eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔اخیرا در فضای مجازی این پیام مطرح میشود که یاران امام زمان و شمارشان این تعداد است و بقیه به فکر یاری ایشان نباشد آیا دارد ❕ ❗️طالقان ۲۴ نفر قم ۱۸ نفر جرجان ۱۲ نفر نیشابور ۸نفر ری ۷ نفر توس ۵ نفر همدان ۴ نفر سبزوار ۲ نفر اصفهان 1 نفر کرمان ۱ نفر قزوین 1 نفر حومه قم ۱ نفر❔❔ 💠💠 👌یاران امام زمان علیه السلام به دو دسته یاران و یاران تقسیم می شوند . ❕یاران خاص امام عصر علیه السلام که نقش پرچم داری و را برای حضرت ایفا می کنند ، سیصد و سیزده تن به عدد یاران پیامبر گرامی در جنگ بدر می باشد . 🔶امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « آنان که در بسترهایشان یافت نمی شوند و در مکه حضور می یابند سیصد و سیزده مرد به تعداد جنگاوران بدرند ، و آنان یاوران قائم اند » 📚الغیبه نعمانی ص313 📚بحار الانوار ج52 ص323 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « گویی قائم را بر منبر کوفه می بینم که سیصد و سیزده یاورش به تعداد جنگاوران بدر دورش را گرفته اند و اینان پرچمداران و حاکمان خداوند بر آفریدگانش در زمین هستند » 📚کمال الدین ج2 ص673 ❕اما تعداد یاران امام زمان علیه السلام بسیار بیشتر از این تعداد است . ❕از امام صادق علیه السلام سوال شد که چه تعداد با قائم خروج می کنند ، آنان می گویند همراه او به تعداد بدر خروج می کنند یعنی سیصد و سیزده مرد ؟ 👌امام پاسخ داد که او جز با جمعیتی نیرومند خروج نمی کند و جمعیت نیرومند کمتر از ده هزار تن نیستند » 📚کمال الدین ج2 ص654 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « هنگامی که قائم ظهور کند و به درون کوفه بیاید خداوند هفتاد هزار انسان راستین را از پشت کوفه بر می انگیزد تا از همراهان و یاوران او باشند » 📚بحار الانوار ج52 ص390 👌در نقل های دیگر آمده است که تمام شیعیان و ارادتمندان امام عصر علیه السلام از یاران ایشان می باشند ؛ 📚تفسیر عیاشی ج1 ص66 📚بحار الانوار ج52 ص291 ❕با این وجود برخی روایات سیصد و سیزده تن از یاران خاص امام زمان را چنین معرفی کرده است که مثلا از دیلم 2 تن ، از بیروت 9 تن ، از طوس 5 تن ، از سیستان 2 تن ، از طالقان 24 تن ، از نیشابور 18 تن ، از ری 7 تن ، از طبرستان 9 تن ، از قم 18 تن ، از فلسطین یک تن و ...می باشند و در پایان آمده است که این ها نام سیصد و سیزده تن از یاران امام زمان می باشد . 📚دلائل الامامه ص554 و ... ❕این احادیث به صورت و بدون سند و یا با نقل از افراد صورت گرفته است و اعتباری سندی ندارند . 📚دانشنامه امام مهدی ج8 ص372 ❕لذا استدلال به روایات مذکوره برای تعیین یاران خاص امام عصر و و وطن هایشان صحیح نمی باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا راست است که وقتی امام زمان ظهور می کند علما و مراجع در برابر امام زمان می گیرند و او را قبول نمی کنند ❗️❗️ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « قائم ما چون قیام کند با جهالتی رو به رو می شود که سخت تر از چیزی است که پیامبر با آن از جاهلان روزگار جاهلیت رو به رو شد . پیامبر نزد مردم آمد در حالی که آنان سنگ و صخره و درخت خرما و چوب های تراشیده را می پرستیدند ، و قائم ما چون قیام کند نزد مردم می آید در حالی که همگی کتاب خدا را بر او می برند و با قرآن علیه او احتجاج می کنند » 📚الغیبه نعمانی ص297 📚بحار الانوار ج52 ص362 ❕اینان همان کسانی هستند که پیامبر گرامی آمدن آنان را چنین پیش بینی کرده بود ؛ « زمانی می رسد که از قرآن جز نوشته اش باقی نمی ماند و از اسلام جز نامش نمی ماند ، مسلمان نامیده می شوند اما دور ترین مردم از اسلام اند ، آن زمان بدترین فقها زیر سایه آسمان هستند ، فتنه از آنان بر می خیزد و به آنان باز می گردد » 📚ثواب الاعمال ص301 📚بحار الانوار ج2 ص109 ❕برخی می گویند منظور از علما و فقهایی که در برابر امام زمان علیه السلام می ایستند فقهای نیستند بلکه فقهای مخالف مکتب اهل بیت از علمای وهابیت و اهل سنت هستند ، اما با توجه به آن که روایات عام و مطلق است ، قابل تطبیق بر تمام فقها و علما اعم از و غیر شیعه می باشد . ❔چه بعید است آن دسته از علمای شیعه که به روایات و تعالیم اهل بیت در مسائل اعتقادی و استنباط های فقهی و مسائل عرفانی توجه ندارند و وهمیات ذهنی و تعالیم یونانی و عرفای مخالف مسلک اهل بیت راهنمای آن ها در استنباط مسائل دینی می باشد در برابر امام زمان قرار نگیرند وقتی که ببینند امام زمان علیه السلام مخالف روش و منش و مسلک آن ها می باشد ( تو خود حدیث بخوان از این مجمل ) . ❕البته در این شکی نیست که علما و فقهای بزرگی نیز در طول تاریخ تشیع و در زمان معاصر می باشند که مصداق این روایت شریف هستند که امام علیه السلام فرمود ؛ ❕« دانشمندان شیعه ما مرزداران مرزی هستند که ابلیس و عفریت هایش در ورای آن قرار دارند ، آنان از تسلط یافتن آنان بر پیروان ناتوان ما جلوگیری می کنند و از تسلط ابلیس و پیروان ناصبی او مانع می شوند .کسانی که خود را بر این امر بگمارد هزاران هزار برابر از مجاهدان برتر هستند زیرا انان از دین محبین ما دفاع می کنند اما مجاهدان از بدنهای انها» 📚بحار الانوار ج2 ص5 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « اگر پس از غیبت قائم الهی که به سوی او می خوانند و راهنمایی می کنند و از دینش دفاع می کنند و بندگان ناتوان را از تله شیطان و دام های دشمنان اهل بیت نجات می دهند نبودند هیچ کس نمی ماند مگر آنکه از دین باز می گشت ، ولی آنان هستند که زمام دل های ناتوان شیعه را همچون سکان در دست ناخدای کشتی به دست گرفته اند ، اینان همان انسان های برتر خدایند » 📚الاحتجاج ج2 ص502 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔سلمان فارسی و عمار بن یاسر در زمان عمر پست را قبول کردند اگر از دیدگاه آنها عمر مرتد و ستمگر بود ، چرا آنها در زمان او این پست را قبول کردند ❕❕ 💠💠 👌عمار یاسر در زمان حکومت عمر والی شد ؛ 📚الاستیعاب ج3 ص1140 👌سلمان فارسی نیز در زمان او والی شد ؛ 📚الاصابه ج3 ص119 ❕اصل اولیه آن است که قبول ولایت از سلطان جائر که سبب او و ظلم به مردم می شود جایز نیست ؛ 📚وسائل الشیعه ج17 ص187 باب 45 ❕اما اصل ثانویه بر آن است که اگر قبول ولایت از سلطان جائر به نفع مومنین باشد و از آنان دفاع شود و به حق و حقیقت عمل شود و از ظلم سلطان جائر جلوگیری شود ، جایز و حتی واجب می باشد و در این زمینه روایات فراوانی در مجامع روایی ما نقل شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج17 ص192 باب 46 👌امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « خداوند در کنار سلطان جائر خودش را قرار می دهد تا به وسیله آنها از اولیائش و مومنین دفاع کند» 📚الفقیه ج3 ص176 🔶علی بن یقطین که در زمان خلفای جائر عباسی منصب وزارت را داشت به امام کاظم علیه السلام نامه نوشت ؛ « قلبم از این منصبی که دارم به تنگ آمده است آیا اجازه می دهید که این منصب را رها کرده و فرار کنم ؟ 👌امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « به تو اجازه خروج نمی دهم ، تقوای الهی را پیشه کن ( و به مومنان خیر برسان و حتی المقدور از ظلم آنان جلوگیری کن )» 📚قرب الاسناد ص126 ❕اگر سلمان و عمار رحمهما الله نیز از سوی عمر امارت را قبول کردند برای تایید او نبوده است بلکه با اجازه علی علیه السلام جهت خیر رساندن به مومنین و دفاع از شیعیان و مکتب اهل بیت و جلوگیری از ظلم فراگیر بر مردم اقدام به قبول آن منصب کردند. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا پیامبر هم می شود یا خیر ❗️اگر سحر نمی شود چگونه در شان نزول سوره فلق آمده است که یهودیان پیامبر را سحر کردند و خداوند نیز برای دفع آن سوره را بر پیامبر نازل کرد ❕❕ 💠💠 👌 درباره شان نزول سوره فلق روایاتی در غالب کتب تفسیر نقل شده که مطابق آنها پیغمبر اکرم به وسیله بعضی از مورد سحر قرار گرفته، و بیمار شده بود، جبرئیل نازل شد و محل ابزار سحر را که در چاهی پنهان کرده بودند نشان داد، آن را بیرون آوردند، سپس این سوره را خواندند، و حال پیغمبر اکرم بهبود یافت . ❕ولی مرحوم و بعضی دیگر از محققان اینگونه روایات را که سند آن فقط به دو نفر ابن عباس و عایشه منتهی می شود زیرا سؤال قرار دادند، ؛ زیرا : 1⃣سوره فلق طبق مکی است و لحن آن نیز لحن سوره های مکی را دارد، در حالی که درگیری پیامبر با یهود در بوده است و این خود دلیلی است بر عدم اصالت اینگونه روایات . 2⃣از سوی دیگر اگر پیغمبر اکرم به این آسانی مورد سحر ساحران قرار گیرد تا آنجا که بیمار شود و در بستر بیفتد، به آسانی ممکن است او را از مقاصد بزرگش بازدارند، مسلما خداوندی که او را برای چنان ماموریت و رسالت عظیمی فرستاده از نفوذ سحر ساحران حفظ خواهد کرد، تا مقام نبوت بازیچه دست آنها نشود . 3⃣از سوی سوم اگر بنا شود سحر در جسم پیغمبر اثر بگذارد ممکن است این توهم در مردم پیدا شود که سحر در روح او نیز مؤثر است، و ممکن است افکارش سحر ساحران گردد، و این معنی اصل اعتماد به پیامبر را در افکار عمومی متزلزل می سازد . 👌و لذا قرآن مجید این معنی را نفی می کند که پیغمبر شده باشد می فرماید : «ظالمان گفتند شما از یک انسان سحره شده ای پیروی می کنید، ببین چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند ؟ آنچنانکه نمی توانند راه را پیدا کنند » « ان تتبعون الا رجلا انظر کیف ضربوا لک الامثال فضلوا فلا یستطیعون سبیلا» 🔶فرقان 8 و 9 ❕مسحور در اینجا خواه به معنی کسی باشد که از نظر عقلی سحر شده یا در جسمش، در هر صورت گواه بر مقصود ما است . 👌به هر حال با چنین روایات مشکوکی که از حیث سندی و است ، نمی توان قداست مقام نبوت را زیر سؤال برد، و در فهم آیات بر آنها تکیه کرد . 📚تفسیر نمونه ج27 ص454 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ بر اساس تعالیم قرآن بدترین گناهان شمرده می‌شود، و در (سوره 4 آیه 48، 116) می‌گوید خدا شرک را نمی‌بخشد! ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک می‌شود:(سوره 6 آیه 76-78)، اما مسلمانان فکر می‌کنند که پیامبران گناه نمی‌کنند. آیا الله شرک را می‌بخشد❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در تعقیب نکوهشی که ابراهیم نبی از بتها داشت و دعوتی که از آزر برای ترک بت نمود ، در ادامه به مبارزات منطقی ابراهیم با گروه های مختلف بت پرستان اشاره کرده و چگونگی پی بردن او را به اصل توحید از طریق استدلالات روشن عقلی شرح می دهد و می فرماید ؛ « هنگامی که ( تاریکی ) شب او را پوشانید ستاره ای مشاهده کرد گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد گفت غروب کنندگان را دوست ندارم ، و هنگامی که ماه را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت اگر پرودگارم مرا راهنمایی نکند مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود ، و هنگامی که خورشید را دید ( که سینه افق را ) می شکافت گفت این خدای من است ، این ( که از همه ) بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد گفت ای قوم من از شریکهایی که شما ( برای خدا ) می سازید بیزارم ، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده من در ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم » 🔶انعام 75-79 ❕این سخنان ابراهیم در گفتگو و در برابر اقوام مختلف ستاره پرست و ماه پرست و خورشید پرست گفته شده است به قرینه آیاتی که بعد از آن آمده و آیه قبل از آن که از گفتگو و محاجه ابراهیم با بت پرستان سخن می گوید . 👌ابراهیم در برابر هر یک از این گروهای سه گانه قرار گرفت و نظر آنها را به عنوان یک پذیرفت و با آنها هم صدا شد تا هنگام غروب این کواکب آسمانی اشتباه آنها را روشن سازد . ❕همان گونه که مثلا ما با طرفداران سکون زمین و حرکت خورشید رو به رو می شویم و می گوییم بسیار خوب زمین ساکن است و خورشید ولی می دانید که لازمه این سخن آن است که خورشید با این فاصله عظیمی که با ما دارد در هر 24 ساعت چه دایره عظیمی را طی کند و چه سرعتی باید داشته باشد سرعتی که برای چنین جسمی اصلا محال است پس فرض شما باطل است . 💠این یکی از بهترین راه هایی است که برای نظرات مخالفان پیموده می شود بی آنکه حس عصبیت و لجاجت آنها تحریک گردد نخست با آن ها به عنوان یک فرضیه هم صدا شدن و سپس نتایج فاسد را نشان دادن درست همانند آنچه ابراهیم انجام داد . ❕با توجه به این نکته هرگز نمی توان آیات یاد شده را به عنوان آیاتی که حضرت ابراهیم را بیان می کند مطرح کرد . 📚پیام قرآن ج7 ص114 📚عصمه الانبیاء ص128 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا راست است که در معراج ابتدا نمازهای واجب پنجاه عدد بود ، پیامبر با حضرت موسی مواجه می شود و او می گوید پنجاه نماز زیاد است برو از خدا تخفیف بگیر که امتت نمی توانند آن ها انجام دهد و به قدری این تخفیف گرفتن تکرار میشود که تعدادش به نماز می رسد ❕آیا به راستی این جریان قابل قبول است ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود ؛ « زمانی که پیامبر به معراج رفت ، خداوند پنجاه نماز را واجب کرد ، پیامبر پس از گرفتن این دستور از پیامبران عبور می کرد و هیچ کس به او چیزی نگفت تا آنکه به موسی بن عمران رسید و او سوال کرد که خداوند چه چیزی را به تو امر کرد ؟ پیامبر پاسخ داد خواندن پنجاه نماز ، موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان خواندن این تعداد نماز را ندارند ، پیامبر از خداوند خواست و خداوند ده نماز را کم کرد ...باز موسی گفت از خدایت تخفیف بخواه زیرا امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز خواست و خداوند ده نماز دیگر کم کرد ، ...باز با موسی ملاقات کرد و موسی گفت برو از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان به جا آوردن ندارند ، پیامبر نیز چنین کرد و خداوند ده نماز دیگر کم کرد و مجوعا نماز واجب شد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه که امت تو توان بجا آوردن ندارند ، پیامبر نیز تخفیف خواست و خداوند ده نماز کم کرد ، موسی باز گفت از خدایت تخفیف بخواه ، خداوند پس از آن پنج نماز کم کرد و تنها خواندن پنج نماز در روز را واجب کرد ...موسی باز گفت برو از خدایت تخفیف بخواه . 👌پیامبر در این مرحله پاسخ داد که من دیگر از خداوند حیا می کنم که از او این درخواست را کنم و این شد که پیامبر با وجوب خواندن پنج نماز بازگشت ...» 📚الفقیه ج1 ص197 ❕این روایت را شیخ در کتاب من لا یحضره الفقیه به صورت کاملا و بدون سند نقل می کند ، روشن است روایتی که سند ندارد و مویدی هم برای تصحیح ندارد ضعیف و غیر قابل استدلال است . 💠شیخ صدوق در نقل دیگری از زید بن علی نقل می کند که از امام علیه السلام سوال کرد ؛ « چرا زمانی که خداوند پنجاه نماز را واجب کرده بود خود پیامبر از خدا تخفیف نخواست تا موسی او را دعوت به خواستن کرد ؟ ❕امام پاسخ داد که پیامبر قصد نداشت در برابر دستور خداوند پیشنهادی مطرح کند تا آنکه موسی را دید و موسی شفیع امت شد و برای پیامبر جایز نبود که برادرش موسی را رد کند ...» 📚امالی ص176 📚التوحید ص 176 📚علل الشرایع ج1 ص132 📚الفقیه ج1 ص198 ❕این روایت نیز که در چهار کتاب شیخ صدوق نقل شده است نمی باشد زیرا ؛ 💠از جمله راویان آن علی بن محمد بن سلیمان است که مجهول است و توثیقی ندارد . 📚زبده المقال ج2 ص79 💠راوی دیگر اسماعیل بن ابراهیم است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج1 ص186 💠راوی دیگر جعفر بن محمد التمیمی است که او نیز مجهول و ضعیف است . 📚زبده المقال ج1 ص261 💠راوی دیگر نیز عمرو بن خالد می باشد که او نیز مجهول است و توثیقی ندارد . 📚زبده المقال ج2 ص113 ❕بنا براین استدلال به روایات مذکور نمی باشد. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔چرا به امام سجاد ابن می گویند دلیل خاصی دارد ❕❕ 💠💠 👌علامه چنین می آورد ؛ « از پیامبر گرامی روایت شده است که فرمود خداوند از میان دو برگزیده دارد ، برگزیده او از عرب قریش و از عجم می باشد و علی بن الحسین پیوسته می گفت من فرزند دو برگزیده هستم زیرا جد او رسول خدا بود و مادرش دختر یزگرد پادشاه ایران بود » 📚بحار الانوار ج46 ص4 ❕شیخ عباس قمی امام سجاد علیه السلام را چنین بر می شمارد ؛ 1⃣تالیف صحیفه کامله است که اهل بیت و عروه الوثقی شیعیان است ‌. 2⃣جمع شدن نجابت عرب و هر دو در او به به اعتبار سخن پیامبر که خدا در میان بندگان دو برگزیده دارد ، برگزیده او از عرب قریش و از عجم فارس می باشد لذا او ملقب به ابن الخیرتین می باشد . 3⃣انتشار اولاد رسول خدا از آن حضرت لذا او را آدم بنی الحسین می گویند . 📚منتهی الامال ج2 ص1175 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ماجرای اقرار حجر الاسود به امامت امام سجاد چه بود ❗️مگر محمد امامت امام سجاد را قبول نداشت ❕❕ 💠💠 👌شیخ بزرگوار کلینی و دیگران از علمای شیعه از امام باقر علیه السلام نقل می کنند ؛ ❕ «پس از کشته شدن امام حسين محمد حنفيه از امام علي بن الحسين خواست تا در با او صحبت کند، آنگاه که به خدمت امام رسيد عرض کرد: فرزند برادرم، مي‌داني که پيامبر خدا وصيت و امامت را بعد از خود به اميرمؤمنان داد و سپس به امام حسن و بعد از او به امام حسين واگذار کرد و پدر شما به شهادت رسيد، و براي جانشينی بعد از خودش وصيتي نکرد و مي‌داني که من، عموي شما و با پدرت با يک ريشه‌ام و زاده علي مي‌باشم. 👌من با اين سن و که بر شما دارم، از شما که جوانيد به امامت سزاوارترم پس با من در مسأله جانشيني و امامت کشمکش و درگيري نداشته باش.» ❕امام علي بن الحسين در پاسخ عمويش، محمد حنفيه، با لحني ملايم و دلسوزانه فرمود: «اي عمو از خدا بترس و چيزي را که حقّت نيست مخواه، من تو را موعظه مي‌کنم که مبادا از نادانان باشي، اي عمو همانا پدرم قبل از آنکه عازم عراق شود به من در اين باره وصيت کرد و ساعتي قبل از نيز با من تجديد عهد نمود، و اين سلاح رسول خدا است که پيش من است، متعرّض اين امر مشو که مي‌ترسم عمرت کوتاه و حالت دگرگون شود. همانا خداي عزّوجل، امر وصيت و امامت را در نسل حسين مقرّر داشته است.» ❕آنگاه امام براي اينکه مطالب را به شکل عيني براي عمويش اثبات کند فرمود: «اگر مي‌خواهي اين مطلب را بفهمي، بيا نزد «حجرالاسود» رويم و از او داوري بخواهيم و مطالب را از آن بپرسيم.» 💠 امام باقر مي‌فرمايد: «اين گفتگو ميان آندو در مکه بود تا اين که به رسيدند. علي ابن الحسين به محمد حنفيه فرمود: اول تو به درگاه خدا دعا کن و از خدا بخواه تا حجرالاسود را به صدا درآورد و مطلب را از او بپرس. محمد، با زاري و دعا به پيشگاه خدا از حجرالاسود خواست که مطلب را بيان کند. ولي حجر پاسخي نداد. علي‌بن الحسين فرمود: اي عمو .اگر تو وصي و امام بودي جوابت را مي‌داد.» 👌محمد گفت: پسر برادر، اينک تو دعا کن و از خدا بخواه. ❕«علي بن الحسين به آنچه خواست دعا کرد، سپس فرمود: «اي حجر، از تو مي‌خواهم به آن خدايي که ميثاق پيامبران و اوصياء و همه مردم را در تو قرار داده است، وصي و امام بعد از حسين را به ما خبر ده؟! حجر، چنان بلرزه درآمد که نزديک بود از جاي خود کنده شود، سپس خداي عزوجل او را به سخن آورد و به زبان عربي فصيح گفت: بار خدايا، همانا و امامت، بعد از حسين ابن علي به علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب، پسر فاطمه دختر رسول خدا رسيده است. پس محمد حنفيه از سخن خود برگشت و پيرو علي ابن الحسين گرديد.» 📚الکافی ج1 ص348 📚دلائل الامامه ص207 📚مناقب آل ابی طالب ج4 ص147 📚الاحتجاج ج2 ص316 📚بحار الانوار ج46 ص112 👌شیخ عباس می نویسد ؛ « محمد حنفیه با این عمل می خواست که شبهات و اوهام مستضعفین برطرف شود ، او می خواست که بر آنهایی که او را امام می دانستند حقیقت و مقام و منزلت امام سجاد را نشان دهد تا بدانند او امام است و محمد حنفیه در امر امامت ای نداشت و مقام او بالاتر از آن است که این توهم در مورد او برود » 📚منتهی الامال ج2 ص1138 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا راست است که در قرآن آمده که روز قیامت تمام کافران آرزو می کنند که علی بودند ❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « ما شما را از عذاب نزدیکی بیم می دهیم ، این عذاب در روزی خواهد بود که انسان آنچه را از قبل با دستهای خود فرستاده می بیند و کافر می گوید ای کاش بودم » 🔶نبا 40 ❕تعبیر « یا لیتنی کنت ترابا » یک ظاهری دارد و یک باطنی ، تعبیر ظاهری آن همان آرزوی عدم و نیستی و بودن است که کافر آن را آرزو می کند . 📚تفسیر نمونه ج26 ص63 ❕اما تفسیر آن که در روایات مورد اشاره قرار گرفت است ؛ 👌یکی از القاب علی علیه السلام ابا تراب به معنای پدر خاک ( و زمین ) می باشد که پیامبر علی را به آن لقب نامید ؛ 📚بحار الانوار ج35 ص 50 ❕در روایتی آمده است که عبایه بن ربعی می گوید ؛ « از ابن عباس سوال کردم که چرا پیامبر علی را اب#ا تراب نامید ؟ 👌ابن عباس پاسخ داد ؛ « زیرا علی صاحب زمین و حجت خدا بر اهل زمین بود و بقای زمین و سکونش وابسته به علی بود ، از پیامبر شنیدم که زمانی که روز قیامت شود و کافر ثواب و کرامت شیعیان علی را ببیند ، می گوید ای کاش من خاک بودم یعنی ای کاش علی بودم ( تا پدرم و رهبرم ابا تراب علی باشد ) » 📚علل الشرایع ج1 ص156 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔برخی شبهه می کنند که از عقاید شیعه تقیه کردن است ❕بر این اساس تمام امامان در برابر حکام جور تقیه کردند و جان خود را به خطر نینداختند ❗️چگونه امام حسین بر خلاف آیات و روایات را ترک کرد و بر خلاف سیره سایر امامان تن به قیام و شهادت داد ❗️❗️ 💠💠 👌ما معتقديم كه در بعضى از موارد تقيّه كردن حرام است و آن در جايى است كه اساس دين و اسلام و قرآن، يا نظام‏هاى اسلامى به خطر بيفتد، در چنين مواردى بايد عقايد را اظهار نمود هر چند انسان اظهار عقيده‏ ا ش شود، و معتقديم قيام امام حسين عليه السلام در عاشورا و كربلا، درست در راستاى همين هدف بود، چرا كه حكّام بنى ‏اميّه اساس اسلام را به خطر افكنده بودند، و قيام امام حسين عليه السلام پرده از كار آنها برداشت، و جلو را گرفت. 📚اعتقاد ما ص 104 🔸به بیان دیگر در بعضى از موارد تقيّه حرام است، و آن زمانى است كه اگر فرد يا گروهى راه تقيّه را پيش گيرند و عقيده خود را پنهان دارند، اصل اسلام به خطر افتد يا ضربه شديدى بر كيان مسلمين وارد گردد، در اين گونه موارد بايد عقيده واقعى خود را ظاهر كنند، هر چند خطر يا ضررى براى آنها داشته باشد. و از اينجا روشن مى‏ شود كه قيام امام حسين بن على بن أبي طالب (عليهم السلام) در برابر يزيد، يك وظيفه‏ قطعى دينى بوده، و امام حاضر نشد حتّى به عنوان تقيّه با يزيديان و بنى اميّه خلافت اسلامى كنار بيايد، زيرا مى‏ دانست ضربه شديدى به كيان اسلام خواهد خورد و قيام و شهادت او مايه بيدارى مسلمين و نجات اسلام از چنگال تفاله‏ هاى جاهليّت است. 📚شیعه پاسخ می گوید ص 45 ❕این که مثلا بقیه امامان یا امام صادق از قیام کردن امتناع کردند ، ابا و امتناع آنها تنها به اين نبود كه مى‏ دانستند حکام جور مانع آنها خواهند شد و آن حضرات را شهيد خواهند كرد. آنها اگر مى‏ دانستند كه شهادتشان براى اسلام و مسلمين اثر بهترى دارد را انتخاب مى‏ كردند همان طورى كه امام حسين عليه السلام به همين دليل شهادت را انتخاب كرد. . 👌در عصر سایر امامان خصوصا امام صادق علیهم السلام آن چيزى كه بهتر و مفيدتر بود رهبرى يك نهضت و فكرى و تربيتى بود كه اثر آن تا امروز هست؛ همان طورى كه در عصر امام حسين آن نهضت قیام ضرورت داشت و آن نيز آنطور بجا و مناسب بود كه اثرش هنوز باقى است. ❕جان مطلب همين جاست كه در همه اين كارها، از قيام و جهاد و امر به معروف و نهى از منكرها و از و تقيه‏ ها، بايد به اثر و نتيجه آنها در آن موقع توجه كرد. 👌اينها امورى نيست كه به شكل يك امر تعبدى از قبيل وضو و غسل و نماز و روزه صورت بگيرد. اثر اين كارها در مواقع مختلف و زمانهاى مختلف و اوضاع و شرايط مختلف فرق مى ‏كند. گاهى اثر قيام و براى اسلام نافعتر است و گاهى اثر سكوت و تقيه. گاهى شكل و صورت قيام فرق مى‏ کند. همه اينها بستگى دارد به خصوصيت عصر و زمان و اوضاع و احوال روز، و يك تشخيص عميق در اين مورد ضرورت دارد؛ اشتباه تشخيص دادن زيانها به اسلام مى ‏رساند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج 18 ص 46 👌بنابراین روشن می شود که هدف ازقیام امام حسین نجات اسلام از چنگال ضلالت و از بین رفتن بوده است که در اینجا دیگر کردن جایز نمی باشد . به بیان تفصیلی تر ؛ ❕در جاى جاى قرآن كريم از قتال «فى سبيل اللَّه» سخن به ميان آمده است و به مجاهدان راه خدا بشارت‏ها داده و از آنان شده است. 🔸آل عمران، آيه 195؛ نساء، آيات 74، 95- 96؛ توبه، آيات 20- 22، 111 و آيات فراوان ديگر ❕در واقع قدر مشترك اين آيات، تجليل از جهادى است كه هدف آن، تقويت دين خدا و اعلاى كلمه باشد «وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِىَ الْعُلْيَا». ( توبه 40) ❕آرى؛ آنجا كه آيين خدا به خطر افتد و خطر سلطه شرك و كفر و ظلم و الحاد بر جامعه اسلامى احساس شود، تقديم جان و مال و مقام، كارى است والا و پر ارزش. در واقع، آيين خدا كه راهگشاى انسان‏ها به سوى سعادت جاويدان است به قدرى مهم است كه مردانى همچون امام حسين عليه السلام و ياران با ايمانش براى نجات آن از سلطه منافقان و دشمنان حق، هستى خويش را مخلصانه تقديم مى‏ كنند. ❕به تعبير امام خمينى قدس سره: «اسلام آن قدر عزيز است كه فرزندان پيغمبر، جان خودشان را فداى اسلام كردند. حضرت الشهداء عليه السلام با آن جوان‏ها، با آن اصحاب، براى اسلام جنگيدند و جان دادند و اسلام را احيا كردند». 📚صحیفه امام ج 8 ص 151 ❕اميرمؤمنان على عليه السلام در مى‏ فرمايد ؛ «هنگامى كه حادثه‏ اى پيش آمد (كه دين يا جان شما را تهديد مى‏ كند) جان خويش را فدا كنيد، نه دينتان را». 📚الکافی ج 2 ص 216 🔸 👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔸 👇 👌تاريخ به خوبى گوياى اين حقيقت است كه از عصر استيلاى بنى ‏اميّه بر بلاد اسلامى، زحمات رسول خدا و تلاش صدر اسلام در نشر آيين خدا به تاراج رفت؛ ارزش‏هاى اسلامى زير پا گذاشته شد؛ بدعت و فسق و فجور رايج گشت. 👌سخن از محو نام رسول اللَّه به ميان آمد و تبعيض و بى‏ عدالتى، ستم و بيدادگرى، شكنجه و آزار مؤمنان، شاخصه اين حاكميّت بود . خطّ انحراف از اسلام ناب كه از ماجراى آغاز شد، در عصر استيلاى معاويه شدّت گرفت، ولى تلاش معاويه بر آن بود كه با حفظ ظواهر دينى و در پس پرده نفاق، به مقاصد خويش برسد. هر چند، هر قدر سلطه او قوى‏ تر مى‏ شد، جسارت و عقده گشايى‏ هاى وى نيز، آشكارتر مى‏ گشت؛ ولى با اين حال، همچنان عناوينى همچون «خال المؤمنين»، «صحابى رسول اللَّه» و «كاتب وحى» را يدك مى‏ كشيد، تا آنجا كه در نظر بسيارى از مردم عامى، امام عليه السلام و معاويه هر دو صحابى پيامبر بودند و اختلاف اين دو با يكديگر- به اصطلاح- مربوط به اختلاف در قرائت از دين و درگيرى دو صحابى در نحوه برداشت از قرآن و سنّت بود . 👌پس از مرگ معاويه شرايط كرد؛ چرا كه از سويى، يزيد به فسق و فجور و بى ‏دينى شهره بود و از انجام هيچ گناهى حتّى به صورت علنى پروا نمى‏ كرد، و از سوى ديگر، يزيد هيچ سابقه ‏اى (هر چند به صورت ظاهر) در اسلام نداشت؛ جوانى خام، ناپخته و هوسران بود؛ به همين دليل، ميان صحابه و فرزندان آنان نيز داراى هيچ‏گونه امتياز و مقبوليّتى نبود و از سوى سوم، گروه زيادى از مردم كوفه براى همراهى با امام عليه السلام اعلام كرده بودند. ❕امام عليه السلام مى ‏ديد اگر از اين فرصت براى افشاى چهره واقعى بنی ‏اميّه و يارى دين خدا استفاده نكند، ديگر از اسلام و قرآن و رسول‏ خدا باقى نخواهد ماند. 👌امام حسين عليه السلام با هدف احياى دين خدا قيام و حركت خويش را آغاز كرد؛ در مرحله نخست- اگر ممكن است- با تشكيل حكومت اسلامى و در غير اين صورت، با شهادت خود و يارانش به مقصود بزرگ خود برسد. ❕به هر حال، مى ‏بايست دين از دست رفته و سنّت فراموش شده رسول‏ خدا را زنده كرد و چه كسى سزاوارتر از فرزند رسول خداست كه پيش گام چنين حركتى شود.امام حسين عليه السلام نخست با اين جمله ؛ « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد شود، بايد اسلام را خواند». 📚لهوف ص 99_ بحار الانوار ج 44 ص 326 👌تصريح كرد كه با وجود خليفه‏ اى همچو يزيد، فاتحه اسلام خوانده است و ديگر اميدى به بقاى دين خدا در حكومت يزيد نمى‏ رود. همچنين در نامه ‏اى به جمعى از بزرگان بصره به بدعت‏هاى موجود در جامعه اشاره كرده، و هدفش را از قيام بر ضدّ حكومت ، احياى سنّت و مبارزه با بدعت‏ها معرّفى مى ‏كند. مى‏ فرمايد: « من شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبرش فرا مى‏ خوانم؛ چرا كه (اين گروه) سنّت پيامبر را از بين برده و بدعت (در دين) را احيا كردند. اگر سخنانم را بشنويد و فرمانم را اطاعت كنيد، شما را به راه راست مى‏ كنم». 📚تاریخ طبری ج 4 ص 266 ❕بنابراين، روشن است كه يكى از اهداف مهمّ قيام امام حسين عليه السلام احياى دين خدا، مبارزه با بدعت‏ها و مفاسد دستگاه بنى‏ اميّه و رهايى اسلام از چنگال منافقان و دشمنان خدا بود و در اين راه موفّقيّت بزرگى نصيب آن حضرت شد، هر چند آن حضرت و ياران باوفايش به رسيدند، ولى تكانى به افكار خفته مسلمين دادند و لرزه بر اندام حكومت جبّاران افكندند، در نتيجه اسلام را زنده ساختند و از اضمحلال دستاوردهاى نهضت نبوى جلوگيرى كردند و مسلمانان را از حيرت و گمراهى نجات دادند. 👌در زيارت معروف اربعين مى‏ خوانيم ؛ «او (حسين) خون پاكش را در راه تو نثار كرد، تا بندگانت را از و حيرت گمراهى نجات دهد». 👌همچنين در روايتى از امام صادق عليه السلام آمده است پس از شهادت امام حسين عليه السلام وقتى كه ابراهيم بن طلحة بن عبيداللَّه، خطاب به امام سجاد عليه السلام گفت ؛ « اى على بن الحسين! چه كسى (در اين مبارزه) پيروز شد؟!» امام عليه السلام فرمود ؛ « اگر مى‏ خواهى بدانى چه كسى (يزيد يا امام حسين عليه السلام) پيروز شده است، هنگامى كه وقت نماز فرا رسيد، اذان و اقامه (آن‏گاه ببين چه كسانى ماندند و چه كسانى رفتند)». 📚بحار الانوار ج 45 ص 177 👌امام چهارم عليه السلام مى‏ خواهد بگويد، هدف حكومت يزيد محو نام رسول‏ خدا بود، ولى امام حسين عليه السلام با از اين كار جلوگيرى كرد، به هنگام اذان و اقامه همچنان نام محمد كه نشانه بقاى مكتب اوست برده مى‏ شود (و هر قدر زمان مى ‏گذرد اين حقيقت آشكارتر مى ‏شود). 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 235 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔آیا اعدام کردن اقدامی خشونت جویانه و ضد احساسات انسانی نمی باشد ❗️آیا بهتر نیست به جای از بین بردن قاتل به فکر تربیت او باشیم ❕آیا به جای درمان یک انسان مریض باید او را بکشیم و مانند خودش رفتار کنیم ❕این سوالات خیلی ذهنم را مشغول کرده است ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕«گروهی که بدون تامل، بعضی از مسائل جزائی اسلام را مورد انتقاد قرار داده اند به خصوص درباره مساله قصاص سر و صدا راه انداخته می گویند: 1⃣جنایتی که قاتل مرتکب شده بیش از این نیست که انسانی را از بین برده است، ولی شما به هنگام قصاص همین عمل را تکرار می کنید. 2⃣ قصاص جز انتقامجوئی و قساوت نیست، این صفت ناپسند را باید با تربیت صحیح از میان مردم برداشت، در حالی که طرفداران قصاص هر روز به این صفت ناپسند انتقامجوئی روح تازهای میدمند. 3⃣ آدمکشی گناهی نیست که از اشخاص عادی یا سالم سرزند، حتما قاتل از نظر روانی مبتلا به بیماری است، و باید معالجه شود، و قصاص دوای چنین بیمارانی نمی تواند باشد. 4⃣مسائلی که مربوط به نظام اجتماعی است باید دوش به دوش اجتماع رشد کند، بنا بر این قانونی که در هزار و چهارصد سال پیش از این پیاده می شده نباید در اجتماع امروز عملی شود. 5⃣آیا بهتر نیست به جای قصاص، قاتلان را زندانی کنیم و با کار اجباری از وجود آنها به نفع اجتماع استفاده نمائیم با این عمل هم اجتماع از شر آنان محفوظ میماند، و هم از وجود آنها حتی المقدور استفاده می شود. 🔶اینها خلاصه اعتراضاتی است که پیرامون مساله قصاص مطرح می شود. ❕ادامه 👇👇👇👇