری است که به آن فرمان دادی و من در انجامش کُندی کردم
- «و نهی نهیتنی عنه فاسرعت الیه»
و دوم امری است که از آن نهی کردی ولی من در آن شتاب کردم
- «و نعمة أنعمت بها علی فقصرت فی شکرها»
و سوم آنکه نعمتی به من ارزانی داشتی و من در ادای شکرش سستی ورزیده و کوتاهی کردم
حافظ این پیام را در قالب غزل و به زبان شیرین فارسی منعکس ساخته است.
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
حافظ شیرازی آن چنان مشتاق و شیفته ی این پیام متعالی بوده است که نه یک بار بلکه بصورت مکرر و به صورت های مختلف از آن سخن به میان آورده است.
حجاب راه، تویی از میان برخیز
خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 حـــدیــث حــاضــر و غــایــب
آدمی که در میان خلق و مردم حاضر است ولی قلب و دلداگی اش جای دیگری ایست.
فقط جسم است که در همسایگی با مردمان دیگر زیست دارد ولی قلبش جایی ایست که محبوب باشد و محبوب بیند.
هرگز حدیث حاضر و غايب شنیده ای؟
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 تــنــاقـــض خــــورشـــیـــد
در مورد خورشید سه نوع تناقض گفته اند:
اول : تضاد جذابی که در خورشید نهفته است و بزرگان برای تقریب ذهن مخاطب به مطلب، از این نوع تضاد خورشید بهره گرفته اند، بین "شدت ظهور" با "عدم رویت" آن است، یعنی با وجود اینکه خورشید شدت ظهور بالایی دارد ولی رویت آن ممکن نیست و حجابی به نام نور برای خورشید وجود دارد که نمی گذارد چشم انسان در آن نفوذ بکند: «الحجاب، الستر و كل ما احتجب به. كل ما حال بين شيئين حرز يكتب فيه شيء و يلبس وقاية لصاحبه في زعمهم من تأثير السلاح او العين أو غير ذلك حجاب الشمس: ضوءها».
در حقیقت این تضاد اینگونه بیان می شود که خورشید با وجود شدت ظهوری که دارد پنهان است و یک نکته ی لطیفی که برخی به آن توجه داده اند این است که می گویند: ممکن است گاهی چیزی بسیار نزدیک و واضح باشد اما انسان از دیدن آن عاجز باشد، مانند نزدیکی مردمک چشم به چشم انسان که باعث می شود انسان نتواند مردمک خود را ببیند.
گفته اند: عاشق و معشوق نیز چنین اند و چون یکی اند، گویا یکدیگر را نبینند، آنگونه که یعقوب یوسف ندید: «وقتی یعقوب برای دیدار یوسف به مصر آمد و یوسف را دربرگرفت، در آن حالت فریاد می زد که یوسف کجاست؟ به او گفتند: تو اینک یوسف را دربرگرفته ای، تو که بوی پیراهنش را از کنعان شنیدی، چگونه اکنون او را دربر خود نمی بینی؟ گفت: آن روز من یعقوب بودم ولی امروز یوسفم، به همین جهت آن روز بوی او می شنیدم ولی امروز او را نمی بینم زیرا هیچ کس نمی تواند خود را ببیند».
دوم: خورشیدی که خود پنهان است و نباید دیده شود، نقش حجاب را دارد و مانع می شود که ستارگان در آسمان دیده شوند و به این نوع ستارگان عرب "کنس" می گوید و "کنس" یعنی سیاراتی که زیر نور خورشید مخفی هستند. سیارات و ستارگانی درخشان ولی در کنار نور خورشید پنهان !
و سوم : تناقض آدمی ایست با خورشید ، که انسان نور می افراشد تا روز روشنش را روشن کند ! چنین آدمی "مصباح أضواء" است که به قصد فهمیده شدن و دیده شدن سخن می کند: «يَقُولُ فَيُفْهَمُ» . و دیگری شب تاریک را روشن می کند ! شب بسیار تاریک که "مصباح ظلماء" گویندش. و او به قصد فهماندن سخن می کند: ««يَقُولُ فَيُفْهِمُ» !
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
طــراحــی اخــتــصــاصــی لــوگــو بـــرای اپــلیــکــیــشن ســوالــات کنکور کـــشـــور #افـــغــانــستــان
🔻 برای طراحی بنر و پوستر ، آرم ، تایپوگرافی اسم و... می توانید با ما ارتباط بگیرید :
@henduneir
🔶 مـــیـــخ بــه گـــل و دل
به احمد غزالی می گویند: تو همه روز ذم دنیا و مدح فقر می کنی و خلق را بر قطع علایق تحریص می نمایی و تو خود چندین طویله اسب و استر بسته ای، این حدیث چگونه بود؟
او در جواب گفت: من میخ طویله در گل زده ام نه در دل!
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________