🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ گفت و گوی مردی که مرگ را تجربه کرده است با نویسنده کتاب:
ساختار بدن بهشتیها طوری است که اصلا نیازی به آب و غذای اثیری ندارند. آنها، فقط برای لذت بردن، می خورند و می نوشند.
🔸 دارید می گویید که هرگز تشنه یا گرسنه نمی شوند. چه طور ممکن است یک روح، در حالی که گرسنه نیست از غذا لذت ببرد؟! یا وقتی تشنه نیست از نوشیدن محظوظ شود؟!
جوابش:
- موقعی که ارواح به قصد لذت بردن به سمت آب می روند، احساس تشنگی می کنند. همچنین، زمانی که به قصد حظ بردن به سوی غذا می روند، احساس گرسنگی می کنند. در چنین مواقعی، حال کسی را دارند که هزار سال غذا یا آب نخورده باشد.
🔸 غذا و مایعاتی که می خورند از راه دهان، وارد معده آنها می شود؟
- بدن برزخی، روده و معده ندارد. یک موجود برزخی، غذا را در دهانش می گذارد، می جود و با حظ فرو می برد؛ اما غذا وارد شکمش نمی شود. یک جور هایی محو می شود.
- خلاصه این که سیستم بدن خاکی با بدن برزخی فرق دارد.
- دقيقا. همان طور که بدن برزخی ما با بدن اُخروی مان تفاوت دارد. مقصودم از بدن اُخروی، همان بدنی است که پس از برزخ، یعنی
در قیامت خواهیم داشت.
📚 کتاب آن سوی مرگ
🔰 @p_eteghadi 🔰
💢روایات نوروز💢
✅دو دسته روایات در مورد نوروز وارد شده است . برخی از روایات آن را مدح کرده و برخی از روایات به ذم آن پرداخته است.
🔴روایات موافق عید نوروز را می توانید در
الكافي ج5، ص 141
من لا يحضره الفقيه، ج3، ص 300
دعائم الإسلام، ج2، ص 326
هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام ج3 ص 317
وسائل الشيعة / ج8 /ص 172 / باب48
🔴روایات مخالف نوروز
مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج6، ص 154از لب الباب قطب نقل کرده است
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) / ج4 ص 319
👌👌اما جمع بین روایات
کلام حضرت کاظم ع در نفی این عید(که در مناقب ابن آشوب)نقل شده؛ حمل بر تقیه وبلکه شاهدی بر اسلامی نبودن این عید می گیریم.
✅و در جمع دو دسته روایات عرض می کنیم که روایات مثبت (موافق)ناظر بر مطلوبیت این روز از باب فرصتی مناسب برای کارهای خوب ؛بوده و ناظر برتطبیق وقائع و حوادثی است که مصادف این روز واقع شده است(برفرض منطبق بودن این حوادث مثل غدیرخم و...)
و بخاطر این حوادث میمون و مبارک تمجید از این روز شده نه بخاطر تایید اصل این عید باستانی و اسلامی دانستن آن...
روایات نافیه ؛ اسلامی بودن آنرا نفی کرده است و روایات موافق،هدیه و احسان و ...را تایید نموده است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
| #احادیث_داستانی |
☆ پس چه كسى غذايش را درست مىكرد؟
🔸 به نقل از أبو قلابة :
در حضور پيامبر صلىالله عليه و آله از مردى سخن به ميان آمد و گفته شد : او آدم خوبى است . و گفته شد : اى رسول خدا! آن مرد همسفر حجّ ما بود . هرگاه در منزلى پياده مىشديم پيوسته در حال نماز خواندن بود تا آن كه حركت مىكرديم و در بين راه نيز همواره قرآن مىخواند و ذكر خدا مىگفت، تا دوباره اُتراق مىكرديم .
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) فرمود :
پس چه كسى شترش را علوفه مىداد و غذايش را درست مىكرد؟
▫️عرض كردند : همه ما .
حضرت فرمود : همه شما از او بهتريد! .
📚 میزان الحکمة ج ۵ ص ۳۰۳
~~☆☆☆☆~~
☆ ما به جای شما کار می کنیم!
🔸 مكارم الأخلاق :
نقل شده است كه پيامبر صلىالله عليه و آله در سفرى، به اصحاب خود دستور داد گوسفندى ذبح كنند. يكى از آنها گفت : من، ذبح مىكنم . ديگرى گفت : من، پوست مىكَنَم . سومى گفت : من، گوشتش را خُرد مىكنم . چهارمى گفت : من، آن را مىپزم .
🔅 پيامبر خدا فرمود : «من هم براى شما هيزم جمع مىكنم» .
▫️ اصحاب گفتند : شما زحمت نكِش، پدران و مادرانمان به فدايت! ما به جاى شما، كار مىكنيم .
🔅 پيامبر(ص) فرمود : «مىدانم كه شما به جاى من، كار مىكنيد ؛ امّا خداوند عز و جل خوش ندارد كه بنده اش با عدّه اى از دوستان و هم سفران خود باشد، ولى به تنهايى در ميان آنها (امتيازى داشته) باشد» .
پس ايشان نيز برخاست و شروع به جمع آورى هيزم كرد .
📚 حکمت نامه پیامبر(ص)، ج ۱۴، ص ۱۹۷
#سفر
🔰 @p_eteghadi 🔰
سࢪبـاز امام زمان{عج}:
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
(قسمت۱۹)
🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند.
تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟
من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود.
☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟
همسرم گفت: آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود .
☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم.
خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟
گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه!
خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود.
آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده.
🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت.
اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش کرده بود.
به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند..
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟
گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟
گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند.
💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیدهام.
💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم.
ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث زمان و مکان مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید.
✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد.
🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت.
خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود...
🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم.
یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم .
☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید!
🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم:
باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم.
به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟
🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود.
✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر وقف کرده، مسجد حسینیه؟
❗️گفت نمیدانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس .
🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما میگویم.
♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت:
این حسینیه را میبینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد.
نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی میکنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد.
♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش بخشیدم...
ادامه دارد...
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 غیر قابل توصیف بودن برزخ
✍ در سوره یس آیه۲۶، داستان آن انسان پاکی را میآورد که چون وارد برزخ شد گفت: ای کاش قوم من میدانستند که چگونه خداوند مرا مورد مغفرت خود قرار داد و مرا بزرگ داشت. « قیلَََََ ادْخُلِ الْجَنَّةَ، قالَ یالَیْتَ قَومی یَعلَمُونَ بِما غَفَرَلی رَبّی وَ جَعَلَنی مِنَ الْمُکْرَمینَ».
این آیه میرساند آن قدر عالم برزخ برای مؤمنین واقعی زیباست وآن قدر وضعشان در آن عالم خوب است که آرزو میکنند ای کاش بقیه هم این را میدانستند، به طوری که وقتی با آن عالم روبه رو میشوند متوجه آن همه وصفی که توسط پیامبران از برزخ شده بود میگردند؛ بدون آن که در وصف پیامبران نقصی باشد، ولی این قدر عجیب است که در الفاظ نمی گنجد.
از همین نظر است که مؤمنین، بعد از مرگ و ورود به برزخ وبا برخورداری از حیات سعید برزخی وبا قرارگرفتن در یک سعة خاص و فوق تصور، حیات دنیوی را جز یک زندان تنگ نمی بینند و به همین جهت هم هست که امام سجاد علیه السلام میفرمایند:
در حالی که بدن مؤمن را غسل میدهند به روح او گفته میشود آیا دوست داری به بدنی که در آن بودی برگشت داده شوی؟ میگوید: در آن حال، گرفتاری و خسران و غم و اندوه آن را چه خواهم کرد؟
همین قیاس را از جهت فوق تصور بودن برزخ، برای کفار از جهت بدی وسختی در نظر داشته باشید که خداوند میفرماید شما در دنیا نمی توانید درک کنید چقدر سخت است.
میفرماید:
«وما اَدریکَ ما الحُطَمَه»؛
تو چه میتوانی درک کنی از آتش درهم کوبندة جهنم.
📚 کتاب معاد، بازگشت به جدی ترین زندگی
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا مرده از مرگ خود با خبر است؟
و آیا در برزخ خویشان خود را میبیند؟
🎙#استاد_محمدی
🔰 @p_eteghadi 🔰
264.9K
⭕️ سوال
⁉️ ببخشید من شنیدم ما ها آخرش بعد عذاب میریم بهشت خب پس چه لزومی داره که گناه نکنیم ما که آخرش میریم بهشت...!
🎙 استاد محمدی شاهرودی
🔰 @p_eteghadi 🔰
✍حضرت محمد(ص)فرمودند:
هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد ، بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد،در همان روز یا همان شب.
📚داستانهای صلوات،ص۸،
❁اللَّهمَّصَلِّعَلَىمُحمَّـدٍوآلمُحَمَّد❁
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔰ماهیت غیبت صغری از نگاه مذهب امامیه
♻️برای حضرت مهدی (عج) دو غیبت وجود دارد: یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبری که هر دو از نگاه مذهب امامیه لازم و ضروری بوده است.
🔸از نگاه شیعه امامیه، مهمترین فلسفه ضروری غیبت صغری جلوگیری از انحراف جامعه شیعی در پذیرش غیبت کبری و آمادگی اندیشهها برای این دوران بوده است؛ زیرا اگر غیبت کبری ناگهانی شکل میگرفت موجب انحراف افکار، تفرقه و عدم پذیرش اندیشه مهدویت از سوی شیعیان میشد
🔸با شکل گیری غیبت صغری ارتباط جامعه شیعی از سوی نواب اربعه و وکلای مورد اعتماد حضرت به مدت 69 سال انجام گرفت و با پدید آمدن آمادگی نسبی برای شیعیان، آن حضرت به فرمان الهی در پرده غیبت کبری و پنهان زیستی تمام و کامل قرار گرفت.
🔹در این میان ائمه علیهم السلام بیشترین نقش را برای آماده نمودن جامعه شیعی برای عصر غیبت صغری و کبری ایفا نمودند.
🔸تبیین و تفسیر صحیح از آموزه های مهدوی، نشر اندیشه های مهدویت، سرزنش و مبارزه با منکرین، بیان ثواب ثبات قدم و انتظار فرج بخشی از فعالیت های آنان در این زمینه بوده است.
🌐 جهت مطالعهی بیشتر، کلیک کنید.
https://btid.org/fa/news/204069
📎 #اعتقادات
📎 #کلام
📎 #مهدویت
📎 #ماهیت_غیبت_صغری
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 خلود و ذبح مرگ!
✍ استاد عالی: اصولا روایات زیادی نقل شده که اهل بیت (ع) فرموده اند: در قیامت مرگ ذبح می شود و همه اهل جاودانگی خواهند بود.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
در روز قیامت در حالی که بهشتیان در بهشت و دوزخیان در جهنم قرار گرفتند، منادی از جانب خداوند ندا میدهد: ای اهل بهشت و دوزخ، آیا مرگ را در هیچ شکل و صورتی دیده و شناخته اید؟ همه می گویند: نه. در این هنگام مرگ را به صورت قوچی زیبا و نمکین می آورند و آن را میان بهشت و دوزخ نگه داشته، صدا میزنند همه
اهل بهشت و دوزخ بیایند و بنگرند که چگونه مرگ را ذبح می کنند.
یعنی مرگ که همان هجرت و تحول و امری معنوی است به صورت گوسفندی تمثّل می یابد.
📚 کتاب بهشت و جهنم
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔵 هر چه اراده کنند ساختهمیشود!
✍ چشمهها و نهرهاى بهشتى در اختيار ساكنان آنجاست كه به هر سويى بخواهند مسير را با يك اشاره اى عوض يا چشمه و نهرى را احداث مى نمايند و در احداث نهر و چشمه هيچ گونه زحمتى نمى كشند، فقط اراده مى كنند. لَهُم ما يَشاؤ نَ فِيهَا ، لذا قرآن درباره چشمهها و نهرهاى بهشت مى فرمايد: يُفُجِّرونَها تَفجِيراً ، يعنى خود بهشتيان چشمهها را احداث و زمين هاى بهشت را با اراده اى كه خدا به آنان داده مى شكافند.
📚 کتاب معاد، استاد قرائتی
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
🌼داستان توبه علی گندابی
✍️علی نامی که در محله فعلی که مصلای همدان نام دارد و در گذشته به آن گنداب میگفتند زندگی میکرد! به همین دلیل او را علی گندابی صدا میکردند. علی گندابی چهرهای زیبا به همراه چشمهای زاغ و موهای بور داشت که یک کلاه پشمی خیلی زیبایی هم سرش میکرد. لات بود اما یک جور مرام و معرفت ته دلش بود، برای مثال یک روز که تو قهوهخانه نشسته بود و یک تازه عروس به او نگاه میکرد، به خودش گفت علی پس غیرت کجا رفته که زن مردم به تو نگاه میکنه؟ بعد کلاهش را درآورد و بعد از ژولیده کردن موهاش از قهوهخونه بیرون رفت. یک روز آقای شیخ حسنی که از روضهخوانهای همدان بود، برای روضه خوانی به یک روستا رفته بود. او تعریف کرده که: رفتم روضه را خواندم آمدم بیام که دیر وقت بود و دروازههای شهر رو بسته بودند و هنگامی که خواستم به روستا برگردم، یادم افتاد که فردا در نماز جمعه سخنرانی دارم و گفتم اگر بمونم از دست حیوانهای درنده در امان نخواهم ماند. زمانی که خواستم در بزنم، دیدم علی گندابی با رفقاش عرق خورده و داره اربدهکشی میکنه. دیگه گفتم خدایا توکل به تو و در زدم که دیدم علی گندابی درو باز کرد، اربده میکشید و قمه دست داشت. گوشه عبای منو گرفت و کشون کشون برد و گفت: آق شیخ حسن این موقع شب اینجا چیکار میکنی؟
گفتم: رفته بودم یه چند شبی یه جایی روضه بخونم که گفت: بابا شما هم نوبرشو آوردید، هر 12 ماه سال هی روضه هی روضه. گفتم: علی فرق میکنه و امشب، شب اول محرمه اما تا این رو بهش گفتم علی عرق خورده قمه به دست جا خورد، به طوری که سرش را به دروازه میزد با خودش میگفت: علی این همه گناه توی ماه محرمم گناه. به شیخ حسن گفت شیخ به خدا تیکه تیکت میکنم اگه برام همینجا روضه نخونی که شیخ میگه: آخه حسن روضه منبر میخواد. روضه چایی میخواد، مستمع میخواد. گفت: من این حرفا حالیم نیست منبر میخوای باشه من خودم میشم منبرت. چهار دست و پا نشست تو خاکها بشین رو شونه من روضه بخون، اومدم نشستم رو شونههای علی شروع کردم به روضه خوندن که علی گفت: آهای شیخ این تجهیزات رو بزار زمین منو معطل نکن صاف منو ببر سر خونه آقا ابولفضل عباس و بهش بگو آقا علیت اومده. من هم روضه رو شروع کردم: "ای اهل حرم پیر علمدار نیامد/ سقای حسین نیامد" دیدم یک دفعه دارم بالا و پایین میرم و دیدم علی گندابی از شدت گریه یک گوشه صورتش را گذاشته رو زمین و اشک میریزه. روضه که تموم شد، علی گندابی گفت: شیخ ازت ممنونم میشم یک کار دیگه هم برام انجام بدی؟
رویت رو بکنی به سمت نجف امیرالمومنین به آقا بگی علی قول میده دیگه عرق نخوره. گفتم باشه و رفتیم خونه. فردا که در مسجد بالای منبر رفتم، گفتم: آهای مردم به گوش باشید که علی گندابی توبه کرده. روضه که تموم شد مستقیم به در خونه علی گندابی رفتیم، در که زدیم زنش در رو باز کرد، گفتیم با علی گندابی کار داریم که زنش گفت علی گندابی رفت، دیشب که اومد خونه حال عجیبی داشت گفت باید برم، جایی جز کربلا ندارم یا علی آدم میشه بر میگرده یا دیگه بر نمیگرده. علی گندابی رفت مدتی مقیم کربلا شد و کم کم که دیگه خالی شده بود رفت نجف اشرف. میرزای شیرازی که به مسجد میومد تا علی رو نمیدید نماز نمیخوند، تا علی هم خودش رو برسونه. یک روز که با هم تو مسجد نشسته بودن و علی داشته نماز میخونده به میرزای شیرازی خبر میدن که فلان عالم در نجف به رحمت خدا رفته، گفت: باشه همینجا یه قبری بکنید نمازشو میخونم بعد خاکش میکنیم. خبر اومد که قبر حاضره اما مرده زنده شد و قلبش به کار افتاده که میرزا گفت: قبر رو نپوشونید که حتما حکمتی در کاره. نماز دوم شروع کردن تموم که شد گفتن میرزا هر کاری میکنیم علی از سجده بلند نمیشه، اومدن دیدن علی رفته، علی تموم کرده بود. میرزا گفت: میدونید علی تو سجده چی گفته؟ خدا رو به حق امام علی قسم داد و گفت: خدایا یک قبر زیر قدم زائرای امام علی(ع) خالیه میزاری برم اونجا؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ بیشتر مردم از کنار موضوع مهم حل مشکلات مردم به سادگی عبور می کنند. اگر انسان بتواند حتی قدمی کوچک در حل گرفتاری بندگان خدا بردارد، اثر آن را در این جهان و در آن سوی هستی به طور کامل خواهد دید. در بررسی اعمال خود، مواردی را دیدم که برایم بسیار عجیب بود. مثلا شخصی از من آدرس می خواست. من او را کامل راهنمایی کردم. او هم دعا کرد و رفت.
من نتیجه دعای او را به خوبی در نامه عملم مشاهده کردم!
اینکه ما در طی روز، حوادثی را از سر می گذرانیم و می گوییم خوب شد اینطور نشد. یا می گوییم: خدا رو شکر که از این بدتر نشد، به خاطر دعای خیر افرادی است که مشکلی از آنها برطرف کردیم.
من هر روز برای رسیدن به محل کار، مسیری را در اتوبان طی می کنم. همیشه ، اگر ببینم کسی منتظر است، حتما او را سوار می کنم.
یک روز هوا بارانی بود. پیرزنی با یک ساک پر از وسایل زیر باران مانده بود. با اینکه خطرناک بود اما ایستادم و او را سوار کردم.
ساک وسایل او گلی شده و صندلی را کثیف کرد، اما چیزی نگفتم. پیرزن تا به مقصد برسد مرتب برای اموات من دعا کرد و صلوات فرستاد. بعد هم خواست کرایه بدهد که نگرفتم و گفتم: هر چه میخواهی بدهی برای اموات ما صلوات بفرست.
من در آن سوی هستی، بستگان و اموات خودم را دیدم. آنها از من به خاطر دعا های آن پیرزن و صلوات هایی که برایشان فرستاد، حسابی تشکر کردند این را هم بگویم که صلوات، واقعا ذکر و دعای معجزه گری است. آن قدر خیرات و برکات در این دعا نهفته است که تا از این جهان خارج نشویم قادر به درکش نیستیم.
📚 کتاب سه دقیقه در قيامت
🔰 @p_eteghadi 🔰
✨﷽✨
🌼داستان بخشش..
✍زنی از کنار مرد معلول ذهنی رد شد که چوبی در دست داشت وبا آن روی زمین می کشید. دلش به حال او سوخت و از او پرسید: اینجا چه می کنی؟ وی گفت: من بهشت را می کشم و آن را به قطعات تقسیم می کنم ، زن لبخند زد و به او گفت: آیا می توانم تکه ای از آن را بخرم؟ قیمتش چنده؟
مرد نگاهی به زن انداخت و گفت: بله ، تکه ای بیست درهم است. زن به مرد معلول بیست درهم و مقداری غذا داد و رفت زن در آن شب خواب دید که در بهشت است صبح برای شوهرش آنچه که در برخوردش با مرد معلول اتفاق افتاده بود تعریف کرد شوهر برخاست و نزد مرد رفت تا قطعه ای از بهشت را از او بخرد و به او گفت: من می خواهم یک قطعه بهشت بخرم ، چقدر است؟
مرد گفت: من نمی فروشم مرد متحیر شد و به او گفت: دیروز به همسرم قطعه ای به مبلغ بیست درهم فروخته ای؟! مرد معلول گفت: همسرتان با بیست درهم نمی خواست بهشت از من بخرد او میخواست دل من را شاد کند، اما شما ، شما فقط دنبال بهشت هستید و بهشت قیمت ثابتی ندارد زیرا ورود به بهشت از راه "همدردی ودلجویی از دیگران"
امکان پذیر است
🔰 @p_eteghadi 🔰
162.9K
🔰سوال:
چرا بعضی جاها به ما میگن که برای کسی که بهتون ظلم کرده دعا کنید که خدا هدایتش کنه
ولی بعضی جاها میگن به کسی که بهتون ظلم کرده نفرین کنید مثلا در دعای (توسلِ دیگر) یه جا داره که میگه : خدایا ازتو میخواهم به حق امیر المومنین که انتقام بگیری از کسیکه به من ظلم و ستم و آزار روا داشته
خب ما از کجا باید تشخیص بدیم که چه موقع برای کسیکه بهمون ظلم کرده دعا کنیم و بگیم : خدایا هدایتش کن و بهش فهم و بصیرت بده
و چه موقع باید نفرینش کنیم که خدا ازش انتقام بگیره؟
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 #موقف_های_صراط
✍ موقف دیگر امانت است؛ اعم از امانت های مالی و غیر مالی، حتی برخی حرفها که امانت است و نباید هر جایی گفته شود.
امام سجاد (ع) فرمود: «به خدا قسم اگر قاتل پدرم، شمشیری را که با آن پدرم را شهید کرد نزد من به امانت بسپرد، در آن خیانت نمیکنم.»
📚 کتاب صراط و شفاعت
🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا کسی که می خواهد دینش را تغییر دهد مرتد محسوب می شود و مجازات دارد؟
#محمدی
🔰 @p_eteghadi 🔰
#حدیث_روز
پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم فرمود:
دنیا ملعون است و هرچه در آنست ملعون است مگر آنچه برای خداوند باشد .
🔰 @p_eteghadi 🔰
.
| #حدیث_انتظار |
💠 زمينه سازان حكومت جهانى اسلام
#امام_صادق_علیه_السلام :
🔅 به راستى صاحب اين امر (امام زمان عليه السلام)، يارانش براى او نگهدارى شده اند. اگر همه مردم نيز از بين بروند ، خداوند يارانش را به او مى رساند ، و آنان همان كسانى هستند كه خداى عز و جل فرموده :
▫️ «و اگر اينان بدان (به اسلام) كفر ورزند، بى گمان، گروهى [ديگر] را بر آن گماريم كه كافر نباشند».*
و آنان همان كسانى هستند كه خداوند درباره آنان فرموده :
▫️ «خداوند به زودى گروهى را خواهد آورد كه آنان را دوست مى دارد و آنان [نيز ]او را دوست دارند. [اينان] با مؤمنان، مهربان و فروتن اند و با كافران سختگيرند».*
* الأنعام : ۸۹ ** المائدة : ۵۴
📚 الغيبة للنعمانی ص ۳۱۶ ح ۱۲
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔰 @p_eteghadi 🔰
سࢪبـاز امام زمان{عج}:
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
(قسمت۲۰)
✅شب با همسرم صحبت می کردیم خیلی از مواردی که برای من پیش آمده باورکردنی نبود.
☘گفتم: لحظه آخر هم بهم گفتند به خاطر دعای همسر و دختری که در راه داری شفاعت شدی.
🔅 به همسرم گفتم این هم یک نشانه است اگر این بچه دختر بود معلوم می شود که تمام این ماجراها صحیح بوده..
🍂 در پاییز همان سال دخترم به دنیا آمد
♻️تنها چیزی که پس از بازگشت من از آن وادی ترس شدیدی در من ایجاد می کرد و تا چند سال من را اذیت میکرد ترس از حضور در قبرستان بود.
💥من صداهای وحشتناکی می شنیدم که خیلی دلهره آور و ترسناک بود.
🌴اما این مسئله در کنار مزار شهدا اتفاق نمی افتاد آنجا آرامش بود و روح معنویت که در وجود انسان ها پخش می شد.
🌼اما نکته مهم دیگری را که باید اشاره این است که در کتاب اعمال و در لحظات آخر حضور در آن دنیا،میزان عمر خودم را که اضافه شده بود مشاهده کردم.
⚡️ به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پایان رسیده و من اکنون در وقتهای اضافه هستم.
🔰اما به من گفتند، ما زمانی که شما برای صله رحم و دیدار والدین و نزدیکانت میگذاری جز عمر شما محسوب نمی کنیم. همچنین زمانی که مشغول بندگی خالصانه خداوند یا زیارت اهل بیت هستی این مقدار نیز جز عمر شما حساب نمیشود
🔆 یقین داشتم که ماجرای شهادت همکاران من واقعی است.
اما در روزگاری که خبری از شهادت نبود چطور این حرف را ثابت می کردم...
💠به همین خاطر چنین چیزی نگفتم اما هر روز که برخی از همکاران مرا میدیدم یقین داشتم که یک شهید را که تا مدتی بعد به محبوب خود خواهد رسید ملاقات می کنم.
💥احساس عجیبی در ملاقات با این دوستان داشتم می خواستم بیشتر از قبل با آنها حرف بزنم... یک شهید را که به زودی به ملاقات خدا میرفت میدیدم.
❄️ اما چطور این اتفاق می افتد آیا جنگی در راه است؟؟
🌾 چهارماه بعد از عمل جراحی، مهرماه سال ۹۴ بود که در اداره اعلام شد کسانی که علاقمند به حضور در صف مدافعان حرم هستند می توانند ثبت نام کنند.
💐 جنب و جوشی در میان همکاران افتاد آنها که فکرش را میکردم همگی ثبتنام کردند. من هم با پیگیری بسیار توفیق یافتم تا پس از دوره آموزش تکمیلی راهی سوریه شوم.
✨ مرتب از خدا میخواستم که همراه با مدافعان حرم به کاروان شهدا ملحق شوم.
هیچ علاقهای به حضور در دنیا نداشتم
🍃 مگر اینکه بخواهم برای رضای خدا کاری انجام دهم. دیده بودم که شهدا در آن سوی هستی چه جایگاهی دارند لذا آرزو داشتم همراه با آنها باشم.
🌱 کارهایی را انجام دادم وصیتنامه و هر کاری که فکر میکردم باید جبران کنم انجام دادم.
🍀 آماده رفتن شدم، به یاد دارم که قبل از اعزام خیلی مشکل داشتم با رفتن من موافقت نمی شد...
ادامه دارد...
🔰 @p_eteghadi 🔰
❤️مناجاتی زیبا ❤️
✍پروردگارا ؛ نمیدانم در چه ساعتی روحم را میگیری ؟ و در چه روزی این دنیا را ترک میکنم؟ و درکدامین سرزمین به خاک سپرده میشوم؟ پروردگارا؛ رحم کن برمن آنگاه که در مسیر اموات و گذشتگان قدم میگذارم... پروردگارا؛ رحم کن برمن آنگاه که نامم و حتی بدنم فراموش میشود و قبرم متروک میگردد و هیچ زائری به سراغ قبرم نمی آید و هیچ یادکننده ای مرا یاد نمیکند...
پروردگارا ؛ مرا یاد کن درآن هنگام که از یادها می روم و تنهایم مگذار آنگاه که در دنیا برای همیشه به فراموشی سپرده میشوم... پروردگارا؛ گناهانم را بیامرز و مرا در رحمت خود داخل گردان ؛ درآنروزی که مال ، فرزند ، خویشاوند ، القاب و عناوین منفعتی برایم ندارند....آمین یا ارحم الراحمین
🔰 @p_eteghadi 🔰
* سه روش خواندن نماز حضرت جعفر طیار
شیوههای مختلفی برای خواندن نماز جعفر طیار مطرح شده است. یکی از زمانهای خواندن این است که سفارش شده سه روز روزه بگیرند، چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه. شب جمعهاش اعمالی دارد که مرحوم آشیخ عباس قمی در بخش نماز جعفر طیار آورده است و ظهر جمعهاش هم که نماز جعفر طیار توصیه شده است.
🔵شیوهی اول این است که چهار رکعت است، دو تا دو رکعت، با دو تا سلام. در رکعت اول حمد و سورهی زلزال، در رکعت دوم حمد و سورهی عادیات. سپس سلام میدهد. دو رکعت بعدی، در رکعت اول -که رکعت سوم میشود - سورهی نصر و در رکعت چهارم که رکعت دوم نماز دوم میشود، سورهی توحید بخواند. بعد از قرائتها، در هر چهار رکعت، بعد از قرائت حمد و سوره، ۱۵ مرتبه در هر رکعت تسبیحات دارد: «سُبْحانَ اللّهِ، وَالْحَمْدُ لِلّهِ، وَلا إلهَ إلّا اللهُ، وَاللهُ أَکْبَرُ». در هر رکوع و سجده، ده مرتبه تسبیحات دارد. وقتی سر از رکوع و سر از سجده برمیدارد، ده مرتبه تسبیحات دارد، که مجموع تسبیحات میشود ۳۰۰ مرتبه.
بعد از نماز هم که فارغ شدند، یک دعایی دارد مرحوم شیخ کلینی نقل کرده که معلوم آشیخ عباس آورده. با این تعبیر شروع میشود «سُبْحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَالْوَقارَ، سُبْحانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ وَتَکَرَّمَ بِهِ... » که میخوانند. دعاهای دیگر هم دارد «اللّهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِکَ... » و چند تا «یَا رَبِّ یَا رَبِّ»، «یَا اللهُ یَا اللهُ» و «یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ» دارد که عزیزان مراجعه کنند و این نماز را به صورت کامل انجام دهند.
🔵شیوهی دوم که از اهلبیت به ما رسیده است، آنهایی که خیلی طاقت شیوه سخت را ندارند، این مدل را انجام بدهند. چهار رکعت را بخوانند، در دو رکعت اول حمد و زلزال، حمد و عادیات، در دو رکعت دوم حمد و نصر، و حمد و قل هوالله را بخوانند. بعد از نماز بنشینند و ۳۰۰ مرتبه تسبیحات را بخوانند. این شاید راحتتر باشد و بعد آن دعاها را هم بخوانند.
🔵شیوه سوم که از امام رضا (علیهالسّلام) به ما رسیده، این است که نماز شب را با نماز جعفر طیار ترکیب کنیم. نماز شب بدین صورت است: چهار تا دو رکعت نافلهی شب، دو رکعت نافله شفع و یک رکعت وتر است.
امام رضا (علیهالسّلام) فرمودند در آن چهار تا دو رکعتی که نماز نافلهی شب هست، دو رکعت دوم و دو رکعت سوم را نماز جعفر طیار بخوانید. یعنی درواقع دو رکعت دوم و سوم نماز جعفر طیار خوانده بشود، که آن مدلی که تسبیحاتش بعد از نماز خوانده بشود.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 علامات سه گانه متقین!
✍ 3) اغتنام فرصت ها :
اما نشانه سوم اهل تقوا: «و اغتنام المهل» است. اهل تقوا تمام فرصتهایی که به دست میآورند، غنیمت میدانند. این از نشانههای تقواداران عالم است. فرصت پیش میآید برای این که عالم شوند، میروند و عالم میشوند. فرصت پیش بیاید، برای این که خدمت گذار نابی برای دین، مردم و پدر و مادر شوند، فرصت را غنیمت میشمارند. یا فرصت خدمت به بیمار را غنیمت میدانند واز هر فرصتی برای آباد کردن آخرت خود استفاده میکنند. کسانی که این اخلاق را دارند، از انجام کار مثبت، گرچه ظاهرش به نظر نیاید، روی گردان نیستند.
در خانۀ سالمندان میروند و با حوصله، سالمندان را به حمام میبرند، و آنها را نوازش میکنند. لباس نو میپوشانند، لباسهای ایشان را میشویند، روی بند میاندازند، خشک میکنند، تا میکنند، درون بقچه و کمد آنها میگذارند. این گونه فرصتها را غنیمت دانستن علامت سوم اهل تقوا است.
تمام حسن زندگی انبیا، امامان و اولیای خدا به همین بوده که هیچ فرصتی را از دست ندادند.
📚 کتاب مرگ و فرصتها، مجموعه سخنرانی های استاد انصاریان
🔰 @p_eteghadi 🔰