eitaa logo
پیام کوثر
727 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
8.4هزار ویدیو
175 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ پایگاه شهید چمران با همکاری گروه جهادی شهدای شریف آباد به مناسبت بزرگداشت شهدای دولت و درگذشت بسیجی گرامی خانم مریم رضایی ، خواهر شهید محمد حسین رضایی ، مجلس روضه خوانی و سفره صلوات به نیت سلامتی و تعجیل در فرج ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حضرت رقیه (سلام الله علیه) برگزار کرد     @payame_kosar ╰━⊰🍂🌺🌺🍂⊱═╯
🔥ضربه سنگین سربازان گمنام امام زمان عج به جاسوس‌های وطنی شبکه کان اسرائیل: تبلیغات استخدام جاسوس برای اسرائیل که در فضای مجازی برای کاربران ایرانی دیده می‌شود متعلق به دستگاه‌ های اطلاعاتی ایران می‌باشد. پ.ن:فقط اونایی که درخواست استخدام دادن😁😂 ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور 🍁رمان هیجانی و فانتزی 🌷 🍁قسمت تا صدای فاطمه را نمی شنیدم دست بردار نبودم...💓😇 تصمیم گرفتم دو روز بعد دوباره زنگ بزنم. میدانستم پنج شنبه ها محمد به بهشت زهرا می رود. 😆 عصر پنجشنبه خودم را به تلفن رساندم 🏃و شماره را گرفتم. در این فکر بودم که اگر دوباره محمد جواب تلفن را بدهد چه بهانه ای بتراشم که فاطمه گوشی را برداشت : _ بفرمایید؟ + سلام. رضا هستم. حالتون خوبه؟😊 _ سلام.... ممنونم. + چند روز پیش که زنگ زدم دلم میخواست باهاتون حرف بزنم ولی محمد اجازه نداد. میدونم همه چیز رو براش تعریف می کنین، ولی خواهشا نگین که من زنگ زدم.😅 _ من نمیتونم چیزی رو از محمد پنهان کنم!👌 + آخه من فقط زنگ زدم که بگم به یادتونم. یه وقت فکر نکنین رفتم و پشت سرمم نگاه نکردم...☺️ _ اما من چنین فکری نکردم! فاطمه باهوش بود... فهمیده بود دلم تنگ شده و همه ی این حرف ها بهانه است، اما چون محمد راضی به حرف زدنش با من نبود سعی می کرد کلمه ای اضافه تر نگوید. مکثی کردم و گفتم : + من نوشته هاتونو خوندم، بارها و بارها. قرآنتونم همه جا همراهمه.😇 سکوت کرد و چیزی نگفت. ادامه دادم: + مواظب خودتون باشین و برام دعا کنین. روزای سختی رو میگذرونم... در همین لحظه تلفن قطع شد و دیگر تماس برقرار نشد... چترم را بستم و زیر باران قدم زنان به خانه برگشتم... هوای انگلیس 🇬🇧اغلب اوقات گرفته و بارانی بود... همیشه یک چتر کوچک همراهم داشتم تا بارش باران غافلگیرم نکند. یک روز بعد از کلاس باران شدیدی می بارید. فاصله ی دانشگاه تا خانه ام حدود بیست دقیقه بود. هرچقدر تلاش کردم چترم را باز کنم نشد. خراب شده بود. همینطور که در حال کلنجار رفتن با دکمه ی چترم بودم امیلی کنارم آمد و گفت : _ چترت خراب شده؟☔️ + بله. ظاهرا خراب شده. باز نمیشه. _ کجا میری؟ + میرم خونه. _ مسیرت کجاست؟ + چند تا خیابون اونطرف تره. دور نیست. _ من ماشین دارم. میرسونمت. + ممنون. خودم یه جوری میرم. _ مگه نمیگی چندتا خیابون اونطرف تره؟ + چرا _ پس بریم میرسونمت. مرا تا در خانه رساند و رفت...💨🚗 ادامه دارد.... ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​​​
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای علی فانی هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 •┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈• @payame_kosar
🔴توئیت عالی درباره دختر محجبه در میان پنج ستاره المپیاد نجوم ایران ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ~•~•~🍃🌸🍃~•~•~ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«ساره جوانمردی» اولین طلای ایران در مسابقات پارالمپیک را کسب کرد. ساره جوانمردی پیش از این طلای پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو و ۲۰۱۶ ریو نیز را به دست آورده بود. ساره جوانمردی بانوی مومنه ایرانی، در آخر کار قرآن را بوسید.🌺 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸توصیه های مهدوی🌸 چهار راهکار پیامبر صلی‌الله علیه‌و‌آله برای حفظ خانواده در آخرالزمان 🎙 استاد عالی 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆یه خستگی در کنید😄 کوچکترین ‌خادم اربعین👶🏻 از داخل روروئک شیلنگ گرفته🥰 💠اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج💠 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرغ تنوری با فر دستساز مرغ درسته نمک فلفل زعفران پیاز فلفل دلمه روغن زیتون کره سیب زمینی 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @payame_kosar
◼️ فرارسیدن سالروز شهادت حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله وسلم) و شهادت مظلومانه سبط اکبر پیامبر، امام حسن مجتبی علیه‌السلام ، بر وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه و همه منتظران تسلیت باد. 🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💬 مواردی که در نماز کلام بیجا محسوب نمی شود: ✅ پاسخ: 1️⃣ جواب سلام که واجب است. 2️⃣ صلوات در حین گفتن یا شنیدن نام پیامبر اکرم صل الله علیه و اله . 3️⃣ ذکر. 4️⃣ خواندن بخشی از قرآن در هر جای نماز غیر از سوره های سجده دار. 5️⃣ جواب عطسه کننده ( در هنگامی که نمازگزار عطسه کرد شنونده میگوید: ‌یرحمکم الله و نمازگزار در پاسخ بگوید: یغفرالله لکم). 📚 پی نوشت: 1- توضیح المسائل مراجع ج 1 م 113 2- همان، م 1124 و 1125 3-همان، م 1134 4- همان، م 1135. 5-عروه الوثقی، ج1 ص 717، م39 🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅پاسخ آیت الله بهجت ره به فردی که می‌گفت یک روز نماز میخونم و یک روز نمیخونم... 🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_6654163282.mp3
7.16M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ سنگین شده بر دل غم هجر پیمبر آه از وداع و ماتم ساعات آخر 🎤 حاج میثم مطیعی علیه السلام 🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌「 ܝߺ‌ࡄߋߺ ߊ‌ࡋࡋܣ ߊ‌ࡋܝ‌ܟߺߋߺܢߺ߭ ߊ‌ࡋܝ‌ܟߺܢߺ࡙ߋߺ 」 دلخوشم با تو اگر از دور صحبت میکنم با سلامی هر کجا باشم زیارت میکنم ✋ همیشه وقت دلتنگی فقط تو رو میشناسم🕗 السلام علیک یا علے بن موسی الرضا ؏ ســــــــــلام مهربونای خونه😍 عزیزای دل و برکت های زندگی🌱 آخر ماه صفر هست و مجالس و روضه ها برقرار🖤🖤🖤 عزاداری هاتون قبول باشه🤲😭 الهی که بازم زنده باشیم و محرم و اربعین و ماه صفر سال آینده رو ببینیم.🤲💔 خدایا اربعین که کربلا نیومدم یعنی میشه آخر ماه صفر زائر امام رضا علیه السلام بشم 😭 الهی آمیــــــــــــــــــــن🤲 🏴@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور 🍁رمان هیجانی و فانتزی 🌷 🍁قسمت چند وقت بعد سرمای شدیدی خوردم🤒😷 وحدود یک هفته از شدت بیماری نتوانستم به دانشگاه بروم... یک شب روی تختم لم داده بودم و مشغول عوض کردن شبکه های تلویزیون بودم که زنگ خانه به صدا در آمد. در را باز کردم، امیلی پشت در بود! گفت : _ سلام. اومدم حالتو بپرسم. چند روزیه پیدات نیست.👩😊 + سلام. ممنون. سرما خوردم، نمیتونستم بیام دانشگاه.✋ _ الان بهتری؟ + بله. خوبم. به داخل خانه ام نگاه کرد و گفت : _ اگه دوست داشته باشی میتونم بیام و یک فنجون قهوه بخورم. اصلا هم دوست نداشتم! با چهره ای مردد گفتم : + اما خونه ی من یکم بهم ریخته ست. آمادگی مهمون رو ندارم.😕 _ اشکالی نداره. من که مهمون نیستم. من دوستتم.👩😌 نمیدانستم باید چه رفتاری نشان بدهم. بدون اینکه تعارف کنم خودش وارد خانه شد😟 و روی کاناپه نشست. فورا مشغول درست کردن قهوه شدم تا زودتر بنوشد و برود. همانطور که در آشپزخانه بودم پرسید : _ تو اینجا تنهایی؟ + بله. _ خانواده داری؟😕 + بله.😊 _ ولی من خانواده ندارم. پدرموهیچوقت ندیدم. مادرمم بعد از هجده سالگیم ازم خواست خونه‌شو ترک کنم. الان چند سالی میشه ازش خبری ندارم.😒 قهوه ☕️را روی کاناپه گذاشتم و کنار آشپزخانه ایستادم. تشکر کرد و ادامه داد : _ راستش من برخلاف تو اصلا آدم مذهبی ای نیستم. نمیتونم مثل همسایه‌م فکر کنم که عیسی مسیح پسر خداست. یا مثل تو فکر کنم که کتاب مقدس وجود داره و باید بخونمش. فکر می کنم توی این دنیا هیچ چیزی ارزش پرستیدن نداره. تلاشی برای متقاعد کردنش نکردم، گفتم : + اعتقادات و باورهای آدم ها متقاوته. _ آره. این درسته. فنجان قهوه اش را برداشت و کمی نوشید، گفت : _ مزاحمت شدم؟😒 + اشکالی نداره.🙂 _ فکر کردم اینجا تنهایی، شاید حوصلت سر بره و دلت بخواد با یه دوست حرف بزنی. یک پلاستیک کیک از کیفش بیرون آورد و گفت : _ این کاپ کیک ها رو امروز خریدم. آوردم اینجا تا با هم بخوریم. نمیدانستم در این حد صمیمیت جزو آداب و فرهنگ آنهاست یا امیلی از این حرف ها منظور خاصی دارد. همینقدر میدانستم که در فرهنگ آنها مرز مشخصی برای روابطشان تعریف نشده. گفتم : + ممنون ولی من امروز خرید کردم. کیک هم خریدم.👌 پلاستیک را روی کاناپه گذاشت و گفت : _ باشه. پس خودم تنهایی میخورم. راستی اگه مزاحمم میتونم اینجارو ترک کنم... !؟ + مزاحم نیستی، ولی میشه بدونم چرا اومدی؟ _ راستش اومدم تا حالتو بپرسم. البته فکر میکردم شاید بتونم برات دوست خوبی باشم. شخصیت جدی و محکمی داری، دنیات برام جذابه. هرچند خیلی با دنیای من متفاوته. از طرز حرف زدنش کمی نگران شدم. برای اینکه خیال خودم را راحت کنم فوراً گفتم : + ممنون از لطفت. نامزدمم بخاطر همین جدیت و محکم بودنم دوستم داره.😍😇 _ نامزد داری؟ + بله،اون ایرانه. تا چند ماه دیگه برمیگردم پیشش.😊 با لبخند گفت : _ نمیدونستم! چطور رهاش کردی وتنهایی اومدی اینجا؟ + مجبور شدم. _ حتما دختر خوشبختیه!😊 کمی درباره ی دانشگاه حرف زد و بعد از نوشیدن قهوه خداحافظی کرد و رفت. وقتی در را بست نفس راحتی کشیدم. بالاخره پس از هشت ماه دوری وقت برگشتن آمده بود...🛫 🇮🇷🛬به ایران رسیدم و با استقبال پدر و مادرم راهی خانه شدیم... به محض اینکه رسیدم به محمد زنگ زدم و برگشتنم را اعلام کردم. 😍😇 حالا باید برای سومین بار درباره ازدواج با پدر و مادرم حرف می زدم...☺️😎 ادامه دارد.... ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar