فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥صحبتهای عجیب مدیرعامل نامی نو
🔹مدیرعامل ساندویچ نامی نو است. همان که در رمضان امسال تعدادی ساندویچ برای مراسم استادیوم آزادی تحویل سازمان تبلیغات داد و بعد مورد هجوم گله براندازان قرار گرفت.
🔹سه بار به نام مولا علی قسم می خورد که همه زندگی اش را برای وطنش می دهد و بعد گریه اش می گیرد. وطن پرستی این طوری زیباست و این چنینی ولایت مولا علی دست انسانها را میگیرد.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@payame_kosar
🔴 دلقکهای فراری فعلا محدود شدند
🔹باز هم از قدرت نفوذ جمهوری اسلامی در رسانههای فارسی زبان خارج براتون میگیم.
🦋🦋🦋🦋🇮🇷🦋🦋🦋🦋
@payame_kosar
#دختر_شینا
#رمان
#قسمت_چهل_یک
هنوز هم وقتی زنبیل قرمزی را می بینم، یاد آن زن و خاطرة آن روز می افتم.
هوا روز به روز سردتر می شد. برف های روی زمین یخ بسته بودند. جاده های روستایی کم رفت و آمد شده بودند و به همین خاطر دیگر کسی از قایش به همدان نمی آمد. در این بین، صاحب خانه خیلی هوایم را داشت. گاهی که برای خودشان چیزی می خرید، مقداری هم برای ما می آورد؛ اما من یا قبول نمی کردم، یا هر طور بود پولش را می دادم. دوست نداشتم دِینی به گردنم باشد. یا اینکه فکر کنند حالا که شوهرم نیست، به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می کشیدم. سرما به چهل و دو سه درجه زیر صفر رسیده بود. نفت کافی برای گرم کردن خانه ها نبود. برای اینکه بچه ها سرما نخورند، توی خانه کاپشن و کلاه تنشان می کردم. یک روز صبح وقتی رفتم سراغ نفت، دیدم پیت تقریباً خالی شده. بچه ها خوابیده بودند. پیت های بیست لیتری نفت را برداشتم و رفتم شعبه نفت که سر خیابان بود و با خانة ما فاصله زیادی داشت. مردم جلوی مغازه صف کشیده بودند؛ پیت های نفت را با طناب به هم وصل کرده بودند؛ تا کسی نوبتش جا به جا نشود. پیت های نفتم را گذاشتم آخر صف و ایستادم. هنوز برای مغازه نفت نیامده بود. نیم ساعتی که ایستادم، سرما از نوک انگشت های پایم شروع کرد به بالا آمدن. طوری شد که دندان هایم به هم می خورد. دیدم این طور نمی شود. برگشتم خانه و تا می توانستم جوراب و ژاکت پوشیدم و برگشتم. بچه ها را گذاشته بودم خانه و کسی پیششان نبود تا ظهر چهار پنج دفعه تا خانه رفتم و برگشتم. بعدازظهر بود که نفت به شعبه آمد. یک ساعت بعد نوبتم شد. آن وقت ها توی شعبه های نفت چرخی هایی بودند که پیت های نفت مردم را تا در خانه ها می آوردند. شانس من هیچ کدام از چرخی ها نبودند. یکی از پیت ها را توی شعبه گذاشتم و آن یکی را با هزار مکافات دودستی بلند کردم و هنّ و هن کنان راه افتادم طرف خانه. اولش هر ده بیست قدم یک بار پیت نفت را زمین می گذاشتم و نفس تازه می کردم؛ اما آخرهای کار هر پنج قدم می ایستادم. انگشت هایم که بی حس شده بود را ماساژ می دادم و دستم را کاسه می کردم جلوی دهانم. ها می کردم تا گرم شوم. با چه مکافاتی اولین پیت نفت را بردم و زیر پله های طبقه اول گذاشتم. وقتی می خواستم بروم و پیت دومی را بیاورم، عزا گرفتم. پیت را که از شعبه بیرون آوردم، دیگر نه نفسی برایم مانده بود، نه رمقی. از سرما داشتم یخ می زدم؛ اما باید هر طور بود پیت نفت را به خانه می رساندم. از یک طرف حواسم پیش بچه ها بود و از طرف دیگر قدرت راه رفتن نداشتم. بالاخره با هر سختی بود، خودم را به خانه رساندم.
مکافات بعدی بالا بردن پیت های نفت بود. دلم نمی خواست صاحب خانه متوجه شود و بیاید کمکم. به همین خاطر آرام آرام و بی صدا پیت اولی را از پله ها بالا بردم و نیم ساعت بعد آمدم و پیت دومی را بردم. دیگر داشتم از هوش می رفتم. از خستگی افتادم وسط هال. خدیجه و معصومه با شادی از سر و کولم بالا می رفتند؛ اما آن قدر خسته بودم و دست و پا و کمرم درد می کرد، که نمی توانستم حتی به رویشان بخندم. خداخدا می کردم بچه ها بخوابند تا من هم استراحت بکنم؛ اما بچه ها گرسنه بودند و باید بلند می شدم، شام درست می کردم.
تقریباً هر روز وضعیت قرمز می شد. دو سه بار هواپیماهای عراقی دیوار صوتی شهر را شکستند که باعث وحشت مردم شد و شیشه های خیلی از خانه ها و مغازه ها شکست، همین که وضعیت قرمز می شد و صدای آژیر می آمد، خدیجه و معصومه با وحشت به طرفم می دویدند و توی بغلم قایم می شدند. تپه مصلّی رو به روی خانه ما بود و پدافندهای هوایی هم آنجا مستقر بودند، پدافندهای هوایی که شروع به کار می کردند، خانه ما می لرزید. گلوله ها که شلیک می شد، از آتشش خانه روشن می شد. صاحب خانه اصرار می کرد موقع وضعیت قرمز بچه ها را بردارم و بروم پایین؛ اما کار یک روز و دو روز نبود.
#ادامه_دارد
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# کوکوی ماست متفاوت
مواد لازم
ماست چکیده ۱ پیمانه
تخم مرغ ۶ عدد
تره ۱۵۰ گرم
هویج ۲ عدد آرد
۲ قاشق غذاخوری
نمک ، فلفل ، زعفران
👉 @payame_kosar 🍔
࿐჻❥⸙😋⸙❥჻࿐
#آیت_الله_حائری_شیرازی :
✅ عیدی حسابی...
پدرها جوری نسبت به عید غدیر ارادت به خرج بدهند که بچهها از یک ماه، دو ماه قبل چشم انتظار عید غدیر باشند!
حتی اگر لازم شد، قرض کنید و یک عیدی حسابی -به اندازهای که به علی ارادت دارید- به بچهها بدهید.
نگویید: «باز من باید یک چیزی خرج کنم!» نه! مقروض میشوی، خب بشو!
تو که برای چیزهای دیگر قرض کرده ای،
یک بار هم برای حضرت علی مقروض شو.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اینبار یه موش توی تلهگرام تلهموش گذاشته برای شکار شما!
🇮🇷 هشدار تبیینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در رابطه با خطرات #بمب_ساعتی_ترکیبی همستر کامبت
#انتخابات
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@payame_kosar
💠 آموزش دوخت انواع چادر مدل دار در۱۰جلسه 🌹
توسط خانم زهرا شهبازی
🔸 شماره تماس جهت ثبت نام
📞09132548900
🆔https://eitaa.com/joinchat/2085552867Cd3afa91098
𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═┅───
@payame_kosar
برنامه جمعه تاریخ ۱۴۰۳/۳/۲۵⬇️
🔸 کلاس ریاضی دهم انسانی : ساعت : ۶ بعداز ظهر الی ۷
🍃دبیر ریاضی : سرکار خانم ابوئی
🔸مکان برگزاری کلاسها:
⬅️خیابان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) مزرعه سیف ، پایگاه علمی حضرت ابوالفضل( علیه السلام)
✅ظرفیت کلاسها محدود است و اولویت با دانش آموزانی است که زودتر ثبت نام کنند
✅ پوشیدن فرم مدرسه برای دانش آموزان الزامی است.
💢لطفا دانش آموزانی که علاقمند به شرکت در کلاسها هستید جهت ثبت نام ، نام ونام خانوادگی خود را به آیدی @Sh1360a
ارسال کنید.
برنامه سه شنبه تاریخ ۱۴۰۳/۳/۲۹⬇️
🔸 کلاس ریاضی یازدهم انسانی : ساعت : ۶ بعداز ظهر الی ۷
🍃دبیر ریاضی : سرکار خانم ابوئی
🔸مکان برگزاری کلاسها:
⬅️خیابان حضرت ابوالفضل (علیه السلام) مزرعه سیف ، پایگاه علمی حضرت ابوالفضل( علیه السلام)
✅ظرفیت کلاسها محدود است و اولویت با دانش آموزانی است که زودتر ثبت نام کنند
✅ پوشیدن فرم مدرسه برای دانش آموزان الزامی است.
💢لطفا دانش آموزانی که علاقمند به شرکت در کلاسها هستید جهت ثبت نام ، نام ونام خانوادگی خود را به آیدی @Sh1360a
ارسال کنید.
📣 پایگاه حضرت ابوالفضل(ع) برگزار میکند:
💗کارگاه مهارتهای ارتباطی زوجین💗
(ویژه بانوان)
🔹جلسه اول
🔶 مدرس: خانم فاطمه السادات بهجتی (کارشناسی ارشد مشاوره خانواده )
🗓سه شنبه ۱۴۰۳/۳/۲۹
⏰️ساعت :۱۷:۳۰ _ ۱۹
❇️ مکان : خیابان ابوالفضل(ع) _ خیابان ام البنین (ع)
روبه روی مسجد حضرت ابوالفضل(ع)
پایگاه حضرت ابوالفضل(ع)
#سبک_زندگی_اسلامی
#پایگاه_حضرت_ابوالفضل_ع
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
♥️⃟༈╰➤⃝⃔@payame_kosar
#قرار_جمعه ها
❤️مراسم استغاثه به امام زمان (عج)
به منظور تعجیل درامر فرج🤲
🎤باسخنرانی سرکار خانم کمالی
🕌خیابان شهید باهنر، کوچه ۲۵،مسجد یتیمان حسین ابن علی(ع) ،پایگاه قاسم ابن الحسن (ع)
📆جمعه ۲۵خرداد،ساعت۱۷:۴۰
🟢ویژه خواهران🟢
#پایگاه_قاسم_بن_الحسن_ع
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
✦࿐჻ᭂ❣🌙❣჻ᭂ࿐✦
@payame_kosar
#گزارش_تصویری
💠 نشست بصیرتی روشنگری
🔷 سخنران: سرکار خانم اکبری
🔶 مکان: پایگاه شهید عاصی زاده
🔸 موضوع : اهمیت انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب اصلح
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
#پایگاه_شهید_عاصی_زاده
#امتداد_بدرقه_شهیدان
#انتخابات۱۴۰۳
#انتخاب_اصلح
#به_کمتر_از_رئیسی_راضی_نیستیم
#اردکان_حماسه_ساز
࿐჻ᭂ🌸🇮🇷🌸჻ᭂ࿐
@payame_kosar
📷#گزارش_تصویری
✅نشست بصیرتی سیاسی باموضوع :
1_شخصیت و ویژگی های شاخص شهید رئیسی
2_ویژگی های رئیس جمهور اصلح ازدیدگاه مقام معظم رهبری
3_دعوت به حضور حداکثری درانتخابات وبیان رسالت ما، درانتخابات پیشرو
🔸سخنران :حجةالاسلام فدایی
🔸مکان: پایگاه بسیج قاسم ابن الحسن
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
#پایگاه_قاسم_بن_الحسن_ع
#امتداد_بدرقه_شهیدان
#انتخابات۱۴۰۳
#انتخاب_اصلح
#به_کمتر_از_رئیسی_راضی_نیستیم
#اردکان_حماسه_ساز
࿐჻ᭂ🌸🇮🇷🌸჻ᭂ࿐
@payame_kosar
📷#گزارش_تصویری
📌برگزاری حلقه صالحین نوجوانان پایگاه در جوار یادمان شهید گمنام پارک آزادی
همراه با شرکت در نماز جماعت ، تهیه و تدارک شام توسط خود بچه ها
سرگروه : سرکار خانم مریم قانعی
#پایگاه_بسیج_قاسم_ابن_الحسن_ع
#حوزه_مقاومت_بسیج_کوثر_اردکان
࿐჻ᭂ🌸💚🌸჻ᭂ࿐
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️فرا رسیدن شهادت پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام محمد باقر علیه السّلام بر همگان تسلیت باد
________🍃🌹🇮🇷
@payame_kosar