eitaa logo
پرتو اشراق
807 دنبال‌کننده
28هزار عکس
17.1هزار ویدیو
73 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 یالا بلند شو، وقت حمله است! 👮🏻در دوران آموزشی فرمانده‌ای داشتیم سخت‌گیر و خشک. اهل تبریز‌ بود و معروف بود به اینکه کمتر کسی می‌تواند لبخندش را ببیند. قدی کوتاه و بدنی ترکه‌ای داشت. از آن دست آدم‌هایی بود که بعد از چند مدت آشنایی با او؛ خیال می‌کردی ربات یا مثلا آدم‌ آهنی است. 🚪صبح‌ها قبل از تمام فرمانده‌هان در اتاقش حاضر بود. صورتش در صبح اول وقت هیچ فرقی با صورت دم ظهرش نداشت. هیچ نشانه‌ای از خواب‌ آلود بودن در چهره‌اش پیدا نبود. ⛈ در برف و باران یا زمین یخ زده رژه‌اش برپا بود. تعطیل کردن وظایف روزانه برایش هیچ مفهومی نداشت. 👥👥 شاید برای همین هم در پایان دوره گروهانمان رتبه اول رژه‌ را از آن خودش کرد. 🍹آنقدر روی زمین یخ زده پا کوبیده بودیم که روز آخر در آن هوای معتدل پاییزی رژه رفتن برایمان مثل خوردن یک لیوان آب پرتقال بود. 🛏 در خدمت همه چیز مشترک است. غذا، لباس، جای خواب، تنبیه، تشویق و البته مریضی. 🚑 در پایان ماه اول از صد‌ و بیست نفرمان حداقل هشتاد نفر مریض بودند، بهداری هم که کاری نمی‌کرد، نهایت لطفشان تجویز آستامینوفن و آدالت کلد بود. 🗓 نصف ماه دوم هم گذشته بود، آنقدر گلو دردم طولانی شده بود که دیگر برایم اذیت کننده نبود. 🛌 یک روز صبح از خواب که‌ بیدار شدم احساس کردم تبدیل به یک توده بتنی ۳۰۰ کیلویی شده‌ام، حرکت کردن برایم محال بنظر می‌رسید، بدنم در تب داشت آتش می گرفت، چشمانم آنقدر درد می‌کرد که باز نگه داشتن شان برایم شبیه شکنجه بود. وقت رژه بود، همه رفتند و من در تخت ماندم. 👮🏻فرمانده بعد از حضور و غیاب به سراغم آمد و بدون ذره‌ای مکث گفت: «یالا بلند شو بریم!!» 🛌 باورم نمی‌شد که همچین انتظاری از من دارد، نهایتش تصور می‌کردم که مرا تحویل بهداری بدهد. هر چقدر خواستم خالصانه متقاعدش کنم که من امروز مرد رزم نیستم نفهمید!! 👥👥 آن روز علاوه بر چهار ساعت رژه بر روی زمین یخ زده، چهار دور هم با اسلحه دور میدان صبحگاه دویدیم. 🍽 همه چیز که تمام شد دیگر وقت نهار بود. من از یک توده سیصد کیلویی بتنی تبدیل شده بودم به سبکی یک پر. هیچ نشانه ای از کسالت، تب و مریضی در‌ من نبود! ✅ آن روز برایم درس بزرگی‌ بود، در موقع ضعف هرگاه خودت را ضعیف تصور کنی قافله روزگار را دو دستی باخته‌ای. زندگی هم همینطور پیش می‌رود، آن زمانی که همه چیز دست به دست هم می‌دهد که تو خودت را تسلیم شرایط کنی؛ بهترین وقت برای حمله است. 🔅فرقی نمی‌کند که رو به‌ رویمان چه چیزی ایستاده باشد، یک آدم، یک هیولا، زندگی و یا تقدیر. حقیقت این است که همه اینها از حمله‌ا‌ی که پشتش چیزی برای از دست دادن نیست؛ به شدت می‌ترسند. 🚩 بله، گاهی باید به زندگی حمله کرد، بی‌رحمانه و بدون ترس. ✍ پویان اوحدی 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
استاد دانشمند1_(0).mp3
زمان: حجم: 4.33M
🕛 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🕋 خدا خیلی مهربونه! ⚠ مواظب باش نفست گولت نزنه! ✋🤚 رفاقت با خدا خیلی آسونه فقط کافیه بگی یا الله.‌‌..! 🎙حجت الاسلام 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕑 💠🌹💠 ⚜ حضرت (قدس سره): 🎙بالاترین ذکر به نظر حقیر، «ذکر عملی» است؛ یعنی «ترک معصیت در اعتقاد و در عمل». 📚 به سوی محبوب، ص ٧۶. 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕓 💠🚻💠 🎥 💞 شیوه نصیحت کردن همسر 🎙 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕕 💠🌷💠 🎙بخشی از مصاحبه با همسر شهید مدافع حرم وحید فرهنگی والا ❓از لحظه‌ی استقبالتان در فرودگاه برایمان بگویید؛ چه شد که روسری مشکی سر نکردید؟ 🎙وقتی در مأموریت بودند، خیلی با خودم فکر می‌کردم وقتی آقا وحید برگردند چگونه به استقبالشان بروم و کدام لباسم را بپوشم که آقا وحید دوست دارند؟! کدام روسری ام را که آقا وحید دوست دارند سر کنم و به استقبالشان بروم. 💐 آن روز هم همین حس را داشتم. حس می‌کردم برگشته‌اند و به استقبال آقا وحیدم می‌روم. 🔰آخرین پیام شهید فرهنگی والا: 🔅آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی 🔅کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟ 🌷 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
⚠ هر مقدار که در وجود انسان از اخلاق، خالی باشد به همان اندازه از رحمت الهی دور خواهد بود. 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕎 🔥 🐪 مرد یهودی و فقیر با شخصی آتش پرست که مال زیاد داشت، به راهی می رفتند، آتش پرست شتری داشت و اسباب سفر نیز همراه داشت؛ از یهودی سؤال کرد: 👴🏼 مذهب و مرام تو چیست؟ 👨🏻 گفت: عقیده ام آن است که جهان را آفریدگاری است و او را پرستش می کنم و به او پناه می برم، و هر کس موافق مذهب من می باشد به او نیکی می کنم و هر کس مخالف مذهب من است خون او را بریزم!! 👨🏻 یهودی از آتش پرست سؤال کرد: مرام تو چیست؟ 👴🏼 گفت: خود و همه موجودات را دوست می دارم و به کسی بدی نمی کنم و به دوست و دشمن احسان و نیکی می کنم. 👌اگر کسی با من بدی کند به او جز با نیکی رفتار نکنم، به سبب آنکه می دانم که جهان هستی را آفریدگاری است. 👨🏻 یهودی گفت: این قدر دروغ مگو که من همنوع تو هستم، و تو روی شتر با وسایل مسافرت می کنی و من با پای پیاده با تهی دستی، نه از خوراک خود می دهی و نه سوار بر شترت می نمایی!! 🐪 آتش پرست از شتر پیاده شد و سفره غذا را در مقابل یهودی پهن کرد یهودی مقداری نان خورد و با خواهش بر شتر او نشست تا خستگی بگیرد. 👨🏻مقداری راه که با یکدیگر حرکت کردند، یهودی ناگهان تازیانه بر شتر نواخت و فرار نمود. 👴🏼 آتش پرست هر چند فریاد کرد: که ای مرد من به تو احسان نمودم آیا این جزای احسان من است که مرا در بیابان تنها بگذاری، فایده ای نکرد. 👨🏻 یهودی با فریاد می گفت: قبلاً مرام خود را به تو گفتم که هر کس مخالف مرام من است او را هلاک کنم. ✋🤚 آتش پرست رو به آسمان کرد و گفت: خدایا من به این مرد نیکوئی کردم و او بدی نمود، داد مرا از او بستان. 🏜 این گفت و به راه خود ادامه داد. هنوز مقداری راه را نپیموده بود که ناگهان چشمش به شترش افتاد که ایستاده و یهودی را بر زمین انداخته و تمام بدنش مجروح و ناله اش بلند است!! 🐪 خوشحال شد و شتر خود را گرفت و بر آن نشست و می خواست حرکت کند که ناله یهودی بلند شد: 👨🏻 ای مرد نیکوکار تو میوه احسان را چشیدی و من پاداش بدی را دیدم، اینک به عقیده خودت از راه احسان رومگردان و به من نیکی کن و مرا در این بیابان رها مکن!! 👴🏼 او بر یهودی رحم و شفقت نمود او را بر شتر خویش سوار کرد و به شهر رساند. (١) ١. جوامع الحکایات ص ٢۴ - نمونه معارف ۱/۲۹. 📗 یکصد موضوع، ۵٠٠ داستان، سید علی اکبر صداقت‏ 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
| 🍂 اول سلام و بعد سلام و سپس سلام 🍂 با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام 🍁 باید سلام کرد و جواب سلام شد 🍁 بر هر کسی که هست از این هیچ کس سلام 🍂 فرقی نمی کند که کجایی ست لهجه ات 🍂 اترک سلام، کرخه سلام و ارس سلام 🍁 ظهر بلوچ، نیمه شب کُرد و ترکمن 🍁 صبح خلیج فارس، غروب طبس سلام 🍂 بازارگان درد! اگر می روی به هند 🍂 از ما به طوطیان رها از قفس سلام 🍁 «دیشب به کوی میکده راهم عسس ببست» 🍁 گفتم به جام و باده و مست و عسس سلام 🍂 معنای عشق غیر سلام و علیک نیست 🍂 وقتی سلام رکن نماز است، پس سلام! 🍁 قبل از سلام جام تشهد گرفته ایم 🍁 ما کشتگان مسلخ عشقیم، والسلام! 🖊 شاعر: 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@ostadrafieiزندگی.mp3
زمان: حجم: 3.93M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🌹زندگیتو مثل زندگی (ص) کن... (قسمت اول) 🎙حجت الاسلام دکتر 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌ 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا