eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
بنابراین امامت، مقام رهبری همه جانبه مادی و معنوی، جسمی و روحانی و ظاهری و باطنی است. امام رئیس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربّی اخلاق ورهبر باطنی و درونی است. امام از یک سو با نیروی معنوی خود افراد شایسته را در مسیر تکامل باطنی رهبری می‌کند، و با قدرت علمی، افراد نادان را تعلیم می‌دهد و با نیروی حکومت یا قدرت‌های اجرایی دیگر، اصول عدالت را اجرا می‌نماید. امامت، عهد و پیمان الهی است. چنین مقامی از همه کس بر نمی‌آید، حتی بعضی پیامبران به این مقام نرسیدند. امامت باطن نبوت و رسالت و مقامی بس ارجمند است که والاتر از پیامبری و نبوت است. اگر سوال شود : وجود یک پیامبر تبلیغی می توانست بعد از رحلت پیامبر جلوی تحریف معنوی و فرقه فرقه شدن مسلمانان را بگیرد! پس چرا خدا آن را نفرستاد؟ جواب داده می شود: آنچه که باید توسط وحی برای هدایت بشر نازل می شد توسط پیامبران تا پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) به تمام و کمال نازل شد و وحی جدید و ارسال پیامبر جدید کار عبثی قلمداد می شود. و هر آنچه که برای اطمینان خاطر از حفظ کتاب الهی ، تفسیر و تاویل صحیح آن و اقامه حدود و اجرای احکام دین الهی نیاز است توسط امام معصوم جاری خواهد شد . در واقع امام معصوم(علیه السلام) بعد از پیامبر خاتم همه شرایط پیامبران را داراست بجز وحی تشریعی . پس اگر فرقه ای امام معصوم(علیه السلام) بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله) را انکار کند دقیقا شبهه و سوال شما به جا و وارد خواهد بود. این دین الهی درست است که قرآن در آن تحریف نمی شود ولی ضامن اجرایی و مفسر معصوم می خواهد که در قرائت صحیح از دین اسلام -مکتب تشیع- ثابت می کند که باید بعد از پیامبر حتما امام معصوم باشد. و الا دین خدا بدون پشتوانه علمی و عملی خواهد ماند. اگر سوال شود: در هر صورت باید در بین مردم یک معصوم باشد ولی چرا در دوران ما این مهم تحقق نیافت است؟! جواب این است که: در طول تاریخ انسان بارها برای بشر پیش آمده که بر اثر عملکرد بد خود ولی خدا( امام یا پیامبر) از آنها غایب شده و یا خدا برای تنبیه آنها پیامبری بر آنها نفرستاده و مدت ها سرگردان بودند و بعد از التفات به اشتباه خود، خدا، ولی خود را بر آنها فرستاد. (در جلد اول کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق موارد متعدد آن را بیان کرده است) ثانیا: عامل اصلی غیبت ولی خدا در جامعه عملکرد بد مردم و عدم آمادگی آنها است و الّا خدا اراده کرده در همه زمان هاو مکان ها ولی خود را بفرستد. این هم که ولی خود را از جامعه ما گرفته است به معنی فقدان او و عدم حضور نیست چرا که همیشه ولی خدا در روی زمین هست بلکه این عملکرد بد جامعه باعث شده که ولی خدا مخفی باشد و عدم ظهور داشته باشد البته ثمرات فراوانی از وجود آن حضرت به مردم می رسد (که جای بحث آن نیست) به قول خواجه نصیر : «وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا»(8) ثالثا: حال که امکان ظهور نیست باز جامعه اسلامی را رها نگذاشته اند و دستور فرموده اند در امور زندگی دینی خود به مراجع و علمای دین مراجعه کنید : چنان که در توقیع شریف از جانب امام زمان (عج ) آمده است : «مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِماً فَإِذَا حَكَمَ بِحُكْمِنَا فَلَمْ يَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا اسْتَخَفَّ بِحُكْمِ اللَّهِ وَ عَلَيْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَيْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْكِ بِاللَّه‏». (9) اما زمان مراجع را حجت بین خود و مردم قرار داده و رد کردن حکم آنها را رد کردن خودش دانسته است. رابعا: دين داري در زمان غيبت مشکل تر است و در عوض آن ثواب دين داري هم بيشتر خواهد بود. امام سجاد (عليه‌السلام) در توصيف مؤمنان عصر غيبت مي فرمايند: مردمان زمان غيبت مهدي (عجل الله تعالی فرجه)، که به امامت آن حضرت پاي بندند و همواره در حال انتظار ظهور به سر مي برند، از مردمان همه زمان ها برترند ; زيرا خدا چنان درک و فهم نيروي تشخيص آنان را قوت مي بخشد که غيبت نزد آنان همانند زمان ظهور مي باشد . . . آنان به حق اخلاص ورزانند. (10). انسان دين دار عصر غيبت، که دسترسي عادي به امام زمان ندارد، بر اساس درک عقلي و تهذيب اخلاق و انديشه به يقين والايي دست مي يابد و همواره به دفاع از احکام و عقايد ديني مي پردازد . اين در حالي است که اغلب مردم در زرق و برق و لذات مادي دنيوي غوطه ورند و به احکام و ارزش هاي ديني و فضيلت هاي انساني بي توجه .
مظلوميت عقل و عدل.mp3
1.24M
🔹 مظلوميت عقل و عدل 💠 در محضر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی 🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا کتابی وجود دارد که پیرامون آیات، احادیث مربوط به آیات هم مطرح شده باشد؟ پاسخ: روش برخی از تفاسیر قرآن، به گونه ای هست که آیات را با احادیث و روایات توضیح داده اند که به این تفاسیر، تفاسیر روایی گفته می شود. برخی از تفاسیر روایی شیعه عبارتند از : 1. تفسیر فرات كوفی؛ فرات بن ابراهیم كوفی، متوفی 307 ه ق. 2. تفسیر عیاشی؛ ابونصر محمد بن مسعود عیاشی، متوفی 320 ه ق. این تفسیر از سوره حمد تا پایان سوره كهف می باشد. 3. منهج الصادقین فی الزام المخالفین؛ ملّا فتح الله كاشانی، متوفی 988 ه ق. 4. الصافی فی تفسیر القرآن؛ ملّا محسن فیض كاشانی، متوفی 1091 ه ق. 5. البرهان فی تفسیر القرآن؛ سید هاشم بن سلیمان بحرانی، متوفی 1107 ه ق. 6. نور الثقلین؛ عبد علی بن جمعه حویزی، متوفی 1112 ه ق. _ تفسیری که برای کار شما مناسب می باشد، تفسیر البرهان است که ترجمه فارسی هم دارد. (1) منابع: (1) نرم افزار جامع تفاسیر، نسخه 3، مرکز تحقیقات علوم اسلامی نور. 🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسش: آیا انسان ها از ابتدا با ذات خوب و بد خلق شده اند؟ اینکه می گویند مومنان از باقیمانده گل اهل بیت افریده شده یا اینکه می گویند خدا ابتدا گل پاک را برای مومنان و گل بد را برای جهنمیان آفرید و بعد آن ها را مخلوط کرد و انسان را آفرید نشانه بر ذات بد و خوب دارد ؟ 🎤سوال از ذات انسانها و خوبی و بدی ذاتی آنها، سوالی است که راجع به مسئله طینت است. در نگاهی اجمالی و جامع بین مسئله طینت یا ذات از یک سو و آموزه های مسلم دیگری همچون عدالت خداوند و حکمت او و لزوم اختیاری بودن سعادت و شقاوت، میتوان مدعی شد که طینت به معنای الزامی و غیر انتخابی بودن سعادت و شقاوت به هیچ وجه درست نیست، بلکه وجود این ویژگی همانند قابلیتها و اقتضاهایی که موجب کشش به سمت نیکی یا بدی میشود تاثیر دارد نه بیشتر، اموری مانند تربیت خانوادگی، آموزش و پرورش، محیط زندگی. برای پاسخ تفصیلی این مسئله لازم است به مسئله طینت در روایات بپردازیم. 👇👇👇👇👇👇
طینت در زبان عربی، برای بیان حالت و نوع کار یا صفتی به‌کار می‌رود؛ از این‌رو طینت به معنای سرشت خاصی است که دارای ویژگی خاصی می‌باشد. سرشت انسان را از این جهت طینت گفته‌اند که ماده اولیه آفرینش «انسان نخستین» از گِل بوده است و نطفه هر انسانی هم از انواع مواد موجود در خاک تشکیل می‌شود.(1) در میان روایات، اخبار بسیارى وجود دارد (که به روایات «طینت» مشهور است). فهم درست این روایات مسئله ای است که در حل معضل طینت و ارتباط آن با دیگر آموزه های مسلم دین اسلام راهگشاست. به نظر برخی این روایات بر چهار قسم است و برخی نیز آنها را بر پنج قسم دانسته اند. علامه طباطبایی در یک دسته بندی کلی معتقد است که این روایات بر پنچ قسم است و بدین جهت تحلیلی جامع نسبت به این روایات ارائه نموده است. بدین ترتیب، روایات طینت عبارتند از: دسته اول: احادیثى است که اجمالاً دلالت دارند که خداوند متعال انسان ها را در موقع آفرینش، به دو گونه آفریده است: گروهى سعادتمند و گروهى اهل شقاوت. دسته دوم: روایاتى است که مى فرماید: خداوند روز قیامت خوبى هاى بدان را از آنها مى گیرد و به خوبان مى دهد و بدى هاى خوبان را از آنان مى گیرد و به بدان مى دهد، یعنى، شخص کافر، اگر خوبى هم داشته باشد، از او گرفته و به مؤمن داده مى شود. دسته سوم: روایاتى که خلقت انسان را به آب گوارا یا آب تلخ و شور منتسب مى کنند. دسته چهارم: روایاتى که برگشت اختلاف در آفرینش انسان ها را به اختلاف در نور و ظلمت مى دانند. دسته پنجم: روایاتى که به تفصیل دلالت دارند بر این که برخى از انسان ها، از گل بهشت خلق شده و سرانجام به بهشت مى روند و برخى از گل جهنم خلق شده و به آن جا باز مى گردند. اما دسته نخست، تکلیفشان مشخص است. در این روایات به یک واقعیت که عبارت است از وضعیت انسانها و دو دسته بودن آنها اشاره شده است بدون اینکه به منشأ این وضعیت اشاره ای شده باشد. بدین ترتیب، این روایات به هیچ دلالتی راجع به ذاتی و الزامی بودن سرنوشت آنها اشاره شده باشد. اما دسته دوم، در این دسته روایات بیان شده است که خوبی ها به مومنان و بدی ها به کافران باز میگردد. بدین معنا که اگر کافری کار نیکی انجام داده باشد نیز از آنان گرفته میشود. همانند انچه در آیه حبط گفته شده است که کفر به خداوند مایه حبط اعمال انسان میشود. بنابراین در وهله نخست باید دانست که این مسئله هیچ ربطی به ذاتی بودن نیکی و بدی ندارد بلکه به مسئله بعد از انتخاب گرایش انسان نسبت به ایمان و کفر بر میگردد. اگر کسی کفر را انتخاب کرد باید بداند که کفر باعث حبط اعمالش میشود. اما مسئله اصلی ناظر به دسته سوم تا چهارم است. در تفسیر این روایات لازم است بدانیم مراد از ذاتی بودن این وضعیت برای انسانها و نقش آن در سرنوشت او بدانیم. نخست. منظور از امر ذاتی، سعادت و شقاوت انسان است. این بدان معناست که برخی ذاتا از بدو آفرینش سعادتمند هستند و برخی ذاتا اهل شقاوت. نقد احتمال نخست. این احتمال، ذاتی بودن حتی متقوم بر وجود ذات و به نحو ضرورت ذاتی نیز نیست. بنابراین بر هم زدن این ضرورت حتی به نحو سلب موضوع و ذات نیز امکان ندارد. بنابراین مشخص است که این احتمال باتوجه به مبانی دینی به هیچ وجه قابل قبول نیست چرا که این احتمال بدان معناست که حتی خداوند نیز نمیتواند این وضعیت را به هم بزند و این با مالکیت و قدرت مطلقه الهی منافات دارد. دوم. مراد از ذاتی، امر لازمه ذات است. یعنی همانطور که زوج بودن لازمه عدد چهار و حرارت لازمه آتش است، سعادت نیز لازمه ذات انسان مومن و شقاوت نیز لازمه ذات کافر است. تفاوت این فرض با فرض قبل در این است که در این فرض، امر ذاتی متقوم و متوقف است بر وجود خود ذات. مادامی که ذات موجود است این امر ذاتی نیز موجود است و درغیر این صورت، با انتفای موضوع، منتفی خواهد شد. بدین ترتیب، در این فرض، فرد تا زمانی که در رحم مادر موجود نشده باشد، این سعادت و شقاوت برای او نخواهد بود. نقد احتمال دوم. این احتمال، گرچه از اشکال فرض قبلی مبراست ولی با مراجعه به آموزه های مسلم عقلی و نقلی منافات آشکاری دارد؛ نه با حکمت الهی در فرستادن انبیاء سازگاری دارد، نه با تعالیم انبیاء و نه با توبه پذیری خداوند. پس چنین نیست که عده اى ذاتا به بدى و گناه تمایل داشته باشند و با شقاوت خلق شوند و گروهى نیز ذاتا به خوبى و تقوا تمایل داشته باشند و با سعادت آفریده شده باشند؛ زیرا هر کس داراى فطرت و نفس ملهمه است که کارهاى خوب و بد را به او الهام مى کرد و او را به سمت خوبى ها و پاکى ها سوق مى دهد؛ چنانکه میفرماید: «و نفس و ما سوّیها فالهمها فجورها و تقویها»(2) : قسم به نفس آدمى و آن که آن را منظم ساخته سپس فجور (گناهان) و تقوا (خیر) را به او الهام کرده است» 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(92).mp3
7.93M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 92 - حدیث نفس به چه معناست؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔻سوال: سلام... دانشجویی هستم و دوسال با یک نامحرم فقط در فضای مجازی در ارتباط بودم قرار بود ازدواج کنیم که با توجه به شرایط ایشون و بنده نشد و خانواده‌ها و اخلاقیاتمون خیلی باهم فاصله داشت خانواده من مذهبی بودن و ایشان و خانواده‌شان بازتر بودند اما دو سال توبه کردم و پیامی نمی‌دادم و بدون آنکه بداند از دور او را پیگیری می‌کردم اما دوباره مبتلا شدم و هم اکنون گاهی پیام می‌دهیم (بدون قصد ازدواج) هم عذاب وجدان دارم و هم دوست دارم که ترک شود اما در دلم محبتی درباره ایشان شکل گرفته که نمی‌توانم کنترلش کنم از شما خواستارم برای این موضوع و محبتی که در دلم هست  راه حلی بفرمایید. 🔴پاسخ آیت الله جاودان: سلام علیکم و رحمةالله، نماز امام زمان (ع) بخوانید و به ایشان التماس کنید. 🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا آیه تطهیر دلیل بر اینست که معصومان ع دستشویی نمی رفتند؟.mp3
3.1M
آیا آیه تطهیر دلیل بر اینست که معصومان (ع) دستشویی نمی رفتند؟ آیا انبیا (ع) و ائمه (ع) از بول(ادرار) و غائط و ... مستثنا و منزّه بوده اند؟ کلمه «رجس» در آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»(آیه 33 سوره احزاب) به چه معناست؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاصدک
⭕️😱روشی که باعث می شود بیماری های نگیرید😱👇🛑 نکاتی که اگر رعایت بشه ویروس ها برشما اثر ندارند🤯😲👇 https://eitaa.com/joinchat/3342336Cd8f4ee6c99 من این روش را امتحان کردم اصلا بیماری ویروسی نگرفتم😳👆 به ارزش بیمار نشدن میارزه⛑👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| 📗 | 💢 پای سخن محبوب دل ها، حسین(ع) 🔸 احادیثی کاربردی و غالباً در موضوعات اخلاقی از سخنان گهربار سید و سالار شهیدان، ▫️ به دنبال هریک از احادیث، جمله و یا عبارتی کوتاه، در بیان و توضیح مفهوم کلام امام(ع)، افزوده شده تا زمینه ارتباط بیشتر مخاطبان عزیز با مفهوم کلام آن حضرت فراهم آید. 🔻 این کتاب از مجموعه«رستاخیز کربلا»است که منبع اصلی آن، کتاب دانش نامه امام حسین(ع)، تألیف آیةاللّٰه محمّدی ری شهری بوده است. 💢 پديدآورنده : محمد تقی سبحانی نیا، قم، دارالحدیث، چاپ سوم، انتشار :۱۳۹۲، 64 صفحه، قطع :جیبی 👈 خرید کتاب (http://shop.darolhadith.ir/126-.html)🌸 علیه السلام 🔰 @p_eteghadi 🔰
تغذیه دوران نوزادی امام حسین (ع) چگونه بوده است؟ برخی از علما می گویند و در مقاتل هم آمده است که امام حسین(ع)از هیچ زنی شیر نخورده و تنها از انگشت مبارک پیامبر اسلام(ص) تغذیه کرده است .آیا این موضوع صحت دارد ؟اگر پاسخ مثبت است ، این موضوع با این نکته که معصومین (ع) زندگی معمولی وعادی داشته اند چگونه قابل جمع است؟ و اینکه چگونه می توان جوانان را نسبت به این موضوع قانع کرد؟ 👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
تغذیه دوران نوزادی امام حسین (ع) چگونه بوده است؟ برخی از علما می گویند و در مقاتل هم آمده است که اما
درباره ي چگونگي شير خوردن حضرت سيدالشهدا(ع) در دوران كودكي، سه احتمال وجود دارد: الف ـ آن حضرت از مادر خويش حضرت فاطمه(س) شير خورده باشد؛ مثل ديگر كودكان كه به هنگام تولد از سينه ي مادر شير مي خورند؛ ب ـ آن حضرت (به سبب اختلاف سنّي كمي كه با برادرش امام مجتبي(ع) داشته است) از دايه شير خورده باشد. ـ در تأييد اين مطلب روايتي از اصول كافي از حضرت رضا(ع) نقل شده است كه: "ما بين امام حسن و امام حسين(ع) يك طهر و شش ماه و ده روز واقع شده است."(۱) ج ـ آن حضرت از هيچ زني چه حضرت فاطمه(س) چه غير حضرت فاطمه(س) شير ننوشيده است. اما آن‌چه بررسي روايات به دست مي دهد، احتمال اول را منتفي مي سازد؛ چون حضرت فاطمه(س) در آن ايام بيمار بودند و شير در سينه ي آن حضرت خشكيده بود و به اين مطلب در روايات تصريح شده است؛ ليكن بعضي از روايات، ارتضاع آن حضرت از هر زني، چه حضرت فاطمه(س) و چه غير آن حضرت، را منكر شده اند؛ از جمله ي اين روايات كه مرحوم محدث قمي در منتهي الآمال آورده اند، اين است كه: هنگام ولادت امام حسين(ع)، حضرت فاطمه(س) بيمار گشت و شير ايشان خشك شد، تا اين كه از شير دادن ناتوان گشت؛ از اين رو پيامبر اكرم(ص) مُرضِع و دايه اي طلب كردند، ولي يافت نشد؛ پس خود آن حضرت به حجره ي حضرت فاطمه(س) آمدند و انگشت ابهام خويش را در دهان حضرت سيدالشهدا(ع) گذاردند و او هم مي مكيد و حتي بعضي نقل كرده اند كه زبان مبارك را در دهان امام حسين(ع) مي گذاشت و آن حضرت مي مكيد. نقل شده است كه خداوند متعال تا چهل شبانه روز رزق و روزي امام حسين(ع) را در زبان پيغمبر اكرم(ص) قرار داده بود، پس گوشت و خون امام حسين(ع) از گوشت و خون پيامبر اكرم(ص) روييد.(۲) مرحوم كليني در اصول كافي از امام صادق(ع) نقل مي كند كه امام حسين(ع) از انگشت ابهام پيامبر اكرم(ص)شير نوشيده است و او مدت آن را دو يا سه روز مي داند و در ادامه مي نويسد: هيچ فرزندي جز حضرت عيسي بن مريم(ع) و حسين بن علي(ع) شش ماهه متولد نشد كه بماند.(۳) مرحوم سيد بحرالعلوم در اين باره مي فرمايد: لله مرتضع لم يرتضع ابداً من ثدي انثي و من طه مَراضِعهُ(۴) براي خداوند شيرخورده اي است كه از سينه ي هيچ زني شير نخورده است، در حالي كه از دست پيامبر اكرم(ص) شير نوشيده است. اما در مورد احتمال دوم كه آن حضرت از دايه شير خورده باشد، رواياتي نقل كرده اند كه آن حضرت دايه اي داشته است به نام ام الفضل بنت حارث ـ زن عباس بن عبدالمطلب ـ و اين روايات به اين مضمون است: صاحب "مستدرك الصحيحين" به سند خود از ام الفضل نقل مي كند: "همانا ام الفضل بر رسول خدا(ص) وارد شد؛ پس گفت: اي پيامبر خدا، من ديشب خوابي ديدم كه بسيار سخت و دشوار بود! پيامبر اكرم(ص) دوباره فرمودند: چه ديدي؟ گفت: همانا سخت و ترسناك بود! پيامبر اكرم(ص) دوباره فرمودند: آن چه بود؟ گفت: ديدم مثل اين كه قطعه اي از جسم و بدن شما جدا شد و در دامن من افتاد! پس، پيامبر(ص) فرمودند: خوابي كه ديده اي خير باشد؛ به خواست خدا دخترم فاطمه(س) پسري به دنيا مي آورد، آن گاه در دامان تو قرار مي گيرد؛ سپس فاطمه(س) حسين(ع) را به دنيا آورد، و او در دامان من قرار گرفت و دايه اش شدم".(۵) در مقام پذيرش اين موضوع و در تعارض بين اين روايات اين گونه مي توان جمع نمود كه امام حسين(ع) ابتدا دو يا سه يا حتي چهل روز از انگشت پيامبر شير خورده است و سپس بقيه ي مدت را در دامان ام الفضل گذرانيده، او پرورش و تربيت امام حسين(ع) را عهده دار بوده است؛ اين امر در واقع يكي از معجزات پيامبر اسلام محسوب مي شود و نشان گر توجه ويژه آن حضرت به امام حسين(ع) است. اما زندگي عادي ائمه عليهم السلام با وجود برخي اتفاقات اعجاز گونه در زندگي ايشان منافاتي ندارد چرا كه حالت عادي و معمولي در زندگي ايشان در مورد كليت حيات ايشان است و اين به معني نفي وجود برخي اتفاقات اعجاز گونه نمي باشد همانطور كه در زندگي پيامبران و يا برخي از اولياي الهي نيز قابل مشاهده است ؛ در واقع همان گونه كه بايد اين بزرگان در ساحت بشري مشابهت بسياري با ديگران داشته باشند، بايد امتيازات و تفاوت هاي خاصي هم در زندگيشان مشاهده گردد كه نشانه برگزيده بودن ايشان گردد. 📚پي نوشت ها: ۱. شيخ كليني، اصول كافي، مترجم سيد جواد مصطفوي، تهران، كتاب فروشي علمية اسلاميه، ج ۲، ص ۳۶۴. ۲. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، تهران، كتابفروشي علميه اسلاميه، ص ۲۰۶. ۳. شيخ كليني، اصول كافي، پيشين، ج ۲، ص ۳۶۶. ۴. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، پيشين. ۵. حاكم نيشابوري، مستدرك الصحيحين، بيروت، دارالمعرفه ۱۴۰۶هـ. ق، كتاب معرفه الصحابه، ص ۱۳۶. 🔰 @p_eteghadi 🔰
در آیات قرآن شرط قبولی اعمال چیست؟ آیات 15و 16 سوره مبارکه هود ، محل جمع دو آیه ای است که مورد سوال است: »مَن كاَنَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتها نُوَفّ‏ِ إِلَيهْمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ*أُولئِكَ الَّذينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فيها وَ باطِلٌ ما كانُوا يَعْمَلُونَ »(هود/15و16) كسانى كه زندگى دنيا و زيور آن را بخواهند [جزاى] كارهايشان را در آنجا(دنیا) به طور كامل به آنان مى‏ دهيم و به آنان در آنجا كم داده نخواهد شد*اينان كسانى هستند كه در آخرت جز آتش برايشان نخواهد بود و آنچه در آنجا كرده‏ اند به هدر رفته و آنچه انجام مى‏ داده‏ اند باطل گرديده است. 👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
در آیات قرآن شرط قبولی اعمال چیست؟ آیات 15و 16 سوره مبارکه هود ، محل جمع دو آیه ای است که مورد سوال
در تفسیر نمونه ذیل این آیات شریفه آمده : "اين آيه بيان يك سنت هميشگى الهى است كه اعمال مثبت و مؤثر نتايج ، آن از ميان نمى رود، با اين تفاوت كه اگر هدف اصلى رسيدن به زندگى مادى اين جهان باشد ثمره آن چيزى جز آن نخواهد بود، و اما اگر هدف خدا و جلب رضاى او باشد هم در اين جهان تاثير خواهد بخشيد و هم نتايج پر بارى براى جهان ديگر خواهد داشت ".(1) ودر تفسیر مجمع البیان به مصادیق بیشتری از این افراد در روایات وارده اشاره نموده است : "در اين مورد كه منظور از اين مردم چه كسانى هستند، ديدگاه‏ها متفاوت است: 1 - به باور گروهى از جمله «ضحّاك» «قتاده» و «ابن عباس» منظور شرك گرايانى هستند كه به روز رستاخيز ايمان ندارند، امّا در زندگى خود به كارهاى شايسته ‏اى چون صله رحم، دستگيرى از محرومان، خوددارى از ستم، يارى رسانى به ستمديدگان، ساختن پل و ديگر كارهاى خرد پسند و خدا پسندانه همت مى‏ گمارند كه خدا پاداش عملكرد خوب آنان را در همين سرا به صورت گسترش دادن در رزق و روزى، ارزانى داشتن نعمت‏هاى گوناگون و سلامت بدن، و دور ساختن رنج و گرفتارى از آنها، به آنان ارزانى مى‏دارد! 2 - امّا به باور گروهى ديگر منظور شرك گرايانى هستند كه در حال كفر و شرك و پيش از آنكه به پاداش كارهاى شايسته خود برسند از دنيا مى‏روند و خداى عادل در روز رستاخيز به اندازه كارهاى شايسته آنان از عذابشان مى‏ كاهد، امَّا ديگر بهره و پاداشى نخواهند داشت".(2) و اما شرط قبولی اعمال: خداوند در قرآن کریم می فرماید :...إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ(3) ...خدا فقط از تقواپيشگان مى ‏پذيرد کما اینکه استاد جوادی آملی میفرمایند:"متقي در مقام عمل يعني كسي كه عملش لله(برای خدا) است براي ريا و سمعه (4)نيست "(5) هر کاری که ما انجام میدهیم اگر بخواهیم مورد قبول الهی واقع شود باید دارای حسن فعلی و حسن فاعلی باشد یعنی هم ظاهر کار و نفس کار ،کار خوب و صحیحی باشد و هم نیت عمل کننده ، باید صحیح و لله باشد . در مثالهای شما اگر فرض را بر حسن فعلی بگذاریم، آن اعمال فاقد حسن فاعلی اند زیرا عمل کننده آنها ، خدا را قبول ندارد و کافر و آتئیست است . او نمی تواند متوقع باشد که در جهان آخرت پاداشی به او تعلق گیرد زیرا او،کار را برای کس دیگر یا چیزدیگری انجام داده ،پاداشش را هم تمام و کمال دریافت میکند . من نمی توانم برای خودم یا برای یک مستمند درمانده با بهترین و بشر دوستانه ترین نیتها خانه ای بسازم و بیایم و پولش را از شما بگیرم. یک آتئیست یا یک کافر نمیتواند برای غیر خدا- حالا هر چه که میخواهد باشد - کار کند و پاداشش را از خداوند مطالبه نماید . اما بله در حق او ظلم نخواهد شد و پاداش کارهایش را دریافت خواهد کرد . 📚منابع: (1)- تفسیر نمونه،ذیل آیه 15و 16 سوره مبارکه هود (2)- تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه 15 و 16 سوره مبارکه هود (3)- مائده/27 (4)- ریا:انجام عمل خیر برایاینکه مردم ببینند و فرد عامل را تحسین کنند. سمعه:انجام عملخیربرایاینکه مردم بشنوند و فرد عامل را تحسین کنند. (5)- سایت اسراء ،تفسیر سوره مبارکه مائده، جلسه 50 🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا در قرآن و احادیث به حریم خصوصی انسانها توجهی شده است؟ 👇👇👇👇👇👇
در آیات قرآن کریم ، مواردی مطرح شده است که ناظر به حفظ حریم شخصی و خصوصی مردم است نظیر: استیناس و استیذان : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ(نور/27) اي كساني كه ايمان آورده‏ ايد در خانه‏ هائي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد، اين براي شما بهتر است، شايد متذكر شويد. فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِنْ قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ(نور/28) و اگر كسي در آن نيافتيد داخل آن نشويد تا به شما اجازه داده شود، و اگر گفته شود بازگرديد، بازگرديد، كه براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي‏دهيد آگاه است. عدم تجسس : ...وَلَا تَجَسَّسُوا ...(حجرات/12) و هرگز (در كار ديگران) تجسس نكنيد در تفسیر المیزان در خصوص تجسس که از اصلی ترین مظاهر شکستن حریم خصوصی افراد است چنین آمده : "كلمه (تجسس ) - با جيم - به معناى پى گيرى و تفحص از امـور مردم است، امورى كه مردم عنايت دارند پنهان بماند و تو آنها را پى گيرى كنى تا خـبـردار شوى. كلمه (تحسس ) - با حاء بى نقطه - نيز همين معنا را مى دهد، با اين تـفاوت كه تجسس - با جيم - در شر استعمال مى شود، و تحسس - با حاء - در خير بـه كـار مـى رود، و بـه هـمـيـن جـهـت بـعـضـى گـفـتـه انـد: مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه : دنـبـال عـيـوب مـسلمانان را نگيريد، و در اين مقام بر نياييد كه امورى را كه صاحبانش مى خواهند پوشيده بماند تو آنها را فاش سازى."(1) تمامی این آیات نشان از حفظ و رعایت حریم خصوصی در اسلام دارند . در روایات نیز مساله حفظ حریم خصوصی بشدت مشهود است . در روایتی از امام صادق (علیه السلام)آمده است : اگر كسي لغزشها و گناهاني راكه از مومنين با دو چشم خود ديده و يا با دو گوش خود شنيده باشد و براي ديگران بازگو كند او از مصاريق اين آيه شريفه است كه مي فرمايد :آنان كه نقل و پخش كردن كار بد در ميان مومنان را دوست دارند ،در آخرت برايشان عذابي دردناك وجود دارد .( 2) از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است : در باره لغزشهاي مومنين تجسس نكنيد ،چون كه هر كس لغزشهاي برادران مومن خود را پي جويي كند ،خداوند نيز لغزشهاي خود او را پي جويي خواهد كرد و او را بي آبرو و رسوا خواهد كرد هرچند كه در درون خانه اش باشد .(3) حضرت امیر علیه السلام در نامه معروف خود به مالك به عنوان حاكم مصر چنين مي نويسد : كم ارج ترين افراد نزد تو بايد كساني باشند كه نسبت به كشف و پخش عيوب و اسرار مردم حريص تر و بي باك ترند براي اينكه نوعا مردم داراي عيوبي هستند كه حاكم براي پنهان داشتن آنها از همه سزاوارتر است .پس هرگز در صدد كشف كردن آن لغزشهايي كه پنهان از تو (پنهان از حكومت )صورت گرفته بر نيا . چون تو به عنوان حاكم مسلمين فقط مسئول پاكسازي جامعه از آلودگي هاي آشكار و ظاهري هستي ،درباره لغزشهاي پنهان مردم خداوند خود داوري خواهد كرد . بنابراين تا آنجا كه مي تواني اسرار مردم را پنهان نگه دار تا خداوند نيز اسرار تو را از مردم پنهان نگه دارد.(4 ) مجموعه آيات و رواياتي كه در اين زمينه وجود دارد به خوبي بيانگر آن است كه از ديدگاه اسلام هرگز نبايد حقوق افراد مسلمان با استراق سمع ،تفتيش و تجسس و افشاگري مورد تعرض قرار گيرد .(5) 📚منابع: (1)- المیزان ، ذیل آیه 12 حجرات (2)-کلینی، اصول كافي، ج 2 ،ص357 ،كتاب الايمان و الكفر ،باب الغيبه والتهمه ،حديث 2 (3)-همان،ج5،ص 355 ،كتاب ايمان و كفر ،باب من طلب ثمرات المومنين (4)- نهج البلاغه نامه 53 (5)- منبع 🔰 @p_eteghadi 🔰
چرا «بسم الله الرحمن الرحیم» در قرآن بعنوان آیه مستقل حساب نشده است؟ چند نکته عرض می شود: 1. چیزی از قرآن کنونی حذف نشده و چیزی هم به آن اضافه نشده است؛ و آیه شریفه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» در قرآن های کنونی موجود است، و این دلیل بر این است که جزو قرآن است. 2. تعيين فواصل آيات كه هر آيه تا كجا ادامه دارد امرى توقيفى است و با دستور و نظر پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه وآله) بوده است و مسأله ‏اى اجتهادى نيست. افزون بر این که كوتاهى و بلندى هر آيه به مطالب مندرج در آن بستگى ندارد و صرفا امر توقيفى است.(1) 👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
چرا «بسم الله الرحمن الرحیم» در قرآن بعنوان آیه مستقل حساب نشده است؟ چند نکته عرض می شود: 1. چیزی ا
3. اختلاف در شمارش آیات، ارتباطی با اصل قرآن ندارد. لذا این قرآن کنونی همان قرآنی است که توسط جبرئیل وحی بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نازل شده و به همین صورت در ابتدای سوره ها به غیر از سوره توبه، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» داشته است. 4. پيامبر (صلی الله علیه وآله) و نويسندگانی كه كتابت وحی را بر عهده داشتند و آيات را پی در پی و به ترتيب نزول می ‏نوشتند، هر گاه "بسمله" ديگری نازل می ‏شد در می‏‏ يافتند كه سوره قبل پايان يافته و سوره ‏ای ديگر آغاز گشته است. در حديثی از امام صادق (علیه السلام) می‏ خوانيم: "كان يعرف انقضاء سورة بنزول بسم الله الرحمن الرحيم ابتداء لاخری"؛ پايان هر سوره‏ ای به واسطه نزول بسم الله الرحمن الرحيم در آغاز سوره ديگر شناخته می ‏شد.(2) ابن عباس گفته است: پيامبر (صلی الله علیه وآله) با نزول "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏" می‏‏ دانست كه سوره قبلی پايان يافته و سوره ديگری آغاز گشته است.(3) 5. در مورد سوره "حمد" و این که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» جزء سوره است، دلیل تعبدی داریم (4)؛ شاید این باعث اشتباه برای شمارندگان آیات شده و «بسم الله» این سوره را در شمارش آورده ولی بقیه سوره ها را نیاورده اند. 6. اين ‏گونه نيست كه با تمام شدن مطلب، آيه پايان يابد. چه بسا در وسط مطلب و در اثنا، آيه تمام مى ‏شود با آن كه مطلب هنوز ناتمام است و در آيه بعد تمام مى ‏شود. پس كوتاهى و بلندى هر آيه به مطالب مندرج در آن بستگى ندارد و صرفا امر توقيفى است. اين كه گذشتگان در اندازه آيات اندكى اختلاف نظر دارند بدين جهت است كه پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه وآله احيانا در جايى از آيه توقف مى ‏فرمودند و به تلاوت ادامه نمى ‏دادند و گمان مى‏ رفت كه آيه تمام شده است و چه بسا در تلاوت ديگر، بدون وقفه ادامه داده ‏اند.(5) 7. اختلاف سليقه ‏ها و تشخيص ‏هاى متفاوت قاريان، شاید یکی دیگر از علائم اختلاف در شمارش آیات باشد؛ مثلا اختلاف در شمارش حروف مقطعه به عنوان يک آيه مستقل و يا بعضى از آيات كه امكان تفكيک آن ها به دو آيه بوده است، منجر به بروز اختلاف در عدد آيات قرآن گشته است. 8. ممکن است گفته شود این که برخی مراجع عظام در نماز آیات و در تقسیم سوره، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» را یک آیه مستقل نمی دانند، معنایش این است که جزو قرآن نیست. در پاسخ باید گفت جزو قرآن بودن، و یک آیه مستقل محسوب شدن، دو مطلب جدای از هم هستند و با یکدیگر فرق دارند. در این شکی نیست که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» جزو قرآن است، کما این که در قرآن ها، مکتوب و موجود است. و این بهترین دلیل بر جزو قرآن بودن آن است. به اتفاق شیعه و سنی، چیزی بر قرآن اضافه نشده است، پس اگر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» جزو قرآن نبود، در قرآن هم نباید نوشته می شد؛ لذا بودنش دلیل بر قرآنی بودن آن است. از طرفی مراجع عظام، در این که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» بطور مستقل یک آیه محسوب می شود یا نه، اختلاف دارند؛ نه این که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» را جزو قرآن ندانند و چیزی اضافه بر اصل قرآن بدانند و قائل به تحریف قرآن باشند. مطلب دیگر این که اگر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏» جزو قرآن نبود، مراجع عظام باید اجازه می دادند کسی از روی عمد در نمازش بعد از سوره حمد که باید یک سوره کامل بخواند، سوره را بدون «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏» بخواند و نماز هم صحیح باشد؛ در حالی بنابر نظر مراجع عظام، این عمل باعث باطل شدن نماز می شود. 9. جزو قرآن بودن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» مورد اتفاق نظر علماء است. آیت الله مکارم در تفسیر نمونه چنین می آورند: در ميان دانشمندان و علماء شيعه اختلافى در اين مساله نيست، كه بِسْمِ اللَّهِ جزء سوره حمد و همه سوره‏ هاى قرآن است، اصولا ثبت "بِسْمِ اللَّهِ" در متن قرآن مجيد در آغاز همه سوره ‏ها، خود گواه زنده اين امر است، زيرا مى ‏دانيم در متن قرآن چيزى اضافه نوشته نشده است، و ذكر "بِسْمِ اللَّهِ" در آغاز سوره ‏ها از زمان پيامبر (ص) تا كنون معمول بوده است ... حتى اكثريت قاطع اهل تسنن نيز "بِسْمِ اللَّهِ" را جزء سوره مى ‏دانند.(6)
پرسمان اعتقادی
چرا «بسم الله الرحمن الرحیم» در قرآن بعنوان آیه مستقل حساب نشده است؟ چند نکته عرض می شود: 1. چیزی ا
بنابر این: در این که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم‏» در ابتدای هر سوره جزو قرآن است، هیچ شکی نیست. چه بسا چون بعد از هر «بسم الله» ابتدای سوره، آیه بعدی بدون واسطه نازل و قرائت می شده است، این تصور را ایجاد کرده که در مجموع، یک آیه هستند و در شمارش هم هر دو را یک آیه حساب کرده اند. ممکن است پرسیده شود کاتبین وحی چگونه می فهمیدند یک آیه تمام شده است؟ که در پاسخ باید گفت تعيين فواصل آيات كه هر آيه تا كجا ادامه دارد امرى توقيفى است و با دستور و نظر پيامبر اكرم (صلّى اللّه عليه وآله) بوده است. (7) لذا ترتیب و چینش آیات، توقیفی و به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است. اگر هم سؤال شود وقتی نصف سوره امروز نازل می شد و نصف دیگر فردا، کاتبان چگونه می فهمیدند این ادامه همان سوره است؟ باید گفت در مورد سوره های طولانی این گونه نبوده که هر سوره ای تمامش در یک روز یا یک جلسه باشد لذا می توانسته چندین روز یا بیشتر طول بکشد. کاتبان می دانستند تا «بسم الله» جدید نازل نشده، همه این آیات جزو همان سوره هستند. 📚منابع: علوم قرآنى، معرفت، نرم افزار علوم قرآنی نور(مشکات)، ص 117. تفسير عياشي، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 20، روايت 6؛ بحارالانوار، ج 82، باب القراءة وآدابها واحکامها، ص 20، ح 10؛ التمهيد في علوم القرآن، نرم افزار علوم قرآنی نور(مشکات)، ج ‏1، ص 275. مستدرک حاکم، ج 1، ص 356، ح 846؛ التمهيد في علوم القرآن، ج ‏1، ص 275. تفسير نورالثقلين، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏3، ص 27؛ البرهان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏3، ص 385. علوم قرآنى، معرفت، ص 117. تفسیر نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 17و18. علوم قرآنى، معرفت، ص 117. 🔰 @p_eteghadi 🔰
1_642900214_۳۶.mp3
3.18M
🔴 ارتباط امام حسین علیه السلام و امام زمان علیه السلام 🎙 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵آیا امواتی که به ما می آیند خودشان هم متوجه این مساله هستند یا خیر؟ استاد 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(92).mp3
7.93M
پرسش و پاسخ اعتقادی 🔹حجه الاسلام جلسه 93 - وحشت و عذاب قبر 🔰 @p_eteghadi 🔰
هدایت شده از قاصدک
🏳️جدید ترین سرودها از مداحان معروف کشور🏳️ •|✨امام حسین علیه السلام ♥️ •|✨حضرت عباس علیه السلام💚 •|✨امام سجاد علیه السلام💛 🎼مولودی 🎙کلیپ 🎞استوری 📸پروفایل 💥 💥 http://eitaa.com/joinchat/2828337165C01ca42dcd2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 دو دست بریده حضرت عباس " سلام الله علیه " روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلی الله علیه و آله به مولا علی می فرمایند که به زهرا (سلام الله علیهما) بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که : " یا امیر المؤمنین. کفانا لاجل ِ هذا المقام ِالیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس " ای امیر المؤمنین. دو دست بریده پسرم عباس (سلام الله علیه) برای ما در مورد شفاعت کافی است. 📚 معالی السبطین ، جلد 1 ، صفحه 452 🔰 @p_eteghadi 🔰
علیه‌السلام 🔴 عاقبت حرمله و توهينش به حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) ومعجزه ى حضرت ابوالفضل(علیه‌السلام) دركتب اهل سنت ➖➖✴️➖➖➖➖➖ 👤سبط بن جوزی حنفی پیرامون ماجرای ورود سرهای مطهر شهدای کربلا به كوفه مينويسد: عن القسم بن الأصبغ المجاشعی قال : أتی بالرؤوس إلى الكوفة إذا بفارس أحسن الناس وجها قد علق فی لبب فرسه رأس غلام أمرد كأنه القمر لیلة تمامه والفرس یمرح فإذا طأطأ رأسه لحق الرأس بالأرض فقلت له : رأس من هذا ؟ فقال : رأس العباس بن علی ، قلت : ومن أنت ؟ قال حرملة بن الكاهل الأسدی ، قال : فلبثت أیاما وإذا بحرملة وجهه أشد سوادا من القار فقلت له : لقد رأیتك یوم حملت الرأس وما فی العرب أنضر وجها منك وما أرى الیوم لا أقبح ولا أسود وجها منك ! فبكى وقال : والله منذ حملت الرأس وإلى الیوم ما تمر علی لیلة إلا واثنان یأخذان بضبعی ثم ینتهیان بی إلى نار تأجج فیدفعانی فیها وأنا أنكص فتسعفنی كما ترى ثم مات على أقبح حال. قسم بن اصبغ میگوید : زمانی كه سرها [سرهای شهدای كربلا] را به كوفه آوردند، سواری دیدم كه بسیار زیبا بود و سر جوانی را كه همچون ماه شب چهارده زیبا بود، به گردن اسبش آویزان كرده بود ، اسب می تاخت و زمانی كه قدم بر می داشت ، سر به زمین می‌رسید، به آن سوار گفتم : این سر متعلق به كیست؟ گفت : عباس بن علی [ع] ؛ گفتم تو كه هستی؟ گفت : حرملة بن كاهل اسدی. چند روزی در كوفه ماندم ، ناگهان حرمله را دیدم كه صورتش از قیر سیاهتر شده بود! به او گفتم روزی كه سر را حمل می‌كردی در عرب زیباتر از تو نبود و آنچه من امروز می بینم، صورتی زشت‌تر و سیاه‌تر از تو در عرب نیست! حرمله گریه كرد و گفت : به خدا قسم از آن روزی كه سر را حمل كردم تا به امروز شبی بر من نگذشته جز اینكه دو نفر [در خواب] می‌آیند و پاهای مرا می‌گیرند و به سمت آتشی🔥 می‌برند كه زبانه می‌كشد و مرا در آن آتش می اندازند و من روی بر می‌گردانم و یاری می‌طلبم و این گونه شده‌ام كه میبینی. قسم بن اصبغ می‌گوید: حرمله به بدترین حال به درك واصل شد. 📕نام کتاب : تذكرة الخواص نویسنده : سبط بن الجوزي جلد : 1 صفحه : 253 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاصدک
⭕️😱روشی که باعث می شود بیماری های نگیرید😱👇🛑 نکاتی که اگر رعایت بشه ویروس ها برشما اثر ندارند🤯😲👇 https://eitaa.com/joinchat/3342336Cd8f4ee6c99 من این روش را امتحان کردم اصلا بیماری ویروسی نگرفتم😳👆 به ارزش بیمار نشدن میارزه⛑👆