eitaa logo
نــــــــورمـــــاه
6.1هزار دنبال‌کننده
411 عکس
105 ویدیو
6 فایل
🔻کانال هنری و ادبی #نـــــــــورمـــاه اینجا تنها آرشیو مطالبی است که می خوانم و گو‌ش می دهم. ارتباط با ادمین: @sarbbazzaman پیام ناشناس: https://daigo.ir/secret/51646155580
مشاهده در ایتا
دانلود
ای تو امان هر بلا ما همه در امان تو
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل عالمی بسوزی چو عِذار بَرفروزی تو از این چه سود داری که نمی کنی مدارا ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ عالم ] "عالم" به معنای جهان و دنیا است؛ اما در اینجا به معنای مردم دنیا است [ عالمی ] مردم جهانی [ دل عالمی بسوزی ] دل عالمی را به عَزا می نشانی و دل مردم بسیاری را می سوزانی [ عذار ] "عذار" در حقیقت به معنای تار های موی بسیار نازک و ظریفی است که بر پشت لب و گونه رویده می شود؛ اما در زبان حافظ و مجموعا در ادبیات فارسی "عذار" به معنای رخسار، چهره و صورت است [ عِذار برفروزی ] کنایه از خشمگین شدن، خشم گرفتن، چهره را در هم کشیدن [ مدارا کردن‌ ] نرمی و ملایمت نشان دادن، به لطف و لطافت رفتار کردن ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ به محبوب خود اشاره و خطاب می کند که حتی این محبوب می تواند خداوند سبحان باشد. حافظ می گوید: تو وقتی چهره در هم می کشی؛ یعنی تو وقتی خشمگین می شوی، دل های بسیاری را به آتش می کشی. پس بیا و مدارا کن، کوتاه بیا، نادیده بگیر و ببخش. دیگران اگر اغماض نمی کنند، اگر نمی بخشند، اگر با ملایمت و ملاطفت رفتار نمی کنند، بخاطر این است که با این کار دل آنها خنک می شود. اگر دیگران خشمگین می شوند بخاطر این است که به هم ریخته اند، آشفته شده اند و با این کار یک تسلایی پیدا می کنند؛ اما تو که به هم نمی ریزی. حافظ می گوید: دیگران نیازمند چنین رفتاری برای تسلا و آرام کردن خود هستند و از این کار حقیقتا سود می برند؛ اما تو که بی نیازی از هر سود، تو که در پی سود و صرفه نیستی، پس خشم نگیر و ببخش. اگر جوانی و خامی کردیم، نادیده بگیر که ما تاب خشم تو را نداریم، خشم تو عالم سوز است. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایان بنوازد آشنا را ┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ همه شب ] تمام شب، در طول شب، از سر شب تا به صبح [ نسیم صبحگاهی ] باد خنکی که به وقت صبحگاه می وزد و غنچه ها را گل می کند ┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ غنچه ها اول صبح باز و شکفته و گل می شوند. در ادبیات ما آن چیزی که غنچه ها را گل می کند همان "نسیم صبحگاهی" یا "باد صبا" است. حافظ خودش را غنچه می داند و مانند غنچه گرفته، دل تنگ و فرو بسته است. غنچه ای که نه جلوه ای دارد، نه جمالی دارد و نه عطر و رائحه ای. حافظ می گوید: تمام شب و تا به صبح امیدم به این بود که صبح از راه برسد و محبوب و معشوق من پیامی از جنس پیام هایی که برای آشنایان و عاشقان خودش می فرستد، برای من آشنا و عاشق و شیدا هم بفرستد و با این کار من را هم بنوازد؛ یعنی نوازشی کند. حافظ می گوید: من این امید را از شب و از بیداری ها و نجواهای شبانه دارم چون بقول آن شاعر که گفت: چنین شنیدم که هر که شب‌ها نظر ز فیضِ سحر نبندد مَلَک ز کارش گره گشاید؛ فلک به کینش کمر نبندد مگر می شود انسان اهل شب باشد، شب خیز و سحر خیز باشد و روز گره به کارش بیفتد؟ و یا گره بیفتد و باز و گشوده نشود؟ امکان ندارد. حافظ می گوید: تمامی شب ها به این امید بیدارم که صبحی از راه برسد و یک کسی نقش نسیم صبحگاهی را باز کند؛ یعنی چطور نسیم غنچه را باز و گل می کند، او هم بیاید وجود و دل من را که مانند غنچه گرفته است، با پیامی که از ناحیه ی محبوب و معشوق من می آورد و همان پیامی که برای عاشقان می برد و غنچه وجودی آنها را گل می کند و به این طریق آنها را مورد نوازش و عنایت قرار می دهد، من را هم همانگونه بنواز و مورد عنایت و لطف خود قرار بدهد. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
شبتون زیر نور ماه آرام و پُرستاره ✌️🙂
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه قیامت است جانا که به عاشقان نُمودی دل و جان فدای رویت بنما عِذار ما را ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ قیامت ] شور، غوغا؛ ولی در اینجا به معنای هجران و فراق است که حافظ در جای دیگر می گوید: حدیثِ هولِ قیامت که گفت واعظِ شهر کنایتیست که از روزگارِ هجران گفت بالای منبر که مدام از قیامت می گویند، در حقیقت روز قیامت کنایه ای از روز هجران است؛ یعنی وفتی می خواهند به روز هجران و فراق اشاره بکنند از واژه ی قیامت استفاده می کنند. سلمان ساوجی می گوید: شب هجران تو از روز قیامت کم نیست بنابراین "قیامت" در اینجا به معنای هجران است ‌[ چه قیامت است ] این چه هجران و فراقی است. معمولا وقتی برای کسی حادثه ی سهمگینی رخ می دهد از همین ترکیب استفاده می کنند [ جانا ] ای جان، ای عزیز تر از جان، ای محبوب من [ نمودی ] از ریشه ی "نمودن" یعنی نشان دادن و "بنمای" از همین ریشه است یعنی نشان بده [ عِذار ] رخساره، چهره، صورت ┈┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ یکی از ویژگی های روز قیامت، طولانی بودن آن است و دیگر اینکه بسیار سخت و دشوار خواهد بود و حافظ روز هجران و فراق را به همین "روز قیامت" تشبیه می کند، از بس که روز قیامت دراز و سخت و سنگین برای عاشق است. حافظ می گوید: برای عاشق، با تو نبودن و دور بودن مثال روز قیامت دارد که خیلی طولانی و سخت برای او می گذرد. هر ثانیه ای ساعتی است و هر ساعتی سالی است. ای محبوب من! چه طولانی و سخت است این فراق که به عاشقان خود نشان دادی. در حقیقت قیامت را به آنها نشان دادی و خواستی به آنها قیامت را حالی کنی... ای دل من و جان من فدای جمال دل ربای تو! بیان و چهره ی دل ربای خود را نشان بده، جلوه ای کن، چشمان ما را لایق بدان، بگذار ما هم به وصالی برسیم، بگذار باقی عمر را در پرتو نور جمال تو سپری کنیم... ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
به خدا که جرعه ای ده تو به حافظ سحرخیز که دعای صبحگاهی اثری کند شما را ┈┄┅═✾ معنای کلمات ✾═┅┄┈ [ به خدا ] تو را به خدا، بخاطر خدا، به خدا قسمت می دهم [ جرعه ای ده ] جرعه ای از آن باده ی معرفت به من بده. بیان شد که معرفت در نگاه عارفان ما بخصوص حافظ مثال "باده" را دارد، مثال "می" را دارد و گفتیم: همانطور که باده و می، باده و می خوار را سرمست می کند، معرفت هم با آدمی همین کار می کند. مولوی هم می گفت: آن باده انگوری مر امت عیسی را و این باده منصوری مر امت یاسین را باده ی انگور برای کسانی است که خود را از پیروان عیسی مسیح می دانند و در کلیسا ها سَر می کشند و می نوشند؛ اما باده ای که مقصود ماست، همان باده ی منصوری است، همان باده ای است که منصور حلاج آن را سَر کشید؛ یعنی معرفتی که منصور به آن دست پیدا کرد و آن باده ویژه ی امت یاسین؛ یعنی پیامبر اسلام است که خداوند در قرآن به او اینگونه خطاب کرد: یـــــــس مولوی در ادامه می گوید: خم‌ها است از آن باده خم‌ها است از این باده تا نشکنی آن خُم را هرگز نچشی این را آن باده به جز یک دم دل را نکند بی‌غم هرگز نکشد غم را هرگز نکند کین را یک قطره از این ساغر کار تو کند چون زر جانم به فدا باشد این ساغر زرین را این حالت اگر باشد اغلب به سحر باشد آن را که براندازد او بستر و بالین را این باده ای که ما می گوییم، وقتش وقت سحرگاهان است، وقتی که پشت پا به خواب بزنی و در برابر قرآن زانو بزنی و تلاوت کنی و از آن باده ی معرفت بنوشی [ صبحگاه ] سحرگاهان که دعا در آن مقطع زمانی اثر و تأثیر فراونی دارد [ اثری کند ] مؤثر است؛ یعنی مستجاب است ┄┅═✾ شرح ✾═┅┄┈ حافظ در اینجا به پیر و مراد و مرشد خودش خطاب می کند و می گوید: بیا و ما را بیش از این خمار مپسند، بیا جرعه ای از آن باده ی معنا و معنویت و معرفت به من حافظ سحر خیز هم کرامت کن و من هم تو را از دعای صبحگاهی خود که ادامه ی سحرخیزی من است، بی نصیب نخواهم گذاشت و تو را دعا خواهم کرد و تو خوب می دانی که دعا به وقت صبحگاهان مؤثر و مستجاب است. ________ نـــــــورمـــــــاه | @normah _________
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا