eitaa logo
عشـ∞ـق‌ یـعـنے یـه‌ پـلاڪ
8.9هزار دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
149 فایل
آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتندوپریدن تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم روان است به سمت خدا ؛ انا لله و انا الیه راجعون پس چه بهتر انسان انتخاب کند مرگی انتخابی را و داوطلبانه را.. | 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ از این همه شجاعت به هیجان آمده بود که کلماتش به هم میپیچید.. _تمام منطقه تو محاصره اس!😍💪نمیدونیم چجوری خودشون رو رسوندن!✌️✌️ با ١۴ نفر😊 و کلی تجهیزات😍💪 اومدن کمک! بی اختیار به سمت صورت ابوالفضل چرخیدم😢.. و به خدا حس میکردم با همان لبهای خونی به رویم میخندد😊🕊 و انگار به عشق سربازی حاج قاسم✨💪 با همان بدن پاره پاره پَرپَر میزد که مصطفی دستم را کشید و چند قدمی جلو برد _ببین! خودش کلاش دست گرفته!😍💪✌️ سردار سلیمانی را ندیده بودم..😊 و میان رزمندگان مردی را دیدم که دور سر و پیشانی اش را در سرمای صبح زینبیه با چفیه ای پوشانده بود... پوشیده در بلوز و شلواری سورمه ای رنگ، اسلحه به دست گرفته و با اشاره به خیابان منتهی به حرم، گرای مسیر حمله رامیداد... از طنین صدایش پیدا بود..😊😍 تمام هستی اش برای از حرم حضرت زینب (س) به تپش افتاده.. که در همان چند لحظه.. همه را دوباره و کرد... ما چند زن گوشه حرم.. دست به دامن حضرت زینب(س) و خط آتش در دست سردار سلیمانی بود...💪💚🕌 که تنها چند ساعت بعد... محاصره حرم شکست، معبری در کوچه های زینبیه باز شد☺️ و همین معبر،... مطلع آزادی همه مناطق سوریه طی سال های بعد بود.. تا چهار سال بعد که داریا ...💪✌️ در تمام این چهارسال.. با همه انفجارهای انتحاری💣 و حملات‌ بی امان تکفیری ها و ارتش آزاد و داعش، در زینبیه ماندیم..😍☺️ و ،.. فاطمه👧🏻 و زهرا👶🏻 بودند که هر دو در بیمارستان نزدیک حرم متولد شدند... حالا دل کندن از حرم حضرت زینب(س) سخت شده بود.. و بیتاب حرم حضرت سکینه(س) بودیم که چهار سال زیر چکمه تکفیری ها بود.. و فکر جسارت به قبر مطهر حضرت دلمان را... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌹🕊بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌قسمٺ دلمان را زیر و رو کرده بود... حضرت سکینه(س) در داریا با حزب‌الله لبنان😍✨ بود.. و مصطفی از طریق دوستانش هماهنگ کرد تا با اسکورت نیروهای حزب‌الله به زیارت برویم...☺️✨💚💞😍 فاطمه در آغوش من👧🏻 و زهرا روی پای مصطفی👶🏻 نشسته بود.. و میدیدم قلب نگاهش برای حرم حضرت سکینه(س) میلرزد..✨💚 تا لحظه ای که وارد داریا شدیم... از آن شهر زیبا، تنها تلی از خاک مانده😢 و از حرم حضرت سکینه(س) فقط دو گلدسته شکسته😥😢 که تمام حرم را به خمپاره بسته.. و همه دیوارها روی هم ریخته بود... با بلایی که سر سنگ و آجر حرم آورده بودند، میتوانستم تصور کنم با قبر حضرت چه کرده اند.. 😢😥 و مصطفی دیگر نمیخواست.. آن صحنه را ببیند که ورودی حرم رو به جوان محافظمان خواهش کرد _میشه برگردیم؟😢😠 و او از داخل حرم باخبر بود.. که با متانت خندید😊😁 و رندانه پاسخ داد _حیف نیس تا اینجا اومدید، نیاید تو؟😊🕌 دیدن حرمی که به ظلم تکفیری ها زیر و رو شده بود،طاقتش را تمام کرده..و دیگر نفسی برایش نمانده بود.. که زهرا را از آغوشش پایین آورد و صدایش شکست _نمیخوام ببینم چه بلایی سر قبر آوردن!😢😠✋ و جوان لبنانی😊 این را به چشم دیده بود که امیرالمؤمنین(ع) را به ضمانت گرفت _جوونای و نفس از این حرم کردن، اما وقتی همه شهید شدن، امام علی(ع) از حرم دخترش دفاع کرد!😊✨✌️ و دیگر فرصت پاسخ به مصطفی نداد.. که دستش را کشید و ما را دنبال خودش داخل خرابه حرم برد.. تا امیرالمؤمنین(ع)💪را به چشم خود ببینیم... بر اثر اصابت خمپاره ای،... گنبد از کمر شکسته و با همه میله های مفتولی و لایه‌های بتنی روی ضریح سقوط کرده بود،..😧😧😧 طوری که تکفیری ها دیگر حریف شکستن این خیمه فولادی نشده.. 😍😧و هرگز دستشان به قبر مطهر حضرت سکینه(ع) نرسیده بود... مصطفی شب های زیادی از این حرم دفاع کرده.. و عشقش را هم حضرت سکینه (س) میدانست... که همان پای گنبد نشست.. و با بغضی که گلوگیرش شده بود،😍😢 رو به من زمزمه کرد _میای تا این حرم داریا بمونیم بعد برگردیم زینبیه؟😍😢 دست هر دو دخترم در دستم بود،.. دلم از عشق حضرت زینب (س) و حضرت سکینه (س) میتپید.. 💚✨🕌🕌✨ و همین عطر خاک و خاکستر حرم مستم کرده بود.. که عاشقانه شهادت دادم _اینجا میمونیم😍 و به کوری چشم داعش و بقیه تکفیری ها این رو ان شاالله!😍💞💚✨🕌😢 "پایان" 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضرت آقا چه چیزهایی داخل قبر مطهر گذاشتند. 🎥 سردار جباری فرمانده سابق سپاه ولی امر عجل الله (بیت رهبری)
. از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌من مثل ... پسرم 🔹 لحظه اعلام خبر شهادت حاج قاسم به ″مادر و لالایی مادر شهید علی هاشمی برای شهید قاسم سلیمانی..💔 🌷 نثار ارواح مطهر مادر شهید علی هاشمی و فرزند شهید برومندش و حاج قاسم صلوات 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
گفتی سپیده دم چه دل انگیز و دلرباست ، گفتم تبسم تو بسی دلرباتر است ؛ گفتی چه دلگشاست افق درطلوع صبح ، گفتم که چهره ی تو  از آن دلگشاتر است ... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🔸جای شهید حججی خالی 🔸که مادرش گفت: عکس سربریدنشو دیدم دلم اتیش نگرفت،عکس اسارتشو دیدم اتیش نگرفتم اما عکسی دیدم که لباش خشکه دلم اتیش گرفت.. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
47.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 🔹 در این قسمت ببینید، نهایت احترام و ارادت حاج قاسم به خانواده شهدا و سه هدیه نفیسی که از حاج قاسم در بیت الزهرا(س) به یادگار مانده است؛ ◇ تا آخرین نمازی که حاج قاسم با یارانش در بیت الزهرا(س) خواندن و عکس یادگاری گرفتند.. و اندوه یاران او از شنیدن خبر شهادت و غم از دست دادن سردار دلها... 3⃣ قسمت سوم (آخر) 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷 بس که از پیمانکارهایش حمایت می‌کرد، پشت سرش حرف درآوردند. توی سیستم‌های دولتی پیگیر حق و حقوق پیمانکار بودن، یعنی انواع و اقسام برچسب‌ها و تهمت‌ها. حرف‌ها آزارش می‌داد، ولی مصطفی کار خودش را می‌کرد. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا ۴۰۲ اشک‌ها و نگرانی‌های شهید حاج قاسم سلیمانی در روز تودیع از فرماندهی سپاه کرمان و معرفی به عنوان فرمانده نیروی قدس 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن 📿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ساعاتی قبل از عملیات کربلای چهار و آخرین دیدار شهید حسین خرازی، علمدار لشگر مقدس امام حسین (ع) با نیروهای غواص گردان حضرت یونس (ع). آنها قرار است تا ساعاتی دیگر در دل تاریکی شب، به آب بزنند... 📆سوم دی ماه ۱۳۶۵، سالروز عملیات ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
حاج احمد در یکی از عملیاتها زخمی شده بود و یکی از پاهایش هم در گچ بود. او هر روز بین ساعت ۱۱ تا ۱۲ برای تعویض پانسمان به بیمارستان می آمد اما یک روز نیامد و از آنجا که بسیار دقیق و مقرراتی بود این غیبتش موجب نگرانی همه شد. با پیگیری و پرس و جوی فراوان یکی از رزمندگان گفت: «حاج احمد از صبح تا عصر در حمام بوده است.» خطاب به رزمنده گفتیم: «او نباید آن قدر در حمام بماند؛ ممکن است گچ پایش نم بکشد. سراسیمه به حمام رفتیم و صحنه عجیبی را مشاهده کردیم گچ پای حاج احمد کاملا سالم بود اما از انگشتانش خون می چکید حاج احمد در حال شستن لباس همه رزمندگانش بود وقتی علت را پرسیدیم در جواب گفت حواسم به گچ پایم بود چون که بیت المال است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
. یا صَهیون أنتم تقاتلون قوماً عشقوا الشهادة... ای رژیم صهیونیستی شما با گروهی میجنگید که عاشق شهادت هستند... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• 💔(: فرمانده ی شهیدم راهت ادامه دارد... ای تمام وصیت دوستت دارم... 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷ماجرای شیرین و جالب بدنیا امدن فرزند سردار شهید 🌷 زمستان سال ۶۲بود ما تو اسلام اباد غرب زندگی میکردم ابراهیم از تهران امده بود از قیافش معلوم بود که چندوقت است نخوابیده است😨 با اینکه خسته بود اجازه نداد من کار کنم🙃 خودش شام را اورد خوردیم جمع کرد مهدی را خواباند😴 رختخواب هارا انداخت من مصطفی پسر دومم را باردار بودم🙈 شروع کرد به حرف زدن با بچه توراهیمون😳😟 میگفت(بابایی اگر پسر خوب و حرف گوش کن باشی باید همین امشب سرزده تشریف بیاری،😳میدونی چرا؟چون بابا خیلی کار داره اگه امشب نیای من توی منطقه نگران تو و مامانت هستم☹️ بیا و مردونگی کن همین امشب تشریف فرمایی کن😑)جالب این بود که میگفت"اگه پسر خوبی باشی"نمیدانم از کجا میدانست بچه پسر است😟😳 هنوز حرفش تموم نشده بود که زد زیر حرفش و گفت(نه بابایی،امشب نیا🙁 بابا ابراهیم خستس چند شبه که نخوابیده بمونه برای فرداشب😤)این را که گفت خندیدم 😂گفتم تکلیف این بچه رو روشن کن بیاد یانیاد؟😉 کمی فکر کرد گفت قبول همین امشب،چه شبی بهتر از امشب که تولد امام حسن عسگری هم هست🤗 بعد انگار که با یکی از نیروهایش حرف میزند گفت پس همین امشب مفهومه؟👨‍✈️😡 مدتی گذشت احساس دردکردم و حالم بدشد😰ابراهیم حال مرا که دید ترسید گفت بابا تو دیگه کی هسی شوخی هم سرت😐 نمیشه پدر صلواتی؟🙃 دردم بیشتر شد ابراهیم دستوپایش را گم کرده بود😵 و از طرفی هم اشک تو چشماش حلقه زده بود😥 پرسید وقتشه؟گفتم اره🙈 منو رسوند بیمارستان و فرزندم بدنیا اومد و بچه هم پسر بود😟😍😍 اون شب ابراهیم مثل پروانه دورم میچرخید🦋 اون شبو هیچوقت فراموش نمیکنم و هروقت یادش میوفتم خندم میگیره💔🌺😍 📎راوی:ژیلابدیهیان(همسرشهید) 📚منبع:کتاب برای خدامخلص بود 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
خدایا! می دانم که کم کاری از من است خدایا! می دانم که من بی توجهم خدایا! می دانم که من بی همتم خدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید.. آمده ام خدا! کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
هم‌ مداح‌ بو‌د، هم‌ فرمانده! سفارش‌ کرده‌ بود روی‌ سنگِ‌ قبرش‌ بنویسند یازهرا..! اینقدر رابطه‌اش‌ با حضرتِ مادر قوی بود که مثل‌ بی‌بی‌ شهید شد خمپاره‌ که خورد به سنگرش‌، بچه‌ها رفتند بالا سرش دیدند خمپاره خورده‌ به پهلویِ سمت‌ چپش‌..! 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa
🌷 از منطقه‌ی عملیاتی که برمی‌گشتیم، یک نفر نظرمان را جلب کرد. او، فشنگ‌هایی را که روی زمین ریخته شده بود، جمع می‌کرد و داخل سطلی که در دست داشت، می‌ریخت. تعجب کردیم؛ چون در اوضاعی که بچه‌ها حتی یک تانک عراقی را نادیده می‌گرفتند و سلاح‌های زیادی را که در اطراف ریخته شده بود رها کرده بودند او داشت فشنگ‌ها را جمع می‌کرد! جلوتر رفتیم؛ حسن باقری بود. وقتی متوجه نگاه‌های متعجب ما شد، رو به ما کرد و گفت: حیف است این‌ها روی زمین بماند. باید ضد صاحبانش به کار گرفته شود. 🔻عشق‌ یعنی‌ یه‌ پلاک 🔻 🆔 @pelak_shohadaa