•آن روزی که تکفیری ها می خواستند
#خان_طومان را از چنگ ما درآورند و
حـــمله شدیدی کردند، مـــی شنیدم که
#محمود پشت بی سیم فریـــاد میـزد:
#أين_الرجبیون ؟ أين الرجبیون؟!
•امروز اول #ماه_رجب هست ! بشتابید
به سوی دشمن! خدا شما را صدا می زند!
ندا فرستاده است! خدا امروز فرشتگانش
را به زمین فرستاده است!
•رجزهایش همه را به گریه شوق انداخته
بود. چنان شور و حمـــاسه ای در نــیروها
ایجاد شده بود که همه سر از پا نـشناخته
به سمت خط هجوم می بردند...
منبع : کتاب شهیـــد عزیـــز
"مجموعه خاطرات شهید رادمهر"
به روایت هـــمرزم شهیـــد.
✓تعجیلدرفرجصلوات؛
الّلهمّصلّعلیمحمّدوآلمحمّدوعجّلفرجَهم
یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352
حماسه های کربلای خان طومان ٩۵ه ش
قسمت دوم (روایت بی سیمی )
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
#از موقعیت رضا به همه رده های حاضردرشبکه:
عمار، حمزه، یاسر، مالک، حسین، نصر، باقر، شاهد، محسن، حسن، احمد، رحیم، مفید وهدایت، مجید، و......... بگوش باشید.
برابر شنود مخابراتی، وشواهد وقراین صحنه نبرد، دشمن برای یک هجوم سنگین به جبهه خان طومان آماده شده است.
لذا همه رزمندگان و فرماندهان آماده مقابله ومقاومت دربرابر هجوم دشمنان باشید.
#رحیم، مفید، عمار، حمزه، یاسر، مالک و...... پیام را گرفتیم وهمگی درمواضع دفاعی منتظر استقبال ازدشمنان هستیم.
ساعت ١۶ روز بیست و یکم فروردین _______________
#رضا، رضا، عمار
بفرمایید.
حجم آتش دشمن بروی مواضع و نیروهای گردان عمار زیاد شده.
رضا: بله آتش تهیه دشمن شروع شده،
رزمندگان توی مواضع خودشون آماده هجوم بعداز پایان آتش تهیه باشند.
عمار :ان شاء الله، به امید خدا.
#رضا، رضا، یاسر
جانم
علاوه بر آتشهای سنگین دشمن، ظاهرا تانک ها نفربرهای دشمن بسمت خط یاسر درحرکتند.
رضا:کاملا آماده باشید، باید بمحض قرار گرفتن زرهی دشمن درتیررس شما، باارپی چی ها ازشون پذیرایی کنید.
یک یادوتا تانک یانفربرها رامنهدم کنید فرارمیکنند.
رضا جان، نیاز به نیروی کمکی وپشتیبانی اتش بیشتری داریم.
دانش، باشه، با محمود هماهنگ میکنیم دستتون رابا آتش های توپخانه و ادواتی بیشتر بگیره.
#حسین، حسین، رضا
بگوشم.
حسین جان، صداراداشتی؟
بله.
حواست به موقعیت یاسر باشه، نیاز به کمکی داره. یک دسته نیروهایت را برای کمک بهشون اعزام کن. یاعلی مدد.
حسین:چشم. به امید خدا.
#رضا، رضا، مالک.
بفرمایید.
دشمن داره با چندین تانک و نفربر وتعدادی از نیروهای پیاده ازسمت مدرسه ایکس بسمت خط مالک میآیند.
درخواست اجرای اتش پشتیبانی وضدزره داریم.
رضا ، :باشه، شما آرایشات خوب خودتون رابگیرید ان شاء الله، آتش های پشتیبانی و ضدزره را برروی دشمن اجرامیکنیم.
#محمود. محمود، رضا.
جانم، بگوشم.
محمودجان، دشمن ازسمت خونه زرد، وخط یاسر، خط مالک فشارمضاعفی داره وهمه گردانهای درخط درخواست اجرای اتش موثر دارند. یاعلی. منطقه رابرای دشمن نارالله بکن.
محمود :دارم آتش میریزم، چشم حواسم به مناطقی که دشمن هجوم آورده هست.
رضا:محمودجان، ازاتشهای توپخانه صحرایی بیشتر استفاده کن. ضمنا درخواست بمباران هوایی راازطریق نرکز هماهنگی اتش داشته باش. یاعلی.
#رضا، رضا، عمار
بفرمایید.
رضا جان، نیروها با تانکهای دشمن به نزدیکترین نقطه خونه زرد رسیدند وما چندنفر درحال مقاومت هستیم. لطفا نیروی کمکی واتش روی دشمن بریزید.
عمار جان.
بگوشم.
تعداد تانکها ونیروهای دشمن چقدرهست؟
عمار:ما دو، سه دستگاه تانک ونفربر وتعدادزیاذی از نیروهای دور وبر انهارامیبینیم وباهاشون درگیرهستیم.
#محمود، محمود،.رضا.
محمود:جانم
صدای موقعیت عمار را داری؟
بله گرفتم داریم روی دشمن آتش میریزیم.
#محمود، محمود، عمار
جانم، محمود بگوشه.
محمود جان، توی موقعیت عمار، از خونه زرد، تاانبار کاه، سنگر دوشکا، و.... آتیش می خواهم، لطفا آتیش بریزید.
محمود:باشه مشغولم، فقط باید کمک کنید تصحیحات آتش را برای دقت آتش به بنده بگین.
#رضا، رضا، یاسر
بفرمایید.
رضاجان، مجبور به یک پله عقب نشینی شدیم.در رینگ دوم دفاعی مساقرشدیم.
#حسین، حسین، رضا.
بگوشم.
کمکی را برای موقعیت یاسر فرستادی؟
بله، توی موقعیت یاسر هستن ودارن کمکش میکنند.
#حمزه، حمزه، رضا.
بگوشم
اوضاع شما چطوره؟
حمزه: بما فشار کمتری اوردند ولی ازسمت یاسر وعمار تهدید میشیم.
رضا:حواستون به جناحین باشه. فعلا موقعیت خودتون را محکم داشته باشید.
#رضا: گردانهای عمار، حمزه، یاسر، مالک، و.....
سلام ودرود بر همه شهیدان، جانبازان، رزمندگان، که همچون شهدای عظیم الشان دفاع مقدس ومدافعان حرم، دربرابر دشمنان تکفیری یهودی مقاومت کرده وباصلابت وسلحشوری از قدرتمندی لشگر عملیاتی ٢۵کربلا درصحنه های نبرد دفاع میکنید.
ماشاالله به عزم و اراده جهادی تان.وبه مقاومت عاشورایتان،
دشمنان تکفیری یهودی با متحمل شدن تلفات وخسارات زیاد (بیش از دویست و پنجاه کشته و زخمی ومنهدم شدن چندین دستگاه تانگ ونفربر، خودرو، سلاح و تجهیزات، هلی شات هاو....) مجبور به عقب نشینی وشکست به اردوگاه دشمنان تحمیل شد.
مقاومت تون باردیگر شکست را به دشمنان، تحمیل نمود
#درنبرد روز بیست و یکم فروردین، همرزمانی چون:
محمدتقی سالخورده
حسین بواس
سید سجاد خلیلی
وچند نفر سایر همرزمان فاطمیون و..... شهید ومجروح شدند.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
ادامه دارد
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان ازفرماندهان جبهه مقاومت
یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352
پلاک ۲۵
حماسههای کربلای خان طومان ٩۵ه ش
قسمت سوم روایت بیسیمی
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم.
سی و یکم فروردین شبکه بیسیمی یگان
شیرزاد، رحیم، ابکا، رضوان، رامین، تقی، محمود، ناصر، یاسر، مالک، حسین، نصر، محسن، علی، شاهد، حسن، علی، مسیح، احمد، مجید، شاهد و..... بگوش باشید.
دشمن آماده هجوم بعدی خود به جبهه خان طومان شده است.
عبدالله، عبدالله، رضا
بگوشم حاجی.
عبدالله جان، خوبی ان شاء الله.
اوضاع و احوال ردیفه؟
عبدالله: خدارو شکر، مشغولیم
رضا: برابر اطلاعات رسیده، دشمنان خودشون را برای نبردی سنگینتر از قبل آماده کردهاند.
حواستون باشه و آمادگی کامل داشته باشید.
عبدالله: آماده ایم، منتظر پذیرایی محکمتری نسبت به قبل برای دشمنان تکفیری هستیم.
فقط کمبودهایی داریم که زحمت پیگیریش با شما و دوستان هست.
رضا: باشه، موضوعات آتشهای پشتیبانی و پشتیبانیهای آمادی (سوخت، مهمات، و.....) را پیگیری میکنیم.
از عبدالله به تمامی ردههای حاضر شبکه:
دشمن در حال تدارک هجوم سنگین به جبهه خان طومان هست.
همگی در آماده باش کامل و آماده نبرد باشید.
تقی بگوشم
ناصر بگوشم
یاسر بگوشم
مالک بگوشم
شیرزاد بگوشم
ابکایی بگوشم
حسین بگوشم
محمود بگوشم
محسن بگوشم
حسن بگوشم
علی بگوشم
و.........
همگی برابر پیام بیسیمی که گفتم مهیای نبرد با دشمنان باشید.
همه نیروهایی کاملا خودشان را در شرایط اجرای آتش تهیه دشمن حفظ کنند.
با پایان آتش تهیه دشمن، آماده نبرد سنگین با دشمنان تکفیری باشید.
#محمود، محمود، رضا
بگوشم، جانم.
محمود جان، حواستون باشه، باید با اجرای آتشها دمار از روزگار دشمنان دربیارید.
از طریق مرکز هماهنگی آتش قرارگاه....
آتشهای هوایی، بالگردها، توپخانه صحرایی را درخواست و بیشتر استفاده کنید.
محمود:. حاجی، طرحریزیها انجام شده و نگران نباشید، آماده شدیم، هماهنگیهای آتش انجام گرفته، منتظر هجوم آنها هستیم تا عروسی را شروع کنیم.
آتش تهیه دشمنان تکفیری از ساعت ١۶ روز سی و یکم فروردین شروع شد
و حدود دو ساعت آتشهای مختلف راکتی، جهنمی، خمپاره ای، کالیبری بر روی رزمندگان اسلام ریخته شد تا صف واحد آنان را بشکنند.
اما مردان جهادی یگان ویژه ٢۵ کربلا و فاطمیون با مقاومتی عاشورایی، مانع از حرکت و پیشروی دشمنان شدند.
#شهیدان محمود رادمهر و حبیب الله قنبری با هدایت آتشهای مختلف و با ذکر :
(مارمیت اذ رمیت ولکن الله ما رمی) گلولهها را بر سر دشمنان ریخته و آنان با تلفات و خسارات سنگین، فرار را بر قرار ترجیح دادند.
#ازعبدالله به کلیه ردهها:
الحمدالله با مقاومت و آمادگی رزمندگان اسلام و اجرای مؤثر آتشهای مختلف خودی، دشمنان با تحمل تلفات و خسارات مجبور به عقبنشینی شدند.
درود خدا بر شما مدافعان حریم و حرم اهلبیت علیهمالسلام.
سلام الهی بر شهیدان و مجاهدین راه حق که افتخاری دیگر آفریدید.
ماشاالله، رزمندگان و فرماندهان، آمادگی خودتون را درمواضع رده ای حفظ کنید.
#عبدالله، عبدالله، رضا
بگوشم حاجی
درود و سلام الهی بر همه رزمندگان و فرماندهان عزیز یگان ویژه ٢۵ کربلا و فاطمیون که با مقاومت و ایستادگی خود افتخار دیگری برای جبهه مقاومت اسلامی آفریدید.
همچنان هوشیار و مهیای نبرد با دشمنان تکفیری یهودی باشید.
عبدالله: ان شاء الله، به امید خدا.
در این نبرد آتشها، حدود دویست نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده و تعداد قابل ملاحظهای از تجهیزات، تسلیحات، مهمات و... آنان منهدم شد. تعداد دوازده نفر از همرزمان فاطمیون شهید و تعدادی از رزمندگان یگان ویژه ٢۵ کربلا هم مجروح گشتند.
روحشون شاد و راهشان پاینده باد.
ادامه دارد.
سرتیپ دوم پاسدار حمیدرضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت
یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352
حماسه های کربلای خان طومان ٩۵ه ش.
قسمت چهارم روایت بی سیمی
#شانزدهم اردیبهشت، ساعت ١٢ظهر روز جمعه (عید مبعث پیامبر اکرم صلی الله)
#از عبدالله به :
تقی، حمزه، یاسر، مالک، محسن، احمد، حسین، نصر، اسماعیل، حسن، علی، مجید، شاهد، و........... بگوش باشید
عبدالله، بگوشیم.
#همه رده ها آماده باشید
/ دشمن درحال اجرای عملیات برای تصرف اهداف پيش بيني شده خودش هست.
/اتش تهیه دشمن شروع شده وبعد از پایان آتش تهیه هجومش راشروع میکنه.
/همه رزمندگان دراماده باش صد درصد باشند وبا تمام توان درمقابل دشمنان ایستادگی کنید.
/ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم.
#تقی، حمزه، یاسر، مالک، نصر، حسین، محسن، احمد، علی، اسماعیل و.... پیام را گرفتیم.
آماده ایم(واستقم کما امرت ).
#موقعیت خونه زرد
#عبد الله، عبدالله، سید
بفرما
عبدالله جان، سیدرضا هستم
سیدجان خوبی ان شاء الله.
خداروشکر، عبدالله، تانگ ها و نفرات دشمن دوروبرموقعیت خونه زرد هستن وبسمت ما تیراندازی میکنند وحجم آتش سنگینی ازطرف دشمن بسمت ماریخته میشه.
هم آتش بریزید وهم نیروی کمکی میخواهیم.
#عبدالله :، سیدجان، الان به محمود میگم اتش روی دشمن روانه واجرا کنه.
نیروی کمکی هم ازبچه های ناصرین را برایتون میفرستیم.
#محمود، محمود، عبدالله
جانم.
محمود جان، خونه زرد، دروضعیت سختی قرارداره، نیاز به اتش پشتیبانی دارن، زحمت بکشیددستشون رابا اجرای اتش هابگیرین.
محمود:چشم الان اقدام میکنم.
#محمود، محمود، سیدرضا
جانم، سیدجان
محمودجان، دور وبر خونه زرد پراز تکفیری ها شده، روشون آتش بریزید.
ما درمحاصره کامل هستیم، نیروی کمکی بفرستید.
محمود:باشه سیدجان، الان سریع اقدام میکنیم.
#حسین، حسین، عبدالله
بگوشم.
حسین جان تعدادی از بچه هارابکمک سیدرضا توی خونه زرد بفرست وضعیت اونجا ردیف نیست.
حسین :باشه، الان چندنفر رامی فرستم.
#عبدالله، عبدالله، سیدرضا
بله بفرما
عبدالله من تیرخوردم، وضعیت توی خونه زرد خیلی خرابه، دشمن باتانک ونفراتش امد توی خونه زرد.
کمکی بفرستید، آتش بریزید، همه جای خونه زرد رااتش بریزید.
محمود، محمود، تقی.
جانم.
آتیش می خواهیم، ازخونه زرد،سنگر دوشکا، انبار کاه، مرغداری و.... آتیش بریزید.
#محمود،:داریم آتش میریزیم، فقط باید دقیقا بگویید کجا راباید بزنیم، باید تحصیحات بدهید.
محمود :سیدجان بچه ها نزدیک شماهستن بادشمن اطراف شما درگیر شدند.
خودت توی خونه زردهستی چطور خونه زرد رابزنیم.
#سیدرضا :من دارم حسینی (شهید) میشم.
توروخدا همه جای خونه زرد رابااتش بزنید.
نیروهای دشمن همه جای خونه زرد هستن، باید بااتش نابود بشوند.
من دیگه کارم تمامه، دارم حسینی میشم
خداحافظ، دیداربه قیامت.
#سیدرضا، مشتاقم
جانم.مشتاق.
من نزدیکتم، توی خونه هستی؟
کجا خونه زرد هستی؟
پشت درب خونه زرد هستم دارم میام بالا موقعیت تو.
#سیدرضا، :
مشتاق نیای، نیای، توی خونه زرد پر دشمن هست.
مشتاقی:
آمدم توی خونه، چندقدمی شماهستم.
#سیدرضا :مشتاق نیایید، من دارم حسینی میشم. خدا حافظ.
#عبدالله، عبدالله، مشتاق
جانم.
عبدالله، من خودم رابه سیدرضا رسوندم.
سیدرضا داره پرواز میکنه، من اینجا با دو، سه همرزم فاطمیون تنها هستیم.
شرایط خونه زرد خیلی خرابه، دشمن توی ساختمون واطراف پرهستن.
کمکی بفرستید، آتش پشتیبانی بریزید.
#مشتاق، مشتاق، محمود
بله محمودجان، آتیش بریزید، دوروبرمون نیروها وتانکهای دشمن هستن هرچه میتونید آتش بریزید.
نیروی کمکی بفرستید
#محمود :نیروی کمکی داره میاد نزدیکی شما هستن.
آتش هم داریم میریزیم.
#عبدالله، عبدالله، مشتاق
جانم، مشتاق.
عبدالله جان، من هم تیرخوردم ، نیروی کمکی چی شد؟
#عبدالله:بچه هاامدند بسمت خونه زرد، بین راه با دشمن درگیر شدند
دشمن بسختی مقاومت میکنه واجازه ورود بچه ها را برای رسیدن به خونه زرد نمیده.
#عبدالله جان، من هم دارم مثل سیدرضا حسینی میشم، دیدار به قیامت، خداحافظ بچه ها. خداحافظ.
#مشتاق، مشتاق، محمود
بچه هادارند تلاششون میکنند که خودشون رابشما برسونند وشما را به عقب بیاورند.
#مشتاق، :خداحافظ، دیداربه قیامت.
(توضیحات)
دراین شرایط، برادر عبدالله بتنهایی خودش را تا نزدیکی خونه زرد رساند ومتاسفانه، دشمن او راتعقیب وبدنبال به اسارت گرفتن اوبود که بلطف خدای بزرگ، ازدست دشمنان رهایی یافت وبه طرز معجزه آسایی خودش را به نیروهای خودی رساند.
#پیکرهای مطهرشهیدان سیدرضا طاهر وحسین مشتاقی دراین شرایط درموقعیت خونه زرد برای مدتی ماندگار وجاویدالاثرشد وپس یکماه پیکر شهید سیدرضا طاهر وپس از چهل وپنج روز پیکر حسین مشتاقی به کشورمان رجعت نمودند.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
ادامه دارد
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان ازفرماندهان جبهه مقاومت
یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حماسه سازان شهید نبرد کربلای خان طومان درتاریخ شانزدهم و هفدهم سال ۹۵
شهادت حبیب لشکر (حبیب الله قنبری).
#ساعت حدودا١۴ روز شانزدهم اردیبهشت ٩۵ بود که دشمنان تکفیری باتمام قوا به جبهه خان طومان حمله ور شدند.
آتش های غضب وکینه های امویان، مروانیان و.... ("اسلام آمریکایی) دراوج خودش قرارگرفته بود
#درمراحل قبل هجوم، دشمنان متحمل خسارات وتلفات سنگینی شده بودند.
حال باتمام قوا بدنبال انتقام بودند.
آتشهای تهیه دشمن باشلیک خمپاره ها، جهنمی ها، راکت های دست ساز، راکت انداز گراد و....... شروع شد.با
بارش گلوله های سنگین دشمن، دیدگاه (مرصد) برادر بهمن (حبیب الله) قنبری مورد اصابت قرارگرفت،
بهمن عزیز ویار فاطمی او بدرجه شهادت نائل آمدند وبسرعت پیکرشان به عقبه انتقال داده شد
یاشهادت شهید بهمن، نیمی از جبهه خان طومان بدون دیده بان شده بود.
#محمود، که همرزم وشاگرد شهید بهمن قنبری بودادامه کار ودیده بانی کل منطقه را انجام میداد.
##محمود وبهمن چشمان بصیر یگان ویژه ٢۵ کربلا وقرار گاه عملیاتی دراجرای آتشها بودند.
که دراین روز یکی پس ازدیگری بشهادت رسیدند،
ارواح شان شاد و راهشان پررهرو باد.
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان ازفرماندهان جبهه مقاومت
یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352
@بیاد حماسه سازان کربلای خان طومان ٩۵ه ش.
(قسمت بیستم)
#محمود به تنهایی، آتشهای پشتیبانی خودی ازتوپخانه صحرایی، ادوات و ضدزره، محمول و.... را هدایت میکرد.
فریادهای جانم جانم محمود باعث روحیه ای مضاعف برای همه رزمندگان اسلام بود.
دقایقی از شهادت شهید بهمن قنبری نگذشته بود که مرصد دیده بانی معروف به شاهد ٢ مورد اصابت تیر مستقیم تانک های دشمن قرارگرفت.
#برادر محمود وتعدادی ازدوستانش دراین ساختمان موج انفجار خورده و آسیب دیدند.
بی سیم هایشان براثر اصابت گلوله تانک به بیرون پرتاب شده بود.
صدای محمود برای مدتی قطع شده بود.
#همه گردانها، محمود را صدامیزدند ولی جوابی شنیده نمیشد.
همه درفکر بودیم که آیا محمود هم مثل بهمن شهید شد؟
خیلی وضعیت خوبی نداشتیم، نیاز به آتش هایک اصل ضروری بودکه چشم لشگر بهمن ومحمود بودند.
بهمن شهید شده بود وخبری از محمود هم نبود.
پس ازنیم ساعت صدایی بگوش رسیدکه همه بچه هاراخوشحال کرد.
صدای باصفای محمود بود که بابی سیم موقعیت هارا صدا میزد.
یکی گفت محمود کجایی؟
خیلی نیاز داریم کجابودی؟
محمود گفت، ساختمان مامنهدم شد ولب سیم بنده هم گم شده وبابی سیم یکنفر دیگر صحبت میکنم.
محسن گفت، محمود جان کجااتش بریزیم؟
محمود گفت، فعلا نمیدونم همون موقعیت های قبلی را بزنید تاخودم راجم وجور کنم.
محمود که مجروح وموج خورده بود خودش را آرام به موقعیت فرماندهی رساند تا اسناد و مدارک را جمع آوری وازآن منطقه خارج کند.
با ورود به داخل ساختمان درمحاصره تکفیریها قرارگرفت.
ادامه دارد
سرتیپ دوم پاسدار حمیدرضا رستمیان
از فرماندهان جبهه مقاومت
@بیاد حماسه سازان کربلای خان طومان ٩۵ه ش.
(قسمت بیست ویکم)
#محمود، پس از انهدام اسناد و مدارک و.... ازساختمان فرماندهی خارج شد.
#دشمن پیش تاخته، ان منطقه را محاصره ومحمود دربین دشمنان گیر افتاد.
درمیان تیروترکشهای دشمن، خودش را به قسمت خروجی حیات ان خانه رساند.
بربالای پیکر شهید مدافع حرم سید جواد اسدی قرارگرفته و پشت بی سیم ماجرا راخلاصه گفت ودرهمین نقطه محمود هم عروج نمود.
#شهید سیدجواد اسدی وشهید محمود رادمهر درکنار هم شهد شهادت رانوشیدند.
#گردانهای عمار، حمزه، یاسر، مالک درشرایط سختی با دشمنان درگیر بودند.
#نفربر انتحاری دشمن با انفجارش باعث ضربه سنگینی بر جبهه خودی گردید.
#شهید سیدرضا طاهر وشهید حسین مشتاقی بهمراه تعدادی ازهمرزمان فاطمیون درخونه زرد مقاومت کرده و بشهادت رسیدند.
#شهید رضاحاجی زاده، تک تیرانداز وشکارچی دشمنان ، دمارازروزگار دشمن دراورد.
و در موقعیت خونه شهید پروازکرد.
#رزمندگان اسلام، درکل جبهه خان طومان مقاومت میکردند.
تمام تلاش دشمنان این بود که درکوتاهترین زمان جبهه خان طومان رادرهم شکسته به سمت شهرحلب پیشروی کنند.
#درگیری روز شانزدهم ازظهرتاساعت ٢۴بامقاومت هاوجانفشانی های شهیدان حبیب الله (بهمن) قنبری، سیدرضا طاهر، حسین مشتاقی، رضا حاجی زاده، محمود رادمهر ، سیدجواد اسدی وتعدادی ازهمرزمان فاطمیون و........ ادامه داشت.
#تلفات وخسارات سنگینی به دشمن هم وارد شده بود.
دشمنان میخواستند به هرشکل ممکن، روستاها وشهرک های، خان طومان، الخلصه، الحمره، القراصی، شهرالحاضر راتصرف وبسمت حلب پیشروی کنند..
اما.....
ادامه دارد
(انصار الولایه)