eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
108 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 4مطلب درباره ایه اولین مطلب گذشت : در ادامۀ ایۀ شریفه قسم 4 از گوشت های حرام را فرمودند اگر نام غیر خدا را در وقت ذبح ببرید حرام است بجای کلمه حرام از واژه فسقا استفاده شد اوفسقا احل لغیر الله. 145 انعام. فسق یعنی خارج شدن از اطاعت خدا قراردادن کلمۀ فسق در کنار رجس اشاره به این است که گوشت های حرام دو دسته اند: 1- یک دسته تحریم گوشت ها بخاطر این است که ضررهای جسمانی دارد که از ان به عنوان رجس نام می برد 2- دسته بعدی گوشت هایی هستند که ضررهای معنوی دارند که از ان به فسق نام می برد پس تعبیر به رجس و فسق هدف از تحریم گوشت را می رساند. چون استفاده از گوشت های حرام هم ضرر جسمانی دارد و هم ضرر روحی دارد. : مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان در معنای رجس فرمودند أی نجس انگاه فرمود والرجس اسمٌ لکل شیئٍ مستقذر منفور عنه یعنی هم ریشه رجس را بررسی می کند که رجس نام برای هرچیزی است که قذارت دارد مثل بول و غائت و طبع انسان از ان نفرت دارد از این تعبیر هم استفاده می شود به اینکه اگر رجس را به معنای نجس می گیرند بخاطر این است که مستقذر است و قذارت دارد و طبع انسان ازا ن متنفر است. : واژه دما مسفوحا قرینه است براینکه منظور از رجس نجاست خون است چون دم مسفوح ان است که رگی از رگها را ببرند و خون به بیرون بجهد یا اینکه خون از بدن جاری شود ولو اینکه جهش نداشته باشد مثل خون جراحت اما خون پشه را فرمودند دم مسفوح نیست یا خونی که بعد از ذبح گوسفند می ماند خون مسفوح نیست یا خونی که درون دم چرکین هست انهم جزو دم مسفوح نیست یا خونی که در تُخامه (خونی که دراخلاط دهان است) دم مسفوح نیست. مسفوح قید احترازی است اما غیر مسفوح نیاز به اجتناب ندارد . : بر نجاست دم : روایات دربارۀ روایات مهمترین تحقیق این است که ایا از مجموعۀ روایات می توانیم اطلاق و عموم را استفاده کنیم؟ به نام کل دم نجس؟ بطوری که اگر نسبت به خونی شک کردید که نجس است یا نه و روایتی یا اجماعی هم بر نجاست نبود برای اثبات نجاست خون به عموم کل دم نجس مراجعه کنیم ایا چنین چیزی داریم؟ روایات ما دو دسته اند: دسته اول: روایات خاص: در چندین مورد از موارد خاص سوال شد و ائمه جواب دادند 1-اگر کسی در حال نماز بود و لکه خونی را در لباسش دید ایا این نماز را اعاده کند؟ راوی هم ابی بصیر است که موثق است ایشان هم از امام صادق پرسید امام صادق ع تفصیل داد و فرمود ان اصاب ثوبَ الرجل الدمُ فصلا فیه و هو لا یعلم فلا اعاده علیه اگر خون به لباس مرد اصابت کرد در ان لباس نماز خواند در حالی که نمی دانست لباس خونی است امام فرمود اعاده لازم نیست وان هو علم قبل ان یصلی فنسی و صلا فیه فعلیه اعاده و اگر قبل از نماز علم به خونی بودن لباس داشت منتهی فراموش کرد و دران نماز خواند باید اعاده کند ایا از این روایت استفاده می شود که مطلق دم نجس است؟ باید بررسی شود 2-چه مقداری از خون در نماز معفو است و مبطل نماز نیست؟ امام ع فرمودند که : به اندازه ای که از درهم بیشتر نباشد کمتر از درهم معفو است وماکان اقلَ من ذلک فلیس بشیئ ان خونی که کمتر از یک درهم است اشکالی ندارد و نیاز به اعاده نیست این روایت هم صحیحه محمدبن مسلم است ایا از این روایت به دست می اید که خون کمتر از یک درهم پاک است؟ یا اینکه نجس است بر اساس کل دم نجس؟ 3- در دعائم الاسلام از امام صادق و امام باقر عهما نقل شده که اگر خون به لباس اثابت کند باید شسته شود همانطوری که سایر نجاسات باید شسته شوند عن الصادقین ع انهما قالا .....از این روایت استفاده می شود که کل دم نجس چون روایت مطلق است و اندازه مشخص نکرد 4- زراره از اما صادق پرسید که اگر درون چاه قطره خونی یا شرابی بریزد چه حکمی دادر امام فرمود نزح اب واجب است و باید 20 دلو اب از چاه بکشد و بیرون بریزد ینزح منه عشرون دلوا در اینجا هم امام تفصیل نداد و بطور مطلق نزح را واجب کرد پس کشف می کند که مطلق دم نجس است اما طائفۀ 2 روایات روایاتی اند که کلمۀ دم بطور مطلق ذکر شد و تفصیل نداد که منظور از دم دم حیوان است یا مردار یا دم درون گوشت گوسفند هیچ تفصیلی نداد.مثلا 1-موثقه عماربن موسی که از امام صادق پرسید: فرمود گاهی پرنده های اسمانی از جایی اب می خورند مثل کلاغ و باز و عقاب و ..می توانیم از ان اب وضو بگیریم؟ شرب کنیم؟ فرمود که فان رایت فی منقاره دما فلا توضا منه و لا تشرب. بطور مطلق فرمود دما دما نکره است یعنی مطلق خون نجس است و تفصیل نداد و نفرمود که چگونه است که از جیفه می خورد یا نه بلکه مطلقا منع فرمود. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /12/11 __ @ostadahadi : کاربرد عرف در 3 ظهورات ادلۀ شرعیه یعنی بسیاری از موضوعاتی که متعلق احکام به عرف واگذار می کند تا معنای واقعی اش مشخص شود مثل کلمۀ صعید در فتیمموا صعیدا طیبا یا مثل کلمه اوحیه یا مثقال در مثال زکات و ... یا مثل فقیر در مصرف زکات کیست؟ مورد 2/ کشف مقصود گوینده یعنی مراد جدی متکلم را می خواهیم بدانیم چیست به عرف مراجعه می کنیم مثل اقرارنامه ها و وقف نامه ها و وصیت نامه ها این اسناد را به عرف ارجاع می دهند تا مقصود واقف مشخص شود مورد3/ مالانص فیه: برخی از عقود خالی از روایات اند مثل عقد بیمه یا عقد فضولی مستحدثاتی که در طول زمان به وجود می ایند دستمان از معصوم (علیهم السلام) کوتاه است به عرف عام یا خاص مراجعه می شود. : ارزش عرف در روایات معصومین علیهم السلام : روایات به چند دسته تقسیم شده اند: : روایاتی که مرجع تشخیص مکیل و موزون را عرف می داند چون ربا و زیادی درایندوتا ربا محسوب می شود باید ببینیم مکیل و موزون چیست. صحیحۀ حلبی عن الصادق (علیه السلام) : عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَا كَانَ مِنْ طَعَامٍ سَمَّيْتَ فِيهِ كَيْلًا فَلَا يَصْلُحُ مُجَازَفَةً هَذَا مِمَّا يُكْرَهُ مِنْ بَيْعِ الطَّعَام( الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج5 ؛ ص193) هرچیزی که از طعام باشد و آنرا میکل بنامی فروشش به عنوان فروش تخمینی (مجازفه)صحیح نیست بلکه حتما باید کیل شود. برروی سَمَّیت است انچه را عرف نامگذاری کرده ملاک در مکیل است پس یک نفر که نام گذاری نمی کند بلکه عرف است که نامگذاری می کند : مراد متکلم را به عرف موکول کرد عم محمد بن الحسن الصفّار انه کتب الی ابی محمد الحسن ابن علی صفار به امام عسکری نوشت که: فی رجل اشتری بیتا فی داره بجمیع حقوقه وفوقه بیت ال هل یدخل البیت الاعلی عقوب البیت الاسفل ام لا؟ مردی خانه ای خرید با تمامی حقوق ان خانه منتهی طبقۀ دیگری بالای ان خانه هست ایا ان طبقه جزو حقوق طبقۀ پایین محسوب می شود یانه؟ فوقع لیس له الا مااشتراه اسمه امام در جواب نوشت که: هیچ حقی برای خریدار نیست مگران مقداری که عرفا بگویند این را خریده است پس امام (علیه السلام) حکم شرعی این شخص را موکول به عرف کرد تشخیص عرف دراینجا ملاک است که ایا مورد معامله بیع با تمام حقوقش بود یا نه بیت بالا را شامل می شود یا نه؟ وسائل ج 12ص 406 : روایاتی که مسامحات عرفی را پذیرفت و بران صحه گذاشت اسحاق ابن عمار می گوید به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) أَسْتَقْرِضُ الرَّغِيفَ مِنَ الْجِيرَانِ وَ نَأْخُذُ كَبِيراً وَ نُعْطِي صَغِيراً وَ نَأْخُذُ صَغِيراً وَ نُعْطِي كَبِيراً قَالَ لَا بَأْسَ.» ( وسائل الشيعة ؛ ط. آل البیت، ج18 ؛ ص361) 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی 📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙 ⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 @ostadahadi 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 /12/13 @ostadahadi در اغاز برائت مرحوم شیخ بیاناتی دارد که مقدمۀ خوبی می شود تا ذهن ما نسبت به مسائل برائت آمادگی پیدا کند : اولین مقدمه ای که ذکر می کند این است که اصول عملیه از کجا تشکیل شد؟ جایگاه تشکیل اصول عملیه را تبیین می کند .ایشان می فرماید همانطوری که در آغاز فرائد الاصول گفتیم مکلف وقتی به حکم شرعی ملتفت شد یا قطع یا ظن یا شک به حکم شرعی پیدا می کند در فرض قطع، قطع حجت ذاتی برای حکم شرعی است و در ظن جهت کشف وجود دارد شارع برخی از ظنون را بخاطرجهت کاشفیتش معتبرکرد. تنها جائی که اعتبار شرعی ندارد شک به حکم شرعی است اینجاست که موضوع اصول عملیه محقق می شود پس جایگاه اصول عملیه آنجائی است که قطع یا ظن به حکم شرعی نباشد فقط شک به حکم شرعی باشد. : بین احکام ظاهریه و احکام واقعیه تقدم و تاخر طبعی است یعنی حکم واقعی طبعا بر حکم ظاهری مقدم است مثل تقدم طبعی واحد براثنین چون احکام واقعیه دوقسم اند یک احکام واقعیۀ اولیه که از راه قطع و ظن به دست می اید . دو احکام واقعیۀ ثانویه که از راه اصول عملیه به دست می اید از احکام ظاهری همان احکام واقعیۀ ثانویه است : ادلۀ احکام واقعیه براصول عملیه مقدم می شود مناط این تقدم چیست؟ ملاکش این است که با وجود دلیل موضوعی برای اصل باقی نمی ماند پس بین ادله و اصول تعارضی نیست تارةً نبود تعارض بخاطر تعدد موضوع است و اخری نبود تعارض بخاطرفقد موضوع است دراینجا نفی تعارض بین ادله و اصول عملیه از قبیل قسم دوم است یعنی فقد موضوع و سلب و رفع موضوع است وقتی دلیل واقعی آمد شک از بین می رود لذا مرحوم شیخ قائل به حکومت است ادلۀ لفظیه مثل آیات و روایات بر اصول عملیه حکومت دارند به لحاظ اینکه موضوع اصول عملیه را از بین می برد بین حکومت و ورود این است که هردو برای رفع موضوع است ولی تارة بواسطۀ تعبد شرعی موضوعی را از بین می برید که حکومت نامیده می شود پس دلیل حاکم باید شرعی باشد و اخری موضوع دلیل، تکوینا از بین می رود پس لازم نیست دلیل وارد، شرعی باشد مثل قاعدۀ قبح عقاب بلا بیان در جائی که بیان امده باشد تکوینا این قاعده از بین می رود. برخی از علمای اصول برخلاف مبنای شیخ عقیده دارند و معتقداند که تقدم دلیل براصول عملیه از باب تخصیص است نه از باب حکومت. : حصرعقلی اصول عملیه است . شاک در حکم یا نسبت به شک خود حالت سابقه دارد درانجا استصحاب جاری می کند ویا اینکه حالت سابقه ندارد اینجا دوقسم است: یا احتیاط ممکن نیست دروان بین المحذورین می شود که اصالة التخییرجاری است و یا احتیاط ممکن است یعنی هم دلیل عقلی و هم دلیل نقلی برعقاب داریم از باب وجوب دفع ضررمحتمل احتیاط برماواجب می شود یا اینکه دلیل عقلی و یا نقلی برعقاب نداریم مثل شرب تتن دراینجا برائت جاری است پس درحصرعقلی از استصحاب شروع می شود و به برائت ختم می شود ولی در مقام بحث مبحث برائت را جلو می برند و مقدم می کنند. بربیان مرحوم شیخ وارد است که باید عرض شود : قید مکلَّف، جامع افراد نیست چون صبی ممیَّز، عباداتش شرعیت دارد و اگرقبل از بلوغ مجتهد بشود مثل مرحوم فخرالمحققین ولد علامه، نیازی به تقلید ندارد چون تقلید مجتهد از مجتهد جایز نیست . عده ای از فقها به حدیث ... بالصلاة و هم ابناء سبع بچه ها را امر به نماز کنید در حالی که به 7سالگی رسیدند قائل به شرعیت عبادات صبی شدند لذا اگر بچۀ ممیز را برای حج نیابتی اجیرکردند وایشان حج را انجام داد ایا از گردن او ساقط می شود یانه؟ دو نظریه است.یک نظراین است که عبادات صبی شرعی است ولی مسقط مافی الذمه نیست یعنی از گردن او ساقط نمی شود نظردوم این است که هم شرعی و هم مسقط است بنابراین نظرتعریف مرحوم شیخ شامل این بچۀ نابالغ نمی شود و مخالف با فتوای محققین فقهاست چون ایشان در تعریف مکلف را قید کرد و مکلف شامل نابالغ نمی شود مثال دیگر: افرادی که قبل از بلوغ مجتهد می شوند ایا قطع انها حجت ذاتی است ایا ظن انها کاشفیت دارد؟ ایا درموارد شک می تواند اصول عملیه را جاری کند؟ برحسب تعریف شما نه. نمی تواند چون شما قید زدید به مکلف پس مثل فخرالمحققین قطعش یا ظنش اثری ندارد و اصول عملیه هم نمی تواند اجرا کند. لذا همۀ این موارد نقض است. 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴