🌄 شوخی در صبح #عاشورا!!
⛺ صبح عاشورا #امام_حسین (علیه السلام) دستور داد خیمه ها را زدند یکی از خیمه ها را برای شستشو و نظافت تعیین گردید.
👥 #بریر با #عبدالرحمان_انصاری در کنار خیمه نظافت ایستاده بودند تا سیدالشهداء بیرون آید و آنها برای نظافت و استعمال نوره یکی پس از دیگری وارد شوند!
🌷 بریر در این موقعیت حساس با عبدالرحمن به شوخی پرداخت و کاری می کرد که ایشان را بخنداند.
🌹 عبدالرحمن گفت:
⁉️ ای بریر! مزاح می کنی! و می خندی؟! اکنون وقت مزاح و خنده نیست!
🌷 بریر در پاسخ گفت:
☝🏼تمام خویشاوندانم می دانند که من اهل مزاح و سخن باطل نبوده ام، نه در جوانی و نه در پیری.
🌺 اما این شوخی و خنده را که اکنون می کنم به خاطر مژده آن نعمتی (بهشت) است که در پیش داریم و به آن خواهیم رسید.
✋🏼 سوگند به خدا! که بین ما و هم آغوشی با حوریان بهشتی هیچ فاصله ای نیست جز این که یک حمله از طرف دشمن بشود و ما جان خویش را در یاری فرزند رسول خدا فدا کنیم چه قدر دوست دارم هر چه زودتر انجام گیرد. (۲) - (۱)
📚 پی نوشت ها:
۱. بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱.
۲. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۱۹۴.
📕 داستان های بحارالانوار، جلد ۳،
محمود ناصری.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه