eitaa logo
پیام کوثر
727 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
8.4هزار ویدیو
175 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
پیام کوثر
#فرزندآوری #زایمان_طبیعی #سبک_زندگی #قسمت_سوم زندگی مشترک ما رسما در کانادا شروع شد. اونجا برای
در دوره ی بارداری دومم از یکی از دوستان پاکستانی ام در مورد «ماما و زایمان در خانه» شنیدم. با تحقیق بیشتر متوجه شدم اونجا امکان زایمان در خانه وجود داره که ماما این کار رو انجام میده. پیش ماما رفتم و چون شرایطم الحمدلله نرمال بود، میتونستم در خانه زایمان کنم. با تحقیق بیشتر و بررسی شرایط تصمیم گرفتیم پسر دومم رو تو خونه به دنیا بیارم. اواخر کار بود که پسر دومم توی شکم هی می‌چرخید و معلوم نبود بالاخره سرش پایینه یا بریچه (یعنی سرش بالاست). اونجا زایمان طبیعی بریچ هم انجام میدادند، به خواست مادر یا اینکه امکان این هم فراهم بود که پزشکی سعی میکرد بچه رو از روی شکم بچرخونه تا سر بچه پایین بیاد و طبیعی زایمان کنه. نهایتا من یک روز نشستم و شدیدا با گریه و زاری به حضرت ابوالفضل العباس متوسل شدم که بچه ام بچرخه و سرش بره رو به پایین. چون خیلی از سزارین میترسیدم و هم اینکه اگر سزارین میشدم دیگه معلوم نبود دکتر خانم میاد بالای سرم یا آقا. فکر اینکه مردی بخواد سزارین کنه انقدر حالم رو بد میکرد که حتی نمی‌خواستم بهش فکر کنم. خلاصه همون شب که خوابیدم احساس کردم پسرم یک چرخ بزرگ توی شکمم زد. با خوشحالی به همسرم گفتم فکر کنم بچه چرخید. خدا روشکر فردا که سونو رفتم سر بچه رو به پایین بود و آماده‌ی زایمان طبیعی. با اینکه زایمان دومم بود و توقع داشتم این پسرم زودتر به دنیا بیاد و راحتتر، باز هم کار به ۴۱ هفته رسید و بدون اغراق ۳ شبانه روز از درد به خودم پیچیدم و نه لحظه ای تونستم بخوابم، نه بشینم و نه بخوابم، فقط در حالت ایستاده و راه رفتن کمی درد برام قابل تحمل تر بود. اما چون میدونستم زایمان نزدیکه تحمل کردم. بالاخره زمانش رسید و ماماها با وسایل و تجهیزاتشون اومدن خونمون. بودن تو فضای خونه آرامش بی نظیری به آدم میده و خبری هم از دستگاههایی که تو بیمارستان به آدم وصل می‌کنند و دم به دقیقه ضربان بچه رو چک میکنند و انقباضات رو چک میکنند نیست و همین باعث میشه مادر راحت باشه و آرامش داشته باشه و حتی از دردهایش لذت ببره. پسر دومم هم الحمدلله اومد تو آغوش من و در همون لحظه تمام دردهای من و خستگی های اون چند روز ناپدید شد، بلکه تبدیل شد به خاطرات شیرینم، هنوزم از یادآوری اون لحظات حس عالی تمام وجودم رو در بر میگیره. جالبه که تو سزارین این فرآیند برعکسه، یعنی مادر خیلی شیک و راحت می‌ره بیمارستان، اما تازه بعد از تولد بچه که باید شیرین ترین لحظات زندگیش باشه و از فرزندش لذت ببره، داره درد می‌کشه. این رو هم بگم که دوره ی نقاهت زایمان دومم خیلی خیلی راحتتر و سریع تر بود. و در عین ناباوری خودم من کاملا سرپا بودم و کارهای خونه رو میکردم. پسر دومم خیلی آرام بود و کارهاش راحتتر انجام میشد. فکر میکنم آرامش نسبی که در طول بارداری داشتم و انس با قرآن باعثش بوده و هست. خلاصه پسرم سه ماهش بود که به همسرم اعلام آمادگی کردم برای فرشته ی بعدی. همسرم اول فکر میکرد شوخی میکنم و جدی نمی‌گرفت اما بعداً که دید دارم جدی میگم بهم گفت اول وزنت باید کم بشه بعد. آخه متاسفانه سر بارداری اولم خیلی زیاده روی کردم و الکی وزنم زیاد شد، اونم خیلی زیاد!!! پرسیدم مثلاً چقدر وزنم کم بشه؟ گفت مثلاً ۲۰ کیلو! من که میدونستم تو شیردهی نمیشه راحت رژیم گرفت و کم کردن بیست کیلو برای من حداقل یک سال زمان میبرد، ناخودآگاه زدم زیر گریه، انقدر گریه کردم که همسرم پشیمون شد و حرفش رو پس گرفت😂. خلاصه چند ماهی تونست منو راضی کنه به بهانه ی دفاع دکتری و ... که بی خیال بشم. ولی دیگه بیشتر از ۴ ماه حریف من نشد و تو هفت ماهگی پسر دومم، خدا فرشته ی دیگری رو در وجود من قرار داد.😊 بارداری سومم به خواست خدا شروع شد و ویارها و بداخلاقی های شدید چند ماه اولش🙈 تغییرات هورمونی از یک طرف و دوری از خانواده ام از طرف دیگه، و تنهایی از پس دوتا فسقلی براومدن، حالِ روحی من رو حسابی بهم ریخته بود. متاسفانه اونجا چون زندگی دانشجویی داشتیم، نمیشد کسی رو برای کمک در کارهای خونه بیارم. ضمن اینکه اونجا این خدمات بسیار گرون تر از ایرانه و کمتر کسی میتونه از امکانات کارگر و پرستار استفاده کنه. اصلا روحیه خوبی نداشتم، الان میفهمم که درگیر افسردگی بارداری و بعد از زایمان شده بودم، ولی اون موقع خبر نداشتم. تنها چیزی که خوشحالم میکرد این بود که فهمیدم این فرشته ی من دختره. یادمه توی اتاق سونو که بودیم و فهمیدم بچه ام دختره از خوشحالی گریه کردم. 👈 این تجربه ادامه دارد.... @payame_kosar
پیام کوثر
#فرزندآوری #سبک_زندگی #رزاقیت_خداوند #قسمت_هفتم خیلی ها تا میفهمند من چهارتا بچه دارم بهم میگن ح
یک روز در حال مطالعه بودم که به حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله برخوردم به این مضمون که سه زن فشار قبر ازشون برداشته میشه و در بهشت با حضرت زهرا سلام الله علیها محشور میشن. "یه عده زنانی که با فقر همسرشان بسازند و قناعت کنند، دوم زنانی که بر بداخلاقی و بدغیرتی همسرانشان صبر کنند، و سوم زنانی که مهریه خودشون رو به همسرشان ببخشند." دیدن این حدیث برام مثل پیدا کردن گنج بود. من که جزو دسته ی اول و دوم نمی‌شدم چون همسرم الحمدلله وضع مالی متوسط داره و خوش اخلاقه، پس می‌تونستم به بهایی بسیار اندک و ناچیز ارزشمندترین گنج خدا رو به دست بیارم. همسرم اول که شنید قبول نکرد اما دست به دامنش شدم و حدیث رو براش خوندم، گفتم تو رو خدا قبول کن و بذار مهریه ام رو بهت ببخشم و به این گنج بزرگ برسم، این رو که شنید قبول کرد. یک سوال دیگه هم که ازم زیاد پرسیده میشه اینه که کی به کارهای دیگه ات میرسی؟ خب من وقتی بچه دار شدم، و حتی با بچه ی دوم هم هنوز توی شوک بودم و از فعالیتهای اجتماعی ام تا حد زیادی کم شد، نتونستم زود خودم رو جمع و جور کنم و از این بابت خیلی احساس خلاء میکردم. مخصوصا من که همیشه خیلی پر انرژی بودم و همیشه چندتا کار اجتماعی و علمی با هم داشتم که انجام بدم. کم کم با به دنیا اومدن فرزند سومم و همبازی شدن دو تا پسر اولم، تونستم خودم رو جمع کنم و کارهام رو شروع کنم. مهمترین کاری که بعد از آمدن به ایران با کمک دوتا برادرام انجام دادم، شروع یک کار اقتصادی در زمینه تولید محصولات خانگی و عرضه مواد غذایی طبیعی بود. هم به خاطر اینکه آقا فرموده بودند امروز جهاد اقتصادی واجبه، هم به خاطر کسادی کار و اوضاع که این روزها همه کم و بیش درگیرش هستند. بیشتر کارهای تولید محتوا و بازاریابی رو من انجام میدم که از خونه قابل انجام دادن باشه، برادرها هم کارهایی که بیرون از منزل هست رو انجام میدن. علاوه بر این داریم با همسرم و خانواده ی ایشون هم استارت تهیه و تولید کتاب داستان برای کودکان رو میزنیم، من هم مسئول داستان پردازی و نوشتن قصه هایی هستم که ایده اش رو سایر اعضای خانواده میدن و هم مدیریت کار عمدتا به عهده ی من خواهد بود. و خیلی فعالیت های پراکنده ی دیگه که الان همه با وجود ۴ تا بچه ی زیر ۵ سال داره انجام میشه. پس شدنیه، مخصوصا الان با وجود اینترنت و وسایل دیگه خیلی کارها رو میشه از داخل خونه کرد. فقط کافیه انسان ذهنش رو باز کنه و از چهارچوبی که برای خودش تعیین کرده بیاد بیرون و فعالیتهای جدید و متفاوتی رو امتحان کنه، کاری که با شرایط و تواناییهاش سازگار باشه. و اما قصه ی من و «نقش خاص خاصی» که یک عمر دنبالش بودم. نقشی که خدا برای من تعیین کرده و باید پیداش میکردم، نقشی که در تاریخ هیچ کس به جز من نمیتونه بازی کنه و قراره دنیا رو تکون بده. یعنی به چیزی کمتر از این راضی نبودم. امروز که در این نقطه از زندگیم ایستادم، هیچ وقت به این اندازه، انقدر از صمیم قلب و اعماق وجودم مطمئن نبودم که دارم همون نقشی رو ایفا میکنم که باید. منی که یک روز میخواستم با طرح تئوری حقوق بین‌الملل جدید دنیا رو متحول کنم و آماده ی ظهور آقا امام زمان، کی فکرش رو میکرد که به این نتیجه برسم که امروز نقش من باید در خانه ایفا بشه و با همسرداری و فرزندآوری!! یقین دارم که هیچ کس به جز من نمیتونه بچه هایی مثل بچه های من به دنیا بیاره و هیچ کس به جز من نمیتونه اونها رو مثل بچه های من تربیت کنه. این «من» که عرض میکنم «من» نوعی هست و هر مادری می‌تونه اسم خودش رو جای اون بذاره. چون به نظرم، امروز این بزرگ ترین نقش تاریخی هستش، که به تک تک ما مادران شیعه و ایرانی تحویل داده شده، مثل اعطای مهمترین فرمان تاریخی از دست مهمترین فرمانده دوران به کلیدی ترین سربازهای خودش واقعا به نقش خودم و نقش همه ی مادران عزیزی که به نیت ازدیاد نسل شیعه و به فرمان رهبر عزیزمون دارن جهاد میکنند و سربازی به ارتش امام زمان عج اضافه میکنند ایمان دارم. از خدا می‌خوام در این راه به هممون کمک کنه. این داستان از کانال " دوتا کافی نیست " انتخاب کردیم. امیدوارم که خوشتون اومده باشه .😊 @payame_kosar
در فکر و قلب ما چه میگذرد وقتهایی که آخر روضه‌ها از بوی اسپند و گلاب حظ می بریم و تند و تند استکان میشوریم؟ بدون اینکه بخواهیم کسی ببیندمان، خم میشویم و دستمالهای کثیف را از زمین جمع میکنیم و بدون اینکه حتی ذره ای متوقع باشیم کسی بگوید متشکرم، جارو به دست میگیریم؟؟ والحق که هیچ! جز و و لبخند بی توقع! بی فرسودگی! این خستگی ها، برعکس، باخود انرژی دارد و ترمیم روحیه! وقتهایی که در خانه کم می آورم و کلافه میشوم از امورات خانه و کارهای بچه‌ها از خم شدن ها، شستن ها، رُفتن ها، پختن ها به خود میگویم : کجااایی؟! هم اکنون! دقیقاً… ؟ من… در بیت مقدسی مشغول به کارم؛ خانه چند فرشته زمینی و حرم امن چند معصوم پرنور! حس میکنم در خانه ام روی بال ملائک راه میروم و سر سفره با کودکانم نور بهشتی تناول میکنم. هر تکه زباله ای که از زمین برمیدارم، حس جاروکشی بیت الله را دارم و هر غذایی که میپزم حس آشپزی برای آل الله…! من به مثابه امیرالمؤمنین علی برای ایتام کوفه، ام؛ وقتی کودکان کوچک من، به جز من کسی و دست نوازشی ندارند و من واسطه رزق و حمایت خدا برای آنان هستم! حس میکنم کنار قامت بی رمق و خاک گرفته قمر بنی هاشم، برای آب آوری اطفال، دامن کشان به سمت علقمه میروم؛ وقتی نیمه شب ها در سکوت شیرین خواب، صدای "آب، آب" دخترک ها می آید، و من ژولیده مو و بی رمق و خواب زده، خودم را به سمت آشپزخانه میکشم… خود را گاه ایستاده و گاه خمیده، در کنار زینب کبری میبینم وقتی برای حفظ امانت‌های امامم، یاوران آینده دینم، فرزندانم، خود را جلوی تازیانه‌های دنیا می اندازم و زیرلب میگویم: ما رأیتُ إلّا جَمیلاً! خانه خود را *"بیت النور"* نامیده ام تا هربار به خانه وارد میشوم، به خود یادآوری کنم که خانه ام از "حضور فرزندان معصومم" نورانی است؛ یادم باشد که ریحانه‌های آبگینه ای بی پناهی را، پناهم؛ و اجر تک تک لبخندهای تلخ و شیرین من، خم شدن و راست شدن من، دردهای من، لحظه لحظه بی خوابی من، شستن ها و پختن ها و دویدن ها و خستگی‌ها و حتی آدمک کشیدن ها و سطرسطر خواندن‌های من فقط و فقط با خود خداست! مادری سخت است سنگین است اما به شکلی دلچسب، پذیرفتنی است! چرا که هَوَّنَ عَلَیّ ما نَزَلَ بي لأنّه بعَینِ الله! * شُربی مدام و حضوری همیشگی است* پی‌نوشت : فرزندانم سید نیستند اما حتما فرزندان ائمه اطهارند/منظور از من، والد نوعی است.
-💠 رهبرانقلاب: 📌 شغل اوّل ، است. 💢 نمیگوئیم شغل دیگر نداشته باشد، اسلام مانع نیست، اما اوّلین و اساسی‌ترین و پراهمیت‌ترین شغل زن، است. @payame_kosar
تربیت اولاد را پیش شما کوچک کردند. تربیت اولاد بالاترین چیزی است که در همه جوامع از همه شغلها بالاتر است. هیچ شغلی به شرافت مادری نیست. این خیانت بزرگی است که به ملت ما کردند. مادرها را منصرف کردند از بچه داری... بچه داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ در صورتی که از دامن همین مادرها مالک اشتر پیدا می شود. از دامن همین مادرها حسین بن علی علیهما السلام پیدا می شود امام خمینی (ره) ۲ خرداد ۱۳۵۸ @payame_kosar
🔴هشدار انسیه خزعلی معاون رئیس جمهور و تاکید بر لزوم افزایش فرزندآوری ⚠️ وضعیت نزولی فرزندآوری برای کل جامعه خطرناک است. 🔻اگر زنان تحت فشار قرار بگیرند و نگذاریم به مسائل خانواده برسند، به آن‌ها ظلم کرده‌ایم. @payame_kosar
🔰حکیم ابوالقاسم فردوسی "زنان را همین بس بُوَد یک هنر نِشینند و زایند شیرانِ نَر" ❌متاسفانه فمنیستها تاب نیاوردند وبه حکیم فردوسی حمله ور شدند و این شعر را که تصویر زیبای مادری وهنر واقعی زن را نشان میدهد، تحقیر زن می دانند غافل از اینکه از دامن زن است که مرد به معراج می رود. @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌این‌قدر خانه‌داری زن را تحقیر نکنید! رهبر معظم انقلاب: ✅معنای خانه‌داری زن تربیت انسان است، معنایش تولید والاترین و بالاترین محصول و متاع عالم وجود است! @payame_kosar
زیبایی ببینید.😍 ❤️ 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷 @payame_kosar _______________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانو بیست🧕🏻 چقد لذت بردم😍 یه خانم جوان و باسواد و تحصیل کرده که: به مادریش افتخار میکنه🌹 دیگه یواش یواش نه.... تند تند باید ما دهه شصتی ها جامونو بدیم به دهه هفتادی ها و البته دهه هشتادی ها😍☺️ پ ن: قابل توجه آقایون.... همراهی شما میتونه چنین صحنه های زیبایی خلق کنه...🥰 @payame_kosar •┈••••✾•🌿🌸🌿•✾•┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شغل مادر زادی ام، را دوست دارم 😌🥰 بفرس برای بقیه خانوما تا انرژی بگیرن😎✨ ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar