eitaa logo
عُرف عرفان ( حکایت عارفان )
1.1هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
9.5هزار ویدیو
81 فایل
نشر معارف اهل بیت مصطفی علیهم صلواه الله . ترویج عرفان حقیقی شیعه و علمای عامل و اساتید بنام حوزه های علمیه جعفریه و احادیث .
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 ✍باز شدن چشم بصیرت ( برزخی ) در اولیای خدا: مرحوم شالچی در مورد استاد عرفان خویش ( مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی) می گوید : " یکی از روزها ، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق استادم به فیضیه رفتم . استاد به من فرمودند : "میرزا عبدالله چه می بینی ؟" این سخن استاد ، گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیّه هستند در ظاهر می بینم اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم که به صورت های گوناگون اند. بار دیگر فرمودند :" فلانی چه می بینی ؟"من چون توجه کردم، دریافتم ، ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه ، دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند :" میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای ! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است. 📚 شیخ مناجاتیان https://eitaa.com/orfeerfan 🏴 به کانال عرف عرفان بپیوندید👆
۲۱ دی ۱۴۰۲
👀 چشم برزخی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی به نقل از میرزا عبد الله شالچی شاگرد ایشان : یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.  استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!  این صحبت استاد گویا خود تَصرُّفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!  بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 💠 روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر شخص بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟  ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 کانال عرف عرفان 🌷
۲۸ دی ۱۴۰۲
👀 دیدن صور برزخیه 💠 مرحوم عارف بزرگ و متقی آقا سید جمال الدین گلپایگانی می فرمود: من وقتی از اصفهان به نجف اشرف مشرف شدم تا مدتی مردم را   خودشان می دیدم بصورتهای و و ، تا آنکه از کثرت مشاهده مَلول شدم.  یک روز که به حرم مطهر مشرف شدم، از علیه السلام خواستم که این حال را از من بگیرد، من طاقت ندارم، آن حضرت علیه السلام هم این حال را از من گرفت و از آن پس مردم را بصورتهای عادی می دیدم.  https://eitaa.com/orfeerfan
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
💠 سید علی طباطبایی از شاگردان استاد نقل می کند: علامه فرمود: انسان، تا نشود، او باز نمی شود. و اساسا چیزی به انسان نمی دهند. انسانی که به او فیوضاتی رسیده است، علامتی دارد؛ نشانه اش آن است که هم وقار در او به وجود می آید و هم سکینه و آرامش. وقار، آرامش تن است و سکینه، آرامش دل است. موّحِّد واقعی، هم وقار دارد و هم سکینه. این نشانه آن است که انسان از آن سمت، واردات، برای او است. چرا که آن فیوضات، هم وقار می آورد و هم آرامش می آورد.   آرامش در کنار آسایش، بهشت می شود. آسایش و آرامش وقتی با هم شد، انسان را بهشتی می کند. از طرفی هم این را مکرر می فرمود: تمام تمثُّلات انسان (وجودات برزخی) ، تنها ادراکات اوست؛ و ادراک، از درون خودِ انسان است؛ نه از خارج. اینها از آن باب است که می فرمود: توبه عوامانه بعد از گناه، یک طرف است؛ و سیر و سلوک ارتقاء وجودی عالمانه و باز شدن ایند استعدادهایی که انسان دارد، باز شدن ، که این چشم ها عوالم را می بیند، حرف دیگری است. 💠 استاد طباطبایی خاطرنشان کرد: گناه کردن و توبه کردن، یک حرف است؛ سیر و سلوک و ارتقاء وجودی حرف دیگری است. داشتن و را دیدن، چیز دیگر است. از این رو علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. می فرمود: آتش آن نیست که از شعله ی او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند https://eitaa.com/orfeerfan
۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
💠 سید علی طباطبایی از شاگردان استاد نقل می کند: علامه فرمود: انسان، تا نشود، او باز نمی شود. و اساسا چیزی به انسان نمی دهند. انسانی که به او فیوضاتی رسیده است، علامتی دارد؛ نشانه اش آن است که هم وقار در او به وجود می آید و هم سکینه و آرامش. وقار، آرامش تن است و سکینه، آرامش دل است. موّحِّد واقعی، هم وقار دارد و هم سکینه. این نشانه آن است که انسان از آن سمت، واردات، برای او است. چرا که آن فیوضات، هم وقار می آورد و هم آرامش می آورد.   آرامش در کنار آسایش، بهشت می شود. آسایش و آرامش وقتی با هم شد، انسان را بهشتی می کند. از طرفی هم این را مکرر می فرمود: تمام تمثُّلات انسان (وجودات برزخی) ، تنها ادراکات اوست؛ و ادراک، از درون خودِ انسان است؛ نه از خارج. اینها از آن باب است که می فرمود: توبه عوامانه بعد از گناه، یک طرف است؛ و سیر و سلوک ارتقاء وجودی عالمانه و باز شدن ایند استعدادهایی که انسان دارد، باز شدن ، که این چشم ها عوالم را می بیند، حرف دیگری است. 💠 استاد طباطبایی خاطرنشان کرد: گناه کردن و توبه کردن، یک حرف است؛ سیر و سلوک و ارتقاء وجودی حرف دیگری است. داشتن و را دیدن، چیز دیگر است. از این رو علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. می فرمود: آتش آن نیست که از شعله ی او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند https://eitaa.com/orfeerfan
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
👀 چشم برزخی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی به نقل از میرزا عبد الله شالچی شاگرد ایشان : یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.  استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!  این صحبت استاد گویا خود تَصرُّفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!  بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 💠 روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر شخص بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟  ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 کانال عرف عرفان 🌷
۱ تیر ۱۴۰۳
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 علامه حسن زاده آملی رحمت الله عليه: همه چیز دارد. 👀 فَسُبحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکوتُ کُلِّ شَیئِِ وَ اِلَیهِ تُرجَعُون . 🕊  همان است که مرتبه ظهور حقایق مجرد و لطیف با آثار و عوارض مادی نظیر شکل و مقدار است. برخی از آن به عالم ذر و گروهی آن را همان عالم برزخ می‌نامند؛ در حالی که این دو عالم از امور مادیند و عالم ملکوت مجردست. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷
۱۳ تیر ۱۴۰۳
💠 سید علی طباطبایی از شاگردان استاد نقل می کند: علامه فرمود: انسان، تا نشود، او باز نمی شود. و اساسا چیزی به انسان نمی دهند. انسانی که به او فیوضاتی رسیده است، علامتی دارد؛ نشانه اش آن است که هم وقار در او به وجود می آید و هم سکینه و آرامش. وقار، آرامش تن است و سکینه، آرامش دل است. موّحِّد واقعی، هم وقار دارد و هم سکینه. این نشانه آن است که انسان از آن سمت، واردات، برای او است. چرا که آن فیوضات، هم وقار می آورد و هم آرامش می آورد.   آرامش در کنار آسایش، بهشت می شود. آسایش و آرامش وقتی با هم شد، انسان را بهشتی می کند. از طرفی هم این را مکرر می فرمود: تمام تمثُّلات انسان (وجودات برزخی) ، تنها ادراکات اوست؛ و ادراک، از درون خودِ انسان است؛ نه از خارج. اینها از آن باب است که می فرمود: توبه عوامانه بعد از گناه، یک طرف است؛ و سیر و سلوک ارتقاء وجودی عالمانه و باز شدن ایند استعدادهایی که انسان دارد، باز شدن ، که این چشم ها عوالم را می بیند، حرف دیگری است. 💠 استاد طباطبایی خاطرنشان کرد: گناه کردن و توبه کردن، یک حرف است؛ سیر و سلوک و ارتقاء وجودی حرف دیگری است. داشتن و را دیدن، چیز دیگر است. از این رو علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. می فرمود: آتش آن نیست که از شعله ی او خندد شمع آتش آن است که در خرمن پروانه زدند. 🍀همراه ما باشید 👇🍀 https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
۱ مرداد ۱۴۰۳
👀 دیدن صور برزخیه 💠 مرحوم عارف بزرگ و متقی آقا سید جمال الدین گلپایگانی می فرمود: من وقتی از اصفهان به نجف اشرف مشرف شدم تا مدتی مردم را   خودشان می دیدم بصورتهای و و ، تا آنکه از کثرت مشاهده مَلول شدم.  یک روز که به حرم مطهر مشرف شدم، از علیه السلام خواستم که این حال را از من بگیرد، من طاقت ندارم، آن حضرت علیه السلام هم این حال را از من گرفت و از آن پس مردم را بصورتهای عادی می دیدم. 🍀 عضو شوید 👇  https://eitaa.com/orfeerfan
۸ شهریور ۱۴۰۳
⚡️ترس از لو رفتن گناه! 🤔 💠 شیخ رجبعلی خیاط از جمله عارفان بزرگی بوده دارای و در برخورد با مردم از درونشان با خبر میشده است. 👈نقل میکنند که: ☘يكي ازدوستان شيخ به قصد زيارت شيخ از منزل خارج مي شود. 🔥در بين راه انديشه گناهي به سرش مي زند. تا اینکه به منزل شيخ مي رسد و مي نشيند. 🌹شيخ تا او را میبیند مي گويد :فلاني! در چهره تو چه چيزي مي بينم...؟! ⚡️آن شخص هول میکند و از ترس رفتن آبرو سریعا در دل تکرار ميکند: ..! (ای پوشاننده گناهان) 🕊 در همان لحظه شيخ مي خندد و مي پرسد :چه كار كردي که آنچه من داشتم مي ديدم محو و ناپديد شد...؟ 🙌 اللهم كما سَترتَ ذُنوبَنا و عُيوبَنا فِي الدُّنيا فَإستِرها يَومَ القيامَةِ 📕منبع: کتاب کیمیای محبت https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
⚡️ترس از لو رفتن گناه! 🤔 💠 شیخ رجبعلی خیاط از جمله عارفان بزرگی بوده دارای و در برخورد با مردم از درونشان با خبر میشده است. 👈نقل میکنند که: ☘يكي ازدوستان شيخ به قصد زيارت شيخ از منزل خارج مي شود. 🔥در بين راه انديشه گناهي به سرش مي زند. تا اینکه به منزل شيخ مي رسد و مي نشيند. 🌹شيخ تا او را میبیند مي گويد :فلاني! در چهره تو چه چيزي مي بينم...؟! ⚡️آن شخص هول میکند و از ترس رفتن آبرو سریعا در دل تکرار ميکند: ..! (ای پوشاننده گناهان) 🕊 در همان لحظه شيخ مي خندد و مي پرسد :چه كار كردي که آنچه من داشتم مي ديدم محو و ناپديد شد...؟ 🙌 اللهم كما سَترتَ ذُنوبَنا و عُيوبَنا فِي الدُّنيا فَإستِرها يَومَ القيامَةِ 📕منبع: کتاب کیمیای محبت https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حضرت استاد جانمان رضوان الله تعالی علیه گاهی گوشه ای از اسرار و حقایق عالم را مجبور می شد بیان کند . در این سخنان نیز اشاره به دیدن حقایق باطنی افراد، دارد و از اینکه با دیدن باطن آنها ناراحت و معذب می شوند. در جلسه درس فرمودند : رفتم دکان کسی چیزی بخرم سبحان الله ! دیدم پشت دخل خوک بزرگی نشسته و پشیمان برگشتم و بعد فهمیدم آن مرد دکان دار به مردم نزول می دهد . 📿 با ما همراه شوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3388473549Cfb19e9e285
۱۵ اسفند