eitaa logo
پیام کوثر
727 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
8.4هزار ویدیو
175 فایل
برنامه های ثابت کانال پیام کوثر : #امام_زمانم ، #یاران_آسمانی، #سبک_زندگی_اسلامی ، #جهاد_تبیین ، #فرزندآوری ، #تربیت_فرزند ، #داستانک ، #مسابقه ، #تلنگر ، #پندانه ، #گزارش و... ارتباط با ما : @Hkosar
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ جلسه امروز با فلسفه پیاده روی شروع شد انگیزه پیاده روی اربعین🌿قوی شدن و رشد روح انسان در مقابل سختی راه و از بین رفتن غبار آلودگیها درطول سال،انسان سازی برای سرباز امام زمان ( عج) در هنگام ظهور منجی،این سفر برا جوونا ضرورت داره که به رشد خوبی مرسن ومتعالی مشن 🌿اقتدار شیعه در تمام جهان، لرزه و ترس بر اندام دشمنان اسلام ازجمله آمریکا و اسرائیل کودک کش،اتحاد مومنین دنیا برای یاری مظلوم، ✅مبحث بعدی، روش ترویج عالمانه حجاب در بین همکلاسیها ☘با توضیح روش مودبانه که حجاب به عنوان ادب فرد می باشد ، مثل یک انسانی که تمیز است و بهداشت رعایت می کند به عنوان یه انسان مودب شناخته می شود ☘رفتار جوانمردانه و همراه بافتوّت که با رعایت پوشش وحیا درحقِّ نامحرم باعث به گناه نیفتادن دیگران می شویم ☘رفتار عاقلانه که بستن کمربند در رانندگی ضروری وعاقلانه است وسود بسیاری برای ما دارد از جمله حفظ جانمان،،،که درمورد حجاب همین مورد صدق می کند. 🍁پایگاه شهید شرکایی، حلقه دختران حاج قاسم ╔══🌼══🍃══╗      @payame_kosar ╚═══🌼══🍃═╝
🚩مراسم عزاداری اربعین سیدوسالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش(ویژه خواهران) ▪️زیارت عاشورا ▪️زیارت اربعین ▪️مداحی و روضه خوانی با نوای حاج آقا دهقانی 🗓زمان:یکشنبه چهارم شهریورماه مصادف با اربعین حسینی رأس ساعت ۸ صبح 🕌مکان: خیابان شهید باهنر،انتهای کوچه ۲۵،پایگاه بسیج قاسم ابن الحسن (ع) ╭┅─•❀♡❀♡•─┅╮ ‌    @payame_kosar ╰┅─•❀♡❀♡•─┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور 🍁رمان هیجانی و فانتزی 🌷 🍁قسمت پشت سر فاطمه حرکت کردم..🚶💓 وارد اتاق مطالعه شدیم و با فاصله ی زیادی روی زمین نشستیم. تا آن لحظه نگاهش نکرده بودم. سرم را بلند کردم، مثل همیشه 👑رویش را گرفته بود.👑گفتم : _ نمیدونم چقدر منو میشناسین ولی من از همون اولین باری که شما رو دیدم انگار سالها بود میشناختمتون. 😊احتمالا از اتفاقاتی که بعد از ملاقاتمون توی بهشت زهرا برام افتاده بی خبرید.😌 + نه، بی خبر نیستم. محمد همه چیز رو برام تعریف کرد.👌 _ پس میدونین من چه روزای سختی رو پشت سر گذاشتم.👌 و البته خودم میدونم روزای سخت تری رو پیش رو دارم. الانم همه ی دنیا دارن سعی میکنن منو از تصمیمم منصرف کنن. ولی من کوتاه نیومدم... و نمیام...☺️☝️ + چرا انقدر پافشاری می کنید؟ شما که اصلا منو نمیشناسید!😟 _ شاید شمارو خوب نشناسم ولی محمد رو که میشناسم. 😇میدونم حتما شما رو هم مثل محمد خوب کردن. بعلاوه اینکه توی همون چند برخورد از و به خیلی چیزا پی بردم. 😌البته شاید پیش خودتون فکر کنین اینا همش توجیه و بهانه ست ولی به قول محمد «بعضی چیزا توضیح نداره، حس کردنیه...»😊 + متوجهم. تمام مدت زمین را نگاه می کرد و سعی داشت مختصر حرف بزند. چیزی نگفت و هردو سکوت کردیم. کمی گذشت، گفتم : _ خانواده ی من مذهبی نیستن. به همین دلیلم وقتی فهمیدن من چه کسی رو انتخاب کردم باهام کردن. بزرگترین دلیل محمدم برای مخالفتش همینه. من تمام تلاشمو می کنم راضیشون کنم ولی اگر هم نشد مطمئن باشید کوچکترین آسیبی به شما وارد بشه.☝️ من به همه گفتم که از این کوتاه نمیام 😊✋ ولی مهمترین چیز برای اینکه بتونم ادامه بدم . شما هم مثل همه میخواین با من مخالفت کنین یا... با من همراه میشین؟ + مخالفت محمد و مادرم بخاطر اینه که دوست ندارن بین شما و خانوادتون بیفته، نگرانیشونم بخاطر منه که مبادا بعدها از سمت خانواده ی شما تحت فشار قرار بگیرم.👌 ولی من هیچ شناختی از شما ندارم. البته حرف های محمد برای من همیشه بوده و هست. ولی برای اینکه بخوام جواب مشخصی به سوالتون بدم کافی نیست. _ هرکاری که فکر می کنید لازمه بگید تا انجام بدم.😊☝️ + مدتی صبر کنید. _ چشم.🙈 همین که جواب منفی نداده بود جای شکر داشت.☺️ کمی فضا را عوض کردم و گفتم : _ راستی نوشته هاتون خیلی قشنگه. من اتفاقی چند خطشو خوندم.😅 + بله محمد برام تعریف کرد. لطف دارید. محمد همه چیز را کف دستش گذاشته بود. فهمیدم رابطه شان نزدیک تر از چیزی است که فکر می کردم. با لبخند گفتم : _ خب خدا رو شکر محمد حرف نگفته ای باقی نذاشته.😁 با احتیاط لبخند ملایمی زد و گفت : + اگه سوال و حرف دیگه ای نمونده بریم بیرون.🙂 _ نه، حرفی نیست. منم به حرمتی که برای تصمیمتون قائلم صبر می کنم، اما بدونین برای رسیدن به هدفم از هیچ تلاشی دریغ نمی کنم.😇✌️ + ممنون برای احترامی که به تصمیمم گذاشتید. بعد از کمی تعارف از اتاق خارج شدیم. پس از اینکه دقایقی در جمع نشستیم اجازه ی مرخصی گرفتم.. و با بدرقه ی محمد از در خانه‌ بیرون آمدم...😇😍❣ ادامه دارد.... ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​​​🌍🌼@payame_kosar🌼🌍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد" 🎧 با نوای علی فانی هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹 •┈••••✾•☘️🌸☘️•✾•••┈• @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گوید «آماده ازدواج کردن نیست»! 💜 شاید شما هم این جمله را شنیده باشید «دوستت دارم اما آمادگی ازدواج کردن را ندارم!» 💚 نمی‌گوییم که مرد مقابل شما این ادعا را به دروغ مطرح کرده اما این جمله به شما می‌گوید که این مرد جز دوستی یا حتی یک رابطه رمانتیک، به دنبال چیز دیگری نیست. ❤️ چنین مردی یا قصد ازدواج ندارد یا قصد ازدواج با شما را ندارد. پس بیهوده منتظر ننشینید❌ 💙 بسیاری از دخترها تصور می‌کنند اگر دشواری‌های یک رابطه را تحمل کنند و به قول خودشان این مرد ازدواج گریز را عاشق و وابسته کنند، به مقصودشان می‌رسند. 🧡 اما باور کنید حتی اگر نقشه شما عملی شود، این مرد گزینه مناسبی برای ازدواج نخواهد بود‼️ 🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤 ✾‌✾࿐༅❤️🤍💚༅࿐✾‌✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تقدیر ویژه پوتین از همسر مسلمان رئیس جمهور ساسانستان با ۱۳ فرزند پوتین با یک دسته گل، نشان «مادر قهرمان» را به همسر رئیس جمهور ساسانستان (چچنستان) اهدا کرد. همسر قدیروف یک بانوی مسلمان و مادر 13 فرزند است که شرکتی با نام «سیمرغ» دارد و برای پوشش اسلامی بانوان لباس میدوزد. این بانوی مسلمان با همسر و فرزندانش در یک خانه ۴۰ متری زندگی می کنند و در ساعاتی که همسرش در خانه نیست، ۸ کارگر شرکت سیمرغ که بانوان همسایه هستند، با چرخ خیاطیهای خود در همین خانه ۴۰ متری کار می کنند. سیمرغ از شرکتهای فعال برای ترویج لباس و پوشش اسلامی در جشنواره‌های بین‌المللی است. 🔸میشود همسر رییس جمهور بود با بچه های زیاد میشود در ۴۰متر جا زندگی کرد و همانجا راشرکت تولیدی کرد میشود فعال اقتصادی و اشتغالزا بود و با حجاب بود گاه زنان ما بیش از انکه کار فرهنگی اقتصادی کنند ادعا میکنیم و طلب داریم و نق میزنیم و گره ی همه بی حجابیها و بی مذهبی ها و فقرها رو در گروِ دولت میدونیم. 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستانی که در گروه ها ی فضای مجازی عضو هستند قربة الي الله اين كليپ را نشر دهند تا بر همه اتمام حجت شود. ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧚‍♂️ آموزش ساخت یک جعبه ی کاربردی😍 باکارتن ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اجرای فوق‌العاده نوحه توسط نوجوانان برای اربعین اجرای سرود خلاقانه و بسیار هماهنگ نوجوانان اصفهانی با موضوع پیاده روی اربعین اگه صدبار هم ببینید ارزشش را داره دلی شکست و اشکی جاری شد التماس دعا دارم 🤲 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام. ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرغ سوخاری کنتاکی (مدل رستورانی)😌🍗 ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣حضور حمید نوری در کربلا/ نوری خطاب به منافقین ضدایرانی: پارسال در سلول انفرادی بودم اکنون کربلام درحالیکه شما هنوز آواره و بدبختید. ✾࿐༅•••{🌼🇮🇷🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
شایعه : اردوغان درخواست فرزندان اسماعیل هنیه را برای آزاد سازی ۳ میلیارد دلار پول پدرشان از بانکهای ترکیه رد کرد اخیرا اردوغان دیداری با فرزندان شهید اسماعیل هنیه داشته است ، سپس وزیر خارجه اسرائیل ادعا کرد که این دیدار برای درخواست آزادسازی پولهای پدرشان بوده است ✅حقیقت👇 اداره ارتباطات ریاست‌جمهوری ترکیه در بیانیه‌ای صحبت‌های وزیر خارجه اسرائیل را که گفته بود «اردوغان با درخواست پسران هنیه برای آزادسازی سه میلیارد دلار دارایی‌ او در بانک‌های ترکیه مخالفت کرده است»، تکذیب کرد و اعلام کرد که اسماعیل هنیه هیچ پس‌اندازی در بانک‌های ترکیه نداشته است. در این بیانیه آمده که اردوغان با پسران هنیه دیدار کرده اما هیچ صحبتی در این خصوص مطرح نشده است. جالبه حتی اینترنشنال هم این صحبت وزیر خارجه اسرائیل رو تکذیب کرد ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
📣حضور پدر مبینا نعمت‌زاده، تکواندوکار کشورمان در پیاده‌روی اربعین؛ تک‌تک قدم‌هایم را نذر آمدنت می‌کنم یا صاحب‌الزمان(عج) ✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به اربعین ۱ روز مانده 🏴 عشق یعنی امام حسین (ع)❤️ ‌‎‌‌‌ 😭 ‌✾࿐༅•••{🌼🦋🌼}•••༅࿐✾ @payame_kosar ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢لحظه تاریخی ورود قوای اشغالگر بریتانیایی (پیاده نظام هندی) به بزرگترین پالایشگاه جهان (در آن زمان) آبادان سال 1320 خورشیدی سال 1941 میلادی در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی دوم 🔴متفقین سوم شهریور1320،ایران را اشغال کردند و ارتش مدرن رضاخان نتوانست 3روز مقاومت کند.اما 🇮🇷در 8سال دفاع مقدس مقابل استکبار،یک وجب از خاک ما دراشغال نبود. ~•~🌿꧁🌹꧂🌿~•~ @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه سوزان ، به تاب و تب افتاده💔 همه راهی کربلا شده اند دلم از قافله عشق عقب مانده💔 ‌ •~•~•‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​​​🍃🖤🍃•~•~• @payame_kosar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بِسْـمِـ الّلهِ النُّور 🍁رمان هیجانی و فانتزی 🌷 🍁قسمت به حرف فاطمه گوش کردم... چند ماهی گذشت، بهار رو به پایان بود. هر روز منتظر پیامی از طرف او بودم اما خبری نشد.🙁 در طول این مدت رابطه ام با محمد مثل سابق بود و هیچ کدام درباره ی فاطمه حرفی نمی زدیم... تعطیلات تابستانی آغاز شد. یک روز مشغول مرتب کردن کتابخانه ی📚📚 اتاقم بودم که مادرم وارد اتاق شد و گفت : _ بیا دو دقیقه بشین باهات کار دارم. کتابها📚 را روی میز گذاشتم و نشستم. _ رضا من با پدرت درباره ی زن گرفتنت صحبت کردم. بهش گفتم اون خونه ی 80 متری که تو کوچه ی مامان بزرگ اینا دادیم اجاره رو خالی کنه. تو شرکت «مهندس قرایی» هم یه کار نیمه وقت دست و پا کنه تا یه درآمدی برات بشه. ولی که به حرف من گوش بدی.😐☝️ + یعنی چیکار کنم؟😊 از لای مجله ای📰 که در دستش بود یک عکس بیرون آورد و نشانم داد و گفت : _ اینو ببین. اسمش مهسا ست. تک دخترم هست. خانواده ی با اصل و نسبی هستن. تو جشن تولد شهلا باهاشون آشنا شدم. همکلاسی شهلاست. تازه دیپلمشو گرفته. باباشم مهندسه. به زنداییت گفتم غیر مستقیم بپرسه ببینه دخترشون اصلا قصد ازدواج داره یا نه. حالا قراره بهم خبر بده. بیا ببین از قیافش خوشت میاد؟ عکس را گرفتم و نگاه کردم. دختری بور با چشم های عسلی. ❤️چهره ی فاطمه❤️ جلوی چشمانم آمد. با خودم گفتم با اینکه همیشه خودش را می پوشاند👑 اما چقدر از این دختر زیباتر است. ❤️نگاه فاطمه❤️ آنقدر دلنشین بود که دیگر برایم جذابیت نداشت. چیزی نگفتم و عکس را به مادرم دادم. پرسید : _ چی شد؟ نظرت چیه؟ + از قیافش خوشم نیومد.😊 _ وااا! چرا؟؟؟😐 + خوشم نیومد دیگه. نمیدونم. _ خب از چه جور قیافه ای خوشت میاد؟ بگو تو همون مایه ها بگردم برات پیدا کنم؟ هنوز جواب مشخصی از فاطمه نگرفته بودم. بلاتکلیف بودم. می دانستم اگر هم بگویم را نمیخواهم دوباره جنجال به پا می شود. به ناچار بهانه تراشیدم و گفتم : + قدش بلند تر باشه. چشم و ابروشم مشکی باشه.😕 مادر که دید حرفی از فاطمه در میان نیست خیالش راحت شد. با خوشحالی بغلم کرد و گفت : _ باشه عزیزدلم. میگردم خشکل ترین دختر قد بلند و چشم و ابرو مشکی شهرو برات پیدا می کنم. از اتاقم رفت و من دوباره مشغول مرتب کردن کتابخانه شدم... چشمم به گوی موزیکالی🔮 افتاد که سال قبل از ترکیه خریده بودم. با دستمال گرد و خاکش را پاک کردم و کوکش را چرخاندم. می چرخید و برگ های پاییزی🍂 بالا و پایین می رفتند. دلم گرفته بود... از انتظار کشیدن خسته شده بودم. چشمم را بستم، قطره اشکی از گوشه ی چشمم ریخت...😔😢 ادامه دارد.... 🦋 🦋 🦋 🦋@payame_kosar🦋 🦋 🦋 🦋 ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌