eitaa logo
الوافي
486 دنبال‌کننده
746 عکس
75 ویدیو
50 فایل
(33202) 52 - ونقل من كتاب أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن الرضا (عليه السلام) قال: علينا إلقاء الأصول وعليكم التفريع. وسائل الشيعة (آل البيت) - الحر العاملي - ج ٢٧ - الصفحة۶۲. ✔️نبذ من الفقه أی أصول الفقه عند الفقهاء. ✔️ التفریع . ادمین @Mohiuddin76
مشاهده در ایتا
دانلود
الوافي
📍استصحاب عدم یا همان علم اصول . از مجموع مطالبی که گفته شد می توان اینگونه گفت که اندیشمند اصولی عل
📍 استصحاب حال شرع یا تنقیح مناط . نوع دیگری از برائت را می توان نام برد تحت عنوان برائت مستمره که به آن استصحاب حال شرع نیز می گویند . فقیه بعد از ملاحظه مدرک که عمدتا روایت است به این نتیجه می رسد تعلیل در روایت را به کل موضوع سرایت بدهد . مثلا در روایت آمده الخمر حرام لانه مسکر ، فقیه با درنظر گرفتن اسکار موضوع را تعمیم می دهد و می گوید کل مسکر حرام ، می بینیم که در اینجا فقیه حکم حرمت را با استصحاب به کلیه مسکرات سرایت داد . به این استصحاب می گویند استصحاب حال شرع یا برائت مستمره یعنی فقیه حال شرع که حرمت است را با لحاظ وجود سبب اسکار و عدم مانع به کلیه مسکرات سرایت داد و این عدم مانع همان برائت مستمره است یعنی دلالتی بر عدم سرایت نیافتم پس مستمرا مانعی در این استصحاب حال شرع نیست ! در تعریف تنقیح مناط آمده : کل ما اقترن بوصف لولم یکن لتعلیل لکان بعیدا . در ادامه اقسام تنقیح مناط (غیر از تقسیم آن به ظنی و قطعی) را ذکر خواهم کرد، این مطلب سابقه ای در مسائل علم اصول ندارد و طرح اقسام تنقیح مناط بی سابقه خواهد بود . @osol_fegh .
الوافي
📍 استصحاب حال شرع یا تنقیح مناط . نوع دیگری از برائت را می توان نام برد تحت عنوان برائت مستمره که ب
📍العلة تعمم و تخصص . نمی توان گفت تنقیح مناط قطعی همان استصحاب حال شرع است، بلکه صحیح آن است یکی از ابزار های استصحاب حال شرع تنقیح مناط است در کنار ابزار های دیگری چون تنقیح مناط ظنی(قیاس ممنوعه)، منصوص العلة، الغاء خصوصیت، سبرو تقسیم. خود تنقیح مناط به اشکال گوناگونی انجام می شود که اصولیون اینگونه بر شمردند : _ مسئله ضد _ مسئله مقدمه واجب _ مسئله مفاهیم پس می توان نتیجه گرفت که در این سه مسئله از غیر مستقلات عقلیه ما در حال پژوهش در وصف مقترن به موضوع هستیم که آیا باعث تعمیم موضوع می شود یا نه . 🌅 خارطة علم الاصول، د.عبدالقادر جعفر جعفر . @osol_fegh .
الوافي
متن سیاست های (قوانین) کلی حفظ محیط‌زیست. @osol_fegh .
📍طرح اجرایی برای سیاست های کلی حفظ محیط‌زیست. مقام معظم رهبری با توجه به اصل ۱۱۰ قانون اساسی موظف به نوشتن قوانین کلی نظام جمهوری اسلامی هستند . معظم له چندین سال پیش سیاست های را در قبال محیط زیست ابلاغ کردند . اینجانب برای اجرای آن سیاست ها در قالب موضوع شناسی و مطالعه بخشی از فعالیت های جغرافی دانان و اندیشمندان تغییرات اقلیمی طرحی را معرفی میکنم : ایجاد جنگل های وسیع با کمک علوم نانو و جنگل کاری مدرن همانند واترباکس بهترین ایده اجرایی آن سیاست های ابلاغی است . جنگل های وسیع باعث _تصفیه گازهای گلخانه ای _ایجاد رطوبت در هوا و درنتیجه جذب آن رطوبت توسط واترباکس برای آبیاری گیاه _جذب ابر های بارشی توسط رطوبت هوای حاصله از درختان و ایجاد چرخه منظم بارشی _درنتیجه پایین آمدن سطح گرمایش زمین می شود . این طرح اجرایی برای سیاست ها و قوانین کلی محیط زیست عوارض طرح هایی همچون نفوذ به آبهای فسیلی و شیرین سازی آب دریا و بازگرداندن نمک آب شیرین شده به دریا که باعث تغییر اکوسیستم دریا ها و در نتیجه تخریب اقیانوس ها می شود را ندارد . این طرح را می توان در زیر شاخه موضوع شناسی و علوم قضایی با مشورت جغرافیدانان طبقه بندی کرد . @osol_fegh .
📍 فرق سبب و علة در مکتب حنفیة . والضابط في المسألة ذكره ابن نجيم رحمه الله فقال: وما يترتب عليه الحكم: إما أن لا يدرِِك العقل تأثيرَه، أو يدرك، أما الثاني فإنه يخص باسم العلة كما ذكر في مبحث القياس، وأما الأول: فإما أن لا يكون بصنع المكلف، كالوقت للصلاة فيخص باسم السبب، أو يكون بصنع المكلف وهو: إما أن يكون الغرض من وضعه ذلك الحكم، كالبيع للملك، فهو علة ويسمى سبباً مجازاً، وإن لم يكن الغرض من وضعه ذلك الحكم، كشراء الجارية لملك المتعة؛ فإن العقل لا يدرك تأثير لفظ "اشتريت" في هذا الحكم وهو ملك المتعة، وهو بصنع المكلف، وليس الغرض من الشراء ملك المتعة بل ملك الرقبة، وهنا يسمى سبباً. 📚فتح الغفار في شرح المنار، لابن نجيم، ص263. @osol_fegh .
AUD-AudioMerger.mp3
29.89M
📍تدریس الوافیة 🎙جلسه اول . @osol_fegh
📍فرق محقق و حامل کتب . نقل هست از برخی از دوستان که برخی از محققین در کتابخانه ها که حضور دارند، ساعت ها به دیوار خیره می شوند و بعوض مطالعه خروارها کتاب در حال اندیشیدن هستند . اساسا شأن مَن حقق له الوجود یا همان محقق این است، مطالب برای او محقق شوند یعنی مطالب را کنهاً و بصورت ذاتی درک کند، که این مطلب جز با تفکر حاصل نمی شود. 🌅تمثال استاد محمد جواد شبیری زنجانی حفظه الله. @osol_fegh .
📍مکاتب فقهي جهان اسلام . مکاتب فقهي جهان اسلام با شیوه های مواجه با لغت و عرف [مذهب] هر گروه در عکس مشخص شد. @osol_fegh .
الوافي
📍 استصحاب حال شرع یا تنقیح مناط . نوع دیگری از برائت را می توان نام برد تحت عنوان برائت مستمره که ب
📍علوم قضایی. علم قضا به شاخه ای از حکمت عملی اطلاق می شود که قاضی بر عکس فقیه به شناخت تخصیص و تعمیم موضوع در عرف و لغت زمان صدور اتهام و جرم می پردازد، در حالی که فقیه به تعمیم و تخصیص موضوع در عرف و لغت زمان صدور حکم می پردازد. علم قانون (یاهمان اصطلاح غلط علم حقوق) چیزی غیر از علم قضا است، علم قانون همان علم فقه اسلامی است . اساس عمل قاضی در علم القضاء اصالة برائة مستمره است؛ یعنی مفروض قاضی آن است که متهم متهم است مگر خلافش ثابت شود آنهم از اماراتی محکم که مجموع آنان باعث رفع اتهام می شود . برعکس کار وکلاء (فرقی بین وکلای عام و خاص نیست)، که اساس کار آنها در علم وکالة اصالة برائة اصلیة است؛ یعنی در صدد آن است تا بري الذمة بودن موکل خود را ثابت کند. هر دوی قاضی و وکیل در استفاده از علم تفسیر قانون (تئوری های عدمي قانون[فقه]/همان اصول فقه) مشترک اند. @osol_fegh .
الوافي
📍علوم قضایی. علم قضا به شاخه ای از حکمت عملی اطلاق می شود که قاضی بر عکس فقیه به شناخت تخصیص و تعمی
📍علوم قضایی ۲. به عبارتی دیگر قاضی در علم القضاء به استصحاب حال قانون تمسک می کند، و وکیل در علم الوکالة به استصحاب حال عقل (عرف) بر برائة ذمه موکل خود. اما زمانی که وکیل در دفاع خود از مدعي دفاع می کند، در واقع در حال چینش امارات و نشانه های عرفی لغوی در تعمیم و تخصیص موضوع برای مجرم شناختن متهم است، یعنی وکیل در ساحت دفاع از مدعی همکار قاضی می شود در تعمیم یا تخصیص موضوع به منکر، و موظف است امارات را به بهترین وجه برای قاضی در اثبات جرم متهم، تقریر کند . پس ساحت وکیل در دفاع از منکر (متهم) استصحاب حال عقل و عرف است. و ساحت وکیل در دفاع از مدعی استصحاب حال قانون است‌. 🌅 مجلس شورای اسلامی ، محل اجتماع وکلای عام. @osol_fegh .
📍سپاه پاسداران قدم اول امام در جهت تقریب مذاهب . برای ایجاد یک حکومت سیاسی واحد بین المسلمین به سه قدم نیاز داریم؛ قدم اول قشون واحد قدم دوم اقتصاد واحد قدم سوم سیاست واحد دانستیم که علم سیاست در جهان اسلام بخشی از علم القانون (فقه اسلامی) است بعنوان حفظ شریعت و قوانین شارع مقدس . و همچنین دانسته شد که سیاست بخشی از احکام تکلیفی است. امام خمینی با زیرکی تمام بعنوان یک فقیه سیّاس بنای قشون واحد را گذاشتند و این لشکر واحد امروز در عراق یمن لبنان و سوریه تحت عنوان نیرو های مقاومت حضور دارند. گام بعدی اقتصاد واحد اسلامی است که میتواند توسط کشور های مسلمان ایجاد شود . @osol_fegh .
الوافي
📍تقریر مدرسه میرزا محمد حسن شیرازی. مدرسه میرزا یکی از دو مدرسه مکتب الوافي است، ایشان بعنوان مجتهد مطلق منتسب که بالاترین عنوان اجتهادی بعد از مجتهد مطلق مستقل است، به تقریر خود از عرف و لغت بعنوان وسائل استنباطی مجتهد پرداخته و با قبول تقریرات فاضل تونی بعنوان مجتهد مطلق مستقل از منابع احکام، به شرح عرف و لغت بتقریری ذیل همت کردند؛ ایشان عرف و لغت را تابع مکتب معالمي که خود سالیانی دراز تلمذ درس شیخ اعظم را داشتند، تقریر کردند. ایشان تابع مکتب معالمي عرف و لغت را حول محور قواعد کلامی به بحث گذاشتند، به شیوه ای که برای شناخت عرف و بناء عقلا عصر تشریع به قاعده قبح عقاب بلا بیان تمسک کردند یعنی گفته اند اصل بر برائت ذمه به حکم شرعی است به قبح عقاب بلا بیان . اقول: اولا واجب عقلی آنچیزی است که فاعل آن مستحق مدح و تارکش مستحق عقاب باشد اما در مورد واجب شرعی باید گفت که فاعل آن مستحق ثواب و تارک آن مستحق عقاب است، و در فعل حرام نیز برعکس، پس این محل برای شناخت علامات (حکم وضعی) محل تمسک به قاعده کلامی نیست زیرا حکم تکلیفی علامات خود را خود میآورد!!! ثانیا قانون از قِبَل شارع می آید و خداوند فرموده ماکنا معذبین حتی نبعث رسولا ، پس استناد به عرف و بناء عقلای فطری چون قبح عقاب بلا بیان زمانی صحیح است که علامات و احکام وضعی از جانب شارع نباشد تا به حسن و قبح استناد کنیم اما ما دانستیم که اولا انفتاحی هستیم ثانیا اما العجیب کل العجیب از استاد آیت الله سبحانی که از یک سو سیره را رد می کنند و می گویند اگر سیره به مرا و مسمع معصوم برسد پس میشود تقریر و از طرفی دیگر طرفدارد سرسخت قبح عقاب بلا بیان اند ؛ می گویم به حضرت استاد روحی فداه که اگر سیره به مراء و مسمع معصوم رسید پس میشود علامت و حکم وضعی، پس واجب عقلی قبل از بعث رسول کالعدم است زیرا به اعتراف خود استاد سیره عقلائیه حجت نیست، حال چه چیزی باعث شده قبح عقاب بلا بیان از تحت سیره عقلائیه که حضرت استاد حجت نمی داند خارج شود، و رداء حجیت در فقه را به خود بپوشاند!!!. دانسته شد؛ عرف و لغت کلامی نمی تواند خصوصیات و علامات و امارات حکم شرعی را بیان کند: اولا چون مقوله وجوب و حرمت شرعی با وجوب و حرمت اعتقادی متفاوت است، و تا شارع علامتی که باعث تعمیم و تخصیص موضوع شود را بیان نکند آن علامت فاقد وجاهت قانونی است، به عبارت دیگر قانون گذار فقط حق تجدید نظر دارد !!! . ثانیا سیره عقلایی اگر به مراء و مسمع معصوم برسد می شود تقریر و از باب علامات منصوص شارع مقدس حجت است نه بناء عقلا و قاعده کلامیِ عقلاییِ فطریِ قبح عقاب بلابیان. در نتیجه دانسته شد؛ تنها مرجع صلاحیت دار برای اجتهاد در وسائل استنباطی یعنی عرف و لغت، منحصرا خود عرف و لغت و فقه الحدیث می باشند نه مطالعه وسائل استنباطی بوسیله قواعد عقلی کلامی . @osol_fegh .