eitaa logo
مُتَناقِض‌نَما 🇵🇸
530 دنبال‌کننده
746 عکس
106 ویدیو
3 فایل
•وَيَقولونَ اِنَهُ لَمَجنون• میان هرج و مرج شهر دنبال کسی هستم ! کسی آیا ندیده در حوالی من ، خودم را ؟! اندک عکاسِ گاه نویسنده !!
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتو غزلم چشم به راهش نگران شد دلشوره‌ی ما بود،دل آرام جهان شد در اول آسایش مان سقف فرو ریخت هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد زخمی به گِل کهنه‌ی ما کاشت خداوند اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد انگاه همان زخم،همان کوره‌ی کوچک شد قله‌ی یک اه، مسیر فوران شد با ما که نمک گیر غزل بود،چنین کرد با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم یعقوب پسر دید،زلیخا که جوان شد یک حافظ کهنه،دو سه تا عطر،گل سر رفت و همه‌ی دلخوشی ام یک چمدان شد با هرکه نوشتیم چه ها کرد، به ما گفت: مصداق همان وای به حال دگران شد
مُتَناقِض‌نَما 🇵🇸
مثل آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر با همه گرمیم با دل‌های تنها بیشتر درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی بعدِ حافظ خوانیِ شب‌های یلدا بیشتر رفته‌ای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ‌تر بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر