👋🏻 سيلى در مقابل سيلى!
🚌 يكى از بزرگان قم نقل كرد من مدت دوازده سال از قم به تهران نرفتم تا آن كه يک كار ضرورى برايم پيدا شد كه ناچار شدم به تهران بروم.
🏛 در ايام #رضا_شاه قلدر كه دستور « #كشف_حجاب» را داده بود مامورين اين دستور را با شدت اجرا مى كردند.
👮🏻 من در تهران در يكى از خيابانها مى رفتم ديدم زنى با چادر مى رود، تا چشم يكى از افسران به آن زن افتاد با شدت يك سيلى به او زد و چاد را از سرش كشيد به طورى كه من وحشت زده شدم!
👋🏻 ناگهان ديدم كه كالسكه در همانجا ايستاد و مرحوم #آیت_الله_سيد_ابوالقاسم_كاشانى از آن پياده شد و از پشت سر، يک سيلى محكم به آن افسر زده و او را به لرزش در آورد!! باز سوار كالسكه شده رفت.
👮🏻 آن افسر مانند كسى كه استخوانى در گلويش گير كند ديگر نتوانست كلمه اى حرف بزند!
📘 منبع: پندهائى از رفتار علماء، ص ۲۵.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#حـلقـہ_عشـاق
#داستان_کوتاه
#پندها