👣 #بشر_حافی
🌴 روزي حضرت مولا #امام_موسی_كاظم (عليه السلام) از در خانه (بشر حافي) در بغداد مي گذشت كه صداي ساز و آواز و رقص را از آن خانه شنيد.
🏰 ناگاه كنيزي از آن خانه بيرون آمد و در دستش خاكروبه بود و بر كنار در خانه ريخت.
🌹امام فرمود: اي كنيز صاحب اين خانه #آزاد است يا #بنده؟
👤 عرض كرد: آزاد است!
🌹فرمودند: راست گفتي اگر بنده بود از مولاي خود مي ترسيد!
🍷كنيز چون برگشت (بشر حافي) بر سر سفره شراب بود و پرسيد:
👳 چرا دير آمدی؟
👌كنيز جريان ملاقات را با امام نقل كرد.
👣 بشر حافی با پای برهنه بيرون دويد و خدمت آن حضرت رسيد و عذر خواست و اظهار شرمندگي نمود و از كار خود توبه كرد.
🌤... از آن روز به بعد بشر پا برهنه می گشت، مردم می پرسیدند تو چرا این گونه می گردی و بشر جواب می داد:
👳 آخر من موقع دیدار یارم پا برهنه بودم می خواهم با این کار، تا همیشه به یاد آن روز باشم.
👣 #حافی: یعنی #پا_برهنه.
📚 جامع السعادات، ۲/ ۲۳۵.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#روایت
#پندها
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ