پرتو اشراق
🌹عفو و گذشت پيامبر(ص) از دختر حاتم
⚜ #اميرالمؤمنين (عليه السلام) درباره #كرامت و حسن خلق و آقايى و عفو و گذشت رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد:
🐪🐫🐪 زمانى كه اسيران #طائفه_طى را به مدينه آوردند، در بين آنان دخترى بود كه به #رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) عرضه داشت:
✋ يا محمّد! چه شود كه مرا آزاد نماييد تا من از شماتت و سرزنش قبايل عرب در امان بمانم؛ زيرا من دختر رئيس قبيله هستم و پدرم اشخاص بى پناه را پناه مى داد، اسير را آزاد مى كرد، به واردين غذا مى داد، افشاى سلام مى كرد و هيچ وقت حاجتمندى را بدون روا شدن حاجتش رد نمى كرد، من دختر #حاتم_طايى هستم!
🌹 پيامبر فرمود: اى دختر! آنچه بيان كردى اوصاف مردم مؤمن است، اگر پدرت اهل اسلام بود براى وى از خداوند طلب رحمت مى كردم.
🌹سپس فرمود: دختر را آزاد كنيد؛ زيرا پدرش اخلاق نيك را دوست مى داشت و خدا اخلاق نيك را دوست دارد.
👳🏻 ابو بردة بن دينار در آزادى دختر حاتم از جاى برخاست و عرضه داشت: اى رسول خدا! پروردگار #اخلاق_نيك را دوست دارد؟
🌹حضرت فرمود: سوگند به خدايى كه جانم به دست اوست، وارد بهشت نمى شود مگر صاحب اخلاق پسنديده.
🌹 پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: خداوند اسلام را به اخلاق نيك و كردار پسنديده پيچيد، از جمله:
🔅معاشرت نيكو، احسان و بخشش به مردم، ملايمت و خوشرفتارى، راه و رسم نيك را بين مردم پخش كردن، طعام خوراندن به خلق خدا، افشاى سلام، عيادت مريض - خواه مسلمانى نيكوكار، خواه معصيت كار باشد - تشييع جنازه مسلمان، خوشرفتارى با همسايه - خواه مسلمان باشد، خواه غير مسلمان - احترام به سالمندان، پذيرفتن دعوت مردم و دعوت از ديگران، عفو و اصلاح بين مردم، بزرگوارى و بخشش، از خود گذشتگى، ابتدا به سلام، فرو خوردن خشم و غضب و سپس عفو از بد كار.
☪ و نيز اسلام صفات زير را ممنوع دانسته و آنها را جزء سيّئات به حساب آورده:
⛔ كار بيهوده و باطل، ساز و آواز و غنا از هر نوعش، خيانت و ظاهر سازى و انتقام بى جا، دروغ، غيبت، بخل، حرص، ستم، تجاوز، مكر و خدعه، سخن چينى، فتنه بهم زدن بين مردم، قطع رحم، بدخلقى، فخر و تكبّر، خود پسندى، ستايش بى جا، فحش، كينه، حسد، فال بدزدن، راهزنى و سركشى...».
📚 برگرفته از کتاب تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج ٢، نوشته استاد انصاریان.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#داستان_کوتاه
#روایت
#پندها