eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍حضرت محمد(ص)فرمودند: هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد ، بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد،در همان روز یا همان شب. 📚داستانهای صلوات،ص۸، ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ 🔰 @p_eteghadi 🔰 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
🔰ماهیت غیبت صغری از نگاه مذهب امامیه ♻️برای حضرت مهدی (عج) دو غیبت وجود دارد: یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبری که هر دو از نگاه مذهب امامیه لازم و ضروری بوده است. 🔸از نگاه شیعه امامیه، مهم‌ترین فلسفه ضروری غیبت صغری جلوگیری از انحراف جامعه شیعی در پذیرش غیبت کبری و آمادگی اندیشه‌ها برای این دوران بوده است؛ زیرا اگر غیبت کبری ناگهانی شکل می‌گرفت موجب انحراف افکار، تفرقه و عدم پذیرش اندیشه مهدویت از سوی شیعیان می‌شد 🔸با شکل گیری غیبت صغری ارتباط جامعه شیعی از سوی نواب اربعه و وکلای مورد اعتماد حضرت به مدت 69 سال انجام گرفت و با پدید آمدن آمادگی نسبی برای شیعیان، آن حضرت به فرمان الهی در پرده غیبت کبری و پنهان زیستی تمام و کامل قرار گرفت. 🔹در این میان ائمه علیهم السلام بیشترین نقش را برای آماده نمودن جامعه شیعی برای عصر غیبت صغری و کبری ایفا نمودند. 🔸تبیین و تفسیر صحیح از آموزه های مهدوی، نشر اندیشه های مهدویت، سرزنش و مبارزه با منکرین، بیان ثواب ثبات قدم و انتظار فرج بخشی از فعالیت های آنان در این زمینه بوده است. 🌐 جهت مطالعه‌ی بیشتر، کلیک کنید. https://btid.org/fa/news/204069 📎 📎 📎 📎 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 خلود و ذبح مرگ! ✍ استاد عالی: اصولا روایات زیادی نقل شده که اهل بیت (ع) فرموده اند: در قیامت مرگ ذبح می شود و همه اهل جاودانگی خواهند بود. امام صادق علیه السلام فرمودند: در روز قیامت در حالی که بهشتیان در بهشت و دوزخیان در جهنم قرار گرفتند، منادی از جانب خداوند ندا می‌دهد: ای اهل بهشت و دوزخ، آیا مرگ را در هیچ شکل و صورتی دیده و شناخته اید؟ همه می گویند: نه. در این هنگام مرگ را به صورت قوچی زیبا و نمکین می آورند و آن را میان بهشت و دوزخ نگه داشته، صدا می‌زنند همه اهل بهشت و دوزخ بیایند و بنگرند که چگونه مرگ را ذبح می کنند. یعنی مرگ که همان هجرت و تحول و امری معنوی است به صورت گوسفندی تمثّل می یابد. 📚 کتاب بهشت و جهنم ‎‎‌‌‎‎‌‌ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔵 هر چه اراده کنند ساخته‌می‌شود! ✍ چشمه‌ها و نهرهاى بهشتى در اختيار ساكنان آنجاست كه به هر سويى بخواهند مسير را با يك اشاره اى عوض يا چشمه و نهرى را احداث مى نمايند و در احداث نهر و چشمه هيچ گونه زحمتى نمى كشند، فقط اراده مى كنند. لَهُم ما يَشاؤ نَ فِيهَا ، لذا قرآن درباره چشمه‌ها و نهرهاى بهشت مى فرمايد: يُفُجِّرونَها تَفجِيراً ، يعنى خود بهشتيان چشمه‌ها را احداث و زمين هاى بهشت را با اراده اى كه خدا به آنان داده مى شكافند. 📚 کتاب معاد، استاد قرائتی ‎‎‌‌‎‎‌ 🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨ 🌼داستان توبه علی گندابی ✍️علی نامی که در محله فعلی که مصلای همدان نام دارد و در گذشته به آن گنداب می‌گفتند زندگی می‌کرد! به همین دلیل او را علی گندابی صدا می‌کردند. علی گندابی چهره‌ای زیبا به همراه چشم‌های زاغ و موهای بور داشت که یک کلاه پشمی خیلی زیبایی هم سرش می‌کرد. لات بود اما یک جور مرام و معرفت ته دلش بود، برای مثال یک روز که تو قهوه‌خانه نشسته بود و یک تازه عروس به او نگاه می‌کرد، به خودش گفت علی پس غیرت کجا رفته که زن مردم به تو نگاه می‌کنه؟ بعد کلاهش را درآورد و بعد از ژولیده کردن موهاش از قهوه‌خونه بیرون رفت. یک روز آقای شیخ حسنی که از روضه‌خوان‌های همدان بود، برای روضه خوانی به یک روستا رفته بود. او تعریف کرده که: رفتم روضه را خواندم آمدم بیام که دیر وقت بود و دروازه‌های شهر رو بسته بودند و هنگامی که خواستم به روستا برگردم، یادم افتاد که فردا در نماز جمعه سخنرانی دارم و گفتم اگر بمونم از دست حیوان‌های درنده در امان نخواهم ماند. زمانی که خواستم در بزنم، دیدم علی گندابی با رفقاش عرق خورده و داره اربده‌کشی میکنه. دیگه گفتم خدایا توکل به تو و در زدم که دیدم علی گندابی درو باز کرد، اربده می‌کشید و قمه دست داشت. گوشه عبای منو گرفت و کشون کشون برد و گفت: آق شیخ حسن این موقع شب اینجا چیکار می‌کنی؟ گفتم: رفته بودم یه چند شبی یه جایی روضه بخونم که گفت: بابا شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه. گفتم: علی فرق می‌کنه و امشب، شب اول محرمه اما تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد، به طوری که سرش را به دروازه می‌زد با خودش می‌گفت: علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه. به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت می‌کنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ می‌گه: آخه حسن روضه منبر می‌خواد. روضه چایی می‌خواد، مستمع می‌خواد. گفت: من این حرفا حالیم نیست منبر می‌خوای باشه من خودم می‌شم منبرت. چهار دست و پا نشست تو خاک‌ها بشین رو شونه من روضه بخون، اومدم نشستم رو شونه‌های علی شروع کردم به روضه خوندن که علی گفت: آهای شیخ این تجهیزات رو بزار زمین منو معطل نکن صاف منو ببر سر خونه آقا ابولفضل عباس و بهش بگو آقا علیت اومده. من هم روضه رو شروع کردم: "ای اهل حرم پیر علمدار نیامد/ سقای حسین نیامد" دیدم یک دفعه دارم بالا و پایین میرم و دیدم علی گندابی از شدت گریه یک گوشه صورتش را گذاشته رو زمین و اشک می‌ریزه. روضه که تموم شد، علی گندابی گفت: شیخ ازت ممنونم میشم یک کار دیگه هم برام انجام بدی؟ رویت رو بکنی به سمت نجف امیرالمومنین به آقا بگی علی قول میده دیگه عرق نخوره. گفتم باشه و رفتیم خونه. فردا که در مسجد بالای منبر رفتم، گفتم: آهای مردم به گوش باشید که علی گندابی توبه کرده. روضه که تموم شد مستقیم به در خونه علی گندابی رفتیم، در که زدیم زنش در رو باز کرد، گفتیم با علی گندابی کار داریم که زنش گفت علی گندابی رفت، دیشب که اومد خونه حال عجیبی داشت گفت باید برم، جایی جز کربلا ندارم یا علی آدم میشه بر می‌گرده یا دیگه بر نمی‌گرده. علی گندابی رفت مدتی مقیم کربلا شد و کم کم که دیگه خالی شده بود رفت نجف اشرف. میرزای شیرازی که به مسجد میومد تا علی رو نمی‌دید نماز نمی‌خوند، تا علی هم خودش رو برسونه. یک روز که با هم تو مسجد نشسته بودن و علی داشته نماز می‌خونده به میرزای شیرازی خبر می‌دن که فلان عالم در نجف به رحمت خدا رفته، گفت: باشه همینجا یه قبری بکنید نمازشو می‌خونم بعد خاکش می‌کنیم. خبر اومد که قبر حاضره اما مرده زنده شد و قلبش به کار افتاده که میرزا گفت: قبر رو نپوشونید که حتما حکمتی در کاره. نماز دوم شروع کردن تموم که شد گفتن میرزا هر کاری می‌کنیم علی از سجده بلند نمی‌شه، اومدن دیدن علی رفته، علی تموم کرده بود. میرزا گفت: می‌دونید علی تو سجده چی گفته؟ خدا رو به حق امام علی قسم داد و گفت: خدایا یک قبر زیر قدم زائرای امام علی(ع) خالیه می‌زاری برم اونجا؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 ✍ بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند. اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل گرفتاری بندگان خدا بردارد، اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید. در بررسی اعمال خود، مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود. مثلا شخصی از من آدرس می خواست. من او را کامل راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت. من نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عملم مشاهده کردم! اینکه ما در طی روز، حوادثی را از سر می گذرانیم و می گوییم خوب شد اینطور نشد. یا می گوییم: خدا رو شکر که از این بدتر نشد، به خاطر دعای خیر افرادی است که مشکلی از آنها برطرف کردیم. من هر روز برای رسیدن به محل کار، مسیری را در اتوبان طی می کنم. همیشه ، اگر ببینم کسی منتظر است، حتما او را سوار می کنم. یک روز هوا بارانی بود. پیرزنی با یک ساک پر از وسایل زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود اما ایستادم و او را سوار کردم. ساک وسایل او گلی شده و صندلی را کثیف کرد، اما چیزی نگفتم. پیرزن تا به مقصد برسد مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرایه بدهد که نگرفتم و گفتم: هر چه می‌خواهی بدهی برای اموات ما صلوات بفرست. من در آن سوی هستی، بستگان و اموات خودم را دیدم. آن‌ها از من به خاطر دعا های آن پیرزن و صلوات هایی که برایشان فرستاد، حسابی تشکر کردند این را هم بگویم که صلوات، واقعا ذکر و دعای معجزه گری است. آن قدر خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم. 📚 کتاب سه دقیقه در قيامت ‎‎‌‌‎‎‌‌ 🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨ 🌼داستان بخشش.. ✍زنی از کنار مرد معلول ذهنی رد شد که چوبی در دست داشت وبا آن روی زمین می کشید. دلش به حال او سوخت و از او پرسید: اینجا چه می کنی؟ وی گفت: من بهشت ​​را می کشم و آن را به قطعات تقسیم می کنم ، زن لبخند زد و به او گفت: آیا می توانم تکه ای از آن را بخرم؟ قیمتش چنده؟ مرد نگاهی به زن انداخت و گفت: بله ، تکه ای بیست درهم است. زن به مرد معلول بیست درهم و مقداری غذا داد و رفت زن در آن شب خواب دید که در بهشت ​​است صبح برای شوهرش آنچه که در برخوردش با مرد معلول اتفاق افتاده بود تعریف کرد شوهر برخاست و نزد مرد رفت تا قطعه ای از بهشت را از او بخرد و به او گفت: من می خواهم یک قطعه بهشت ​​بخرم ، چقدر است؟ مرد گفت: من نمی فروشم مرد متحیر شد و به او گفت: دیروز به همسرم قطعه ای به مبلغ بیست درهم فروخته ای؟! مرد معلول گفت: همسرتان با بیست درهم ​​نمی خواست بهشت از من بخرد او میخواست دل من را شاد کند، اما شما ، شما فقط دنبال بهشت ​​هستید و بهشت ​​قیمت ثابتی ندارد زیرا ورود به بهشت از راه "همدردی ودلجویی از دیگران" امکان پذیر است 🔰 @p_eteghadi 🔰
162.9K
🔰سوال: چرا بعضی جاها به ما میگن که برای کسی که بهتون ظلم کرده دعا کنید که خدا هدایتش کنه ولی بعضی جاها میگن به کسی که بهتون ظلم کرده نفرین کنید مثلا در دعای (توسلِ دیگر) یه جا داره که میگه : خدایا ازتو میخواهم به حق امیر المومنین که انتقام بگیری از کسیکه به من ظلم و ستم و آزار روا داشته خب ما از کجا باید تشخیص بدیم که چه موقع برای کسیکه بهمون ظلم کرده دعا کنیم و بگیم : خدایا هدایتش کن و بهش فهم و بصیرت بده و چه موقع باید نفرینش کنیم که خدا ازش انتقام بگیره؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 ✍ موقف دیگر امانت است؛ اعم از امانت های مالی و غیر مالی، حتی برخی حرف‌ها که امانت است و نباید هر جایی گفته شود. امام سجاد (ع) فرمود: «به خدا قسم اگر قاتل پدرم، شمشیری را که با آن پدرم را شهید کرد نزد من به امانت بسپرد، در آن خیانت نمی‌کنم.» 📚 کتاب صراط و شفاعت ‎‎‌‌‎‎‌ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا کسی که می خواهد دینش را تغییر دهد مرتد محسوب می شود و مجازات دارد؟ 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا