🤔پرسش
❔پرسشی ذهنم را درگیر کرده است . حضرت موسی و هارون هر دو پیامبر و معصوم بودند ، وقتی موسی دید بنی اسرائیل در غیابش بت پرست شده اند آمد با هارون گلاویز شد و به او خشم کرد ❗️هارون که کوتاهی نکرده بود چرا موسی با او این گونه رفتار کرد ❕❕
💠پاسخ💠
👌موسى علیه السلام براى دريافت تورات و قوانين و احكام آيين خود مأمور شد كه به ميقات برود و در غياب خود، هارون را جانشين خود قرار داد ولى قوم موسى در غياب وى گوساله طلايى را پرستش كردند، وقتى موسى به ميان قوم خود آمد، و جريان را ديد به قدرى خشمگين شد كه «الواح» را انداخت و سر برادر خود را گرفت به سوى خود كشيد چنان كه مى فرمايد:
«آنگاه كه موسى خشمگين به سوى قوم خود بازگشت، گفت: پس از من بد جانشينانى براى من بوديد: آيا در فرمان پروردگار خود عجله نموديد؟ الواح را انداخت و سر برادر را گرفت و به سوى خود كشيد».
🔶اعراف 150
❕و از آيه سوره طه استفاده مى شود كه سر و ريش برادر خود را گرفت، چنان كه قرآن از زبان هارون مى فرمايد:
«فرزند مادرم! ريش و سر مرا مگير»
🔶طه 94
❔اكنون سؤال مى شود كه آيا اين دو مطلب (افكندن تورات و گلاويز شدن او با هارون) با مقام عصمت پيامبران سازگار است❕❕
🗯توجه به چند نکته لازم است ؛
1⃣هنگامى كه موسى عليه السلام به ميقات پروردگار خود مى رفت، برادر خود را جانشين خود قرار داد و به او چنين سفارش كرد:
«جانشين من در م يان قوم من باش و اصلاح كن و از مفسدان مباش»
🔶اعراف142
2⃣هارون علاوه بر داشتن مقام نبوّت به سفارش موسى كاملاً عمل كرد و وقتى قوم وى خواستند گوساله طلايى را بپرستند رو به آنان كرد وگفت؛
«اى قوم من ، شما به وسيله اين گوساله مورد آزمايش قرار گرفتيد پروردگار شما «رحمان» است، از من پيروى كنيد! امر مرا اطاعت نماييد».
🔷طه 90
👌البته همان طور كه لحن آيه حاكى است وى تا آنجا كه شرايط اجازه مى داد انجام وظيفه كرد، اگر شدت عمل به خرج نداد براى اين است كه خواست در غياب موسى، ميان آنان تفرقه اى ايجاد نكند چنانكه مى فرمايد:
«اگر شدت عمل به خرج ندادم از آن ترسيدم كه بگويى چرا ميان بنى اسرائيل دو دستگى ايجاد كردى و سفارش مرا رعايت نكردى؟».
🔶طه94
3⃣موسى در ميقات از طريق وحى الهى از انحراف بنى اسرائيل آگاه شد، و خداوند به او اعلام فرمود كه:
«ما قوم تو را در غياب تو آزموديم وسامرى آنان را گمراه كرد».
🔷طه 85
4⃣ موسى از شنيدن اين خبر سخت اندوهگين شد و زحمات چندين ساله خود را در آستانه فنا و نابودى ديد، وقتى به ميان قوم خود آمد، آتش خشم او از وضع اسفناكى كه حاكى از زحمات ونادانى قوم او بود، شعله ور گشت، از اين جهت رو به قوم خود كرد وگفت:
«چه بد جانشينانى در غياب من، براى من بوديد آيا در فرمان پروردگار شتاب كرديد؟».
❕و در سوره طه اين حقيقت را به صورت ديگر بيان مى كند و آن اينكه به آنان گفت؛
«آيا پروردگار شما وعده نيكى به شما نداد، آيا عهد او طولانى شد؟».
🔶طه86
5⃣در اين شرايط خشم و ناراحتى درون خود را از اين وضع اسفناك به دو صورت اظهار كرد:
🔶الف. الواح تورات را به دور افكند.
🔷ب. خطاب به هارون نیز چنین گفت ؛
«چه باعث شد وقتى ديدى آنان گمراه شدند از من پيروى نكردى؟ آيا با فرمان من مخالفت ورزيدى؟».
🔶طه 92-93
❔اكنون بايد ديد چرا پيامبر عظيم الشأنى مانند موسى (عليه السلام)اين دو واكنش را از خود نشان داد؟ در اينجا مى توان چنين گفت:
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
❗️🗯ادامه پاسخ 👇👇👇
💠شكى نيست كه عمل بنى اسرائيل از نظر وقاحت و زشتى خارج از حد و اندازه بوده و هرگز صحيح نبود كه موسى بن عمران در اين مورد، ملايمت و نرمش به خرج بدهد و اگر چه بنى اسرائيل به عمق خطا و زشتى كار خود پى نمى بردند ولى پيامبر خدا متوجه بود كه چه حادثه بس خطرناكى رخ داده كه اگر واكنشى حاد و عكس العملى تند از خود نشان ندهد، چه بسا ممكن است قوم او به اين آسانى از كردار زشت خود دست برندارند ويا در صورت دست برداشتن و بازگشت به توحيد، باز اثر سوء آن در اعماق ذهن آنان باقى بماند.
🗯از اين جهت وقتى با قوم خود روبرو شد، ووضع بس اسفبار و ناراحت كننده آنها را مشاهده كرد بسان كسى واكنش نشان داد كه در محيط كار و قلمرو اداره خود، كار نامطلوبى را ببيند چنين كسى نخست، نزديك ترين فرد را كه سرپرستى آنجا را برعهده دارد مورد مؤاخذه قرار مى دهد; زيرا او را از خود، و خود را از او مى داند آنگاه كه برائت و پيراستگى او ثابت شد، به دنبال عوامل و مسبب هاى ديگر مى رود تا ريشه هاى فساد را به دست آورد و در قطع آن بكوشد.
👌موسى نيز نخست سراغ «هارون» رفت و او را مورد بازجويى قرار داد و اگر او را رها مى كرد، وبه اصطلاح «يقه» ديگرى را مى گرفت، كار او اصولى و صحيح شمرده نمى شد.
🔶ولى علت اينكه الواح را به دور انداخت و سر وريش هارون را گرفت و به سوى خود كشيد، اين كار، كاملاً جنبه تربيتى داشت تا از اين راه ملت لجوج به عمق خطاى كار خود و يا به زشتى كردار خود پى ببرند تا هر چه زودتر صحنه را عوض كنند، و از گوساله پرستى به خداپرستى بازگردند.
❕مشاهده اينكه موسى الواح را به دور انداخت (الواحى كه براى دريافت آن چهل روز در ميقات به سر برده بود) و با برادر اين گونه گلاويز شد، سبب مى شود كه ديگران حساب كار خود را بكنند و دگرگونى عميقى در روح وروان آنان پديد آيد و عملاً عمق خطاى خود را درك نمايند.
📚منشور جاوید ج4 ص185
👌 در حقیقت این واکنش از یکسو روشنگر حال درونی موسی علیه السلام و التهاب و بی قراری و ناراحتی شدید او در برابر بت پرستی و انحراف آنها بود، و از سوی دیگر وسیله مؤثری برای تکان دادن مغزهای خفته بنی اسرائیل و توجه دادن آنها به زشتی فوق العاده اعمالشان.
❕بنابراین اگر فرضا انداختن الواح تورات در اینجا زنندگی داشته باشد و حمله به سوی برادر کار صحیحی به نظر نرسد. اما با توجه به این حقیقت که بدون ابزار این واکنش شدید، و عکس العمل پرهیجان، هیچگاه بنی اسرائیل به اهمیت و عمق خطای خویش پی نمی بردند و ممکن بود آثار بت پرستی در اعماق ذهنشان باقی بماند، این کار نه تنها نکوهیده نبود بلکه واجب و لازم محسوب می گردید.
🗯و از اینجا روشن می شود که ما هیچ نیازی به توجیهاتی که بعضی از مفسران برای سازش دادن واکنش موسی (علیه السلام) با مقام عصمت انبیاء ذکر کرده اند نمی بینیم.
🔷زیرا می توان گفت در اینجا موسی (علیه السلام) به قدری ناراحت شد که در هیچ لحظه از تاریخ بنی اسرائیل چنین ناراحتی و خشم شدیدی برای او رخ نداد، چون خود را در برابر بدترین صحنه ها یعنی انحراف از خداپرستی به سوی گوساله پرستی می دید و تمام آثار را در خطر مشاهده می کرد.
🔶بنابراین انداختن الواح و مؤاخذه شدید برادر در چنین لحظه ای کاملا طبیعی بود.
🔶این واکنش شدید و اظهار خشم اثر تربیتی فوق العاده ای در بنی اسرائیل گذارد، و صحنه را به کلی منقلب ساخت، در حالی که اگر موسی (علیه السلام) می خواست با کلمات نرم و ملایم آنها را اندرز دهد شاید کمتر سخنان او را می پذیرفتند.
📚تفسیر نمونه ج6 ص377
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش
❔خداوند در قرآن می فرماید آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه، عورتشان بر آنها آشکار شد❕ حال آیا خداوند آدم و حوا را جاهل آفریده بود و آدم و حوا با خوردن میوه ممنوعه آگاه به معایب خود شدند❗️❗️
💠پاسخ💠
👌خداوند می فرماید ؛
« هنگامی که از آن درخت چشیدند ، اندامشان ( عورتشان ) برای آنها آشکار گشت ، و شروع کردند به قرار دادن برگهای ( درختان ) بهشتی بر یکدیگر تا آن را بپوشانند »
🔶اعراف 22
❕از جمله بالا به خوبی استفاده می شود که به مجرد چشیدن از میوه درخت ممنوع این عاقبت شوم به سراغ آنها آمد، و در حقیقت از لباس بهشتی که لباس کرامت و احترام خدا بود برهنه شدند.
👌از این آیه به خوبی استفاده می شود که آنها قبل از ? ارتکاب این خلاف برهنه نبودند بلکه پوششی داشتند که در قرآن، نامی از چگونگی این پوشش برده نشده است، اما هر چه بوده است، نشانه ای برای شخصیت آدم و حوا و احترام آنها محسوب میشده که با نافرمانی از اندامشان فرو ریخته است.
👌در حالی که تورات ساختگی میگوید آدم و حوا در آن موقع، کاملا برهنه بودند ولی زشتی آنرا درک نمی کردند، و هنگامی که از درخت ممنوع که درخت علم و دانش بود خوردند چشم خردشان باز شد، و خود را برهنه دیدند و از زشتی این حالت آگاه شدند.
🔶آدمی را که تورات معرفی می کند در واقع، آدم نبود بلکه به قدری از علم و دانش دور بود که حتی برهنگی خود را تشخیص نمیداد، ولی آدمی را که قرآن معرفی می کند نه تنها از وضع خود با خبر بود بلکه از اسرار آفرینش (علم اسماء) نیز آگاهی داشت و معلم فرشتگان محسوب میشد و اگر شیطان توانست در او نفوذ کند نه به خاطر نادانی او بود بلکه از پاکی و صفای او سوء استفاده کرد.
🔶شاهد این سخن آیه 27 همین سوره است که میگوید:
«ای فرزندان آدم شیطان شما را فریب ندهد، آنچنانکه پدر و مادرتان را از بهشت، بیرون کرد، و لباس آنها را از تنشان جدا ساخت»
💠و اگر بعضی از نویسندگان اسلامی نوشته اند که آدم در آغاز برهنه بود در واقع اشتباهی است آشکار که بر اثر نوشته های تورات پیدا شده است.
📚تفسیر نمونه ج6 ص117
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش
❓مگر نمی گویید خداوند جسم نیست و ویژگی های موجودات مادی را ندارد ❕پس چگونه قرآن می گوید خداوند نور است ❗️❗️
💠پاسخ💠
👌قرآن می فرماید ؛
« خداوند نور آسمانها و زمین است »
🔶نور 35
🗯شکی نیست که خداوند از ماده و خواص ماده مبرا است و به هیچ عنوان ویژگی های امور مادی در او راه ندارد زیرا مستلزم محدودیت او می باشد .
🔶آیه مذکور تنها در مقام بیان یک تشبیه رسا است تا حقائق عقلی را از طریق مثال های حسی به ذهن نزدیک کند .برای فهم حقیقت این تشبیه باید کمی به معنای نور و صفات و ویژگی ها و برکات آن بیندیشیم ؛
1⃣نور زیباترین و لطیفترین موجودات در جهان ماده است و سرچشمه همه زیبائیها و لطافتها است .
2⃣نور بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در جهان ماده دارد نور با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه می تواند کره زمین را در یک چشم بر هم زدن (کمتر از یک ثانیه ) هفت بار دور بزند، به همین دلیل مسافتهای فوق العاده عظیم و سرسام آور نجومی را فقط با سرعت سیر نور می سنجند و واحد سنجش در آنها سال نوری است، یعنی مسافتی را که نور در یکسال با آن سرعت سرسام آورش می پیماید.
3⃣نور وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است، و بدون آن چیزی را نمی توان دید، بنابراین هم ظاهر است و هم مظهر و ظاهر کننده غیر
4⃣نور آفتاب که مهمترین نور در دنیای ما است پرورش دهنده گلها و گیاهان بلکه رمز بقای همه موجودات زنده است و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور (به طور مستقیم یا غیر مستقیم ) زنده بماند.
5⃣ امروز ثابت شده که تمام رنگهائی را که ما می بینیم نتیجه تابش نور آفتاب یا نورهای مشابه آن است و گر نه موجودات در تاریکی مطلق رنگی ندارند.
6⃣ تمام انرژیهای موجود در محیط ما (بجز انرژی اتمی ) همه از نور آفتاب سرچشمه می گیرید، حرکت بادها، ریزش باران و حرکت نهرها و سیلها و آبشارها و بالاخره حرکت همه موجودات زنده با کمی دقت به نور آفتاب منتهی می شود. سر چشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه می دارد همان نور آفتاب است حتی گرمی آتش که از چوب درختان و یا ذغال سنگ و یا نفت و مشتقات آن به دست می آید نیز از گرمی آفتاب است چرا که همه اینها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و حیواناتی باز می گردند که حرارت را از خورشید گرفته و در خود ذخیره کرده اند، بنابراین حرکت موتورها نیز از برکت آن است .
7⃣ نور آفتاب نابود کننده انواع میکربها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود کره زمین، تبدیل به بیمارستان بزرگی می شد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند.
❕خلاصه هر چه در این پدیده عجیب عالم خلقت (نور) بیشتر می نگریم و دقیقتر می شویم آثار گرانبها و برکات عظیم آن آشکارتر می شود.
👌حال با در نظر گرفتن این نکته اگر بخواهیم برای ذات پاک خدا تشبیه و تمثیلی از موجودات حسی این جهان انتخاب کنیم (گر چه مقام با عظمت او از هر شبیه و نظیر برتر است ) آیا جز از واژه نور می توان استفاده کرد❔
💠همان خدائی که پدید آورنده تمام جهان هستی است، روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زنده اند، و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند که اگر لحظه ای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد همگی در ظلمت فنا و نیستی فرو می روند.
🗯 اگر نور را به معنی وسیع کلمه به کار بریم یعنی هر چیزی که ذاتش ظاهر و آشکار باشد و ظاهر کننده غیر، در اینصورت به کار بردن کلمه نور در ذات پاک او جنبه تشبیه هم نخواهد داشت، چرا که چیزی در عالم خلقت از او آشکارتر نیست، و تمام آنچه غیر او است از برکت وجود او آشکار است .
👌بنابراین آیه مذکور تنها در مقام بیان صفات و ویژگی های خداوند بر اساس یک تشبیه رسا است و دلالتی بر جسمانیت و مادی بودن خداوند ندارد .
📚تفسیر نمونه ج14 ص472
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش
❔آیا راست است که در قرآن آمده است که پیر زنان لزومی ندارد که حجاب بگیرند ❗️امروز پیرزنی را دیدم که بدون روسری آمده بود بیرون او را توصیه به حجاب کردم گفت در قرآن آمده است ❕❕
💠پاسخ💠
👌قرآن می فرماید ؛
« زنان از کار افتاده ای که امید به ازدواج ندارند ، گناهی بر آنها نیست که لباسهای خود را بر زمین بگذارند به شرط اینکه در برابر مردم خود آرایی نکنند ، و اگر خود را بپوشانند برای آنها بهتر است »
🔶نور 60
👌این آیه زنان پیر و سالخورده را از رعایت حجاب استثناء می کند و در واقع این استثناء دو شرط دارد ؛
1⃣به سن و سالی برسند که معمولا امیدی به ازدواج ندارند و جاذبه جنسی را از دست داده باشند .
2⃣در حال برداشتن حجاب خود را زینت نکنند .
❕روشن است که با این دو قید مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت ، و به همین دلیل اسلام این حکم را از آنان برداشته است .
🗯البته منظور آیه برهنه شدن و بیرون آوردن تمام لباس ها نیست بلکه تنها کنار گذاشتن لباس های رویین که در برخی روایات تعبیر به چادر و روسری شده است جایز است .
👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« منظور روسری و چادر است ، در برابر هرکس که باشد اما خود آرایی و زینت نکند »
📚الکافی ج5 ص522
👌البته چنان که در پایان آیه مذکور نیز آمده است ، این یک حکم الزامی نیست بلکه اگر آنها نیز مانند زنان دیگر پوشش را رعایت کنند ، ترجیح دارد زیرا به هر حال احتمال لغزش هر چند به صورت نادر در مورد این گونه افراد نیز است .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش
❔امروز مرسوم است که پسران جوان مانند دختران ابروهای خود را بر می دارند و خودشان را زیبا می کنند ❗️بر اساس روایات اهل بیت آیا این کار که سوالی خیلی از افراد است اشکال دارد ❕❕
💠پاسخ💠
👌در روایات بیان شده است که هیچ یک از مردان و زنان حق ندارند خودشان را شبیه به جنس مخالف کنند .
🔶امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« رسول خدا مردانی را که خودشان را به زنان تشبیه می کنند و زنانی را که خودشان را به مردان تشبیه می کنند را لعن کردند »
📚الخصال ج2 ص587
🔷از امام صادق یا امام کاظم علیهما السلام نقل است که فرمودند ؛
« ناپسند می دانم که مرد خودش را به زنان تشبیه کند »
📚وسائل الشیعه ج5 ص25
🗯امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« رسول خدا نهی می کرد که مردان خودشان را به زنان تشبیه کنند »
📚همان مدرک
❕بر این اساس ، اگر با ابرو برداشتن ، مرد شبیه زنان شود و شبیه سازی به زنان عرفا محقق شود ، این عمل جایز نیست و اگر تنها پاک سازی و تمیز کردن مقدار از ابرو باشد به گونه ای که شبیه ساختن به زنان صدق نکند ، اشکالی ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از 👤 ادمین کانون تبلیغاتی قاصدک👤
اگر نمیدونید مزاج چیه و دچار کدوم غلبه مزاج هستید و اگر دچار اضافه وزن ، زانودرد ؛دیسک کمر ؛کبدچرب، دیابت، بیماری های گوارشی، ارتروز؛ وبیماری های پوستی ... هستید با ورود به کانال اصول طب خیراندیش اصولی و صحیح، درمان شوید
🔴تقویت سیستم ایمنی بدن جهت درمان ویروسها 👇
درکانال اصول طب #خیراندیش👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2650079234C6d92946707
🌺🍃
🏖 @TebNew
🍎دعای دفع شر ویروس ها
پرسمان اعتقادی
اگر نمیدونید مزاج چیه و دچار کدوم غلبه مزاج هستید و اگر دچار اضافه وزن ، زانودرد ؛دیسک کمر ؛کبدچرب،
✅درمان دیسک کمر گردن ؛آرتروز ؛سیاتیک ورماتیسم بدون جراحی و هزینه
💥فقط باچند کار ساده وشگفت انگیزدر کانال خیراندیش،
🔴 #درمان_سریع_سرفه_خشک وسرفه #خلط_دار وسرماخوردگی وتقویت ریه فقط با2ترکیب خانگی
🔴درمان باتوجه به #مزاج
💜چند شبه #شکمتان را آب کنید 👇
http://eitaa.com/joinchat/2650079234C6d92946707
هدایت شده از 👤 ادمین کانون تبلیغاتی قاصدک👤
🙋♀سلام به تمام #بانوان سرزمینم🙋♀
✔️#بزرگترین #تولیدی #چادرفروشی در #ایتا رو میخام بهتون معرفی کنم👏👏👏
🔥🔥 #حجاب و#عفاف #الزهرا🔥🔥
✅دوخت تمیز💯💯💯💯💯💯
✅قیمت مناسب #قیمت #دوخت💯
✅تنوع بیش از 💥۵۰مدل چادر💥💯
✅امکان تعویض💯💯💯💯
با این #گرونیا😔😔
💯💯اگه چادر عیدتو هنوز نخریدی به خاطر کرونا😔😔به این کانال یک سری بزن ضرر نمیکنی💯💯👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3519086613C7dae38f0e7
هدایت شده از گالری نقره یاقوت کبود💍
💥💥 آغاز #ثبت_نام ویـــــــژه انگشتر #شـــــرف_الشـــــمس به مناسبت فرا رسیدن #ماه_شعبان💛💛💛
🔺فروش بدون واســــــطه || با مناسب ترین قیــــــمت 😍📢
⚜#تخفیـــــف ویـــــژه مـــــاه شعبـــــان⚜
💛#کیفیت انگشتــــــر رو فقط بیا و ببین😍
https://eitaa.com/joinchat/595394603C3772a474f7
🇮🇷کار دست هنرمندان ایرانــــــی🇮🇷
#برخورد_شهاب_سنگی__به_زمین
🤔#پرسش
❔در مورد شهاب سنگی که ناسا در موردش می گویید و مخفی کاریهایی را هم به دنبالش انجام داده و صدایش را هم در نمی آورد....¡¡¡¡ پس موضوع چیست؟؟؟؟باید گفت که این شهاب سنگ نیست بلکه ستاره طارق است که به زمین دارد نزدیک می شود در قرآن کریم سوره ای به نام طارق وجود دارد که به همین دلیل نام مقاله را از نام این سوره گرفته ایم .در این سوره به طارق قسم یاد شده و آن را ستاره ثاقب لقب داده . در تفسیر این سوره آمده است که طارق همان ستاره دنباله داری است که در آخر الزمان به زمین نزدیک می شود و با زمین برخورد می کند. منظور از طارق ، رونده در شب یا کوبنده شب ، که در قرآن کریم به آن قسم یاد شده ستاره درخشانی است که نور آن بسیار با نفوذ و زیبا می باشد. ثاقب به معنای فرو رونده و نفوذ کننده است. ظهور این ستاره دلیلی بر نزدیک بودن آخر الزمان است و در انتهای سوره نیز به کافران هشدار داده شده . این سوره یکی از معجزات علمی قرآن است .
همچنین، در خبری دیگر از کعب الأحبار، می خوانیم :
نابودی بنی عبّاس هنگام آشکارشدن ستاره ای در دل آسمان و صدای شدید فروافتادن چیزی از آسمان و شکافته شدنی است. همۀ اینها در ماه رمضان خواهد بود. سرخی میان پنجم تا بیستم رمضان است و صدای شدید فروافتادن چیزی از آسمان در نیمه تا بیستم ماه می باشد و شکافته شدن از بیستم تا بیست و چهارم خواهد بود. و ستاره ای دیده میشود که مانند ماه نورافشانی می کند و سپس چونان مار در هم می پیچد تا جایی که نزدیک است دو سر آن به هم برسند. و دو لرزش در شبِ پدیدآمدنِ دو فرورفتن خواهد بود، و ستاره ای که شهابی به وسیلۀ او پرتاب می شود و از آسمان فرو می افتد؛ با آن صدایی شدید است تا آنکه در مشرق می افتد و مردم از آن دچار بلایی سخت می شوند. (الفتن، ج ۱، ص۲۳۰، جزء ۳، ح ۶۴۳، مکتبة التوحید، قاهره، چاپ اوّل، ۱۴۱۲ هـ. ق. )
این صیحه همراه با سقوط قسمتی از این ستاره دنباله دار در مشرق زمین می باشد . زمان سقوط قسمتی از این ستاره در وقت طلوع افتاب در روز جمعه نیمه ماه مبارک رمضان است بطوریکه خواب را بیدار و بیدار را به ترس و وحشت می افکند و زنان را از سراپرده بیرون می آورد و صدای آن به حدی بلند و شدید است که همه مردم آن را می شنوند.در سقوط بخشی از این ستاره ، عده زیادی کشته می شوند و عده زیادی کر و گنگ و کور می گردند .به تاریخی اعلام شده نگاه کنید اردیبهشت ۹۹ نیمه ماه رمضان روز جمعه....¡¡¡¡¡❗️❗️
💠#پاسخ💠
1️⃣باید توجه کرد که آنچه در بیان ناسا آمده است ، عبور شهاب سنگی از کنار زمین است که هیچ گونه برخوردی هم با زمین نخواهد کرد و برخورد آن با زمین صفر درصد است ، بنابراین اصلا برخوردی در کار نیست که ما بخواهیم آیات سوره طارق را بر این واقعه حمل کنیم ، توضیح مطلب را در ذیل بخوانید ؛
🌐https://khabarfoori.com/detail/1723110
🌐https://farsi.euronews.com/2020/03/10/dangerous-for-earth-asteroid-meteor-meteorite-meteoroid-nasa
2️⃣در مورد ستاره ای هم که در سوره طارق از آن یاد شده است ، روایاتی داریم که مقصود ستاره زحل است ، خداوند می فرماید ؛
«سوگند به آسمان و كوبنده شب- و تو نمى دانى كوبنده شب چيست؟ - همان ستاره درخشان و شكافنده تاريكي ها» ( طارق 1_3)
❕با توجه به اين كه آن ستاره به « نجم ثاقب » (ستاره نفوذ كننده) تفسير شده است معلوم مى شود منظور هر ستاره اى نيست بلكه ستارگان درخشانى است كه نور آنها پرده هاى ظلمت را مى شكافد و در چشم آدمى نفوذ مى كند.
👌در بعضى از روايات « النَّجْمُ الثَّاقِبُ » به ستاره" زحل" تفسير شده است كه از سيارات منظومه شمسى و بسيار پرفروغ و نورانى است.
❕اين معنى از حديثى كه از امام صادق علیه السلام نقل شده استفاده مى شود، در آنجا كه منجمى از آن حضرت سؤال كرد كه منظور از « ثاقب » در كلام خدا چيست؟
👌فرمود: ستاره" زحل" است كه طلوعش در آسمان هفتمين است، و نورش آسمانها را مى شكافد، و به آسمان پائين مى رسد، لذا خداوند آن را" نجم ثاقب" ناميده است .
📚تفسیر نور الثقلین ج 5 ص 550 ح 4
❕قابل توجه اينكه زحل آخرين و دورترين ستاره منظومه شمسى است كه با چشم غير مسلح ديده مى شود، و از آنجا كه از نظر ترتيب بندى كواكب منظومه شمسى نسبت به خورشيد در هفتمين مدار قرار گرفته (با محاسبه مدار ماه) امام علیه السلام در اين حديث مدار آن را آسمان هفتم شمرده است.
ين ستاره ويژگيهايى دارد كه آن را شايسته سوگند مى كند، از يك سو دورترين ستارگان قابل مشاهده منظومه شمسى است، و به همين جهت در ادبيات عرب هر چيز بلند را بدان مثال مى زنند، و گاه آن را" شيخ النجوم" گفته اند .
📚دائره المعارف دهخدا ماده زحل
🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇
❕ستاره زحل كه نام فارسى اش" كيوان" است داراى حلقه هاى نورانى متعددى است كه آن را احاطه كرده، و هشت" قمر" دارد، حلقه هاى نورانى زحل كه گرداگرد آن را گرفته از عجيب ترين پديده هاى آسمانى است كه دانشمندان فلكى در باره آن نظرات گوناگونى دارند، و هنوز هم پديده اى اسرارآميز است.
📚تفسیر نمونه ج 26 ص 361
👌بنابراین آنچه در سوره طارق آمده است ، خبر دادن از ستاره ای پر نور و درخشان به نام ستاره زحل است ، نه ستاره ای که با زمین در آخر الزمان برخورد خواهد کرد ، ستاره زحل همان ستاره درخشانى است كه بر آسمان ظاهر مى شود و بقدرى بلند است كه گويى مى خواهد سقف آسمان را سوراخ كند و می کوبد ( طارق) و نورش بقدرى خيره كننده است كه تاريكي ها را مى شكافد و به درون چشم آدمى نفوذ مى كند .
3️⃣استناد به نقل کعب الاحبار هم فاقد اعتبار است از چند جهت ؛
🔸الف ؛ نقل مذکور خبر می دهد از هلاکت بنی العباس ، نه آخر الزمان یا ظهور امام مهدی علیه السلام ، در حالی که بنی العباس منقرض شدند اما خبر مذکور ، واقع نشد .
🔸ب ؛ مستند نقل مذکور کتاب فتن ابن حماد است که ابن حماد از علمای مخالف مکتب اهل بیت و سنی مسلک بوده است .
🔸ج ؛ نقل مذکور روایت هم نیست ، بلکه کلام خود کعب الاحبار است ، کعب الاحباری که امام باقر علیه السلام او را دروغگو خوانده است ؛
📚الکافی ج 4 ص 240
👌و در کتب رجالی که هم به عنوان فردی یهودی ، جاهل ، و منحرف از ولایت علی علیه السلام معرفی شده است ، بنابراین استناد به سخن چنین کسی ، فاقد اعتبار و مشروعیت است .
📚مستدرکات رجال الحدیث ج 6 ص 306 _ ج 8 ص 540
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#مقام_و_عصمت_عباس_علیه_السلام
🤔#پرسش
❔سید رضی شیرازی مدرس فلسفه میگه حضرت عباس هیچ چیزی از مقام امام کم ندارد ( حتی عصمت هم داره )نظر شما چیه؟ واقعا چرا در سخن بعضی طلبه ها ثبات وجود ندارد حضرت عباس هرچه باشد انسان است مقامی که دارد از انبیا کمتر است چه برسد به امامان هیچ دلیلی وجود نداره که امام زادگان رو معادل امامان قرار بدیم ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که حضرت عباس علیه السلام دارای مقامی بس والا و رفیع می باشد ، در عظمت و مقام ایشان همين بس كه امام سجّاد علیه السلام فرمود ؛
«خدا رحمت كند عباس را كه برادرش را بر خود مقدّم داشت و جان خويش را فداى حضرتش نمود، به گونه اى كه در يارى او دو دستش را قطع كردند، و خداى سبحان در عوض آن، دو بال به او عنايت فرمود كه مانند جعفر بن ابى طالب (جعفر طيّار) در بهشت پرواز مى كند و از براى عبّاس در نزد خدا روز قيامت منزلت و مقامى است كه جميع شهدا به آن غبطه مى خورند (و آرزوى مقام او را مى نمايند)»
📚الخصال ج1 ص68 _امالی صدوق ص462
👌عظمت مقام ایشان ، در زیارت نامه ای که امام صادق علیه السلام برایشان تعلیم دادند ، هویدا است ، آنجا که فرمود در زیارت نامه عباس علیه السلام چنین بگوییم ؛
« سلام بر تو اى بنده شايسته و مطيع خدا و رسولش و اميرمؤمنان و امام حسن و امام حسين ، گواهى مى دهم كه تو همان راه مبارزان بدر و مجاهدان در راه خدا و خير خواهان او در جنگ با دشمنانش و تلاش كنندگان در يارى دوستانش و حاميان محبّينش را پيمودى، پس خداوند برترين و بيشترين و فراوانترين و كاملترين پاداش هر يك از كسانى را كه به بيعتش وفا كرده و دعوتش را اجابت نموده واز واليان امرش اطاعت كردند به تو عنايت كند و گواهى مى دهم كه تو در خير خواهى كوشش كرده و نهايت سعى خود را نمودى، پس خداوند تو را با شهيدان محشور گرداند، و روح تو را با سعادتمندان قرار دهد، و وسيعترين جايگاه از بهشت و بهترين خانه را به تو عطا كند، و نامت را در علييّن بالا برده و تو را با انبيا و راستگويان و شهيدان و شايستگان محشور كند، كه آنها نيكو رفيقانى هستند، گواهى مى دهم كه تو سستى و تنبلى نكردى، و با بصيرت و آگاهى از عاقبت كارت، عمرت را سپرى كردى در حالى كه به صالحان اقتدا كرده و از پيامبران پيروى نمودی»
📚کامل الزیارات ص 256 _ بحار الانوار ج 98 ص 277
❕بنابراین مقام رفیع عباس علیه السلام ، چیزی نیست که قابل انکار باشد و روشن است که فردی که چنین مقامی دارد و به تعبیر آنچه آمد « مطیع خدا و رسول و امام بوده است » هیچگاه اهل گناه و معصیت نمی باشد ، لذا می گوییم عباس علیه السلام اگر چه ملکه عصمت و دوری از گناه را دارا بوده اند، اما دلیلی نداریم که ایشان آن عصمت موهبتی را که ما برای انبیاء و امامان قائلیم که علاوه بر گناه ، شامل خطا و سهو و نسیان از بدو تولد می شود را نیز دارا بوده باشند و به مانند آنان دارای علم لدنی و هم درجه آنان بوده باشند ، لذا در فرازهای فوق برای ایشان دعا کردیم که خداوند ایشان را با انبیاء محشور کند و خواندیم که ایشان از پیروان راه انبیاء بوده اند .
👌ما اگر چه دلیلی بر برابری ایشان با امامان و انبیاء صلوات الله علیهم نداریم ، اما یقینی است که ایشان یک قدم از آنها عقبت تر و تالی تلو آنان بوده اند و به طریق اولی از سایرین برتر و بالاتر بوده اند .
❕برتری مقام انبیاء و امامان دارای دلائل و شواهد متعددی است ، چنان که امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« انبیاء برگزیدگان خداوند از میان مخلوقاتش هستند که حکیمانی بودند که با حکمت خداوند تربیت شده بودند که با مردم در احوالشان مشارکت و شباهتی نداشتند ( و مردم دارای اوصاف پسندیده آنها نبودند )»
📚الکافی ج 1 ص 168
👌و فرمود ؛
« خداوند لطف و کرم و رحمتش را به پیامبرانش داده است و آنان را از مخزون علم خودش آگاه کرده است و از میان تمام خلق آنان را به خود اختصاص داد به نحوی که هیچ کس به اخلاق و احوال آنان شباهت ندارد »
📚بحار الانوار ج 11 ص 37
👌در مورد برتری اهل بیت و امامان علیهم السلام هم روایات فراوانی وارده شده است که آنان برتر از تمام مخلوقین هستند ؛
📚بحار الانوار ج 26 ص 267 باب 6
👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« ما اهل بیتی هستیم که هیچ کس از مخلوقین با ما مقایسه نمی شود و قرآن ( برای حقانیت ما ) نازل شده است »
📚عیون الاخبار ج 2 ص66
👌علی علیه السلام فرمود ؛
« هیچ کس از این امت را با آل محمد نمی توان مقایسه کرد و آنها که از نعمت آل محمد بهره گرفتند با آنان برابر نخواهند بود چرا که آنها اساس دین و ستون استوار بنای یقینند »
📚نهج البلاغه خطبه دوم
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#سینه_زنی_زنجیر_زنی
🤔#پرسش
❔تاریخچه سینه زنی و زنجیر زنی در #عزاداری امام حسین به کجا بازگشت می کند ❗️آیا واقعیت دارد که مسلمین این امور را از غیرمسلمین فرا گرفتند و وارد عزاداری کردند ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌سینه زنی از مراسم سنّتى عزادارى براى سيد الشهدا و ديگر ائمه مظلوم است كه همراه نوحه خوانى و با آهنگى خاص بر سر و سينه مى زنند . اصل اين سنّت، بويژه در ميان عربها رواج داشته است. بعدها به صورت موجود در آمده كه با انتخاب نوحه هاى سنگين، #حركات دست بر سينه مى خورد. به فردى هم كه بر سينه خود زده، عزادارى مى كند، «سينه زن» مىگويند.
🔸اينگونه نوحه گرى، ابتدا بصورت فردى بوده، امّا با مرور زمان به شكل گروهى و دستجات سوگوارى در آمده است.
📚فرهنگ عاشورا ص 237
👌برخی نیز می نویسند ؛
🔸«دسته گردانى و سينه زنى و نوحه خوانى كه در زمان صفويّه رايج شده و توسعه پيدا كرده بود، در عصر قاجاريّه با توسعه و تجمّل بيشتر در پايتخت رواج داشت ... دسته گردانى در عصر #قاجار، بويژه در زمان ناصر الدين شاه با آداب و تشريفات و تجمّل بسيار برگزار مى شد. دسته هاى روز با نقّاره و علم و بيرق و كتل، و دسته هاى شب با طبق هاى چراغ زنبورى و حجله و مشعل به راه مى افتاد و در فواصل دسته سينه زنها با آهنگ موزون سينه مى زدند. نوحه خوانى و سينه زنى حتّى در اندرون شاهان قاجار، بين خانمهاى اندرون نيز متداول بود ...»
📚موسیقی مذهبی ایران ص 26
👌و در مورد زنجیر #زنی نیز گفته شده است ؛
«از سنتهاى عزادارى در ايران است، در پاكستان و هندوستان نيز اين شيوه از ديرباز رواج داشته است. مجموعه اى از حلقه هاى ريز متّصل به هم كه به دستهاى چوبى يا فلزّى وصل مى شود «زنجير» نام دارد و آن را در ايام عاشورا، بصورت دسته جمعى و در هيأتهاى عزادارى، همراه با نوحه خوانى، بر پشت مى زنند و گاهى جاى آن كبود يا مجروح مى شود. غالبا اين مراسم با سنج همراه است.»
📚فرهنگ عاشورا ص 198
👌به هر حال امروزه سینه زنی و زنجیر زنی برای مصائب اهل بیت علیهم السلام خصوصا امام حسین ، از #مصادیق عزاداری و محزون بودن برای مصیبت آن بزرگواران تلقی می شود .
❕علی علیه السلام فرمود ؛
« خداوند از میان زمینیان شیعیان ما را برگزیده است که ما را یاری می کنند و در شادی ما شاد و در مصیبت ما ، مصیبت زده و #محزون هستند »
📚الخصال ج2 ص635
👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛
« اگر می خواهی در روز قیامت هم درجه ما باشی با حزن و مصیبت ما ، محزون و #مصیبت زده و با فرح و شادی ما ، شاد باش »
📚وسائل الشیعه ج14 ص501
👌محزون و مصیبت زده بودن برای اهل بیت مصادیق متعددی دارد ، گریه کردن ، به سر و سینه زدن و زنجیر زنی ، مانند آن همه از مصادیق #محزون بودن تلقی می شود .
👌از سوی دیگر امام #صادق علیه السلام فرمود ؛
« هر گونه جزع و فزع و نوحه گری و گریستن ناپسند است مگر جزع و فزع و گریه کردن برای حسین علیه السلام »
📚امالی طوسی ص162
📚وسائل الشیعه ج14 ص505
🔸وفرمود ؛
« فرشتگان در شهادت حسین ضجه می زدند »
📚الکافی ج1 ص465
❕جزع و فزع و بی تابی و ضجه زدن در مصیبت حسین علیه السلام نیز مصادیق متعددی دارد مانند گریه کردن و به سر و صورت و سینه زدن و زنجیر زدن و ...که انجام این امور برای امام حسین علیه السلام #استحباب دارد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#امنیت_کعبه
🤔#پرسش
❔سوره بقره: وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا(۱۲۵) یعنی و به یاد بیاور هنگامی که ما خانه کعبه را برای همه مردم محل گردهمایی و جای امن وامان قرار دادیم.
کتاب ترجمه دنباله تاریخ طبری، عریب بن سعد قرطبی، جلد ۱۶ صفحه ۸۳
قرامطه به سوی مکه رفتند وارد اجتماع حجگذاران شدند و در داخل خانه کعبه مسلمانان را در پردههای خانهکعبه آویختند و کشتند و سپس حجرالاسود را با خود بردند.
همانطور که دیدید ادعای الله محمد پیرامون امن بودن خانه کعبه صحیح نبود! بلکه در سال ۳۱۷ هجری قرامطه ۱۷۰۰ نفر از حاجیان را در حال طواف به قتل رسانند و سپس حجر الاسود را دزدیدند ، این واقعه ردی کامل بر تمام ادعاهای اسلام است و دیدید که کلام قرآن در مورد امن بودن خانه کعبه دروغی بیش نبود ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌خداوند در آیاتی سخن از امنیت خانه کعبه به میان آورده است ، چنان که می فرماید ؛
« نخستين خانه اى كه براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد در سرزمين مكه است كه پر بركت و مايه هدايت جهانيان است.در آن نشانه هاى روشن است (از جمله) مقام ابراهيم، و هر كس داخل آن شود در امان خواهد بود » ( آل عمران 96_97)
❕این مضمون در آیات دیگری نیز تکرار شده است ؛
🔸عنکبوت 67 _ نمل 91_ بقره 126_ ابراهیم 35 _ تین3
👌بر خلاف آنچه شبهه افکن تصور کرده است ، امنیت کعبه ، امنیت تکوینی نیست به گونه ای که حوادث ناامن کننده در آن واقع نشود ، بلکه امنیت مورد بحث به دو معنا است ؛
1⃣امنیت تشریعی ؛
👌يعنى خدا فرمان داده كه همه انسانها و حتى حيوانها در اين سرزمين در امن و امان باشند. صيد كردن حيوانات آن ممنوع است و حتى تعقيب مجرمانى كه به اين حرم و خانه كعبه پناه برند جايز نيست، تنها مى توان براى اجراى عدالت در حق چنين مجرمان آذوقه را بر آنها بست تا بيرون آيند و تسليم شوند.
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« حيوان وحشى و پرنده اى كه وارد حرم مى شود از رمانيدن و اذيّت در امنيّت است تا زمانى كه از حرم خارج شود. »
📚الكافى، ج 4، ص 226
🔸پیامبر گرامی فرمود ؛
« هر كس مرتكب قتلى شود و دست به گناهى بزند، سپس به حرم [امن الهى] پناه ببرد، در امان است و تا زمانى كه در حرم است، نه بايد او را قصاص كرد، نه دستگير كرد، نه آزارش داد، نه پناهش داد، نه آب و غذايش داد، نه با او داد و ستد كرد، نه ميهمانش شد و نه ميهمانش كرد. »
📚مستدرک الوسائل ج 9 ص 332
👌و فرمود ؛
« گياهِ [خشك يا تَرِ] حرم را نبايد چيد، درخت و خارش را نبايد قطع كرد، و صيدش را نبايد رَم داد »
📚دعائم الاسلام ج 1 ص 310
❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛
« اگر سارقى در جاى ديگرى غير از مكّه دزدى كند، يا نسبت به خود مرتكب جنايتى شود و به مكّه بگريزد، تا زمانى كه در حرم هست نبايد او را دستگير كرد مگر از آن جا خارج شود، اما از رفتنش به بازار بايد جلوگيرى شود و كسى با او خريد و فروش و مجالست نكند تا از حرم خارج گردد آن گاه دستگير مى شود. »
📚الکافی ج 4 ص 227
💠ادامه 👇
🔸#ادامه 👇
👌آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود.
❕بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با #مردى همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!».
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325.
❕مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛
«اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس #فرمود: از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!».
📚امالی صدوق ص 130
❕اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با #دليل نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است.
❕اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد.
👌فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان #جارى ساخت و فرمود:
« زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!».
👌مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد.
📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185
👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى #منصوب كرد .
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96
❕دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد.
📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34
👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در #مدينه كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد.
❕در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان #منفور براى آنان كار مشكلى نبود.
❕به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود.
📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠ادامه 👇
❕لذا می بینیم در تفسیر نمونه در توضیح چرایی امن بودن کعبه می گوید ؛
« خانه خدا (خانه كعبه) از طرف پروردگار به عنوان يك پناهگاه و كانون امن و امان اعلام شده و مى دانيم در اسلام مقررات شديدى براى اجتناب از هر گونه نزاع و كشمكش و جنگ و خونريزى در اين سرزمين مقدس وضع شده است، بطورى كه نه تنها افراد انسان در هر قشر و گروه و در هر گونه شرائط بايد در آنجا در امنيت باشند بلكه حيوانات و پرندگان نيز در آنجا در امن و امان بسر مىبرند و هيچكس حق ندارد مزاحم آنها شود.
❕در جهانى كه هميشه نزاع و كشمكش در آن وجود دارد، بودن چنين مركزى در آن مى تواند اثر عميق مخصوصى براى حل مشكلات مردم از خود نشان دهد، زيرا امن بودن اين منطقه سبب مى شود كه مردم با تمام اختلافاتى كه دارند در جوار آن در كنار هم بنشينند، و به مذاكره بپردازند، و به اين ترتيب يكى از مهمترين مشكلات كه معمولا براى فتح باب مذاكرات براى رفع خصومتها و نزاعها وجود دارد حل مى شود. چون بسيار مى شود كه طرفين نزاع، يا دولتهاى متخاصم جهان مايلند رفع خصومت كنند و براى اين منظور به مذاكره بنشينند، اما مكانى كه براى هر دو طرف مقدس و محترم و به عنوان مركز امن و امان شناخته شده باشد پيدا نمى كنند ولى در اسلام اين پيش بينى شده است و مكه به عنوان چنين مركزى اعلام گرديد. هم اكنون تمام مسلمانان جهان كه متاسفانه گرفتار كشمكشها و اختلافات مرگبارى هستند مى توانند با استفاده از قداست و امنيت اين سرزمين باب مذاكرات را بگشايند و از معنويت اين مكان مقدس كه نورانيت و روحانيت خاصى در دلها ايجاد مى كند به رفع اختلافات خود بپردازند »
📚تفسیر نمونه ج 1 ص 448
❕طبیعی است که ممکن است عاصیانی به حکم تشریعی خداوند مبنی بر امن بودن خانه کعبه گوش نکنند و در آنجا کشتار و خونریزی کنند ، آنان به خاطر زیر پا گذاشتن حکم خداوند ، عذاب سختی در اتتظارشان است .
2⃣در روایاتی امنیت کعبه ، امنیت در آخرت نیز دانسته شده است ، یعنی کسی که از روی اخلاص و ایمان وارد مسجد الحرام شود و حج به جا آورد ، روز قیامت از عذاب خداوند در امان است چنان که از امام باقر عليه السلام نقل شده كه معناى «و من دخله ...» اين است ؛
« هر كس در حالى كه عارف باشد به جميع آنچه خداوند واجب كرده، وارد حرم شود از عذاب هميشگى آخرت در امان خواهد بود.
📚مجمع البيان، ج 1 ، 2، ص 799
❕بنابراین امنیت کعبه ، امنیت تکوینی نیست تا میان آنچه خداوند فرموده و آنچه از خونریزی ها در جوار کعبه واقع شده است ، تضادی باشد .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#چگونگی_ورود_امام_حسین_به_مکه
🤔#پرسش
❔آیا واقعیت دارد ❕
❔پس از فوت معاویه، ولید حاکم مدینه کس نزد امام حسین فرستاد تا که با یزید بیعت کند. #حسین به دارالعماره نزد ولید بن عتبه رفت و گفت کسی چون من پنهانی بیعت نمیکند فردا چون مردم را جمع کردی من نیز خواهم آمد و با یزید بیعت میکنم.
چون شب فرارسید و هوا تاریک شد #امام_حسین بهمراه دو خواهرش زینب و ام کلثوم و برادرانش ابوبکر و جعفر و عباس و خانوادهاش پنهانی به مکه گریخت ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌پس از هلاکت معاویه و فشار ولید بر امام حسین علیه السلام برای بیعت با یزید ، ولید بالاجبار امام علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد .
🔸امام حسين عليه السلام بر وليد وارد شد و (طبق آداب اسلامى) سلام كرد؛ وليد با خوشرويى پاسخ داد و او را نزد خويش نشاند. مروان بن حكم- با اين كه پيش از اين، بين وى و وليد كينه و نفرت حاكم بود- در مجلس حضور داشت ....
امام عليه السلام فرمود:
« آيا از حال معاويه به شما خبرى رسيده است؟ چرا كه وى مدّتى طولانى بيمار بود، اكنون حالش چگونه است؟».
🔸وليد آهى كشيد، آنگاه گفت: اى اباعبداللَّه! خداوند تو را در مرگ معاويه پاداش دهد! وى عموى صادقى! براى تو بود، كه اكنون طعم مرگ را چشيده است و اين نيز نامه اميرالمؤمنين يزيد است!
امام حسين عليه السلام فرمود: «إنّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، اكنون براى چه منظورى مرا خواسته اى؟!»
🔸وليد پاسخ داد: تو را براى بيعت دعوت كردم، و همه مردم با يزيد بيعت كرده اند!
❕امام عليه السلام (براى اين كه آن مجلس بدون درگيرى پايان يابد) فرمود:
«شخصى مانند من مخفيانه بيعت نمى كند، #دوست دارم بيعت من (اگر بخواهم بيعت كنم) علنى و در محضر مردم باشد! چون صبح شد، و تو مردم و ما را براى بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم يكسان خواهد بود!».
📚کامل ابن اثیر ج 3 ص ¾78
👌مطابق نقل شيخ مفيد امام عليه السلام فرمود ؛
«من گمان نمى كنم تو به بيعت پنهانى من با يزيد، قانع باشى، مگر آن كه من آشكارا بيعت كنم تا مردم همگى با خبر شوند». وليد گفت: آرى! امام عليه السلام فرمود: پس بگذار صبح شود، تا نظرت در اين #باره مشخّص گردد».
📚الارشاد ص 374
👌مطابق نقل ابومخنف، امام عليه السلام پس از شنيدن خبر مرگ معاويه فرمود:
« امّا پاسخم به تقاضاى بيعت تو آن است كه، كسى مانند من به طور پنهانى بيعت نمى كند و تو نيز اين نوع بيعت را كافى نمى دانى، جز آن كه بيعتم آشكارا ميان مردم باشد (تا از اين طريق از مردم #بيعت بگيرى)». وليد گفت: آرى!
امام فرمود:
« بنابراين، وقتى كه (فردا) ميان مردم آمدى و همه مردم و ما را به بيعت فراخواندى، تصميم ما و مردم به گونه واحدى خواهد بود!».
📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 378
🔸وليد گفت: «اى اباعبداللَّه! سخن درستى گفتى و من اينگونه پاسخت را پسنديدم و من باورم درباره تو همين بود. اكنون برو در پناه خدا، تا فردا با مردم بيايى».
❕مروان كه در #جلسه حاضر بود، به وليد گفت: به خدا سوگند! اگر حسين هم اكنون از تو جدا شود و بيعت نكند، هرگز چنين فرصتى، به چنگ نخواهى آورد، مگر آنكه كشتار فراوانى ميان شما اتّفاق افتد. جلوى او را بگير و مگذار از نزد تو بيرون رود، تا بيعت كند و گرنه گردنش را بزن!
🔸امام عليه السلام ناگهان از جايش برخاست و فرمود:
« اى پسر زرقاء (زن چشم كبودِ بد سيرت)، تو مرا مى كشى، يا او؟ به خدا سوگند! دروغ گفتى و گناه كرده اى!».
📚الارشاد ص 374
🔸ادامه 👇
🚫❓🚫سوال
❔کانال های ضد دین هجمه ای را آغاز کرده اند در مورد نحوه شهادت حضرت عباس و می گویند در هیچ منبعی نیامده است که دستان عباس را قطع کردند و او را به بدترین وضع به شهادت رساندند این ها دروغ هایی است که به خورد شما داده اند تا جیب خود را پر کنند
💠پاسخ:
❕مساله شهادت مظلومانه حضرت عباس نه تنها در مقاتل یاد شده است بلکه بر زبان مبارک امام عصر نیز جاری شده است و درباره ایشان می فرماید:
«سلام بر ابوالفضل عباس فرزند امیر مومنان ؛از خود در گذرنده با جان برای برادرش ؛کوشنده برای رساندن آب به او و «کسی که دست هایش بریده شد»»
📚زیارت ناحیه مقدسه
🗯شیخ صدوق روایت می کند که امام سجاد فرمود:
«خداوند عباس را رحمت کند بی هیچ تردیدی ایثار کرد و خود را فدای برادرش کرد تا آن که دستانش قطع شد و خداوند به جای آنها دو بال برایش قرار داد که با آنها همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند»
📚امالی صدوق ص547
📚بحار الانوار ج44 ص298
🗯ابی حنیفه نعمان نقل می کند:
«عباس بن علی پس از آنکه حسین را از آب بازداشتند به دشمن حمله برد و آنها را می شکافت و خود را به آب فرات می رساند و حسین و یارانش را سیراب می کرد .وی را سقا نامیده بودند و میان فرات و قتلگاه حسین کشته شد و قبر او نیز همانجا است .در آن روز دشمنان دست و پاهای او را قطع کردند»
📚المناقب و المثالب ص309
🔷ابن شهر آشوب در مناقب خود می آورد:
«عباس به طرف آب می رفت دشمن را متفرق ساخت .زید بن ورقای جهنی در پشت درخت خرمایی به کمین او نشست و حکیم بن طفیل نیز او را یاری داد و بر دست راست عباس ضربه زد و آن را قطع کرد .عباس شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنها حمله برد و رجز می خواند:«به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید من همیشه از دینم حمایت می کنم».
❗️آن گاه جنگید تا ناتوان شد .حکیم بن طفیل از پشت درخت خرما به او کمین زد و بر دست چپش ضربه ای زد و آن را قطع کرد.سپس با عمود آهنین به او ضربه زد و او را به شهادت رساند»
📚مناقب ابن شهر اشوب ج4 ص108
📚بحار الانوار ج45 ص40
🗯در کتاب شرح الاخبار چنین آمده است:
«پس از آن که برادران عباس که همراه او قصد آوردن آب را داشتند کشته شدند عباس به تنهایی و با مشک آب باز می گشت و به یاران عبیدالله که بین او و آب فاصله انداخته بودند حمله می برد و انان را می کشت تا از شریعه آب کنار روند .آن گاه به فرات وارد شد و مشک را پر کرد و می برد تا به حسین و یارانش رساند اما دشمنان بر او هجوم بردند و او را کشتند و دست ها و پاهایش را قطع کردند از این رو بود که او را سقا نام نهادند»
📚شرح الاخبار ج3 ص191
❗️این مضمون را دیگران از علما و مقتل نویسان نیز نقل کرده اند از جمله:
📚الثقات ابن حبان ج2 ص310
📚تاریخ طبری ج5 ص448
📚الکامل فی التاریخ ج2 ص570
📚الارشاد ج2 ص109
📚اعلام الوری ج1 ص466
📚مثیر الاحزان ص170
📚لهوف ص170
❗️و...
🗯پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
⛔️⁉️⛔️سوال🚫🚫🚫
❓بین مردم مرسوم است که در مورد بعضی ایام و برخی روزها می گویند آن روز روزی نحس است از نظر اسلام ایا چنین مطلبی صحیح است که برخی روزها نحس و برخی سعد هستند یا خیر
💠پاسخ:
🌾در تفسیر شریف نمونه چنین آمده است:
🗯البته این از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضى داراى ویژگیهاى نحوست، و بعضى ویژگیهاى ضد آن، هر چند از نظر استدلال عقلى راهى براى اثبات یا نفى چنین مطلبى در اختیار نداریم، همین اندازه مى گوئیم ممکن است ولى از نظر عقل ثابت نیست.
❗️بنابراین اگر دلائل شرعى از طریق وحى که افقهاى وسیعترى را روشن مى سازد بر این معنى در دست داشته باشیم قبول آن نه تنها بى مانع بلکه لازم است.
❗️در آیات قرآن تنها در دو مورد اشاره به «نحوست ایام» شده است:
🔷یکى در آیه 19 سوره قمر و دیگرى در آیه 16 سوره فصلت که درباره ماجراى قوم عاد سخن مى گوید در آنجا مى خوانیم:
🔷«مانند بادى سخت و سرد در روزهاى شومى بر آنها مسلط ساختیم»
📓فصلت16
❗️و در نقطه مقابل، تعبیر «مبارک» نیز در بعضى از آیات قرآن دیده مى شود، چنانکه درباره شب قدر مى فرماید :
«ما قرآن را در شبى پر برکت نازل کردیم»
📓دخان 3
❗️ در روایات اسلامى به احادیث زیادى در زمینه «نحس و سعد ایام» برخورد مى کنیم که هرچند بسیارى از آنها روایات ضعیف است و یا احیانا آمیخته با بعضى روایات مجعول و خرافات مى باشد، ولى همه آنها چنین نیست، بلکه روایات معتبر و قابل قبولى در میان آنها بدون شک وجود دارد، چنانکه مفسران نیز در تفسیر آیات فوق بر این معنى صحه نهاده اند.
🗯محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسى نیز روایات فراوانى در «بحارالانوار» در این زمینه آورده است
📚بحار الانوار ج59 ص1 تا91
❗️آنچه به طور فشرده و خلاصه در اینجا مى توان گفت چند مطلب است:
1⃣ در روایات متعددى سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثى که در آن واقع شده است تفسیر شده، فى المثل در روایتى از امیرمؤمنان على مى خوانیم شخصى از امام درخواست کرد تا درباره روز «چهارشنبه» و فال بدى که به آن مى زنند و سنگینى آن، بیانى فرماید که منظور کدام چهارشنبه است؟ فرمود:
🔷«منظور چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد، و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت... و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد»
📚نور الثقلین،ج5 ص183
❗️لذا بسیارى از مفسران به پیروى بسیارى از روایات آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس مى دانند، و از آن تعبیر به «اربعاء لاتدور» مى کنند (یعنى چهارشنبه اى که تکرار نمى شود)
🌾در بعضى دیگر از روایات مى خوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکى است چرا که آدم در آن آفریده شد، همچنین روز 26، چرا که خداوند دریا را براى موسى (علیه السلام) شکافت
📚همان مدرک ص105
❗️یا این که روز سوم ماه روز نحسى است، چرا که آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند، و لباس بهشتى از تن آنها کنده شد
📚همان مدرک ص58
❗️یا این که روز هفتم ماه روز مبارکى است، چرا که نوح سوار بر کشتى شد (و از غرقاب نجات یافت)
📚همان مدرک ص61
❗️یا اینکه در مورد نوروز در حدیثى از امام صادق مى خوانیم که فرمود:
🔷«روز مبارکى است که کشتى نوح بر جودى قرار گرفت، و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزى است که على بر دوش پیامبر رفت بتهاى کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود...
📚بحار الانوار ج59 ص92
❗️این گونه تعبیرات، در روایات فراوان است که سعد و نحس ایام را با بعضى از حوادث مطلوب، یا نامطلوب پیوند مى دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنى امیه به گمان پیروزى بر اهل بیت آن را روز مسعودى مى شمردند، و در روایات شدیداً از تبرک به آن روز نهى شده، و حتى دستور داده اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن نکنند، بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده، و عملا از برنامه بنى امیه فاصله بگیرند.
🗯 مجموع این روایات سبب شده که بعضى مسأله سعد و نحس ایام را چنین تفسیر کنند که مقصود اسلام توجه دادن مسلمین به این حوادث است، تا از نظر عمل خود را بر حوادث تاریخى سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرب و روش بنیان گذاران آنها فاصله گیرند.
❗️این تفسیر ممکن است در مورد قسمتى از این روایات صادق باشد ولى در مورد همه آنها مسلماً صادق نیست، چرا که از بعضى از آنها استفاده مى شود تأثیر مرموزى در بعضى ایام احیاناً وجود دارد که ما از آن آگاهى نداریم.
2⃣این نکته نیز قابل دقت است که بعضى در مسأله سعد و نحس ایام به اندازه اى راه افراط را پوئیده اند که به هر کارى مى خواهند دست بزنند قبلا به سراغ سعد و نحس ایام مى روند، و عملاً از بسیارى فعالیتها باز مى مانند، و فرصتهاى طلائى را از دست مى دهند.
🗯ادامه پاسخ👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ ❗️❗️❗️
♻️یا اینکه بجای بررسی عوامل شکست و پیروزی خود و دیگران و استفاده از تجربیات گرانبها در زندگی گناه همه شکست ها را به گردن شومی ایام می اندازد هماگونه که رمز پیروزى ها را در نیکى ایام جستجو مى کنند
🗯این یکنوع فرار از حقیقت، و افراط در مسأله، و توضیح خرافى حوادث زندگى است که باید از آن به شدت پرهیز کرد، و در این مسائل نه گوش به شایعات میان مردم داد، نه سخن منجمان، و نه گفته فال گیران، اگر چیزى در حدیث معتبر در این زمینه ثابت شود باید پذیرفت، وگرنه بى اعتنا به گفته این و آن باید خط زندگى را ادامه داد، و با تلاش و سعى و کوشش به پیش محکم گام برداشت، و از توکل بر خدا یارى جست و از لطف او استعانت خواست.
3⃣ مسأله توجه به سعد و نحس ایام علاوه بر اینکه غالباً انسان را به یک سلسله حوادث تاریخى آموزنده رهنمون مى شود، عاملى است براى توسل و توجه به ساحت قدس الهى، و استمداد از ذات پاک پروردگار، و لذا در روایات متعددى مى خوانیم:
« در روزهائى که نام نحس بر آن گذارده شده مى توانید با دادن صدقه، و یا خواندن دعا، و استمداد از لطف خداوند، و قرائت بعضى از آیات قرآن، و توکل بر ذات پاک او، به دنبال کارها بروید و پیروز و موفق باشید.»
❗️از جمله در حدیثى مى خوانیم که یکى از دوستان امام حسن عسکرى روز سه شنبه خدمتش رسید، امام فرمود: دیروز تو را ندیدم، عرض کرد: دوشنبه بود، و من در این روز حرکت را ناخوش داشتم فرمود:
🗯 «کسى که دوست دارد از شر روز دوشنبه در امان بماند در اولین رکعت نماز صبح سوره هل اتى بخواند، سپس امام این آیه از سوره هل اتى را (که تناسب با رفع شر دارد) تلاوت فرمود: فوقاهم الله شر ذلک الیوم... «خداوند نیکان را از شر روز رستاخیز نگاه مى دارد او به آنها خرمى و طراوت ظاهر و خوشحالى درون عطا مى کند»
📚بحار ج59 ص39
❗️در حدیث دیگر مى خوانیم که یکى از یاران امام ششم از آن حضرت پرسید: آیا در هیچ روزى از روزهاى مکروه چهارشنبه و غیر آن سفر کردن مناسب است؟ امام در پاسخ فرمود:
«سفرت را با صدقه آغاز کن و آیة الکرسى را به هنگامى که مى خواهى حرکت کنى تلاوت کن» (و هر کجا مى خواهى برو)»
📚همان ص28
❗️در حدیث دیگرى نیز آمده است که یکى از یاران امام دهم على بن محمّد الهادى مى گوید: خدمت حضرت رسیدم در حالى که در مسیر راه انگشتم مجروح شده بود، و سوارى از کنارم گذشت و به شانه من صدمه زد، و در وسط جمعیت گرفتار شدم و لباسم را پاره کردند، گفتم: خدا مرا از شر تو اى روز حفظ کند، عجب روز شومى هستى! امام فرمود: «با ما ارتباط دارى و چنین مى گوئى؟! و روز را که گناهى ندارد گناهکار مى شمرى؟ آن مرد عرض مى کند از شنیدن این سخن به هوش آمدم و به خطاى خود پى بردم، عرض کردم اى مولاى من، من استغفار مى کنم، و از خدا آمرزش مى طلبم، امام افزود:
«روزها چه گناهى دارد که شما آنها را شوم مى شمرید هنگامى که کیفر اعمال شما در این روزها دامانتان را مى گیرد»
راوى مى گوید: «عرض کردم من براى همیشه از خدا استغفار مى کنم و این توبه من است اى پسر رسول خدا».
امام فرمود:
«این براى تو فایده اى ندارد، خداوند شما را مجازات مى کند به مذمت کردن چیزى که نکوهش ندارد، آیا تو نمى دانى که خداوند ثواب و عقاب مى دهد، و جزاى اعمال را در این سرا و سراى دیگر خواهد داد، سپس افزود: دیگر این عمل را تکرار مکن و براى روزها در برابر حکم خداوند کار و تأثیرى قرار مده»
📚بحار ج59 ص2
❗️این حدیث پرمعنى اشاره به این است که اگر روزها هم تأثیرى داشته باشد به فرمان خدا است، هرگز نباید براى آنها تأثیر مستقلى قائل شد، و از لطف خداوند خود را بى نیاز دانست، و آنگهى نباید حوادثى را که غالباً جنبه کفاره اعمال نادرست انسان است به تأثیر ایام ارتباط داد، و خود را تبرئه کرد. و شاید این بیان بهترین راه براى جمع میان اخبار مختلف در این باب است (دقت کنید)
📚تفسیر نمونه ج23 ص41
🗯پرسمان اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
هدایت شده از 👤 ادمین کانون تبلیغاتی قاصدک👤
🔴لطفا کسانی که #جنبه_سیاسی دارند وارد کانال شوند😱
❌در این کانال شخصیت های کشوری شدیدا مورد #انتقاد قرار میگیرند😑
👈اگر میخوای اطلاعات سیاسیت بالا باشه و جلوی دیگران کم نیاری پس در این کانال عضو شو👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2427518998C64cc7dd436
با #جرأت کلیک کن(آزادی بیان داریم)
#نوشیدن_آب_عباس
🤔#پرسش
❔برخی می گویند حضرت ابوالفضل سه بار آب را برداشت تا بنوشد و از این کار #امتناع کرد و یاد تشنگی اهل حرم افتاد ❕به نظر من این مطلب صحت ندارد زیرا حضرت #ابوالفضل همیشه به یاد پسران زهرا و اهل حرم بوده و لحظه ای از آنها غافل نشده است ❕نظر شما چیست ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌علامه #مجلسی و دیگران نقل می کنند ؛
« هنگامی که عباس دید تمام یاران و برادران و عموزادگان شهید شدند ، گریست و به شوق دیدار پروردگار جلو آمد و پرچم را بر گرفت و از حسین اجازه میدان خواست ، امام به سختی گریه کرد و فرمود برادر جان تو نشانه شکوه و عظمت و برپایی سپاه من و محور پیوستگی نفرات ما هستی ، اگر تو بروی و شهید شوی جمعیت ما #پراکنده و ویران می گردد.
❕عباس گفت جان برادرت فدایت ای سرورم سینه ام از زندگانی دنیا به #تنگ آمده است می خواهم از این منافقان انتقام بگیرم .
👌امام علیه السلام فرمود ؛ اینکه که آهنگ میدان داری برای این کودکان #آبی تهیه کن .
❕عباس رهسپار میدان شد و آنان را موعظه کرد ولی اثری نبخشید ، به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد ، ناگهان صدای #العطش کودکان به گوشش رسید ، بی درنگ بر اسب سوار شد و نیزه و مشک را بر داشت و به سوی #فرات روانه شد . چهار هزار تن از ماموران فرات او را محاصره کردند ، و هدف نیزه ها قرار دادند ، او لشکر دشمن را شکافت و هشتاد نفر از آنان را هلاک کرد و وارد فرات شد .
❗️« هنگامی که خواست مقداری آب #بیاشامد ، تشنگی حسین و اهل بیتش را به خاطر آورد و آب را روی آب ریخت ، مشکش را پر کرد...»
📚بحار الانوار ج45 ص41
📚ریاض الابرار ج1 ص227
📚عوالم العلوم ج17 ص284
❕جریان مذکور #ضدیتی با شان بزرگ حضرت عباس علیه السلام ندارد ، زیرا #طبیعی است که انسان تشنه ممکن است بی اختیار دست به زیر آب ببرد ، ولی بعدا که #یادش بیاید آب نمی نوشد .
🔶بلکه به عکس این جریان نشان دهنده عظمت روحی حضرت عباس نیز می باشد زیرا او در اوج تشنگی و #مشقت به یاد حسین علیه السلام و اهل بیتش آب ننوشید تا آب را به آنان برساند ، در حالی که اگر آب می نوشید نیز نزد #عقلا مستحق مذمت و ملامت نبود زیرا جهت قوه و قدرت و توان گرفتن اقدام به نوشیدن آب کرده بود .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
#شمر_در_سپاه_علی_و_دایی_عباس
🤔#پرسش
❔آيا ميدانستيد شمر بن ذى الجوشن يكى از #فرماندهان سپاه امام على در جنگ صفين بود ❗️❗️
❔آيا ميدانستيد ايشان با همسر امام على و مادر عباس نسبت #برادرى داشت❕❕
💠#پاسخ💠
👌شمر بن ذی الجوشن که از نقش آفرینان اصلی حادثه کربلا است در جنگ #صفین همراه علی علیه السلام با امویان جنگید اما پس از آن گرفتار سوء عاقبت شد .
👌در کتاب وقعه #الصفین آمده است ؛
«ادهم بن محرز از یاران معاویه در جنگ صفین به جنگ شمر بن ذی الجوشن آمد و میانشان شمشیری رد و بدل شد و ادهم شمشیری به پیشانی شمر زد که گوشتش را درید و به استخوان رسید ، شمر نیز ادهم را زد ولی شمشیرش کارگر نیفتاد ،پیش به سوی سپاهیان بازگشت و آبی نوشید و #نیزه ای بر گرفت و بازگشت و به ادهم یورش برد و به او ضربه ای زد و او را از اسبش انداخت»
📚وقعه الصفین ص268
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج5 ص213
👌حضور شمر در سپاه امام علی به این عنوان نبود که معتقد به ولایت و #امامت ایشان باشد بلکه از آنجایی که به عنوان خلیفه چهارم مسلمین با او بیعت کرده بود بر همان اساس در سپاه صفین نیز حاضر شد تا به بیعتش عمل کرده باشد ، اما پس از آن به سپاه معاویه پیوست و با گواهی بر ضد #حجر بن عدی زمینه شهادت آن بزرگ مرگ را فراهم ساخت و از مسببان اصلی واقعه عاشورا #قلمداد می شود .
📚دانش نامه امام حسین ج9 ص189
❔اما این که آیا شمر با مادر حضرت عباس ام البنین #برادر بوده و دایی حضرت عباس قلمداد می شود یا خیر ، توجه به بیان زیر #لازم است ؛
❕ سید بن طاووس نقل می کند ؛
« شمر بن ذی الجوشن ندا داد ، #خواهرزادگان من ، عبدالله ، جعفر ، عباس و عثمان کجا هستند ؟ حسین علیه السلام فرمود پاسخش را بدهید هر چند فاسق است چرا که یکی از #دایی های شماست . آنان به او گفتند چه کار داری ؟ گفت ای خواهر زادگان من شما در امان هستید ، خود را به همراه برادرتان حسین به کشتن ندهید ، و در اطاعت امیر مومنان یزید باشید .
❕عباس او را ندا داد دستانت بریده باد ، و لعنت بر امانی که آورده ای ، ای دشمن خدا آیا به ما فرمان می دهی که برادر و سرورمان حسین را واگذاریم و در اطاعت ملعونان و فرزندان ملعون ها در آییم ؟ شمر پس از این سخن خشمگینانه به سوی لشکرش بازگشت »
📚لهوف ص148
📚تاریخ طبری ج5 ص415
📚الارشاد ج2 ص89
❕نسبت حضرت ام #البنین یا همان فاطمه کلابیه به این نحو است ؛
« ام البنین بنت حزام بن خالد بن ربیعه بن الوحید من بنی کلاب »
📚جمهره انساب العرب ج1 ص4
👌در حالی که نسب #شمر چنین است ؛
« شمر بن ذی الجوشن الضبابی بن شرحبیل بن الاعور بن عمر بن معاویه و هو الضباب بن کلاب »
📚الطبقات الکبری ج6 ص46
❕هر دو نفر بیش از پنج پشت یعنی در شخصی به نام کلاب به یکدیگر می رسند و هر دو کلابی هستند که به معنای هم #قبیله بودن است و نه برادر و خواهر بودن ام البنین با شمر ملعون .
👌این که شمر حضرت عباس را خواهر زاده خود خطاب می کند منظورش آن است که مادر ایشان از قبیله ما است و مانند خواهر ما محسوب می شود نه آنکه واقعا #خواهر ما باشد .
💠رسم عرب بر این بود که اگر دختری از طایفه آنها با طایفه دیگری ازدواج می کرد حتی اگر چند نسل می گذشت ، فرزندان او را با انتساباتی این گونه خطاب قرار می دادند .
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁