طــراحــی اخــتــصــاصــی لــوگــو بـــرای اپــلیــکــیــشن ســوالــات کنکور کـــشـــور #افـــغــانــستــان
🔻 برای طراحی بنر و پوستر ، آرم ، تایپوگرافی اسم و... می توانید با ما ارتباط بگیرید :
@henduneir
🔶 مـــیـــخ بــه گـــل و دل
به احمد غزالی می گویند: تو همه روز ذم دنیا و مدح فقر می کنی و خلق را بر قطع علایق تحریص می نمایی و تو خود چندین طویله اسب و استر بسته ای، این حدیث چگونه بود؟
او در جواب گفت: من میخ طویله در گل زده ام نه در دل!
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 یــــگــــانـــه قـــلـــــب آدمــــــی
خداوند سبحان در وجود انسان تنها یک قلب قرار داده است: «مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ» و بنابراین انسان دو قلب ندارد تا صاحب دو فکر و دو چیز متفاوت از هم باشد.
در دل بجز از یکی نشاید که بود
در خانه اگر هزاران باشد باشد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال
خود آن کِرشمه کجا رفت و آن عِتاب کجا
┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈
[ بشد ] از ریشه ی "شدن" به معنای رفتن، سپری شدن، تمام شدن
[ وصال ] یعنی پیوند با محبوب
[ یاد خوشش باد ] یادش بخیر، ذکر خیرش برقرار باشد که حافظ می گوید: یاد روزگار وصال خوش باد
[ کرشمه ] ناز و غمزه آمدن با ابرو و چشم
[ عتاب ] خشم، ملامت
┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈
این بیت عاشقانه است. حافظ یادی می کند از روزگار وصال؛ روزگاری که خلوتی داشته، حال خوشی داشته، آنقدر مشغله نداشت، فکر و ذهن و خیالش معطوف و مصروف حق بود.
زمین گاهی شب و تاریک است و گاهی روز و روشن است، گاهی تابستان و گرم و گاهی زمستان و سرد است، و همه ی اینها برای زمین ضرورت دارد؛ چرا که اگر زمین فقط تابستان بود یا فقط زمستان بود، این زمین جایگاه حیات نبود. حیات زمین به این تفاوت ها و تغییرات است. حیات آدمی هم همینطور است و به همین خاطر خداوند گاهی با انسان تابستانه برخورد می کند؛ یعنی محبت ها و خوشی ها نثار انسان می کند و گاهی هم زمستانه رفتار می کند؛ یعنی با او سرد برخورد می کند و هر دو هم لازم است چون اگر آن رفتار تابستانه نباشد مأیوس می شود و اگر آن رفتار زمستانه نباشد مغرور می شود.
حافظ در نگاه عاشقانه ی خودش تابستانه های خداوند را به "کرشمه" تعببر می کند و زمستانه های خداوند را به "عتاب" یاد می کند و می گوید: کجا رفت آن کرشمه ها و عتاب ها که با من خوب رفتار می کرد و اگر خطایی می کردم با من سرد می گرفت.
«بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال» گذشت روزگار وصال که یادش بخیر؛ روزگاری که هم کرشمه داشت و هم عتاب داشت که آن کرشمه ها و عتاب ها کجا رفت؟ امروز دیگر از آنها خبری نیست، امروز انگار من به خودم واگذاشته شدم، یاد و خاطره ی آن روز ها قرار و آرام را از من گرفته است و کسی نباید از من قرار و آرام را انتظار داشته باشد.
#نور_ماه
#غزلیات_حافظ
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 تـــــنــــهـــا فـــایــــده گـــــرانـــــی!
محمد بن حسين بن كثير خزّاز گويد: امام صادق عليه السّلام به من فرمود: آيا داخل بازار نشده ای؟ آيا نديدى كه ميوهها مىفروشند و تو دلت هواى آنها را دارد؟
گفتم:چرا!
پس فرمود: همانا به راستى در برابر هرچه كه مىبينى و نمىتوانى آن را خريدارى كنى، براى تو در نزد خدا حسنهاى است.
(الکافي ج ۲، ص ۲۶۴)
أَبُو عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ كَثِيرٍ اَلْخَزَّازِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِي أَ مَا تَدْخُلُ اَلسُّوقَ أَ مَا تَرَى اَلْفَاكِهَةَ تُبَاعُ وَ اَلشَّيْءَ مِمَّا تَشْتَهِيهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ أَمَا إِنَّ لَكَ بِكُلِّ مَا تَرَاهُ فَلاَ تَقْدِرُ عَلَى شِرَائِهِ حَسَنَةً.
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
🔶 گـــــرد و غــــــبــار نــــمـــد
در گذشته نزدیک عید که می شد قالی ها را روی طناب می انداختند و با چوب روی قالی ها می کوبیدند تا گرد و غبار ها بیرون بریزد و فرش ها سبک و پاک بشند.
گاهی سختی ها و مشکلات هم مانند چوب اند که به قصد پاک کردن و تکان دادن آدمی اصابت می کنند و تنها کافی است که مانند فرش و نمد صبوری کنید تا گوارا و پاکیزه شوید: «الصبر یعقب خیرا فَاصبِرُوا تَظفَرُوا»
بر نَمَد ، چوبی که آن را مَرد زد
بر نَمَد آن را نزد ، بر گَرد زد
________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________