eitaa logo
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
1هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
97 فایل
مآدرساداٺ!🙃 فڪرڪن‌مآ‌بچہ‌هاٺیم🙏 دسٺ‌محبٺ‌بڪش‌به‌سرمون؛🙃🙂🌹 اینجاهمہ‌مهماڹ‌حضرت زهرا س هستی زیرنظر مدافع حرم عمه سادات 😷 💚εαɖᵃT سادات الحسینی💚: @bs_hoseini
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
#هفت_نکته_کلیدی_در_انتخاب_همسر ۵.تحقیق 🕵‍♂ #قسمت_سیزدهم د) زمان تحقیق 🔸بهتر است مقداری از #تحقیق
۶.مشاوره قبل از ازدواج 🔸ما در اسلام خوب فراموش شده داریم به نام مشاوره 🔹امیرمومنان علی (ع)می فرمایند :«هیچ پشتوانه ای همچون کردن نیست.» 🔸دو ازدواج دو جوان کم تجربه و با احساسات زیاد هستند. پدر مادر نیز نمی توانند نقش یک کامل را ایفا کند گرچه تا حد زیادی می‌توانند در مسیر صحیح فرزند خود را راهنمایی کند. 🔹گاهی اتفاق افتاده که دو نفر همدیگر را انتخاب کرده و همه چیز را در دیدگاه خودتان شده حساب کردند اما همین که یک با آن دو صحبت کرده،تازه به این نتیجه رسیده اند که با هم اختلافاتی دارند😱 که با وجود آنها نمی توانند در یک سقف زندگی کنند. 🔸حالا اگر کسی واقعاً به این# نکات توجه کرده باشه،متوجه می‌شود که دختر و پسرهایی# قبل از ازدواج،به بهانه شناخت با هم ارتباط برقرار می‌کند و به بیراهه می روند. 🔹اگر واقعاً شناخت طرف مقابل باشد نه چیز دیگری# تصدیق خواهید کرد که راه شناخت آن نیست که بعضی طی می کنند. 💢گفتگویی# قاعده مند در هنگام خواستگاری، تحقیق اصولی و بهترین راه شناخت است. ادامه دارد..... @oshahid
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
🥀 #انچه_مجردان_باید_بدانند #انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه🔻 قسمت نهم ( #خواستگاری) 🍃 خیلی ها #نم
🥀 🔻 قسمت دهم ( ) 🍃 سوالاتی درمورد خانواده ی همسر از طرف مقابلتون بپرسین: - شما کدوم یکی از اعضای خانوادتون برای و درد دل کردن میرین؟ - خانوادتون ؟ معمولیه؟ یا متجدد؟ - تا چه حد به پدرومادرتون دارین؟ - تو خانوادتون چه کسی رو خودتون میدونین؟ - تا حالا تو چه با خانوادتون اختلاف پیدا کردین؟ بعدش چه اتفاقی افتاده؟ - خانوادتون تا چه حد به مذهبی پایبندن؟ - خانوادتون چه دارن؟ برای شادی و نشاط چیکار میکنن؟ - خانواده و فامیل به شما چطوریه؟ - ...... و سوالات دیگه که از نظرتون مهمه رو مطرح کنین. ادامه دارد... @oshahid
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
🥀 #انچه_مجردان_باید_بدانند #انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه🔻 قسمت دوازدهم ( #سوالات_خواستگاری) 🍃د
🥀 🔻 قسمت سیزدهم ( ) 🍃 حالا میرسیم به سوالاتی که در زمینه ی روحی و عاطفی طرف مقابلمونه که خیلی مهمه. تو این قسمت میتونین سوالای زیر رو مطرح کنین: - از چه نوع احساس انزجار و تنفر دارین؟ (بعضیا واقعا با برخی از مشکل دارن و نمیتونن اونارو تحمل کنن. مثلا طرف از افراد پرحرف و نمیتونه باهاشون هم نشین بشه؛ ولی کسی که انتخاب کرده شخصیت پرحرفی داره. با این سوال میشه این بُعد رو فهمید) - بودن از نظر شما به چه معناست؟ (اجتماعی بودن هم یک مفهومیه که تفسیرا و برداشتای مختلفی ازش ارائه میشه بنابراین باید کامل مشخص و تبیین بشه) - خودتون تا چه اجتماعی هستید؟ همسرتون چقدر باید اجتماعی باشه از نظر شما؟ - چقدر فرد خونسردی میدونید؟ - حد این تا کجاست و کی دیگه خیلی عصبانی میشید؟ - موقع چیکار میکنین؟ - چقدر منطقی هستین؟ - گفتن رو در کجا مجاز میدونید؟ - روی چه مسائلی سختگیر و حساسین؟ - چطور میکنین از بقیه؟ چقدر انتقاد میپذیرین؟ - شادی رو تو چیزایی میبینید؟ خودتون رو تا چه شاد میدونید؟ - تو تصمیم گیریاتون مقتدرید یا مردد؟ میکنید یا مستقل تصمیم میگیرید؟ - فکر میکنین و تحمل چه مشکلی رو ندارین؟ ادامه دارد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای خوندن جزئیات و مثال های بیشتر میتونین به کتاب نوشته آقای محسن عباس ولدی مراجعه کنید. @oshahid
🕊💜ࢪٻحـــاݩھ‌اݪݩݕــۍ💜🕊
🥀 #انچه_مجردان_باید_بدانند #انتخاب_عاقلانه_زندگی_عاشقانه🔻 قسمت بیستم( #تحقیق) کسی که برای #تحق
🥀 🔻 قسمت بیست و یکم( ) تو دین ما به کردن خیلی تاکید شده ولی متاسفانه، بین ما این سنت مشورت کردن ضعیف و کمرنگه. چقدر لازمه و چقدر مفیده که دختر و پسری که میخوان باهم کنن، قبل از تصمیم گیری قطعی به یک مشاور رجوع کنن. بالاخره هرچی باشه هم آقا پسر و هم دختر خانم جونن و میتونه روشون تاثیر بذاره. حتی پدرومادر هم نمیتونن نقش یک کامل رو برای بچه هاشون ایفا کنن. درضمن پیش هر مشاوری نباید رفت. مشاور باید عاقل، خداترس، مقید به دین و اخلاق، باتجربه و دور اندیش باشه. نقش مشاور رو خیلی جدی بگیرین و سرسری از کنارش رد نشین لطفا. حضرت علی میفرمایند: هیچ پشتوانه ای مثل مشورت کردن نیست. ادامه دارد ... @oshahid
❤️نکته های ناب" انتخاب: ❣❣❣❣ 🔵هنگام ازدواج بیشتر با گوش‌هایت كن تا با چشم‌هایت. 🔵 مردی كه به خاطر ”پول” زن می‌گیرد، به می‌رود. 🔵لیاقت ، به قدرت بازوی اوست. 🔵زنی سعادتمند است كه ”شوهر” باشد. 🔵زن با داماد ”بی‌پول” خوب می‌سازد. 🔵زن مطیع، فرمانروای قلب شوهر است. 🔵زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند، در كلبه خرابه هم زندگی می‌كنند. 🔵 داماد و با شخصیت به از داماد خوش‌صورت و بی‌لیاقت. 🍀🍀🍀 نمونه ای از های آلمانی ،ایتالیایی،انگلیسی و... ❣❣❣❣❣❣❣ 😉 @oshahid
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈صد و چهل و سوم ✨ بچه ها خواب بودن.😴😴😴نگاهشون میکردم. وحید اومد پیشم. آروم گفتم: _وحید،از اینکه پدر هستی چه حسی داری؟😊 -قابل توصیف نیست.😍 -بزرگترین چیزی که من بهش افتخار میکنم،،مادر بودنه. حس خیلی قشنگیه که واقعا قابل توصیف نیست.☺️ به وحید نگاه کردم.گفتم: _من هنوز هدیه مو بهت ندادم ها.😌 وحید لبخند زد.رفتیم تو هال.گفتم: _خیلی فکر کردم که چه هدیه ای بهت بدم بهتره..ولی هیچ چیز مناسبی به ذهنم نرسید..😇تا دو روز پیش که متوجه موضوعی شدم..هدیه من به شما فقط یه خبره..☺️یه خبر خیلی خیلی خیلی خوب... یه پاکت✉️ بهش دادم.وحید لبخند زد و گفت: _تو هم هدیه ت تو پاکته؟😁 منم لبخند زدم.☺️اینبار من با دقت و لبخند نگاهش میکردم.وحید وقتی پاکت رو باز کرد به کاغذ تو دستش خیره موند.✉️👀بعد مدتی به من نگاه کرد.بالبخند و تعجب گفت: _جان وحید واقعیه؟😳😍 خنده م گرفت. -بله عزیزم.☺️ -بازهم دوقلو؟😧😳👶🏻👶🏻 -بله.☺️🙈 خیلی خوشحال بود.نمیدونست چی بگه.گفت: _خدایا خیلی نوکرتم.😍☺️ یک هفته بعد تو هواپیما بودیم به مقصد نجف... 🕌🛫 وحید گفت: _کجایی؟😉 نگاهش کردم. -تو ابر ها،دارم پرواز میکنم.😌 خندید.😁 تو حرم امام علی(ع) نشسته بودیم. پسرها خواب بودن😴😴 و فاطمه سادات با کتابش📕 مشغول بود.مثلا مثل ما داشت دعا میخوند.وحید گفت: _زهرا😊 نگاهش کردم. -جانم؟😍 جدی گفت: _خیلی خانومی.😇 بالبخند گفتم: _ما بیشتر.😉☺️ خندید.بالبخند گفت: _من تا چند وقت پیش خیلی شرمنده بودم که تو بخاطر من این همه سختی تو زندگیمون تحمل کردی.ولی چند وقته فهمیدم اونی که باید شرمنده باشه من نیستم،تو هستی.☺️ -یعنی چی؟!😅 -فکر میکنم اون همه سختی ای که من کشیدم برای این بوده که چون تو خیلی بزرگی، ☝️امتحاناتت سخت تره.درواقع من هیزم تری بودم که با خشک ها باهم سوختیم.☺️😆 خنده م گرفت.گفتم: _من از همون فردای عقدمون عاشق این ضرب المثل استفاده کردن های شما شدم.😅 وحید هم خندید.😁جدی گفتم: _اینم هست ولی همه ی قضیه این نیست.😇 -یعنی چی؟!🤔 -ما نمیتونیم بگیم کارهای خدا چیه،چون ما عالم به غیب نیستیم.اما چیزی که به ذهن من میرسه اینه؛ یکی بود،یکی نبود،غیر از خدا هیچکس نبود.. تو میلیاردها آدمی که رو زمین🌏 وجود داره،یه وحید موحد بود و یه زهرا روشن.این دو تا باید تو یه مرحله ای به هم میرسیدن.برای اینکه این دو تا وقتی به هم رسیدن،بهتر بتونن بندگی کنن،باید به یه حدی از میرسیدن.وحید موحد باید پخته میشد،تو آرام پز.زهرا روشن تو کوره...👌همه ی اتفاقات زندگی ما رو بود.حتی روزها و ثانیه هاش.شاید اون موقع به نظر من و شما وقت خوبی نبود ولی همه چیزش رو حسابه. 👈اینکه وحید موحد کی اتفاقی زهرا روشن رو ببینه، 👈اینکه کدوم وجه زهرا روشن رو ببینه که بیشتر عاشقش بشه، 👈اینکه زهرا روشن کی با امین رضاپور ازدواج کنه، 👈اینکه امین رضاپور کی شهید بشه، 👈اینکه پیکرش کی برگرده، 👈اینکه وقتی شهید میشه با کی باشه، همش رو بود.اگه اون وقتی که اومدی خاستگاری من،من قبول میکردم،الان این که برات دارم رو نداشتم.اون یکسال زمان لازم بود تا شما منو بیشتر بشناسی.من و شما هر دو مون به این زمان ها نیاز داشتیم. نه شما بخاطر من منتظر موندی،نه من بخاطر شما.. خدا سختی هایی پیش پای ما گذاشت تا کمکمون کنه باشیم. میبینی؟ما به خدا خیلی .همه ی زندگی ما خداست،حتی ها مون هم لطفش بوده و هست..من و شما باهم میشیم. سختی ها مون برای هر دو مون به یه اندازه امتحانه. -زهرا،زندگیمون بازهم میشه...کار من تغییر کرده. بیشتر شده.ازت میخوام کمکم کنی.هم برام خیلی دعا کن،هم به هایی که برای کارم میدی نیاز دارم،هم به دادن هات،هم اینکه مثل سابق نیروها مو تقویت کنی. بالبخند گفتم: _اون وقت خودت چکار میکنی؟همه کارهاتو که داری میگی من انجام بدم.😅 خندید و گفت: _آره دیگه.کم کم فرماندهی کن.😁😍 -این کارو که الانم دارم میکنم..😌من الانم فرمانده خونه و شوهرم هستم..یه کار جدید بگو.😉 باهم خندیدیم.😁😃وحیدعاشقانه نگاهم کرد و گفت: _زهرا،خیلی دوست دارم..خیلی خیلی.😍 -ما بیشتر.☺️ وحید مهرشو گذاشت جلوش و گفت: _میخوام نماز✨ بخونم،برای از خدا،بخاطر داشتن تو.😊 بعد بلند شد و تکبیر گفت.منم دو قدم رفتم عقب تر و خوندم بخاطر داشتن وحید. بعد نماز گفتم 💖خدایا *هر چی تو بخوای*.👉تا هر جا بخوای هستم.خیلی کمکمون کن،مثل همیشه...💖 پایان😊 امیدواریم خوشتون اومده باشه از شبهای بعد با رمان جدید و زیبای دیگه باهاتون همراهیم بزرگواران👏👏👏👏👏👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹😊 التماس دعا یاعلی