🇮🇷 به روایت آقای طاهر طاهایی
✍ در جلساتی که با حضور مسئولین شهری برگزار می شد همیشه حاضر بود و با اشراف کامل نسبت به اوضاع شهر صحبت می کرد و مسائل موجود شهر را به زیبایی تحلیل می کرد و اغلب هم طرح دهنده بود برای بهبود وضعیت شهر. در یکی از جلسات پیشنهاد داده بود که شهرداری دیوارهای شهر را پاکسازی و زیبا سازی کند تا هم چهره شهر، زیبا شود و هم دیوار نوشته ها و پوستر های تبلیغی منافقین از بین برود. از توان مدیریتی بالایی برخوردار بود؛ از آنجایی که دیگر شهربانی و ژاندارمری وجود نداشت، سپاه محل مراجعات مردم برای حل اختلافات و نزاعهای شهری و خانوادگی بود و در همهی این موارد او به عنوان مسئول عملیات با متانت و سعهی صدر به راهنمایی و حل اختلافات مردم می پرداخت. آنقدر شیوا، منطقی و با خلوص نیت صحبت می کرد که همگان از نصایح ارزشمندش بهره می بردند و تأثیر می پذیرفتند.
سردار #شهید_علیرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای کمال فرجی
✍ در درگیری با منافقین و اعزام و سازماندهی بچه ها و ورزش رزمی و بدنسازی و سلامت بچهها دست داشت. بچه ها را به دریا یا کوه پیمایی می برد و به جنگل می رفتند. بخاطر دیدگاه الهی، برای تثبیت نظام و انقلاب، گردششان جنبه تفریحی نداشت و در فکر آخرت بودند. می گفت بچه حزب الهی باید زیرک باشد و حریف ده نفر شود. می گفت باید کمربند سیاه بگیرید. خودش در تهران کار می کرد، گفته بود استادش که پاسدار بود، به آنها می گفت: که باید تن سالم و ورزیده داشته باشید، اگر شماها در درگیری با منافقین آنها را حریف شوید به شما کمربند سیاه می دهم، وگرنه سبز هم نمی دهم. به تهران رفتیم و در درگیری شرکت کردیم. روی آسفالت بود، جودو کار می کردیم. آنها همه با وسیله دفاعی آمده بودند و ما دست خالی بودیم. اما همه را حریف شدیم و استاد به ما کمربند سیاه داد. این خاطره خودش بود.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir