eitaa logo
مجله پاییز
204 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
29 فایل
سلام سعی میکنم چیزایی که به ذهنم میرسه و لازمه باهاتون درمیون بگذارم رو اینجا مطرح کنم. خوب و بدشو به بزرگی خودتون ببخشید آیدی اینستاگرام: p_a_eee_z3 گفتگو با پاییز: شناس؛ @pa_eee_z ناشناس؛ https://harfeto.timefriend.net/17140620203928
مشاهده در ایتا
دانلود
📓 شش نفری به من حمله کردند و کتکم زدند 📖 در اواخر یکی از شب‌های زمستان آن سال [۱۳۵۶] در خواب بودم که در زدند... 📖 در را که باز کردم، دیدم افرادی با مسلسل و هفت‌تیر ایستاده‌اند! 📖 به ذهنم گذشت که آنها عدّه‌ای چپی هستند و قصد تصفیه‌ی مرا دارند... 📖 با اسلحه‌ی خود شروع به کوبیدن به شیشه‌ی ضخیمی که روی در منزل بود، کردند و آن را شکستند... 📖 خدا را شکر کردم که بر‌خلاف تصوّر من، آنها از چپی‌ها نیستند. 📖 به سمت در رفتم و در را باز کردم. 📖 شش نفری حمله کردند و در میان درِ بیرونی خانه و درِ محیط اندرونی، با خشونت و بی‌رحمی مرا به باد کتک گرفتند... 📖 مأموران ساواک به جست‌و‌جو و بازرسی خانه پرداختند و تا آشپزخانه و توالت را هم گشتند! 📖 همسرم اقدام جالبی کرد... اعلامیه‌های محرمانه‌ای را که در اتاق بود، جمع کرد و زیر فرش گذاشته بود تا ساواکی‌ها آنها را پیدا نکنند. 📖 یک ساعت یا بیشتر، تمام گوشه‌کنارها و سوراخ‌سمبه‌های خانه را گشتند، تا اینکه وقت نماز صبح فرا رسید. 📖 گفتم: می‌خواهم نماز بخوانم. حتّی یک وجب از خانه را نکاویده نگذاشتند! 📖 به نظرم من از مادر مصطفی قدری غذا خواستم و بعد از او خواستم مجتبی و مسعود را که پس از بیدار شدن، دوباره به خواب رفته بودند، بیدار کند تا با آنها خداحافظی کنم. 📖 هنگام خدا‌حافظی به فرزندان گفته شد: پدرتان عازم سفر است. 📖 من گفتم لازم نیست دروغ گفته شود. و واقع امر را به بچه‌ها گفتم. (منبع: کتاب انّ مع الصبر نصرا) @chekhabarazkoja
🔆 🔆 0⃣9⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۸۴/۰۲/۱۹ 💢 من خاطره یی را برای شما نقل کنم. شماها واقعاً یادتان نیست، چون در آن زمان نبودید؛ اما افرادی که بودند، می دانند چه بود؛ اصلاً قابل تصویر نیست. سال ۴۲ بنده را به بردند. در همان زمان، چند جوان تهرانی را هم آوردند. من از پشت درِ سلول شنیدم که دارند حرف می زنند؛ فهمیدم اینها را تازه دستگیر کرده اند. قدری خوشحال شدم؛ گفتم چند روزی که بگذرد و بازجویی ها تمام شود، داخل زندانِ انفرادی هم گشایشی پیش می آید؛ با اینها تماس می گیریم و حرفی می زنیم و بالاخره یک هم صحبتی پیدا می کنیم. شب شد؛ دیدیم یکی یکی آنها را صدا کردند و بردند. یک ساعت بعد من در همان سلول مشغول نماز مغرب و عشا شدم. بعد از نماز دیدم یک نفر دریچه ی روی درِ سلول را کنار زد و گفت: حاج آقا! ما برگشتیم. دیدم یکی از همان تهرانی هاست. گفتم در را باز کن، بیا تو. در را باز کرد و آمد داخل سلول. گفتم چرا زود برگشتی؟ معلوم شد آنها را پای منبر مرحوم گرفته بودند. شهید باهنر ماه رمضان سال ۴۲ در شبستان مسجد جامع تهران منبر رفته بود؛ ساواکی ها هجوم می آورند و عده یی را همین طوری می گیرند؛ این پنج شش نفر هم جزو آنها بودند. خود شهید باهنر را هم همان وقت گرفتند و به زندان قزل قلعه بردند. از این افراد بازجویی می کنند، می بینند نه، اینها کاره یی نیستند و فعالیت مهمی ندارند؛ لذا آنها را رها می کنند. وقتی وسایل جیب آنها را می گردند، تقویمی از این شخصی که او را باز گردانده بودند، پیدا می کنند که در یکی از صفحات آن با خط بدی یک بیت شعر غلطِ عوامانه نوشته شده بود: جمله بگویید از برنا و پیر لعنت اللَّه رضا شاه کبیر او نه شعار داده بود، نه این شعر را چاپ کرده بود، نه جایی آن را نقل کرده بود؛ فقط در تقویم جیبی اش این شعر عوامانه را نوشته بود. به همین جرم، او را شش ماه به زندان محکوم کردند! 💢بحث این نبود که کسی در جایی شعار بدهد، حرفی بزند یا در تریبونی اظهارنظری بکند. بنده سال ۵۰ در مشهد برای درس می گفتم و اوایل سوره ی بقره - ماجراهای - را تفسیر می کردم. بنده را به خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنی اسرائیل حرف می زنید؟ گفتم آیه ی قرآن است؛ من دارم آیه ی قرآن را معنا و تفسیر می کنم. گفتند نه، این اهانت به است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنی اسرائیل - چون اسم اسرائیل در آن بود - تعطیل کردند. در آن زمان عجیب بود؛ اما نه از طرف دولت ، نه از سوی دولت ، و نه از طرف دولت های دیگر مطلقاً به مخالفت با و متهم نشد. آن زمان برگزار می شد؛ اما مردم اصلاً نمی فهمیدند کی آمد، کی رفت و چه کسی انتخاب شد. به آن صورت رأی گیری وجود نداشت؛ صندوق رأیی درست می کردند و اسم نماینده یی را که خودشان می خواستند و از دربار تأیید شده بود، از صندوق بیرون می آوردند. با این کار، صورت مسخره یی از یک را به نمایش می گذاشتند. امروز هم که در بعضی از کشورهای منطقه ی ما از این چیزها وجود دارد، مطلقاً آنها مورد تعرض نیستند؛ اما که در طول بیست و شش سال تقریباً بیست و پنج انتخابات برگزار کرده، باز متهم به این است که ندارد و این جا است و نیست! پس مطلب این است که به درد نمی خورد. @chekhabarazkoja