🌹 گفتگوی شیرین امام حسن (ع) با دوست خود!
🌴 #امام_حسن_مجتبی دوستی شوخ طبع داشت، او پس از مدتی غیبت، روزی به محضر امام حسن (ع) آمد، حضرت به او فرمود:
❓حالت چطور است؟
👳🏻♂️✋🏻 دوست: ای پسر رسول خدا، روزگار خود را می گذرانم بر خلاف آنچه خودم می خواهم و بر خلاف آنچه خدا می خواهد و بر خلاف آنچه شیطان می خواهد!!
🌹 امام حسن (ع) خندید و به او فرمود: سخن خود را توضیح بده.
👳🏻♂️ دوست: سخنم بر این اساس است که:
☝🏻خدا می خواهد از او اطاعت کنم و هرگز مصیبت نکنم، و من چنین نیستم،
🔅شیطان می خواهد معصیت کنم و هرگز از او اطاعت نکنم، و من چنین نیستم (گاهی اطاعت خدا می کنم و گاهی نمی کنم).
🔅و من خودم دوست دارم که هرگز نمیرم، ولی چنین نیست (چرا که سرانجام می میرم).
👥👤 در این هنگام یکی از حاضران بر خاست و به امام حسن (ع) عرض کرد:
⁉️ «ای پسر رسولخدا! چرا ما مرگ را نمی پسندیم، و آن برای ما ناخوش آیند است؟!»
🌹 امام حسن (ع) فرمود: زیرا شما آخرت خود را ویران کرده اید و دنیای خود را آباد نموده اید، از این رو برای شما گوارا نیست که از آبادی به ویرانی سفر کنید.
📚 داستان دوستان، جلد ۵، محمد محمدی اشتهاردی.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سیره_حسنی
#سـیـره_اهـل_بیـٺ