#سیل_سیلاب_نشانه_ظهور
🤔#پرسش
❔ آیا روایت زیر درست می باشد؟ آیا آمدن سیل یکی از #علائم ظهور است؟
❗️طبق روایات اسلامی، افزایش بارندگی و بالا آمدن سطح آب رودخانهها و دریاها و جاری شدن سیل بر روی زمین، از جمله نشانههای نزدیک شدن زمان ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف میباشد.
در روایتی آمده است که از امام هادی علیه السلام پرسیدند: چه وقت آنان (مردم قم) منتظر فرج خواهند بود؟ حضرت فرمود: «هنگامی که آب روی زمین را فراگیرد»
✅ بحارالانوار ,ج18 , ص311
💠#پاسخ💠
👌علائم ظهور امام زمان به دو قسم حتمی و غیر حتمی #تقسیم می شود .
❕امور حتمی تحقق شدنی هستند اما امور غیر حتمی ممکن است محقق شود و ممکن است محقق نشود .
🔶در مورد علائم حتمی ، امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« ندای آسمانی از امور حتمی است و خروج سفیانی حتمی است و خروج یمانی هم حتمی است و کشته شدن نفس زکیه نیز حتمی است و پدیدار شدن کف دستی از آسمان نیز حتمی است و نیز آیه #سهمگین ماه رمضان که خوابیده را بیدار می کند و بیدار را می ترساند و دخترکان را از پس پرده بیرون می کشد »
📚الغیبه نعمانی ص262
❕اما امور غیر حتمی که به عنوان نشانه ظهور محسوب شده اند ، متعدد اند ، که از جمله آنان سیل و سیلاب است ، اما نه سیل و سیلاب عمومی بلکه سیل و سیلاب در کوفه و نجف به #عنوان نشانه غیر حتمی ظهور بیان شده است .
🔸در نقلی از امام سجاد علیه السلام آمده است ؛
« هنگامی که سیل و باران ، این بلندی های شما یعنی نجف را پر کند و آتش در سنگ و گل پدیدار شود و تاتارها بغداد را به چنگ آورند ، ظهور قائم منتظر را متتظر باشید »
📚الصراط المستقیم ج 2 ص 259
❕در نقل دیگری ، امام صادق از امام علی علیهما السلام نقل می کند که فرمود ؛
« هنگامی که در #حجاز آتش سوزی شد و بلندی شهرتان یعنی نجف شما را آب فرا گرفت ،منتظر ظهور قائم باشید »
📚الصراط المستقیم ج 2 ص 258
🔸در نقل دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود ؛
« در سال فتح ، رود #فرات طغیان می کند تا آنجا که به درون کوچه های کوفه می ریزد »
📚الارشاد ج 2 ص 377 _ اعلام الوری ج 2 ص 284
👌و در نقل دیگر آمده است که فرمود ؛
« روز یا سال فتح ، فرات #طغیان می کند ، تا آنجا که وارد کوچه های کوفه می شود »
📚الغیبه طوسی ص 451 _ بحار الانوار ج 52 ص 217
🔸روایتی که می گوید قمیان زمانی که آب بر روی زمین بیاید ، انتظار فرج را میکشند ؛
📚الاختصاص ص 102 _ بحار الانوار ج 57 ص 207
🔸بر اساس روایات فوق الذکر ، چنین معنا می شود که زمانی که سیل و سیلاب کوفه و نجف را در بر بگیرد ، قمیان می دانند این حادثه از نشانه های ظهور است ، بنابراین منظور از جاری شدن آب بر روی زمین ، جاری شدن سیل و سیلاب در کوفه و نجف است و منظور از « الارض » ، ارض و زمین نجف و کوفه است که محل #جاری شدن سیلاب ها است .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸#ادامه 👇
👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»
🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛
«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».
👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:
«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »
📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.
🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛
« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103
👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند.
❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .
👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛
«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.
🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ام باز مى گردم».
🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).
👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.
❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .
❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#باز_نشر_میلاد_امام_حسین_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔با یک دوست سنی بحثی داشتم گفت خرافات تو کتابهای شما است از جمله اینکه می گویید امام حسین از #انگشت پیامبر شیر می خورد و از فاطمه شیر نمی خورد آیا #واقعا چنین چیزی قابل قبول است❗️❗️
💠#پاسخ💠
🔷شیخ کلینی از امام #صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود:
«امام حسین نه از پستان حضرت فاطمه و نه زنان دیگر شیر نخورد پیامبر انگشت و زبانش را در #دهان او میگذاشت و او میمکید و این برای دو سه روزش کافی بود .بنابراین است که گوشت و خون حسین از گوشت و خون پیامبر تشکیل شد»
📚الکافی ج1 ص465
📚کامل الزیارات ص57
❕در این شکی نیست که از پیامبر گرامی #معجزات و #کرامات زیادی صادر شده است که قضیه مذکور یکی از آن موارد است .
❔چه مانع عقلی برای #تحقق این کرامت و معجزه وجود دارد در حالی که همانند آن بارها از پیامبر صادر شده است و علمای اهل سنت در کتب خود ذکر کرده اند از جمله؛
1⃣بخاری در #صحیح خود نقل می کند:
« جابر می گوید در یکی از سفرها همراه پیامبر بودیم که هنگام نماز عصر فرا رسید و ما بیش از اندکی آب همراه نداشتیم و همان مقدار را در ظرفی ریختیم .در این حال پیامبر به میان ما آمد و دست خود را در میان آن ظرف فرو برد و انگشتان را از یکدیگر جدا کرد و فرمود برکت الهی را برای وضو گیران از خداوند خواهانم .بلافاصله مشاهده کردیم که آب از میان انگشتان مبارکش فواره می زند .در این موقع مردم از آن آبها #وضو گرفتند و رفع تشنگی نمودند. ما در آن روز هزار و چهار صد تن بودیم »
📚صحیح بخاری ج9 ص104
📚سنن نسائی ج1 ص80
2⃣در روایت دیگری می آورد که #مسلمین در حدیبیه دچار کم آبی شدند :
« پیامبر دست مبارکش را در میان دلو فرو بردند .ناگهان آب از میان انگشتانش مانند چشمه جوشان #جاری شد در این موقع همگی از آن نوشیدیم و وضو گرفتیم .
🔶جابر می گوید:
« اگر صد هزار تن هم بودیم آن آب #همگی ما را کفایت می کرد »
📚صحیح بخاری ج6 ص38
❗️این مضمون را دیگران از علمای اهل #سنت هم نقل کرده اند؛
📚مسند احمد ج5 ص298
📚سنن ترمذی ج2 ص78
📚طبقات ابن سعد ج1 ص98 قسم 1
📚تاریخ بغداد ج12 ص287 و ...
🗯بنابراین جریان سیر کردن امام حسین توسط پیامبر به قدرت #غیبی و معجزه ، هیچ بعد و استبعادی را نمی پذیرد و یک خارق عادت قلمداد می شده است که همانند آن بارها از پیامبر اسلام و سایر #پیامبران صادر شده است .
❓مگر عیسی بدون پدر به دنیا نیامد؟ مگر عصای موسی تبدیل به مار نشد؟ مگر عیسی از گل، پرنده خلق نمی کرد و #مردگان را زنده نمی گرد؟
❕همه این امور به عنوان معجزه و عمل خارق العاده قابل پذیرش است و عمل پیامبر اکرم هم در سیر کردن امام حسین از همین باب قابل #قبول است .
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸#ادامه 👇
👌آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود.
❕بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با #مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!».
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325.
❕مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛
«اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس #فرمود: از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!».
📚امالی صدوق ص 130
❕اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با #دليل نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است.
❕اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد.
👌فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان #جارى ساخت و فرمود:
« زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!».
👌مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد.
📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185
👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى #منصوب كرد .
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96
❕دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد.
📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34
👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در #مدينه كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد.
❕در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان #منفور براى آنان كار مشكلى نبود.
❕به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود.
📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#زیارت_نامه_امام_خمینی
🤔#پرسش
❔با توجه به شبهاتی که اخیرا مطرح شده است لطفا بفرمایید خواندن زیارت نامه در هنگام زیارت قبر امام #خمینی مشروع است یا خیر ❗️آیا این عمل مقایسه کردن امام خمینی با اهل بیت علیهم السلام نیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌ما پاسخ پرسش مذکور را بر محور « زیارت امامزادگان و سادات » ارائه می دهیم که با روشن شدن این #موضوع ، پاسخ پرسش مذکور را روشن می شود .
❕شكّى نيست كه يكى از مكانهاى كسب فيض و نزول رحمت الهى، قبور امامزادگان والا مقام است، قبورى كه علماى اعلام به استحباب #زيارات آن، تصريح كرده اند، و بحمداللَّه در بسيارى از مناطق شيعه نشين قبورشان شناخته شده است و مورد توجّه همگان مى باشد و مردم از اين طريق مى توانند به خدا نزديك شوند. پس بر مؤمنان و شيفتگان خاندان #عصمت است كه قبور اين بزرگ زادگان والامقام را زيارت كنند، كسانى كه به جهت حاكميّت فشار و اختناق اموى و عبّاسى بر دو كشور حجاز و عراق (كه عرصه را بر عموم شيعه، خصوصاً سادات و ذرارى رسول گرامى اسلام تنگ كرده و انواع ناامنى و خطرهاى جانى و ساير مشكلات را براى آنان به وجود آورده بودند بر اساس «أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُاللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها» هجرت از ديار خويش را برمى گزيدند و از زادگاه خود و از آن محيطهاى پرخفقان به مكانهاى ظاهراً امن و شهرها و روستاهاى شيعه نشين، پناه مى آوردند و آنها #مقدمشان را گرامى مى داشتند، هر چند عدّه اى از آنان سرانجام به توسّط مأموران خشن و مزدور آن ظالمان و جبّاران به شهادت مى رسيدند .
📚مفاتیح نوین ص 575
❕علامه #مجلسی به نقل از شیخ مفید می نویسد ؛
« بدان مشاهدی که منتسب به #فرزندان ائمه است زیارتشان مستحب بوده زیرا تعظیم آنان ، تعظیم امامان است و اصل اولی در مورد آنان ، ایمان و #صلاح آنان است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود مانند جعفر کذاب و مانند آن ...و جایز است زیارت آنان و توسل و استشفاع به آنان و #پدران طاهرشان .مى توان آنان را با آنچه كه ساير مؤمنان با آن زيارت مى شوند زيارت كرد و هم مى توان به آنچه از فضل و فضيلتشان بر زبان جارى مى شود آنان را مخاطب قرار داد و به ايشان و اجداد طاهرينشان (صلوات فرستاد و) توسّل جست و طلب #شفاعت كرد.
📚بحار الانوار ج 99 ص 273
👌آنچه را در بيان « شیخ مفید و علّامه مجلسى» آمده مى توان به سه طريق انجام داد ؛
1⃣ پس از طلب مغفرت و علوّ درجه براى امامزاده اى كه به زيارتش تشرّف يافته ايم و مخاطب قرار دادن او به آنچه بر زبان #جاری می شود ( عربی یا فارسی ) و قرائت فاتحه مى توان خدا را به شأن و مقام او قسم داد و حوايج خويش را طلب كرد.
2⃣پس از طلب مغفرت و علوّ درجه، مى توان اوّلين امام معصومى كه پدر يا جدّ آن امام زاده است را مخاطب قرار داد و پس از عرض #سلام و ارادت و يا خواندن زيارتى از زيارتهاى جامعه، او را به اين فرزند صاحب قبر، قسم داد و طلب شفاعت در پيشگاه خداوند نمود.
3⃣نخست فاتحه بخوانند و سپس دو ركعت نماز بجا آورند و ثواب آن را هديه به آن امامزاده كنند و بعد از آن دعا نمايند.
🔸ادامه 👇
🔸#ادامه 👇
👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»
🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛
«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».
👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:
«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »
📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.
🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛
« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103
👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند.
❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .
👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛
«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.
🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ام باز مى گردم».
🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).
👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.
❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .
❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸#ادامه 👇
👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آنكه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»
🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛
«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».
👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:
«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدنها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمعآورى مى شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »
📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.
🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛
« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103
👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه گر است او مى داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى سازد و آماده مى كند.
❕اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .
👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛
«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آنكه نامه هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.
🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاقهاى محكم مى بنديد به گونه اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ام باز مى گردم».
🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).
👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.
❕اگر مى بينيم امام عليه السلام مى فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ام باز مى گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .
❕زيرا اگر امام عليه السلام مى خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى گشت. او به خوبى مى داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.
#پرسمان_اعتقادی
#سایت_ما
ipasookh.ir
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁