⚜ #وفای_به_عهد
🌄 عجب آدم سحر خیزی! این مرد کیست که صبح به این زودی گوسفندانش را به اینجا آورده است؟
👌شناختم! او #محمد_امین است. (١)
🏞 آفرین بر او! آفرین بر سحر خیزی او! ولی چرا نمی گذارد گوسفندان بچرند؟!
👳🏽این سؤالات از ذهن پیرمرد گذشت. با این همه، حال آن که جلو برود و از او علت را بپرسد، نداشت.
💭 با خود گفت: بالاخره معلوم می شود. منتظر می مانم.
🐑🐑🐑 مدت زیادی طول نکشید که دید شخص دیگری با گله گوسفندان از راه رسید خوب که دقت کرد دید که او #عمار پسر یاسر است.
👳🏽گوش هایش را تیز کرد تا ببیند چه می گویند.
👳🏽♀ عمار: چرا نمی گذاری گوسفندان بچرند؟!
🌹محمد امین: مگر قرارمان این نبود که گوسفندان مان با هم شروع به چریدن کنند؟!
👳🏽 پیرمرد اندکی پی برد که قضیه چیست، ولی مطلب، آن طور که باید و شاید برایش روشن نشد.
⏳هر چه صبر کرد، سخنی نشنید. حوصله اش سر رفت و تاب نیاورد.
👳🏽 جلو رفت و از عمار پرسید: جریان قرار شما چیست؟
👳🏽♀ او لبخندزنان گفت: اینجا دشتی است به نام فخ. علوفه و گیاهش کم است. محمد امین را هم که می شناسی؟ صفات خوب و اخلاق پسندیده زیادی دارد!
🐑🐑🐑 دیروز با هم قرار گذاشتیم گوسفندان مان را برای چرا به اینجا بیاوریم تا با هم شروع به چریدن کنند. چون دیشب دیر خوابیدم، صبح خواب ماندم، ولی او که زودتر از من آمده بود، جلوی چریدن گوسفندانش را گرفت که مبادا ناراحت شوم یا علف های کمتری برای گوسفندان من باقی بماند.(٢)
📚 پی نوشت ها:
١. پیامبر اکرم قبل از نبوت گاهی چوپانی می کرد.
٢. داستانهای شنیدنی، ص ١۶.
📗حیات پاکان ١/ داستان هایی از زندگی #پیامبر اکرم، امیرمؤمنان و حضرت فاطمه (علیهم السلام) ، مهدی محدثی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ