فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
😮خیلی مهم👆👆😱😱
وقتی علم پیشرفت میکنه حکمت خیلی آیات تازه مشخص میشه، مثل همین آیه:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ (سوره نور آیه ۳۰)
به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم و عورت دیگران] فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزه تر است، قطعاً خدا به کارهایی که انجام می دهند، آگاه است.
خدایا مراقبمون باش و ما را به خودمون وا مگذار
آمین🤲
#حجاب_عفاف_حیا
#رعایت_حریم_زن_مرد
#جاذبه_جنسی
#خدایا_مراقبمون_باش
✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 راهِ جدید مبارزه با اسرائیل
چطور میتوانیم بطور موثر به اسرائیل ضربه بزنیم؟ چه زن و چه مرد، چه جوان و چه مسن!
┄┅┅❅🇵🇸 🇮🇷 🇵🇸 ❅┅┅┄
@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نان مغزدار
مواد لازم :
شکر ۱ ق غ
کره ۳۵ گرم
تخم مرغ ۱ عدد
شیر ۱۹۰ میلی لیتر
شکلات یا نوتلا ۲۰۰ گرم
خمیر مایه ۱ ق غ
وانیل ½ ق چ
آرد ۴ پیمانه
نمک ۴ گرم
شکر
#آشپزی
#نان_مغزدار
✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾
@payame_kosar
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن».
لبخندی زد و گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
🌹۷ آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده
#شهید_فخری_زاده
#مرگ_بر_اسرائیل
🌹🍃@payame_kosar🍃🌹
🔹 میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که داشت نمیتونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود.
یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین (علیه السلام) نرفتم یه بار برم و بیام..
حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم. چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!!
(روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده)
🍃🌹@payame_kosar
🙏 #به_استقبال_نمازمی_رویم
به خدا بگو 👇
🌺🌿اگر کسی درک کرد که به تقرب خدا نیاز دارد اولین قدم و بیشترین اقدام آن است که این نیاز را به خود خدا ابراز کند. و دائما در دلش به خدا بگوید ❤️🌿👇
🦋خدایا من نیاز دارم به تو نزدیک بشوم، خدایا خودت وسائلش را فراهم کن. خدایا خودت فهم ودرک لازمش را به من بده، خدایا خودت اشتباهات من را جبران کن. 🌺
🌹🍃@payame_kosar
🕯🥀🍂
🥀
ما گره گشا داریم
دافع البلاء داریم
هر کسی، کسی دارد
ما امام رضا داریم
🎙 نزار قطری
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🕯🥀🍂@payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷قانون های حفظ کردن
🟣چه چیزی رو کی یاد بگیریم بهتر یاد میگیریم؟؟
💠استعداد حفظ کردن در بعضی بچه ها بالاست.
#دکتر_سعید_عزیزی
┇ ━━━━ • ✿ • ━━━━ • ✿ •
💓 @payame_kosar💓
┇ ━━━━ • ✿ • ━━━━• ✿ •
🌹تاخراسان راهی نیست...
🌹دست بر سینه و عرض ادب
🌹سلامی از راه دور بر مولایمان حضرت ابالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک....
🙏السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا
🙏 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا
🙏 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
┅❅⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱⊰⊱⊰𑁍⊱❅┅
اَلٰا بِـذِكْـرِٱللّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
@payame_kosar
پاتــــــــــــ ریحان ☕️ـــــــــــــوق🍃 با همکاری هیئت لواءالرقیه برگزار میکند:
✨مراسم عزاداری بانوی دو عالم خانم فاطمه زهرا (س)
💠به مدت سه شب : ۹ الی ۱۱ آذر ماه (جمعه،شنبه،یکشنبه) ساعت ۱۸ الی ۲۰
✅ویژه دختران ۱۲سال به بالا
🔹سخنران:سرکار خانم افخمیان(مشاور خانواده)
🔹مداح:سرکار خانم فرشیدفر
❗️برای شرکت در مراسم ثبت نام الزامیست❗️
❇️جهت ثبت نام «یا زهرا» را به آیدی زیر ارسال کنید:
https://eitaa.com/PatoghReyhan
پاتــــــــــــ ریحان ☕️ـــــــــــــوق🍃
شما چهقدر با فرهنگید!
🔹 «شما چهقدر با فرهنگید!»
این حرف را مردم ریودوژانیرو به دریانوردان ما میگفتند. ناوگروه 86 که پس از ترک بندر جاکارتا در اندونزی، بهصورت پیوسته، اقیانوس هند و عرض طولانی اقیانوس آرام را درنوردیده بود و از تنگهی ماژلان شیلی گذر کرده بود، حالا در بندر ریودوژانیروی برزیل پهلو گرفته بود.
برزیلیها با اینکه شدیداً تحت فشار آمریکاییها بودند، اما به ناوهای ما، اجازهی پهلوگیری در این بندر را دادند. مردم این بندر که از مسلمانان، تصوّری داعشگونه داشتند، از رفتار دریانوردان ما بسیار تعجّب کرده بودند.
برای آنها جالب بود که نیروهای دریایی ما در یک محیط غیر رسمی جلوی پای مافوق خود برمیخیزند، او را در جمع خود، در جای بهتر مینشانند، دوشادوش یکدیگر نماز جماعت و مراسم مذهبی برگزار میکنند و ... .
🔻 برزیلیها میگفتند: «در میان نظامیان آمریکاییای که ما دیدهایم، اصلاً از احترام و معنویّت و اینطور چیزها خبری نیست. اما شما خیلی بافرهنگید!» همین رفتار دریانوردان ما باعث شد که برزیلیها از ما بخواهند به جای سه روز، هفت روز در ریودوژانیرو بمانیم. آنها با اینکه در ابتدا، از ما خواسته بودند تا موضوع پهلوگیریمان در بندرشان را در رسانهها بازگو نکنیم، اما با دیدن رفتار جالب دریانوردان ما، خودشان با افتخار، برای انتشار این خبر پیشقدم شدند و پذیراییشان از ما را به گوش همهی عالم رساندند.
💢 روایت پیشرفت به مناسبت ۷آذر، سالروز نیروی_دریایی
#ایران_مقتدر
#روز_نیروی_دریایی
✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾
@payame_kosar
📣 رهبر انقلاب: طوفان اقصیٰ خاموششدنی نیست و رژیم غاصب صهیونی، رفتنی است.
#لبنان_غزه
#مقاومت_پیروز_است
#افول_اسرائیل
┄┅┅❅🇵🇸 🇮🇷 🇵🇸 ❅┅┅┄
@payame_kosar
🍂
🔻 گلستان یازدهم / ۱
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔸 خواستگاری با چشمهای آبی
اسفندماه ۱۳۶۴ بود. از پشت شیشه اتوبوس به درختهای لخت و خشک کنار پیاده رو و برفهایی که غباری از دود و خاک رویشان نشسته بود و آرام آرام آب میشدند نگاه میکردم. آسمان صاف و آبی بود و گاهی دستهای پرنده وسط آسمان به پرواز در میآمدند. اتوبوس ترمزی کرد و راننده توی آینه نگاه کرد و با صدای بلند گفت: «هنرستان!» دختری که صورتی گرد و سفید و چشمهایی سبز و زیبا داشت و به نظر من، از همه دخترهایی که دیده بودم قشنگتر بود از اتوبوس پیاده شد. همیشه با دوستانش ته اتوبوس مینشستند و با هم ریزریز تعریف میکردند میدانستم مثل من سال دومی است. اسمش مریم بود. از دوستانش شنیده بودم اما همکلاسی نبودیم. روبه روی هنرستان شهیدان دیباج اتوبوس ایستاده بود. چادرش را روی سرش مرتب کرد. رویش را کیپ گرفت و از پله های اتوبوس پایین رفت. از پشت شیشه اتوبوس برای چندمین بار با دوستانش خداحافظی کرد و برایشان دست تکان داد. اکثر مسافرهای اتوبوس دانش آموزان هنرستان تهذیب بودند. اتوبوس از خیابان میرزاده عشقی که خانه ما آنجا بود عبور میکرد. هر روز من در ایستگاه بیمارستان امام خمینی پیاده میشدم. آن موقع اسم کوچه ما مهرگان بود؛ روبه روی کوچۀ قاضیان از خیابان رد شدم. وقتی وارد کوچه خانه مان خودمان شدم، وانتی را دیدم که جلوی در پارک شده بود.
چند مرد رفتند توی حیاط و کمی بعد با چند دبۀ بزرگ برگشتند و آنها را پشت وانت گذاشتند.
وقتی جلوی حیاط رسیدم کناری ایستادم تا مردها از حیاط بیرون آمدند و دوباره چند دبه ترشی را پشت وانت گذاشتند. حیاط کوچکمان شلوغ بود و پُر از بوهای جورواجور. گوشه و کنار زنها گله گله نشسته یا ایستاده مشغول کاری بودند. یک عده کنار اجاق گاز ایستاده بودند و توی قابلمه بزرگی مربا می پختند.
ادامه دارد.....
╔══✧༅࿐✾
🆔@payame_kosar
╚═══ 🍃🌺🍃 ════════