eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔داستان ازدواج پیامبر با زینب همسر زید چی بوده ❕آیا حقیقت دارد که پیامبر زینب رو در حال کردن دید و عاشقش شد و کاری کرد تا زید زینب رو طلاق بده و خودش زینب رو بگیرد ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « (به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيزبه او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده‏ ات «زيد») مى گفتى: «همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا بپرهيز». و در دل خود چيزى را پنهان مى داشتى كه خداوند آن را آشكار مى كند؛ و از مردم مى ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى. هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هايشان- هنگامى كه از آنها بى نياز شدند (و آنها را طلاق دادند)- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود)» ( احزاب 37) ❕اين آيه با صراحت مى‏ گويد هنگامى كه اختلاف زيد و همسرش پيدا شد، پيامبر كراراً او را از طلاق دادن بازداشت، ولى هنگامى كه اين توصيف‏ها مؤثر واقع نشد و او همسرش را طلاق داد، پيامبر او را به همسرى خود درآورد تا از يك‏سو يك سنت غلط جاهلى را كه مى ‏گفت همسر پسر خوانده انسان همانند همسر پسر واقعى او بر انسان حرام است درهم بشكند، و از سوى ديگر شكست زينب همسر زيد را جبران نمايد؛ زيرا او دخترزاده عبدالمطلب و دختر عمه پيامبر و از يك خانواده بزرگ بود كه به توصيه پيامبر تن به ازدواج زيد كه برده آزاد شده ‏اى بود داده بود، و مسلّماً آن ازدواج براى او گران بود و اين جدائى گران‏تر. 👌آنچه در اين‏جا براى ما است و بايد به توضيح آن پرداخت دو جمله ‏اى است كه در آيه فوق آمده، وگرنه افسانه ‏هاى خرافى كه اثرى از آن در آيات قرآن وجود ندارد چيزى نيست كه ما بخواهيم مورد بررسى قرار دهيم و از آن دفاع كنيم. ❕در يك جمله مى‏ فرمايد وَ تُخْفى فى نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْديهِ «در دل خود چيزى را پنهان مى‏ داشتى كه خدا آن را آشكار مى ‏سازد». 👌و در جمله دوّم مى‏ خوانيم: وَ تَخْشَى الْناسَ وَ اللَّهُ احَقُّ انْ تَخْشهُ»: «از مردم بيم داشتى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى». آيا اين دو جمله با مقام پيامبر منافات ندارد؟ ❕جمله اوّل مفهومى ظاهراً سربسته دارد، ولى افسانه پردازان مطالب زيادى به آن بسته‏ اند و خوراك مناسبى به دست دشمنان اسلام داده تا پيامبر را- العياذ باللَّه- متهم كنند كه او نسبت به همسر زيد عشق و علاقه داشت. 👌در حالى كه اين مسأله را خود آيه تكذيب مى‏ كند؛ زيرا مى‏ گويد: «تو بارها به زيد توصيه مى ‏كردى كه همسرت را طلاق مده » توجه داشته باشيد كه جمله «اذْ تَقُولُ» به صورت فعل مضارع است و دليل بر استمرار مى ‏باشد و اگر مسأله آن‏گونه كه دشمنان پنداشته ‏اند بوده باشد، بايد پيامبر از طرح مسأله طلاق استقبال كند، يا لااقل سكوت اختيار كند؛ نه اين‏كه به طور مكرر از آن نهى نمايد. 👌در مورد جمله دوم نيز توجه به این نکته لازم است که خداوند به «زيد» كه پسر خوانده پيامبر اسلام بود نعمت ايمان را بخشيده بود، و پیامبر نيز او را مشمول نعمت خود قرار داد و آزادش ساخت و حتى او را همچون فرزند خود پذيرفت، و دختر عمه‏ اش را كه از يك خانواده سرشناس و با شخصيت بود به همسرى او درآورد. 👌پيامبر در ميان دو قرار گرفته بود از يك‏سو فكر مى‏ كرد اگر صلح ميان دو همسر حاصل نشود و كارشان به طلاق و جدايى بيانجامد بايد براى جبران شكستى كه دامن‏گير دختر عمه‏ اش زينب شده كه حتى برده آزاد شده ‏اى او را طلاق داده، وى را به همسرى خود برگزيند، و از سوى ديگر از اين بيم داشت كه مردم مخصوصاً منافقان كه منتظر بهانه بودند اين امر را از دو جهت بر او خرده گيرند: 1⃣ يك سنت ريشه ‏دار جاهلى عرب را درهم مى‏شكست كه همسر پسر خوانده را همچون همسر فرزند حقيقى مى‏ دانستند و ازدواج با او را همچون ازدواج با عروس خود مى‏ كردند. 2⃣ازدواج با همسر مطلقه يك برده آزاد شده را دون شأن پيامبر فكر مى‏ كردند و بر او عيب مى‏ شمردند. 👌ولى اراده خداوند بر اين تعلق گرفته بود كه بعد از آن جدايى، اين ازدواج صورت گيرد، و اين غلط درهم كوبيده شود، و همان‏گونه كه ذيل آيه مى ‏گويد: «مؤمنان در ازدواج با همسران مطلقه پسر خوانده خود هيچ محذورى نبينند» ❕بنابراين آنچه پيامبر در دل مخفى مى‏ داشت و سرانجام خداوند آن را آشكار ساخت همان ازدواج با همسر زيد بود، در صورتى كه زيد اصرار به طلاق او داشته باشد. 💠ادامه پاسخ 👇
🤔 ❔در حضرت یوسف آمد که یوسف نبی از یکی از زندانی ها که داشت آزاد می شد و ساقی شاه بود خواست که پیش پادشاه ازش یاد کنه و بگه که یوسف رو بی گناه زندون انداختن و پادشاه یوسف را بیرون بیاره اما خدا یوسف رو کرد که چرا از غیر من درخواست کردی به خاطر همین باید چند سال بیشتر در زندان بمانی قرآن هم میگه « شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد و او در زندان چند سال بیشتر ماند»( یوسف42)❕ 🤔آیا این جریان با یوسف منافات نداره❓ 💠💠 👌خداوند نقل می کند که پس از آنکه یوسف نبی دو نفر از هم بند خود را متوجه خدا کرد و خواب آنها را تعبیر نمود که یکی از آنان آزاد میشود و ساقی شاه میشود و دیگری به دار آمیخته میشود و پرندگان آسمان از سر او می خورند خطاب به کسی که قرار بود ساقی شاه شود داشت: 🔶«اذکرنی عند ربک»« نزد مالک و صاحب اختیار خود از من سخن بگو» ، « فانساه الشیطان ذکر ربه» ،«شیطان یاد آوری از یوسف را نزد صاحبش از خاطر آن زندانی برد» 🔶یوسف 42 👌برخی گفته اند که ضمیر در « فانساه» به یوسف باز می گردد بنابراین معنای جمله چنین میشود: «شیطان یاد خدا را از خاطر برد و به همین دلیل به غیر او توسل جست» 👌اما این سخن قابل قبول نیست زیرا با توجه به جمله قبل که یوسف خطاب به زندانی می گوید مرا نزد صاحب و مالکت باز گو کن روشن میشود که ضمیر به شخص ساقی بر می گردد و کلمه رب هم در « اذکرنی عند ربک» و هم در « فانساه الشیطان عن ذکر ربه» به یک معنا است و یک مفهوم دارد و مراد همان یاد آوری نزد بوده است ، به علاوه جمله « بعد از مدتی یادش آمد» 🔷یوسف 45 🗯که در چند آیه بعد در همین داستان درباره ساقی می خوانیم نشان می دهد که فراموش کننده ساقی بوده است نه یوسف 📚تفسیر ج9 ص414 👌گذشته از آنکه اگر بگوییم شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد این سخن با دیگر آیات قرآن سازگار نیست . 💠قرآن به روشنی میگوید که شیطان راهی به بندگان خدا ندارد و روشن ترین مصداق بندگان خدا پیامبران الهی هستند چنان که خطاب به شیطان می فرماید: «بر بندگان من راه و سلطه نداری» 🔷حجر42 👌خود شیطان نیز اعتراف می کند که من بر بندگان مخلص خدا که روشن ترین مصداق انان پیامبران هستند راهی ندارم: «سوگند به تو همه بندگان تو را گمراه می کنم جز بندگان مخلص تو را» 🔷ص82-83 ❕این که یوسف از آن زندانی خواست تا نزد شاه از او یاد کند و او از زندان آزاد شود تا بی گناهی خود را اثبات کند از قبیل توسل به اسباب می باشد که هیچ گونه اشکال عقلی و شرعی بر آن مترتب نمیشود. 👌امام علیه السلام فرمود: «خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 👌حضرت سلیمان نیز برای آوردن تخت ملکه سبا به اسباب طبیعی جست و به یاران خود گفت: «کدامیک از شما توانایی دارید که تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید» 🔷نمل 38 👌ذو القرنین نیز برای ساختن سد در برابر یاجوج و ماجوج از اطرافیان کمک خواست و فرمود: «مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد ایجاد کنم» 🔷کهف95 👌بنابراین روشن می شود که توسل جستن به اسباب طبیعی نه تنها اشکالی ندارد بلکه خداوند به این توسل جستن کرده است و آن را تایید کرده است ، چنان که در حدیث امام صادق گذشت . 🔶در حدیث دیگری امام علیه السلام فرمود: «پیامبری از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو راخ شفا نمی دهم تا از دارو و استفاده کنی زیرا من شفایم را در آن قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 👌این حدیث نیز ضرورت استفاده از اسباب طبیعی را روشن می کند. ❕بنابراین یوسف کار اشتباهی نکرد که از آن زندانی برای آزادی از زندان کمک گرفت زیرا توسل به اسبابی کرده است که خداوند به آن فرمان داده بود .اگر یوسف بیشتر در زندان ماند به سبب دسیسه کسانی بود که او را در زندان افکنده بودند و فراموشی ساقی شاه از یاد آوری یوسف نزد پادشاه نیز در این مساله موثر بوده است. ❕بله در احادیث ضعیف السندی آمده است که یوسف چون از آن زندانی برای آزاد شدن کمک خواست و از خداوند کمک نگرفت مواخذه شد و بیشتر در زندان ماند 📚تفسیر عیاشی ج2 ص176 🔰اما مرحوم عیاشی این روایات را به صورت مرسل و بدون سند کامل ذکر می کند .روشن است که روایت مرسل و غیر قابل قبول است و نمی توان در یک چنین مساله مهمی به این نوع روایات تکیه کرد. ❕این مضمون در تفسیر قمی ج1 ص344 نیز نقل شده است اما سندش ضعیف است زیرا یکی از راویانش اسماعیل بن عمر است که واقفی مذهب بوده است. 📚رجال ص28 👌ویکی دیگر از روات شعیب العقرقوفی است که است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اخیرا یکی از روحانیون که رییس جمهور مملکتی است ادعا کرده است که انتخابات هدیه غرب نیست بلکه رای مردم در اسلام مورد توجه است تا آنجایی که این رای به امامت هم مشروعیت می دهد و حضرت علی فرمود هر کس را که شما به عنوان امام و راهنما معرفی کنید من هم را می کنم ❕❕ 💠💠 👌به عقیده شیعه انتخاب امام و امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد 1⃣ وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست 2⃣امام باید داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار واشتباه نشود 🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند. 🔶امام علیه السلام فرمود : « انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم ندارند )» 📚 الاسناد ج377 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « امامت الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )» 📚 ج1 ص277 🔷پیامبر فرمود ؛ « خداوند من و اهل بیتم را بر تمام مردم ( به عنوان رهبر ) برگزیده است و در این انتخاب هیچ نقشی ندارند» 📚 الانوار ج23 ص74 🔷 نیز می فرماید ؛ « پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او ندارند » 🔶 68 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند محمد و اهل بیتش را (به عنوان رهبر و پیشوا ) است ( و مردم در انتخاب نقشی ندارند )» 📚بحار الانوار ج23 ص74 🔷علمای اهل نقل می کنند ؛ «هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " «الامر الی الله یضعه حیث یشاء» 📚 فی التاریخ،ج1 ص609 📚تاریخ ،ج1 ص556 ❕بنابراین مردم هیچ نقشی در امامت امام ندارند و مشروعیت امام تنها به نص الهی ثابت می شود. ❕بله اگر مردم در باشند ، امام می تواند اعمال حکومت و حکمرانی که یکی از شاخه های امامت است در جامعه کند و اگر در صحنه نباشند امام وظیفه ای ندارد چنان که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود ؛ 🔷« ای پسر ابوطالب، سرپرستی امت من حق تو و از آن توست، اگر مردم با سلامت و خوبی بر تو اتفاق نظر داشتند ، امور آنها را به دست بگیر و حکومت را عهده‌دار شو. اگر درباره تو اختلاف کردند آنها را رها کن با هر چیزی که خودشان می‌خواهند، خداوند برای تو قرار خواهد داد.» 📚 الوسائل ج11 ص78 📚 الانوار ج30 ص15 ❕اما چنین نیست که حضور مردم به امامت امام بدهد و امام ، حق حکومت و اعمال ولایت دارد اگر چه مردم او را نخواهند و اگر شرایط فراهم باشد امام حکومت بر مردم می کند اگر چه اکثر مردم مخالف او باشند اما زمینه را برای حکومت کردن امام کرده اند. ❕چگونه می توان گفت که اسلام به نظر اکثر مردم اهمیت داده است در حالی که بارها و بارها مورد مذمت قرار گرفته و می فرماید ؛ « بیشتر آنها نمی فهمند و نمی کنند » 🔷 103 🔶و می فرماید ؛ « اکثر آنها نیستند » 🔷 73 ❕اگر ما در کشور انتخابات برگزار می کنیم از این جهت نیست که رای و نظر مردم برای انتخاب والی مهم و مورد است و اسلام این حق را به مردم داده است بلکه از این جهت است که اگر مردم در صحنه نباشند به تدریج اسلامی ، رو به زوال پیش می رود زیرا حضور مردم به حکومت قدرت و شوکت می بخشد لذا از باب احکام اسلام ، به حضور مردم توجه می شود. ❗️و اگر حضرت علی علیه السلام در البلاغه فرمود ؛ « مرا رها کنید و دیگری را بطلبید ...اگر مرا رها کنید همچون یکی از شما خواهم بود ( و مسوولیتی نخواهم داشت ) بلکه شاید از شما شنواتر و مطیع تر نسبت به رییس حکومت که شما کرده اید بوده باشم » 📚نهج البلاغه 92 🔷که این سخن مورد استناد برخی برای بخشیدن به رای مردم قرار گرفته است ؛ 🔶منظور امام از این جمله اهمیت دادن به و مردم نمی باشد بلکه تفسیر دیگری دارد که در پاسخ زیر مفصلا به آن پرداخته ایم ؛ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اخیرا یکی از روحانیون که رییس جمهور مملکتی است ادعا کرده است که انتخابات هدیه غرب نیست بلکه رای مردم در اسلام مورد توجه است تا آنجایی که این رای به امامت هم مشروعیت می دهد و حضرت علی فرمود هر کس را که شما به عنوان امام و راهنما معرفی کنید من هم را می کنم ❕❕ 💠💠 👌به عقیده شیعه انتخاب امام و امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد 1⃣ وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست 2⃣امام باید داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار واشتباه نشود 🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند. 🔶امام علیه السلام فرمود : « انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم ندارند )» 📚 الاسناد ج377 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « امامت الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )» 📚 ج1 ص277 🔷پیامبر فرمود ؛ « خداوند من و اهل بیتم را بر تمام مردم ( به عنوان رهبر ) برگزیده است و در این انتخاب هیچ نقشی ندارند» 📚 الانوار ج23 ص74 🔷 نیز می فرماید ؛ « پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او ندارند » 🔶 68 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند محمد و اهل بیتش را (به عنوان رهبر و پیشوا ) است ( و مردم در انتخاب نقشی ندارند )» 📚بحار الانوار ج23 ص74 🔷علمای اهل نقل می کنند ؛ «هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود: "جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد " «الامر الی الله یضعه حیث یشاء» 📚 فی التاریخ،ج1 ص609 📚تاریخ ،ج1 ص556 ❕بنابراین مردم هیچ نقشی در امامت امام ندارند و مشروعیت امام تنها به نص الهی ثابت می شود. ❕بله اگر مردم در باشند ، امام می تواند اعمال حکومت و حکمرانی که یکی از شاخه های امامت است در جامعه کند و اگر در صحنه نباشند امام وظیفه ای ندارد چنان که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود ؛ 🔷« ای پسر ابوطالب، سرپرستی امت من حق تو و از آن توست، اگر مردم با سلامت و خوبی بر تو اتفاق نظر داشتند ، امور آنها را به دست بگیر و حکومت را عهده‌دار شو. اگر درباره تو اختلاف کردند آنها را رها کن با هر چیزی که خودشان می‌خواهند، خداوند برای تو قرار خواهد داد.» 📚 الوسائل ج11 ص78 📚 الانوار ج30 ص15 ❕اما چنین نیست که حضور مردم به امامت امام بدهد و امام ، حق حکومت و اعمال ولایت دارد اگر چه مردم او را نخواهند و اگر شرایط فراهم باشد امام حکومت بر مردم می کند اگر چه اکثر مردم مخالف او باشند اما زمینه را برای حکومت کردن امام کرده اند. ❕چگونه می توان گفت که اسلام به نظر اکثر مردم اهمیت داده است در حالی که بارها و بارها مورد مذمت قرار گرفته و می فرماید ؛ « بیشتر آنها نمی فهمند و نمی کنند » 🔷 103 🔶و می فرماید ؛ « اکثر آنها نیستند » 🔷 73 ❕اگر ما در کشور انتخابات برگزار می کنیم از این جهت نیست که رای و نظر مردم برای انتخاب والی مهم و مورد است و اسلام این حق را به مردم داده است بلکه از این جهت است که اگر مردم در صحنه نباشند به تدریج اسلامی ، رو به زوال پیش می رود زیرا حضور مردم به حکومت قدرت و شوکت می بخشد لذا از باب احکام اسلام ، به حضور مردم توجه می شود. ❗️و اگر حضرت علی علیه السلام در البلاغه فرمود ؛ « مرا رها کنید و دیگری را بطلبید ...اگر مرا رها کنید همچون یکی از شما خواهم بود ( و مسوولیتی نخواهم داشت ) بلکه شاید از شما شنواتر و مطیع تر نسبت به رییس حکومت که شما کرده اید بوده باشم » 📚نهج البلاغه 92 🔷که این سخن مورد استناد برخی برای بخشیدن به رای مردم قرار گرفته است ؛ 🔶منظور امام از این جمله اهمیت دادن به و مردم نمی باشد بلکه تفسیر دیگری دارد. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔با توجه به شبهاتی که اخیرا مطرح شده است لطفا بفرمایید خواندن زیارت نامه در هنگام زیارت قبر امام مشروع است یا خیر ❗️آیا این عمل مقایسه کردن امام خمینی با اهل بیت علیهم السلام نیست ❗️❗️ 💠💠 👌ما پاسخ پرسش مذکور را بر محور « زیارت امامزادگان و سادات » ارائه می دهیم که با روشن شدن این ، پاسخ پرسش مذکور را روشن می شود . ❕شكّى نيست كه يكى از مكان‏هاى كسب فيض و نزول رحمت الهى، قبور امام‏زادگان والا مقام است، قبورى كه علماى اعلام به استحباب آن، تصريح كرده‏ اند، و بحمداللَّه در بسيارى از مناطق شيعه ‏نشين قبورشان شناخته شده است و مورد توجّه همگان مى‏ باشد و مردم از اين طريق مى‏ توانند به خدا نزديك شوند. پس بر مؤمنان و شيفتگان خاندان است كه قبور اين بزرگ‏ زادگان والامقام را زيارت كنند، كسانى كه به جهت حاكميّت فشار و اختناق اموى و عبّاسى بر دو كشور حجاز و عراق (كه عرصه را بر عموم شيعه، خصوصاً سادات و ذرارى رسول گرامى اسلام تنگ كرده و انواع ناامنى و خطرهاى جانى و ساير مشكلات را براى آنان به وجود آورده بودند بر اساس‏ «أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ‏اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها» هجرت از ديار خويش را برمى‏ گزيدند و از زادگاه خود و از آن محيطهاى پرخفقان به مكان‏هاى ظاهراً امن و شهرها و روستاهاى شيعه‏ نشين، پناه مى‏ آوردند و آنها را گرامى مى ‏داشتند، هر چند عدّه‏ اى از آنان سرانجام به توسّط مأموران خشن و مزدور آن ظالمان و جبّاران به شهادت مى‏ رسيدند . 📚مفاتیح نوین ص 575 ❕علامه به نقل از شیخ مفید می نویسد ؛ « بدان مشاهدی که منتسب به ائمه است زیارتشان مستحب بوده زیرا تعظیم آنان ، تعظیم امامان است و اصل اولی در مورد آنان ، ایمان و آنان است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود مانند جعفر کذاب و مانند آن ...و جایز است زیارت آنان و توسل و استشفاع به آنان و طاهرشان .مى‏ توان آنان را با آنچه كه ساير مؤمنان با آن زيارت مى‏ شوند زيارت كرد و هم مى ‏توان به آنچه از فضل و فضيلتشان بر زبان جارى مى‏ شود آنان را مخاطب قرار داد و به ايشان و اجداد طاهرينشان (صلوات فرستاد و) توسّل جست و طلب كرد. 📚بحار الانوار ج 99 ص 273 👌آنچه را در بيان « شیخ مفید و علّامه مجلسى» آمده مى ‏توان به سه طريق انجام داد ؛ 1⃣ پس از طلب مغفرت و علوّ درجه براى امام‏زاده‏ اى كه به زيارتش تشرّف يافته‏ ايم و مخاطب قرار دادن او به آنچه بر زبان می شود ( عربی یا فارسی ) و قرائت فاتحه مى ‏توان خدا را به شأن و مقام او قسم داد و حوايج خويش را طلب كرد. 2⃣پس از طلب مغفرت و علوّ درجه، مى‏ توان اوّلين امام معصومى كه پدر يا جدّ آن امام زاده است را مخاطب قرار داد و پس از عرض و ارادت و يا خواندن زيارتى از زيارت‏هاى جامعه، او را به اين فرزند صاحب قبر، قسم داد و طلب شفاعت در پيشگاه خداوند نمود. 3⃣نخست فاتحه بخوانند و سپس دو ركعت نماز بجا آورند و ثواب آن را هديه به آن امام‏زاده كنند و بعد از آن دعا نمايند. 🔸ادامه 👇
آیا آیه تطهیر دلیل بر اینست که معصومان ع دستشویی نمی رفتند؟.mp3
3.1M
آیا آیه تطهیر دلیل بر اینست که معصومان (ع) دستشویی نمی رفتند؟ آیا انبیا (ع) و ائمه (ع) از بول(ادرار) و غائط و ... مستثنا و منزّه بوده اند؟ کلمه «رجس» در آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا»(آیه 33 سوره احزاب) به چه معناست؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
✅پرسش: معصومان به خاطر تلاش های خودشان بوده یا خدا خواسته؟ اگر تلاش ها و شایستگی های خودشون باشه ما در طول تاریخ این همه افراد خوب و با ایمان و در حال حاضر ۸ میلیارد نفر انسان در زمین است نمیشه گفت اینا هیچی فقط اون ۱۴ نفر شایسته بودن و اگر بگیم خدا خواسته ، چرا برای من و شما این امر رو نخواسته ؟ 👇👇👇
نبش قبر از دیدگاه اسلام 🔴اسلام دینی کامل و است که تمام نیازهای مادی و معنوی انسان را از لحظه تولد تا مرگ و حتی بعد از آن پاسخ می‌دهد. یکی از شاخه‌های احکام اسلامی مسائل مربوط به اموات و است که از چگونگی دفن میت گرفته تا نحوه رفتار با جسد و نبش قبر را شامل می‌شود. نبش در لغت به معنای شکافتن ، کندن زمین و بیرون آوردن چیزی از زمین می‌باشد. منظور از نبش قبر آنست که جسد میّتی که با دفن پوشیده شده آشکار شود.در احکام اسلامی بر حفظ حرمت و شأن اموات مسلمان از زن و مرد گرفته تا کودک و حتی افراد دیوانه تاکید بسیاری شده است، از این رو و نبش قبر که موجب نمایان شدن جسد متلاشی شده میت می‌شود، اهانت و هتک حرمت به وی تلقی شده و بنابر اجماع فقها حرام و ممنوع است. روایاتی که از پیامبر خاتم رسیده، احترام مرده همچون زنده بر همگان است و اگر حفظ حرمت مؤمن از حرمت کعبه بیشتر است، پس حرمت نبش قبر مؤمنی همچون حجر بن‌عدی که از پارسایان روزگار بود، از حرمت تخریب کعبه بیشتر است. بنابراین بانیان این کار، عملی خلاف شرع انجام داده‌اند و یقیناً مسلمانان جهان هیچ گاه این بی‌حرمتی آنان را فراموش نخواهند کرد.همۀ علمای شیعه، حکم به نبش قبرِ مؤمن داده­اند، حتی برخی از علما در آثارِ خود ادعای اجماعِ فریقین را در این مطلب کرده‌اند. نبش قبر مردگان و نیز انتقال جسدشان پس از دفن کردن جایز نیست. مگر بنابر شراط زیر: اگر در قبر مالی ارزشمند باشد و یا میت را در زمین یا کفن دفن کرده باشند، نبش قبر به شرط عدم گذشت زیاد و با شرایط خاصی جایز است، اما اگر مرده بدون کفن کردن، دفن شده باشد و یا بر وی نماز خوانده نشده باشد، نبش جایز نیست؛ زیرا نمازی را که خوانده نشده با نماز بر قبرِ میت می‌توان جبران کرد و دفن شدن و پوشانیده شدنِ بدنِ وی به وسیله خاک، از کفن کردن کفایت می‌کند؛ چون نبش قبر به نوعی مُثله کردن و هتکِ حرمتِ مرده به حساب می‌آید. همچنین اگر دفن شده باشد، نبش نمی‌شود. اگر کسی را ببلعد و بمیرد، نبش نمی­شود. البته صاحب آن مال می‌تواند قیمت مالش را از ترکه میت بردارد.(طوسی، محمد بن‌حسن، المبسوط في فقه الإمامية، ج‌1، ص93؛ همو، الخلاف، ج‌1، ص730)جنبۀ دیگری که مورد بحث قرار گرفته است، زمانِ لازم برای خارج شدنِ قبر از حکمِ قبر است. در روایات رسیده از خاندان و طهارت و نیز در کلام علما تصریح شده است که باید به اندازه‌ای از دفن مرده گذشته باشد که اطمینان حاصل شود از بین رفته است، و الّا نبش قبر جایز نیست. ‎‎‌‌‎‎‌‌ 🔰 @p_eteghadi 🔰
💠 لسان حق ▫️ آنجا كه حسین ‌بن ‌علی (سلام الله علیهما) فرمود: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا»؛ یعنی در راه خدا! چون در خدای سبحان در مقام «فعل» ـ نه در مقام ذات ـ زبان گویای آن ولی خود است: «وَ لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ» و حسین ‌بن‌ علی (سلام الله علیهما) مصداق بارز «قُرب نوافل» است، آنجا كه می ‌گوید: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا» با می ‌گوید و چون با «لسان الله» می ‌گوید، این «فِینَا» یعنی «فی سبیل الله»؛ مثل اینكه ذات اقدس الهی در قرآن كریم فرمود: ﴿وَ الَّذینَ جاهَدُوا فِینَا﴾. بر اساس توحید, تنها جهادی كه مقبول و معقول است است و امام یعنی ، مصداق كامل «سبیل الله» است، صراط مستقیم است، شریعت مطهّر است و مانند آن. گوینده حسین ‌بن ‌علی است؛ ولی با «لسان الله» سخن می‌ گوید. ▫️ حسین‌ بن‌ علی (سلام الله علیه) با گفت: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏» و اگر با زبان الهی گفت: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏»، پیام خدا را می‌ رساند كه فرمود: ﴿وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا﴾. آنجا كه حسین ‌بن ‌علی فرمود: «مَنْ‏ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا»، با «لسان الله» گفت و چون با «لسان الله» گفت، با آنچه که در هست یا آنچه در حرم مطهّر خوانده می‌ شود كه «وَ بَذَلَ‏ مُهْجَتَهُ‏ فِیكَ» یكسان در می‌ آید. راهی برای حقیقت نیست مگر و این صراط مستقیم همان صراط است، صراط است, صراط است. 📚 ویژه برنامه نهضت سید الشهدا در مقام عقل و عدل تاریخ: محرم 1393 🔰 @p_eteghadi 🔰
🏴 عصمت فاطمی ▫️ وجود مبارك صدیقه كبرا (سلام الله علیها) یك سلسله مقاماتی دارد كه واقعاً مقدور ما نیست كه بفهمیم. مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) در همان جلد اول كافی نقل می‌كند كه بعد از رحلت وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این مدت جبرئیل می ‌آمد آن معارف الهی را بیان می ‌كرد حوادث آینده را تشریح می ‌كرد و بازگو می‌ كرد و اینها را می ‌شنید بعد به حضرت امیر (سلام الله علیه) املا می‌ كرد و علی‌ بن ‌ابی‌ طالب (سلام الله علیه) آنها را یادداشت می ‌كرد ‌شد . اگر خدا به حضرت ابراهیم یا برخی انبیای دیگر صحف داد به وجود مبارك صدیقه كبرا هم صحیفه عطا كرده است، منتها شریعت نیست اخبار غیبی هست، علوم و معارف الهی هست و مانند آن، آنها واقع مقدور ما نیست كه جبرئیل می‌آید یعنی چه، چگونه تنزّل می ‌كند این چه وحی ‌ای است كه بر غیر نبی می ‌آید، چه وحی‌ ای است كه بر غیر امام می‌ آید، این چه وحی‌ ای است كه بر حجّت خدا بر می ‌آید! ▫️ وجود مبارك حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است، برای اینكه اگر پیغمبر حجت است نه برای اینكه پیغمبر است برای این است كه معصوم است و اگر امام، حجت است نه برای اینکه امام است برای این است كه معصوم است اگر كسی معصوم بود قول و فعل و تقریر او می ‌شود حجت. حالا امامت یك مقام برتر است نبوّت یك مقام برتر است ولی حجیت قول، دائر مدار عصمت است یعنی این انسان كامل معصوم است هیچ چیزی نمی ‌گوید مگر به دستور خدا! خب چنین كسی فعل او و قول او و تقریر او می ‌شود حجت. اگر ما روایتی را از صدیقه كبرا (سلام الله علیها) داشته باشیم بدون تردید طبق آن فتوا می‌ دهیم برای اینكه معصوم جز حق نمی ‌گوید قول امام حجت است للعصمة، قول پیامبر حجّت است للعصمة و قول حضرت صدیقه كبرا هم حجت است . ▫️ محور حجیت، است اگر كسی واقعاً هیچ راهی برای نفوذ وهم و خیال و شیطنت در او نیست هیچ راهی برای سهو و نسیان او نیست و هر چه هست رضای خداست آن وقت می‌ شود معصوم، وقتی معصوم شد قولش می‌ شود حجت. در بعضی از بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) آمده است كه چنین فرموده است گاهی هم ائمه (علیهم السلام) فرمایش آن حضرت را نقل می‌ كردند. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1392/01/22 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
نبش قبر از دیدگاه اسلام 🔴اسلام دینی کامل و است که تمام نیازهای مادی و معنوی انسان را از لحظه تولد تا مرگ و حتی بعد از آن پاسخ می‌دهد. یکی از شاخه‌های احکام اسلامی مسائل مربوط به اموات و است که از چگونگی دفن میت گرفته تا نحوه رفتار با جسد و نبش قبر را شامل می‌شود. نبش در لغت به معنای شکافتن ، کندن زمین و بیرون آوردن چیزی از زمین می‌باشد. منظور از نبش قبر آنست که جسد میّتی که با دفن پوشیده شده آشکار شود.در احکام اسلامی بر حفظ حرمت و شأن اموات مسلمان از زن و مرد گرفته تا کودک و حتی افراد دیوانه تاکید بسیاری شده است، از این رو و نبش قبر که موجب نمایان شدن جسد متلاشی شده میت می‌شود، اهانت و هتک حرمت به وی تلقی شده و بنابر اجماع فقها حرام و ممنوع است. روایاتی که از پیامبر خاتم رسیده، احترام مرده همچون زنده بر همگان است و اگر حفظ حرمت مؤمن از حرمت کعبه بیشتر است، پس حرمت نبش قبر مؤمنی همچون حجر بن‌عدی که از پارسایان روزگار بود، از حرمت تخریب کعبه بیشتر است. بنابراین بانیان این کار، عملی خلاف شرع انجام داده‌اند و یقیناً مسلمانان جهان هیچ گاه این بی‌حرمتی آنان را فراموش نخواهند کرد.همۀ علمای شیعه، حکم به نبش قبرِ مؤمن داده­اند، حتی برخی از علما در آثارِ خود ادعای اجماعِ فریقین را در این مطلب کرده‌اند. نبش قبر مردگان و نیز انتقال جسدشان پس از دفن کردن جایز نیست. مگر بنابر شراط زیر: اگر در قبر مالی ارزشمند باشد و یا میت را در زمین یا کفن دفن کرده باشند، نبش قبر به شرط عدم گذشت زیاد و با شرایط خاصی جایز است، اما اگر مرده بدون کفن کردن، دفن شده باشد و یا بر وی نماز خوانده نشده باشد، نبش جایز نیست؛ زیرا نمازی را که خوانده نشده با نماز بر قبرِ میت می‌توان جبران کرد و دفن شدن و پوشانیده شدنِ بدنِ وی به وسیله خاک، از کفن کردن کفایت می‌کند؛ چون نبش قبر به نوعی مُثله کردن و هتکِ حرمتِ مرده به حساب می‌آید. همچنین اگر دفن شده باشد، نبش نمی‌شود. اگر کسی را ببلعد و بمیرد، نبش نمی­شود. البته صاحب آن مال می‌تواند قیمت مالش را از ترکه میت بردارد.(طوسی، محمد بن‌حسن، المبسوط في فقه الإمامية، ج‌1، ص93؛ همو، الخلاف، ج‌1، ص730)جنبۀ دیگری که مورد بحث قرار گرفته است، زمانِ لازم برای خارج شدنِ قبر از حکمِ قبر است. در روایات رسیده از خاندان و طهارت و نیز در کلام علما تصریح شده است که باید به اندازه‌ای از دفن مرده گذشته باشد که اطمینان حاصل شود از بین رفته است، و الّا نبش قبر جایز نیست. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
209.4K
⭕️ سوال ⁉️ اگر اما مان از بدو تولد داشتند و گناه نمیکردند پس کار زیاد مهمی انجام ندادن چون اختیاری نبوده و خدا خواسته که گناه نکنند؟! 🎙 استاد محمدی شاهرودی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 عصمت انبیاء و امامان چطوری با نظر اسلام در مورد جبر و اختیار جور درمیاد؟ پیشنهاد مطالعه در این مورد https://fa.wikifeqh.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87_%D8%B9%D8%B5%D9%85%D8%AA_%D9%88_%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🌺 آیا ولی فقیه دارد؟ 💠عصمت یعنی مصونیت از گناه، انحراف و خطا. تحقق عصمت به عنایت خدا است، ولی نه بدان معنا که از معصوم سلب قدرت شده و توانایی ارتکاب گناه را نداشته باشد و یا کمبودی در وجود او است و فاقد نیروی شهوت و غضب است، بلکه تحقق آن به اختیار و با به کار گرفتن عوامل باز دارنده از گناه به توفیق پروردگار است. 🔅طبق آیات و احادیث معصومین، عصمت منحصر در پیامبران و امامان است. بنابراین، ولی فقیه در زمرۀ معصومان نیست. ⁉️حال، این سؤال پش می‌آید که اگر ولی فقیه معصوم نیست؛ چرا باید از او اطاعت کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا، باید بدانیم که لزوم تشکیل حکومت به عصر پیامبر(صلی علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(‏علیه السلام) اختصاص نداشته است؛ بلکه در هر عصری بر مسلمانان واجب است حکومت تشکیل دهند و امور اجتماعی خود را به بهترین شکل اداره نمایند. 📍در تأسیس حکومت بدون تردید هر انسان عاقلی می‌داند که رهبری جامعه را باید به شخصی سپرد که با تقوا، ایمان، مدیر، مدبر ... باشد. 📚 لزوم حکومت را می‌توانید طبق آیات قرآن کریم که به انسان‌ها سفارش شده است، مورد بررسی قرار دهید؛ از جمله آیات: آل عمران 104، الحجرات و انفال 60، مائده 33، مائده 38 ... و آن‌گاه که حکومت تأسیس شد. 🔅طبق آیات قرآن که می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر خدا و اولوا الأمر [اوصیاى پیامبر] را اطاعت کنید». باید بعد از اطاعت از پیامبر خدا از اولوا الامر اطاعت کرد. 🖋به گفته‌ی اکثر مفسران معنای اولوا الامر این است که بعد از پیامبر(صلی علیه و آله و سلم) باید از امیرمؤمنان و ائمه‌ی اطهار تبعیت کرد و در عصر غیبت باید به ولی فقیه جامع الشرایط برای اداره کشور رجوع کرد؛ 💢 لذا در زمان غیبت امام عصر ما وظیفه داریم حکومت تشکیل دهیم و وظیفه داریم از ولی فقیه تبعیت نماییم. 🔆 امام صادق‌(علیه‌السلام) فرمود: هر گاه(فقیه) بر اساس حکم ما حکم نماید، هرکس از او پیروی نکند حکم خدا را سبک شمرده و مخالفت با ما کرده و مخالفت با ما، مخالفت با خدا است که در حد شرک است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🌺 آیا انسان‏هاى معمولى هم مى‏توانند معصوم باشند یا نه؟ «» به معناى مصون و در امان بودن و مانع شدن از ارتکاب عصیان و ابتلاى به نسیان...، داراى درجات و مراتبى است که مرتبه اعلاى آن اختصاص به انبیا و اوصیاى الهى دارد و این مقام تنها در مورد ایشان - به دلیل وجود نصوص قرآنى و روایات و انتصاب و برگزیدگی ایشان براى رهبرى بشر، به عنوان خلافت الهى - قابل اثبات است. 💠 در مورد دیگران، اگرچه تا حدودى قابل دست یابى و شناسایى است، اما سیر دیگران به حد و مرتبه ایشان نرسیده و شناسایى آنها نیز به واسطه نص و اصطفا نمی‌باشد، بلکه به جهت بروز آثار و علایم آن، مثل: انجام کرامات و آگاهى از نیات و... قابل تشخیص است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰
1_9661610499.ogg
320.7K
🍀صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان‌ فراموش نشه🍀 سلام ❓️معصومین میدونن پشت پرده این گناه چیه و گناه نمیکنن خب ماهم میدونستیم که پشت پرده چیه با اختیار گناه نمیکردیم پس نعوذبالله ما از معصومین بالاتریم؟ سلام در مورد این پاسخ... مگر عصمت اهل البیت علیهم السلام سبب اطاعت کامل ایشان نیست؟ مثلا در آیه تطهیر هم آمده و چه عواملی بوده که ایشان اینگونه برگزیده شدند و طهارت و عصمت شامل بقیه مردمش نشده؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🔰 @p_eteghadi 🔰