eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.3هزار دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اگر پیامبر اسلام از گناهان معصوم است چگونه در سوره آیه 73 آمده است که پیامبر می خواست به مشرکین نزدیک شود و آنان را دوست خودش بگیرد و چیزهای دروغی را به خدا نسبت دهد که به ناگاه خدا پیامبر را از این عمل باز داشت ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «نزدیک بود آنها (با وسوسه های خود) تو را از آنچه وحی کرده ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را خود انتخاب کنند ، و اگر ما تو را ثابت قدم نمی ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی ) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی ، و اگر چنین می کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان ) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو می چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی یافتی» 🔶اسراء 73-75 ❕نقل می کنند قریش به پیامبر گفتند ما به تو اجازه نمی دهیم دست به الاسود بگذاری تا لااقل با دیده احترام به خدایان ما بنگری، پیامبر در دل گفت : خدا که می داند من از این بتها متنفرم اما چه مانعی دارد نگاهی به سوی آنها بیفکنم تا بگذارند استلام حجر الاسود کنم، آیات فوق نازل شد و پیامبر را از این کار نهی کرد. 👌 در شان دیگری آمده است ، قریش پیشنهاد کردند دست از ناسزاگوئی به خدایان ما و سبک شمردن عقلهایمان بردار، و این بردگان و افراد بی سر و پا را که بوی بد از آنها به مشام می رسد از دور خود دور کن، تا در مجلس تو حضور یابیم و به سخنانت گوش فرا دهیم. پیامبر به امید اینکه آنها مسلمان شوند در فکر بود که خواسته آنانرا (هر چند موقت ) بپذیرد که آیات فوق نازل شد و پیامبر را بر حذر داشت . 📚مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث 👌از آنجا که این شان نزول ها با آیات مذکور تعارض دارد ، لذا قابل پذیرش نمی باشد ، توضیح اینکه؛ ❕گر چه بهانه جویان خواسته اند آیات فوق را دستاویزی برای نفی بودن پیامبران بگیرند، و بگویند طبق آیات فوق و شان نزولهائی که در رابطه با آن دیده می شود، پیامبر در برابر وسوسه های بت پرستان از خود انعطاف نشان داد، و بلافاصله از سوی خداوند مورد قرار گرفت . 👌ولی خود آیات فوق آنقدر گویا است که ما را از اقامه شواهد دیگر بر این طرز تفکر بی نیاز می سازد، زیرا دومین آیه مورد بحث با صراحت می گوید «اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بودیم، نزدیک بود به آنها تمایل پیدا کنی » که این است تثبیت الهی که ما از آن تعبیر به (مقام عصمت ) می کنیم ، مانع این تمایل شد، نه اینکه پیامبر انعطاف نشان داده بود و خداوند او را نهی و مواخذه کرد. ❕توضیح اینکه آیه اول و دوم در حقیقت اشاره به دو حالت مختلف پیامبر است : 🔶حالت اول که حالت و انسان عادی است و در آیه نخست بیان شده ایجاب می کند که وسوسه های دشمنان در او اثر بگذارد، بخصوص اگر مصالحی ظاهرا در این انعطاف به چشم بخورد، مانند امید به اسلام سران شرک بعد از این انعطاف، و یا پیشگیری از خونریزی و درگیریهای بیشتر، و هر بشر عادی هر قدر قوی باشد احتمال تحت تاثیر واقع شدن در برابر این وسوسه ها را دارد. 👌ولی آیه دوم جنبه و عصمت الهی و لطف خاص پروردگار را بیان می کند که شامل حال پیامبران مخصوصا پیامبر اسلام در بحرانی ترین لحظات زندگی بود. 💠نتیجه اینکه : پیامبر با بشری تا لب پرتگاه قبول وسوسه های مشرکان آمد، اما تایید الهی او را حفظ کرد و نجات داد. 💠این تعبیر درست همان تعبیری است که در سوره می خوانیم که در بحرانی ترین لحظات برهان الهی به سراغ او آمد و اگر مشاهده این برهان نبود تسلیم وسوسه های فوق العاده نیرومند همسر عزیز مصر می شد «و لقد همت به و هم بها لو لا ان رای برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین » (سوره یوسف آیه 24). 👌به ما آیات فوق، نه تنها دلیل بر نفی عصمت نیست، بلکه یکی از آیات دال بر عصمت است چرا که مسلما این تثبیت الهی (تثبیت از نظر فکر و عواطف و تثبیت از نظر گام های عملی ) منحصر به این مورد نبوده است زیرا دلیل آن در موارد مشابه نیز وجود دارد، و به این ترتیب گواه زنده ای بر معصوم بودن پیامبران و رهبران الهی محسوب می شود. 👌و اما سومین آیه مورد بحث که می گوید «اگر تو تمایل به آنها پیدا کرده بودی، شدیدا مجازات می شدی »دلیل بر همان چیزی است که در بحثهای مربوط به عصمت پیامبران آمده است که معصوم بودن آنها جنبه ندارد، بلکه توام با یک نوع خود آگاهی است که با اختیار و آزادی اراده انجام می شود، لذا ارتکاب گناه در چنین حالتی عقلا محال نیست، بلکه عملا به خاطر آن آگاهی و ایمان خاص، وجود خارجی هرگز نخواهد یافت و اگر فرضا وجود می یافت مشمول همان کیفرها و مجازاتهای الهی بود. 📚تفسیر نمونه ج12 ص211 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔اگر پیامبر اسلام از گناهان معصوم است چگونه در سوره آیه 73 آمده است که پیامبر می خواست به مشرکین نزدیک شود و آنان را دوست خودش بگیرد و چیزهای دروغی را به خدا نسبت دهد که به ناگاه خدا پیامبر را از این عمل باز داشت ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «نزدیک بود آنها (با وسوسه های خود) تو را از آنچه وحی کرده ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را خود انتخاب کنند ، و اگر ما تو را ثابت قدم نمی ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی ) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی ، و اگر چنین می کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان ) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو می چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی یافتی» 🔶اسراء 73-75 ❕نقل می کنند قریش به پیامبر گفتند ما به تو اجازه نمی دهیم دست به الاسود بگذاری تا لااقل با دیده احترام به خدایان ما بنگری، پیامبر در دل گفت : خدا که می داند من از این بتها متنفرم اما چه مانعی دارد نگاهی به سوی آنها بیفکنم تا بگذارند استلام حجر الاسود کنم، آیات فوق نازل شد و پیامبر را از این کار نهی کرد. 👌 در شان دیگری آمده است ، قریش پیشنهاد کردند دست از ناسزاگوئی به خدایان ما و سبک شمردن عقلهایمان بردار، و این بردگان و افراد بی سر و پا را که بوی بد از آنها به مشام می رسد از دور خود دور کن، تا در مجلس تو حضور یابیم و به سخنانت گوش فرا دهیم. پیامبر به امید اینکه آنها مسلمان شوند در فکر بود که خواسته آنانرا (هر چند موقت ) بپذیرد که آیات فوق نازل شد و پیامبر را بر حذر داشت . 📚مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث 👌از آنجا که این شان نزول ها با آیات مذکور تعارض دارد ، لذا قابل پذیرش نمی باشد ، توضیح اینکه؛ ❕گر چه بهانه جویان خواسته اند آیات فوق را دستاویزی برای نفی بودن پیامبران بگیرند، و بگویند طبق آیات فوق و شان نزولهائی که در رابطه با آن دیده می شود، پیامبر در برابر وسوسه های بت پرستان از خود انعطاف نشان داد، و بلافاصله از سوی خداوند مورد قرار گرفت . 👌ولی خود آیات فوق آنقدر گویا است که ما را از اقامه شواهد دیگر بر این طرز تفکر بی نیاز می سازد، زیرا دومین آیه مورد بحث با صراحت می گوید «اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بودیم، نزدیک بود به آنها تمایل پیدا کنی » که این است تثبیت الهی که ما از آن تعبیر به (مقام عصمت ) می کنیم ، مانع این تمایل شد، نه اینکه پیامبر انعطاف نشان داده بود و خداوند او را نهی و مواخذه کرد. ❕توضیح اینکه آیه اول و دوم در حقیقت اشاره به دو حالت مختلف پیامبر است : 🔶حالت اول که حالت و انسان عادی است و در آیه نخست بیان شده ایجاب می کند که وسوسه های دشمنان در او اثر بگذارد، بخصوص اگر مصالحی ظاهرا در این انعطاف به چشم بخورد، مانند امید به اسلام سران شرک بعد از این انعطاف، و یا پیشگیری از خونریزی و درگیریهای بیشتر، و هر بشر عادی هر قدر قوی باشد احتمال تحت تاثیر واقع شدن در برابر این وسوسه ها را دارد. 👌ولی آیه دوم جنبه و عصمت الهی و لطف خاص پروردگار را بیان می کند که شامل حال پیامبران مخصوصا پیامبر اسلام در بحرانی ترین لحظات زندگی بود. 💠نتیجه اینکه : پیامبر با بشری تا لب پرتگاه قبول وسوسه های مشرکان آمد، اما تایید الهی او را حفظ کرد و نجات داد. 💠این تعبیر درست همان تعبیری است که در سوره می خوانیم که در بحرانی ترین لحظات برهان الهی به سراغ او آمد و اگر مشاهده این برهان نبود تسلیم وسوسه های فوق العاده نیرومند همسر عزیز مصر می شد «و لقد همت به و هم بها لو لا ان رای برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین » (سوره یوسف آیه 24). 👌به ما آیات فوق، نه تنها دلیل بر نفی عصمت نیست، بلکه یکی از آیات دال بر عصمت است چرا که مسلما این تثبیت الهی (تثبیت از نظر فکر و عواطف و تثبیت از نظر گام های عملی ) منحصر به این مورد نبوده است زیرا دلیل آن در موارد مشابه نیز وجود دارد، و به این ترتیب گواه زنده ای بر معصوم بودن پیامبران و رهبران الهی محسوب می شود. 👌و اما سومین آیه مورد بحث که می گوید «اگر تو تمایل به آنها پیدا کرده بودی، شدیدا مجازات می شدی »دلیل بر همان چیزی است که در بحثهای مربوط به عصمت پیامبران آمده است که معصوم بودن آنها جنبه ندارد، بلکه توام با یک نوع خود آگاهی است که با اختیار و آزادی اراده انجام می شود، لذا ارتکاب گناه در چنین حالتی عقلا محال نیست، بلکه عملا به خاطر آن آگاهی و ایمان خاص، وجود خارجی هرگز نخواهد یافت و اگر فرضا وجود می یافت مشمول همان کیفرها و مجازاتهای الهی بود. 📚تفسیر نمونه ج12 ص211 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در حضرت یوسف آمد که یوسف نبی از یکی از زندانی ها که داشت آزاد می شد و ساقی شاه بود خواست که پیش پادشاه ازش یاد کنه و بگه که یوسف رو بی گناه زندون انداختن و پادشاه یوسف را بیرون بیاره اما خدا یوسف رو کرد که چرا از غیر من درخواست کردی به خاطر همین باید چند سال بیشتر در زندان بمانی قرآن هم میگه « شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد و او در زندان چند سال بیشتر ماند»( یوسف42)❕ 🤔آیا این جریان با یوسف منافات نداره❓ 💠💠 👌خداوند نقل می کند که پس از آنکه یوسف نبی دو نفر از هم بند خود را متوجه خدا کرد و خواب آنها را تعبیر نمود که یکی از آنان آزاد میشود و ساقی شاه میشود و دیگری به دار آمیخته میشود و پرندگان آسمان از سر او می خورند خطاب به کسی که قرار بود ساقی شاه شود داشت: 🔶«اذکرنی عند ربک»« نزد مالک و صاحب اختیار خود از من سخن بگو» ، « فانساه الشیطان ذکر ربه» ،«شیطان یاد آوری از یوسف را نزد صاحبش از خاطر آن زندانی برد» 🔶یوسف 42 👌برخی گفته اند که ضمیر در « فانساه» به یوسف باز می گردد بنابراین معنای جمله چنین میشود: «شیطان یاد خدا را از خاطر برد و به همین دلیل به غیر او توسل جست» 👌اما این سخن قابل قبول نیست زیرا با توجه به جمله قبل که یوسف خطاب به زندانی می گوید مرا نزد صاحب و مالکت باز گو کن روشن میشود که ضمیر به شخص ساقی بر می گردد و کلمه رب هم در « اذکرنی عند ربک» و هم در « فانساه الشیطان عن ذکر ربه» به یک معنا است و یک مفهوم دارد و مراد همان یاد آوری نزد بوده است ، به علاوه جمله « بعد از مدتی یادش آمد» 🔷یوسف 45 🗯که در چند آیه بعد در همین داستان درباره ساقی می خوانیم نشان می دهد که فراموش کننده ساقی بوده است نه یوسف 📚تفسیر ج9 ص414 👌گذشته از آنکه اگر بگوییم شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد این سخن با دیگر آیات قرآن سازگار نیست . 💠قرآن به روشنی میگوید که شیطان راهی به بندگان خدا ندارد و روشن ترین مصداق بندگان خدا پیامبران الهی هستند چنان که خطاب به شیطان می فرماید: «بر بندگان من راه و سلطه نداری» 🔷حجر42 👌خود شیطان نیز اعتراف می کند که من بر بندگان مخلص خدا که روشن ترین مصداق انان پیامبران هستند راهی ندارم: «سوگند به تو همه بندگان تو را گمراه می کنم جز بندگان مخلص تو را» 🔷ص82-83 ❕این که یوسف از آن زندانی خواست تا نزد شاه از او یاد کند و او از زندان آزاد شود تا بی گناهی خود را اثبات کند از قبیل توسل به اسباب می باشد که هیچ گونه اشکال عقلی و شرعی بر آن مترتب نمیشود. 👌امام علیه السلام فرمود: «خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 👌حضرت سلیمان نیز برای آوردن تخت ملکه سبا به اسباب طبیعی جست و به یاران خود گفت: «کدامیک از شما توانایی دارید که تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید» 🔷نمل 38 👌ذو القرنین نیز برای ساختن سد در برابر یاجوج و ماجوج از اطرافیان کمک خواست و فرمود: «مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد ایجاد کنم» 🔷کهف95 👌بنابراین روشن می شود که توسل جستن به اسباب طبیعی نه تنها اشکالی ندارد بلکه خداوند به این توسل جستن کرده است و آن را تایید کرده است ، چنان که در حدیث امام صادق گذشت . 🔶در حدیث دیگری امام علیه السلام فرمود: «پیامبری از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو راخ شفا نمی دهم تا از دارو و استفاده کنی زیرا من شفایم را در آن قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 👌این حدیث نیز ضرورت استفاده از اسباب طبیعی را روشن می کند. ❕بنابراین یوسف کار اشتباهی نکرد که از آن زندانی برای آزادی از زندان کمک گرفت زیرا توسل به اسبابی کرده است که خداوند به آن فرمان داده بود .اگر یوسف بیشتر در زندان ماند به سبب دسیسه کسانی بود که او را در زندان افکنده بودند و فراموشی ساقی شاه از یاد آوری یوسف نزد پادشاه نیز در این مساله موثر بوده است. ❕بله در احادیث ضعیف السندی آمده است که یوسف چون از آن زندانی برای آزاد شدن کمک خواست و از خداوند کمک نگرفت مواخذه شد و بیشتر در زندان ماند 📚تفسیر عیاشی ج2 ص176 🔰اما مرحوم عیاشی این روایات را به صورت مرسل و بدون سند کامل ذکر می کند .روشن است که روایت مرسل و غیر قابل قبول است و نمی توان در یک چنین مساله مهمی به این نوع روایات تکیه کرد. ❕این مضمون در تفسیر قمی ج1 ص344 نیز نقل شده است اما سندش ضعیف است زیرا یکی از راویانش اسماعیل بن عمر است که واقفی مذهب بوده است. 📚رجال ص28 👌ویکی دیگر از روات شعیب العقرقوفی است که است. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 اینکه کسی که عمدا خواری کند، باید روزه بگیرد چیست❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که خواری در ماه مبارک رمضان از جمله بزرگ است . تا جایی که امام علیه السلام فرمود: « هر کس یک روز را از ماه رمضان افطار کند ، روح از او خارج می شود » 📚 ج2 ص118 🔷خداوند برای دنیوی افرادی که در ماه رمضان روزه خواری می کنند چنین جعل کرده است که آنان موظف به آزاد کردن یک ، یا اطعام 60 و یا روزه داری روز هستند. 👌امام علیه السلام در مورد فردی که بدون عذر در ماه رمضان کرده بود فرمود: « یا ای را آزاد کند ، و یا دو پشت سر هم روزه بگیرد ، و یا شصت را اطعام کند» 📚 ج4 ص 101 🗯 این حکم روشن است ؛ 1⃣ و روزه خواران در ماه مبارک رمضان 2⃣توجه دادن به روزه ماه مبارک رمضان 3⃣نهی از و کم شمردن ، روزه داری در ماه مبارک رمضان 📝 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔گفته میشود که حیوانات حتی حیوانات وحشی ولایت اهلبیت را درک میکنند و تحت فرمان آنها هستند پس مثلا چگونه است که در روز عاشورا اسبان بر پیکر امام حسین تاختند و به این فرمان تن دادند ❗️❗️ 💠💠 👌مساله اسب تاختن بر پیکر مبارک امام حسین علیه السلام یکی از بزرگترین ظلم های صورت گرفته در حق ایشان محسوب می شود . ❕برابر فرمانى كه ابن زياد صادر كرده بود، «ابن سعد» مأمور بود پس از شهادت امام حسين عليه السلام بدن مبارك حسین علیه السلام را زير سمّ اسبان قرار دهد؛ وى كه به خاطر تقرّب به ابن زياد و در خامش براى رسيدن به حكومت رى از هيچ جنايتى خوددارى نمى‏ كرد، در ميان اصحابش فرياد زد: « كيست كه داوطلبانه بر پيكر حسين اسب بتازد تا سينه و پشت وى را زير سم اسبان پايمال كند؟!». 📚مقتل الحسین، مقرم ، ص 302 🔸شمر كه قساوت فوق‏ العاده ‏اى داشت با شنيدن اين فرمان، پيشقدم شد و بر بدن پاك زاده زهرا عليها السلام تاخت. ده نفر ديگر نيز از وى تعبيت كردند كه عبارت بودند از ؛ 1. اسحاق بن حُويّة. 2. هانى بن ثُبيت حضرمى. 3. واحظ بن ناعم. 4. اسيد بن مالك. 5.حكيم بن طفيل طائى. 6. اخنس بن مَرثَد. 7. عمرو بن صُبيح. 8. رجاء بن مُنقِذ عبدى. 9. صالح بن وهب. 10. سالم بن خثيمه. 🔹اينان آن قدر با اسبان خويش بر پيكر مقدس فرزند پيامبر تاختند كه استخوان‏ها را درهم شكستند. آنان نه تنها از اين عمل ننگين خويش پروايى نداشتند كه به آن افتخار هم كرده تقاضاى جايزه نمودند، اسيد بن مالك- يكى از اين افراد- در برابر ابن زياد چنين گفت ؛ «ما سينه حسين را بعد از پشت وى با اسبان قوى هيكل و نيرومند درهم كوبيديم». 👌ولى برخلاف انتظارشان ابن زياد دستور داد به آنان جايزه ناچيزى دادند. بعدها مختار چون اين عده را دستگير كرد، دست و پاى آنان را بر زمين ميخكوب كرد و اسب بر بدنشان تاخت تا به هلاكت رسيدند. 📚بحارالانوار، ج 45، ص 59 و اعيان الشيعة، ج 1، ص 612. 👌از ابوذر نقل شده كه مى ‏گويد ؛ «ما خدمت پيامبر بوديم كه در پيش روى ما دو بز به يكديگر شاخ زدند، پيغمبر فرمود، مى‏ دانيد چرا اينها به يكديگر زدند؟ حاضران عرض كردند: نه، پيامبر فرمود ولى خدا مى ‏داند چرا؟ و به زودى در ميان آنها داورى خواهد كرد » 📚تفسیر مجمع البیان،ذیل آیه 38 انعام _ تفسیر نور الثقلین،ذیل آیه 38 انعام 🔸خداوند می فرماید ؛ « پرندگانی که بر فراز آسمان بال می گسترانند ، هریک از آنها نماز و تسبیح خود را می داند » (نور41) 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ پرنده ای در صحرا و دریا صید نمی شود و هیچ حیوان وحشی به دام نمی افتد مگر به خاطر ترک تسبیح» 📚تفسیر البرهان ج4 ص82 👌بنابراین اگر حیوانات ولایت اهل بیت علیهم السلام را دارند ، با درک و شعور متناسب با خود دارند و هیچ مانعی ندارد که حیواناتی که بر پیکر مبارک امام حسین علیه السلام تاختند به خاطر این عمل مورد قرار گیرند . ❕البته ممکن است این نحو نیز پاسخ گفت که اسبان مذکور خودشان بر پیکر مبارک امام حسین علیه السلام نتاختند بلکه این صاحبانشان بودند که آنان را بر تاختن ملزم کردند ، آنان در برابر خواست و اراده صاحبان اختیاری از خود نداشتند و اگر امر واگذار شده به خودشان بود ، چنین نمی کردند . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 اینکه کسی که عمدا خواری کند، باید روزه بگیرد چیست❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که خواری در ماه مبارک رمضان از جمله بزرگ است . تا جایی که امام علیه السلام فرمود: « هر کس یک روز را از ماه رمضان افطار کند ، روح از او خارج می شود » 📚 ج2 ص118 🔷خداوند برای دنیوی افرادی که در ماه رمضان روزه خواری می کنند چنین جعل کرده است که آنان موظف به آزاد کردن یک ، یا اطعام 60 و یا روزه داری روز هستند. 👌امام علیه السلام در مورد فردی که بدون عذر در ماه رمضان کرده بود فرمود: « یا ای را آزاد کند ، و یا دو پشت سر هم روزه بگیرد ، و یا شصت را اطعام کند» 📚 ج4 ص 101 🗯 این حکم روشن است ؛ 1⃣ و روزه خواران در ماه مبارک رمضان 2⃣توجه دادن به روزه ماه مبارک رمضان 3⃣نهی از و کم شمردن ، روزه داری در ماه مبارک رمضان 📝 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁