eitaa logo
عُرف عرفان ( حکایت عارفان )
1.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
11.4هزار ویدیو
86 فایل
نشر معارف اهل بیت مصطفی علیهم صلواه الله . ترویج عرفان حقیقی شیعه و علمای عامل و اساتید بنام حوزه های علمیه جعفریه و احادیث .
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️🍃♻️🍃♻️🍃♻️🍃♻️ 👀 ✍باز شدن چشم بصیرت ( ) در اولیای خدا 💠 مرحوم شالچی در مورد استاد عرفان خویش ( مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ) می گوید : " یکی از روزها ، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق استادم به فیضیه رفتم . استاد به من فرمودند : "میرزا عبدالله چه می بینی ؟"این صحبت استاد ، گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیّه هستند در ظاهر می بینم اما آنان را نیز مشاهده می کنم که به صورت های گوناگون اند.بار دیگر فرمودند :" فلانی چه می بینی ؟"من چون توجه کردم ، دریافتم ، روی صحن مدرسه فیضیه ، دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند :" میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای ! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و به سالک می دهند هیچ است. https://eitaa.com/orfeerfan 🌷به کانال عرف عرفان به پیوندید 👆
👀 چشم برزخی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی به نقل از میرزا عبد الله شالچی شاگرد ایشان : یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.  استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!  این صحبت استاد گویا خود تَصرُّفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!  بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 💠 روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر شخص بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟  ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 کانال عرف عرفان 🌷
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 ✍باز شدن چشم بصیرت ( برزخی ) در اولیای خدا: مرحوم شالچی در مورد استاد عرفان خویش ( مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی) می گوید : " یکی از روزها ، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق استادم به فیضیه رفتم . استاد به من فرمودند : "میرزا عبدالله چه می بینی ؟" این سخن استاد ، گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیّه هستند در ظاهر می بینم اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم که به صورت های گوناگون اند. بار دیگر فرمودند :" فلانی چه می بینی ؟"من چون توجه کردم، دریافتم ، ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه ، دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند :" میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای ! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است. 📚 شیخ مناجاتیان https://eitaa.com/orfeerfan 🏴 به کانال عرف عرفان بپیوندید👆
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 ✍باز شدن چشم بصیرت ( برزخی ) در اولیای خدا: مرحوم شالچی در مورد استاد عرفان خویش ( مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی) می گوید : " یکی از روزها ، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق استادم به فیضیه رفتم . استاد به من فرمودند : "میرزا عبدالله چه می بینی ؟" این سخن استاد ، گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیّه هستند در ظاهر می بینم اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم که به صورت های گوناگون اند. بار دیگر فرمودند :" فلانی چه می بینی ؟"من چون توجه کردم، دریافتم ، ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه ، دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند :" میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای ! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است. 📚 شیخ مناجاتیان https://eitaa.com/orfeerfan 🏴 به کانال عرف عرفان بپیوندید👆
👀 چشم برزخی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی به نقل از میرزا عبد الله شالچی شاگرد ایشان : یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.  استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!  این صحبت استاد گویا خود تَصرُّفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!  بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 💠 روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر شخص بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟  ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 کانال عرف عرفان 🌷
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 ✍باز شدن چشم بصیرت ( برزخی ) در اولیای خدا: مرحوم شالچی در مورد استاد عرفان خویش ( مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی) می گوید : " یکی از روزها ، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق استادم به فیضیه رفتم . استاد به من فرمودند : "میرزا عبدالله چه می بینی ؟" این سخن استاد ، گویا خود تصرفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیّه هستند در ظاهر می بینم اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم که به صورت های گوناگون اند. بار دیگر فرمودند :" فلانی چه می بینی ؟"من چون توجه کردم، دریافتم ، ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه ، دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند :" میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای ! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است. 📚 شیخ مناجاتیان https://eitaa.com/orfeerfan 🏴 به کانال عرف عرفان بپیوندید👆
👀 چشم برزخی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی به نقل از میرزا عبد الله شالچی شاگرد ایشان : یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.  استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!  این صحبت استاد گویا خود تَصرُّفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!  بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 💠 روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر شخص بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟  ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 کانال عرف عرفان 🌷
👀 چشم برزخی مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی به نقل از میرزا عبد الله شالچی شاگرد ایشان : یکی از روزها صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم.  استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله چه می بینی؟!  این صحبت استاد گویا خود تَصرُّفی بود که آن بزرگ در جان من کرد و از برابر چهره ام برداشته شد. دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، اما باطن آنان را نیز مشاهده می کنم به صورت های گوناگون اند!  بار دیگر فرمودند: فلانی چه می بینی؟ و من چون توجه کردم دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه فیضیه دور هم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند! پس از آن استاد به من فرمودند: میرزا عبدالله فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است.» 💠 روزی همراه استادم مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.ما احساس کردیم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نیافتیم! از ایشان سؤال کردیم: آیا قبر شخص بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟  ایشان با لبخندی گذشتند. ما فهمیدیم که ایشان مایل به جواب گفتن نیستند. پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید و معلوم شد که مرحوم ملکی خبر این حادثه را از قبل می دانستند! https://eitaa.com/orfeerfan 🌷 کانال عرف عرفان 🌷