📱#شبکه_های_اجتماعی و #زیست_گلخانهای
✍ می گویند آدمها برآیند پنج نفری هستند که هر روز با آنها مراوده دارند، نشست و برخاست میکنند و دل به دل هم گره میزنند. این پنج نفر #شخصیت آدم را تشکل میدهند و اندک اندک و نامحسوس به شکل آنها در میآییم. قدیمی ها می گفتند آدم اگر خوی همنشین را نگیرد، بوی او را میگیرد.
👌این روزها وقتی با کسی گفت و گو میکنم ناخودآگاه از واژه هایی که به کار می برد، از نگاهی که به زندگی دارند و از آنچه در پس ذهنش هست و نمی گوید اما می شود فهمید، می توانم حدس بزنم در چه فضایی زیست می کند. در نگاه اول همه ما روی کره زمین زندگی می کنیم، در نگاه دوم به کشور و سرزمینی تعلق داریم و در نگاه سوم به شهری و شهرستانی. اما فارغ از نگاه جغرافیایی همه ما در فضایی زندگی می کنیم که طول و عرض آن را نمی شود اندازه گرفت. زیست در این گلخانه گاهی می تواند خطرناک باشد.
🎍گلخانه یا گیاه خانه محلی برای کشت گیاهان است که به وسیله پوششهای شفاف پوشیده شدهاست. پوشش گلخانه باعث ایجاد اثر گلخانهای و محبوس شدن انرژی خورشیدی درون گلخانه میشود.
🌱این فضا کنترل شده است، امکان تغییر در آن از بیرون وجود ندارد، همه اتفاقات زیر این پوشش رخ می دهد و عملاً فضایی #ایزوله و به دور از فضای زیست واقعی که برای سایر گیاهان در بیرون از گلخانه وجود دارد مهیا میشود.
👥 هر کدام از ما دوستانی داریم که نه تنها در #دنیای_واقعی با آنها همراه هستیم بلکه با تشکیل گروه در شبکه های اجتماعی به ویژه تلگرام اخبار، اطلاعات و احساساتی به اشتراک می گذاریم که به ذائقه دیگر اعضا جور در می آید. در واقع اندک اندک گرفتار یک فضای گلخانه ای ایزوله ای می شویم که ما را از دنیای واقعی پیرامون محروم می کند.
🌆 پیش از این برخی طعنه وار روشنفکران را ساکنان #برج_عاج لقب می دادند که از فضای واقعی جامعه و رنجی که مردم کوچه و خیابان می برند بی خبرند و گمان می کنند دنیا همان جایی است که آنها قرار دارند و نسخه هایی می پیچند که اجرای آن عملاً غیر ممکن است چرا که بر اساس شناخت از جامعه واقعی ارائه نمی شود. به قول سعدی علیه الرحمه:
🔅فرقست ميان آنکه يارش در بر
🔅با آنکه دو چشم انتظارش بر در!
📱اگر در گوشی همراه تان تنها به اخبار #کانال هایی که با سلیقه شما جور در می آیند اعتماد می کنید، اگر فقط روزنامه ها و سایت هایی که اخبار طیف مطبوع شما را منعکس می کنند می خوانید، اگر تنها با کسانی همراه هستید که شما را تایید می کنند، همیشه مطابق میل شما حرف می زنند و فکر می کنند شما در یک گلخانه زندگی می کنید!
🗣 اگر کسی را می بینید که مدام می گوید اینها کارشون تمومه و رفتنی اند، اگر کسی می گوید همه چیز عالی است و در این کشور هیچ مشکلی نداریم، اگر کسی می گوید هیچ امیدی به آینده این کشور نیست و... تردید نکنید که او گرفتار زیست گلخانه ای شده است.
⚠ زیستن طولانی در فضایی ایزوله ای، آدم را به سوی #دیکتاتوری اندیشه و مطلق انگاشتن خود، همفکران و دانسته ها هدایت می کند. مراقب گلخانه باشیم.
✍️ #احسان_محمدی
💻 عصر ایران.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#مــقــالـاٺ
⚠ما سرطان داریم!
🤳 #سرطان_اسکرول
📱 روزی شخصی تصمیم میگیرد گوشی #تلفن خود را بردارد و در #تلگرام پیامی به دوستش دهد و تولدش را تبریک بگوید.
⏱ مدت زمان این عمل تقریبا سه دقیقه است.
📲 او گوشی را برمیدارد، وارد تلگرام میشود و میبیند تعداد زیادی پیام جدید آمده. یک به یک همه را باز میکند.
📱چند پیام اجتماعی است، چند پیام با محتوای طنز، چند فیلم، چند گیف و... هر کدامشان هم در پایان، حاوی لینکی هستند از کانالی که این پیامها از آنجا فوروارد شده. سری به آن کانالها میزند.
🤳 شروع میکند به اسکرول کردن (راندن صفحه موبایل به بالا یا پایین).
📱از #کانال اول به دومی و سومی و همینطور الی آخر.
📲 در یکی از کانالها، با آدرس #اینستاگرام جالب توجهی مواجه میشود. سریع به اینستاگرام میرود. پستها را چک میکند. آن صفحه را #فالوو میکند. #استوری ها را میبیند. اسکرول میکند. #لایک میکند.
👍 اسکرول، لایک. اسکرول، لایک... و دوباره و چند باره و صد باره، اسکرول، لایک.
📲 علاوه بر اینها با بعضیها شروع میکند به چت کردن، پیامهای گروههایش را میخواند و جواب میدهد و کامنت میگذارد و....
⏱ دو ساعت میگذرد و گیج و منگ، با سردرد و چشم درد به این فکر میکند که برای چه کاری وارد تلگرام شد؟ یادش نمیآید.
📚📖 از آنهایی که اهل کتاباند سوال کنید شخصیت های رمانها و داستانها چه جایی در ذهنشان دارند؟
👌مطمئن باشید تعداد زیادی از شخصیتها را جزء به جزء و دقیق و با اشاره به ظرایف توصیف میکنند. طوری که انگار دربارهی یکی از اعضای خانوادهشان حرف میزنند. چرا؟
📖⏱ چون «وقت» صرف آن کتاب کرده. به پایش عمر گذاشته. در فضای داستان نفس کشیده و شخصیتها آرام آرام وارد روح و جانش شده است.
💭 #کتاب یا هر چیز دیگری که عمیق و دقیق ما را به فکر فرو ببرد این فرصت را به ذهن میدهد که درباره آن پدیده بیاندیشد. به عمقش برود. از زوایای مختلف نگاهش کند و امکان درک کردنش را داشته باشد.
👌اما در این روزگار که هویتمان در سرانگشتمان خلاصه شده و بیشفعالترین اندام بدنمان، انگشت شست است؛ تنها کاری که بیوقفه و با تمام وجود در حال انجامش هستیم اسکرول کردن است.
- روی هر پستی که میبینیم چقدر وقت صرف میکنیم؟ چقدر مکث میکنیم؟
- یک #پست چقدر فرصت دارد از خودش دفاع کند تا قبل از این که ما بیرحمانه انگشتمان را بر صفحه بکشیم و محوش کنیم؟
- چقدر به متنها فکر میکنیم؟
- چقدر عکسها را با دقت میبینیم؟
- به من بگویید این حجم از پستهایی که هر روز انرژی و زمانمان را به یغما میبرد، چقدر بر میزان شادی و روحیه ی ما میافزاید؟
- یا حداقل بگویید از بین هزاران پستی که در هفته اخیر دیدید و نوشتههایی که خواندید چند تایشان دقیقا یادتان است؟
✍ نیچه روزی نوشت: «ابزار نوشتنمان در شکل دادن تفکرمان نقش دارد»، ما که مهمترین ابزار این روزگارمان موبایل است، چقدر تحت تاثیر این وسیله تغییر کردیم؟
❓سطحی شدنمان ربطی به این پدیده دارد؟
❓وضعیت نسل جدیدی که از کودکی با موبایل بزرگ میشود، چه خواهد شد؟
🤳 تلگرام و اینستاگرام سهل است، ما داریم زندگی را اسکرول میکنیم.
📆 هر لحظه و هر روز را به امید لحظهی بعد و روز بعد و فردای بهتر رد میکنیم و میرویم. دنبال بعدی و بعدی و بعدی هستیم.
💭 حس میکنیم چیزی در آن بعدی وجود دارد.
❌ من به شما می گویم، خیالتان راحت. هیچ چیز نیست.
🚑 ما « #سرطان_اسکرول» گرفتهایم. به فکر درمانش باشیم.
✍ #رضا_مقصودی، گروه علوم تربیتی دانشگاه تهران
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#مــقــالـاٺ