eitaa logo
پرتو اشراق
807 دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
17.1هزار ویدیو
74 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | حتماً 🌹زیارت حضرت (ع) 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5805558820725850433.mp3
زمان: حجم: 4.35M
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | حتماً 🌹زیارت حضرت (ع) 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq 📡
🕑 💠🌹💠 (ره): 🎙در ماجرای شهادت جناب (رض)، عموی بزرگوار حضرت رسول اکرم(ص)، و بیرون آوردن جگر آن بزرگوار و مُثْله کردن ایشان، رسول خدا(ص) فرمودند: 🔅از هفتاد نفر انتقام می‌گیرم. آیه نازل شد... 📚 در محضر بهجت، ج ٢، ص ٣۶۵. 🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 مشاوره خانواده ⚜🚺⚜🚼⚜🚹⚜ 🚨 نشانه‌های کسی که روی خشم خود کنترل ندارد: 💔 اگر چیزهای کوچک مطابق میلش نباشد، خشم خود را به اطرافیان منتقل می‌کند. 💔 اگر با نظرات او مخالفت کنید، با فریاد و ناسزا پاسخ می‌دهد. 💔 هنگامی که به رفتارهایش اعتراض می‌کنید، جبهه گرفته و به شما حمله می‌کند. 💔 با کوبیدن در، قطع تلفن، پرتاب اشیا، هل دادن، زدن و... خشم خود را بروز می‌دهد. 💔 در مکان‌های عمومی با صدای بلند داد و فریاد می‌کند. 💔 یکباره و بدون مقدمه از حالت مهربان، به عصبانی تبدیل می‌شود. 💔⛔ از ازدواج با چنین فردی بپرهیزید. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
⁉ آیا میدانید یکی از دلایلی که دشمن نمی‌تواند بر ایران مسلط شود، حلال زاده بودن مردم ایران است! ⁉ آیا میدانید یکی از دلایل اجرای سند ۲۰۳۰ در کشور، به فساد کشاندن ایران اسلامی است؟! 🌐 @partoweshraq
📡 رسانه ملی، نگذارد تا مغرضان و رسانه های خارجی که نیّاتشان مشخص است ابتکار عمل رسانه ای را از شما بگیرند؛ رسانه ملی باید صدای معترضین شود تا نگذارد عمله های منافقین اعتراض صنفی را به اغتشاش خیابانی و ناامنی بکشانند. 🎥 خبرنگاران را میان معترضین بفرستند تا اعتراضشان را نشان دهید. 🎤 صدای معترضان باشید و پیگیر مطالبتشان تا گرفتن نتیجه شوید. 🌐 @partoweshraq
⚽🚨 بحران برای تماشاگران ایرانی در مسکو!! 🏟 ایرانی‌هایی که امیدوار بودند تیم ملی صعود می‌کند و برای همین بلیت بازگشت رزرو نکرده بودند حالا به مشکل قیمت‌های نجومی بلیت‌های هواپیما رسیده‌اند. 😳 بلیت پرواز مسکو - دوحه -تهران به ۱۵۰میلیون تومان رسیده! 🌐 @partoweshraq
🔺🚨 علت همه دشمنی با اسد این است که چرا از ایران دست نمی‌کشد ولی نماینده مجلس این را نمیفهمد و حرف‌هایی می‌زند که لایک بگیرد!! 🌐 @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت صد و چهل و سوم 🍹 با محبت همیشگی‌اش، لیوان خنک شربت را به دستم داد و با دست دیگرش، انگشتان لرزانم را دور لیوان محکم گرفته بود تا از دستم نیفتد. با اینکه چیزی نمی‌گفت، از حرارت حضورش، گرمای محبت دلنشینش را حس می‌کردم که بلاخره سدّ سکوتش شکست و با کلام شیرینش زیر گوشم نجوا کرد: ببخشید الهه جان! نمی‌خواستم اذیتت کنم، ببخشید سرِت داد زدم! و حالا نوبت بغض قدیمی من بود که شکسته و سر قصه بی‌قراری‌ام را باز کند: - مجید! اون روزی که اینا اومدن درِ خونه، من منتظر تو بودم! فکر کردم تو اومدی دمِ در تا منو ببینی! من به خیال اینکه تو پشت در هستی، در رو باز کردم... و چند سرفه خیس به کمکم آمد تا راه گلویم از حجم بغض خالی شده و با چشمانی که همچنان بی‌دریغ می‌بارید، در برابر نگاه منتظر و مشتاقش ادامه دهم: ولی تو پشت در نبودی! مجید! نمی‌دونی اون روز چقدر دلم می‌خواست پیشم بودی! اون روز حالم خیلی بد بود، دلم برای مامان تنگ شده بود، دلم می‌خواست پیشم باشی تا برات درد دل کنم! حالا دیگر نگاهش از قله غیظ و غضب به زیر آمده و میان دشت عشق و اشتیاق، همچون شقایق به خون نشسته بود و تنها نگاهم می‌کرد تا باز هم برایش بگویم از روزهایی که بی‌رحمانه او را از خودم طرد می‌کردم و چقدر محتاج حضورش بودم! من هم پرده از اندرونی دلم کنار زده و بی‌پروا می‌گفتم از آنچه آن روز بر دل تنگ و تنهایم گذشت و مجید چه حالی پیدا کرده بود که پس از چند ماه، تازه راز بی‌قراری‌های آن روز برایش روشن شده و می فهمید چرا به یکباره بی تاب دیدنم شده بود که کارش را در پالایشگاه رها کرده و از عبدالله خواسته بود تا مرا به ساحل بیاورد. 🏝 من هم که از زلال دلم آرزوی دیدارش را کرده بودم، ناخواسته و ندانسته به میهمانی اش دعوت شده بودم و یادآوری همین صحنه سرشار از احساس بس بود که کاسه صبرش سرریز شده و با بی قراری شکایت کند: ⁉ پس چرا اجازه ندادی باهات حرف بزنم؟ پس چرا رفتی؟ با سر انگشتان سردم، ردّ گرم اشک را از روی گونه‌ام پاک کردم و باز هم در مقابل آیینه بی‌ریای نگاهش نتوانستم هر آنچه در آن لحظات در سینه داشتم به زبان بیاورم و شاید غرور زنانه‌ام مانع می‌شد و به جای من، او چه خوب می‌توانست زخم‌های دلش را برایم باز کند که بی‌آنکه قطرات بی‌قرار اشکش را پنهان کند، با لحن گرم و گیرایش آغاز کرد: الهه! نمی‌دونی چقدر دلم می‌خواست فقط یه لحظه صداتو بشنوم! نمی‌دونی با چه حالی از پالایشگاه خودم رو رسوندم بندر، فقط به امید اینکه یه لحظه کنارت بشینم و باهات حرف بزنم! اصلاً نمی‌دونستم باید بهت چی بگم، فقط می‌خواستم باهات حرف بزنم... 👌و بعد آه عجیبی کشید که حرارت حسرتش را حس کردم و زیر لب زمزمه کرد: - ولی نشد... 💓 که قفل قلب من هم شکست و با طعم گس سرزنشی که هنوز از آن روزها زیر زبانم مانده بود، لب به گلایه گشودم: مجید! خیلی از دستت رنجیده بودم! با اینکه دلم برات تنگ شده بود، ولی بازم نمی‌تونستم کارهایی که با من کرده بودی رو فراموش کنم... و حالا طعم تلخ بی‌مادری هم به جام غصه‌هایم اضافه شده و با سیلاب اشکی که به یاد مادر جاری شده بود، همچنان می‌گفتم: - آخه من باور کرده بودم مامان خوب میشه، فکر نمی‌کردم مامانم بمیره... 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 💚 شهید (ره): 🎙چهره‌ای مانند شخصیت آیت‌الله خامنه‌ای را خداوند ذخیره کرده برای رهبری این انقلاب. 🌐 @partoweshraq
🌹 شرم از خدا 👳♂ سالم بن عبدالله، پرهيزكار و با تقوا بود. روزی هشام بن عبدالملک، به روزگار خلافت به كعبه رفت و سالم را ديد. 👑 به او گفت: ای سالم، چيزی از من بخواه!! ☝گفت: از خداوند شرمم می آيد كه در خانه او، از ديگری چيزی بخواهم. 📗 منبع: داستان ‌ها و حکايت ‌های حج، رحيم کارگر، صفحه ۶۰. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq