بسمهتعالی
🔰نگاهی به سند ۲۰۳۰ و مسائل فرهنگی ایران
✨معرفی کتاب
🔸این اثر به مباحث نظری فرهنگ نمیپردازد؛ بلکه برخی از مسائل فرهنگی جامعهی ایران را در پنجسالهی اخیر مورد نظر و بررسی قرار میدهد و حاصل نشستها و مصاحبهها و صحبتهایی است که در این مدت در قالب گفتوگو انجام شده است.
نقشهی مهندسی فرهنگی کشور، سند آموزشی ۲۰۳۰، فرهنگ معاصر ایران، حوادث دی۱۳۹۶، پیامدهای فرهنگی کرونا در حوزهی دین و دینداری ایرانیان و در نهایت شهادت سردار سلیمانی از زمرهی مسائل محل بحث است. کتاب مشتمل بر هفت گفتار است.
✨گزیده
🔸تا هنگامی که هویت خود را با تعریفی که اسلام از خود دارد میشناسیم، نمیتوانیم در نقشهای که فرهنگ غرب برای توسعهی جهانی ترسیم میکند، قرار بگیریم. به همین دلیل، برخی از طرفداران توسعهی مدرن، قوت هویت در ایران را مانع بسط برنامههای توسعه میدانند. مقتضی است که ما در قبال توسعهی غربی هرچه سریعتر الگوی اسلامیایرانی خود را برای پیشرفت ترسیم کنیم و با این نقشهی راه، در معاهدات بینالمللی شرکت کنیم.
پیوند خرید از «پاتوق کتاب فردا»
#کتاب #مدرنیته #فرهنگ
@hparsania
💠eitaa.com/parsania_net
☑️ علم و دین در تفکر اسلامی درهمتنیده است
🌕 عناوین مهم سخنان حجتالاسلام دکتر حمید #پارسانیا؛ در نشست علمی «جامعهشناسی دین و جامعهشناسی دینی»:
▪️جریان حکمت مدنی در جهان اسلام که با فارابی آغاز شد، خودش یک #دانش و علم اجتماعی است البته نه در معنای پوزیتویستی علم؛ فارابی بیش از دیگران نظریه اجتماعی خود را با دین درهم تنیده است و مفاهیم مدینه فاضله و فاسقه، ضاله و جاهله او کاملاً در نسبت با مفهوم دین در هم آمیخته است.
▪️متفکرین مسلمان #جامعهشناسی _دین دارند ولی نظریات آنان با جامعهشناسی دین مدرن، تفاوت بنیادین دارند و این به روش علم و علوم اجتماعی در جهان اسلام بازگشت دارد.
▪️ یکی از مسائلی که فرهنگهای غیر غربی از جمله فرهنگ اسلامی و ایرانی در دوران معاصر با آن مواجه شدند، روبرویی با مفاهیم مدرن بود البته فرهنگ ایرانی به خاطر عقبه معرفتی و علمی قوی تاریخی اش ابژه مدرن را قبل از آن که درست بشناسد بگونای خام و شتابزده در چارچوب ذهنی خود بازخوانی کرده و با آن ارتباط برقرار میکرد.
▪️باید ببینیم نسبت جامعهشناسی مدرن با دین چیست؟ اگر جامعهشناسی را علم (ساینس) با معنای کنتی و یا قرن بیستمی آن در نظر بگیریم، نسبت بین این دو نسبت سوژه و ابژه است؛ ابژه هویت معرفتی غیر علمی دارد که شناخت آن هویت هرمنوتیکی دارد یعنی علم نیست. جامعهشناسی دین در اینجا آگاهی علمی نسبت به یک آگاهی و کنش غیر علمی است که از سنخ فرهنگ است.
▪️ در غرب هم اندیشمندانی داریم که در آغاز قرن ۲۰، #مدرنیته را نقد کردند ولی کار آنها در حوزه علوم اجتماعی نبود البته ماکس وبر با بحث قفس آهنین تاحدی به این مسئله و به نقد عقلانیت ابزاری پرداخت ولی نقد مدرنیته در آن زمان به طور جدی وارد حوزه جامعه شناسی کلاسیک نشد. ای نقد در نیمه دوم قرن بیستم به تدریج وارد ادبیات جامعه شناختی شد.
▪️جامعهشناسی دینی حاکی از یک رویکرد و یک مکتب است . در ابتدای قرن ۲۰ «دینی» صفتی بود که به موصوفی به اسم علم نمیچسبید زیرا علم وصف دینی و غیردینی نداشت، گرچه جامعهشناسی پوزیتویستی ، تفهمی،پدیدارشناختی ، پراگماتیستی و ...میتوانست وجود داشته باشد
▪️در اندیشه کنت، دین دو کارکرد دارد؛ اول #انسجام_اجتماعی و دیگری #تفسیر_جهان و شناساندن جهان؛ از دیدگاه او شناخت و فهم جهان سه مرحله دارد .مرحله اول، که مرحله کودکی و خام است مرحله تفکر و معرفت دینی است او این نوع معرفت را در این مرحله علمی نمیداند.
◾️ از موضع جامعه شناسی کلاسیک نسبت میان جامعهشناسی با دین نسبت دو حوزه معرفتی است یعنی یکی معرفتی است که #علم در معنای مدرن آن است و دیگری معرفتی غیرعلمی است، نسبت جامعهشناسی با دین نسبت علم با قلمرویی است که ساینس نیست بلکه معرفتی از سنخ #فرهنگ است که انسانها با اراده خود آن را میسازند
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
💢کانال استاد حمیدپارسانیا را دنبال کنید
📲 وبگاه ا ایتا | تلگرام | ویراستی