دقیقا یکسال پیش بود که #طلبه_همدانی توسط یک شرور مسلح به شهادت رسید. آقا مصطفی قاسمی، طلبه سادهزیستی که تنها داراییاش کتابهایش بود.
قاتل همان روزها به دَرَک واصل شد اما مهناز افشار، که میبایست پاسخگوی ارتباطش با این قتل باشد، فرار کرد و الان مشغول کاسه لیسی شبکه های سعودی است
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
📸 نماز، قبل افطار
🔹حاج قاسم هنگام افطار میگفت نزدیک افطار، عطش انسان برای آب و غذا زیاد میشود؛ در این لحظهها اجر این نماز بیشتر است
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
📸 شهید #علیاکبرشیرودی در کنار هیلکوپتر جنگیاش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
▫️خبرنگار ژاپنی پرسید:
شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟
▫️شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام میجنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد.
٨ اردیبهشت سالروز #شهادت شهید شیرودی گرامی باد.🌷
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🔸سیمرغ هوانیروز ارتش؛ از شیرود تا بازیدراز
🔹حضرت آیتالله خامنهای از شهید شیرودی به عنوان اولین نظامی که در نماز به او اقتدا کرده است، نام میبرد.
🔹شهید شیرودی طی نامهای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در ۹ مهر ۱۳۵۹ چنین نوشت:" اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نموده اند، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده ام، برگردانید".
🔹امروز سالگرد شهادت سروان خلبان علی اکبر شیرودی است.
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
👈 سرڪلاس استاد از دانشجویان پرسید : این روزها شهدای زیادی رو پیدا میڪنن و میارن ایران ... به نظرتون ڪار خوبیه ؟؟ڪیا موافقن ؟؟؟ ڪیامخالف ؟؟؟؟ اڪثر دانشجویان مخالف بودن !!! بعضی ها میگفتن : ڪارناپسندیه ... نباید بیارن ... بعضی ها میگفتن : ولمون نمیڪنن ... گیر دادن به چهار تا استخوووون ... ملت دیوونن !!" بعضی ها میگفتن : آدم یاد بدبختیاش میفته !!! تا اینڪه استاد درس رو شروع ڪرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود !! همه سراغ برگه ها رو می گرفتند ، ولی استاد جواب نمیداد . یڪی از دانشجویان با عصبانیت گفت : استاد برگه هامون رو چیڪار ڪردی ؟؟؟ شما مسئول برگه های مابودی ؟؟؟ استاد روی تخته ی ڪلاس نوشت : من مسئول برگه های شما هستم ... استاد گفت : من برگه هاتون رو گم ڪردم و نمیدونم ڪجا گذاشتم ؟ همه ی دانشجویان شاڪی شدن ... استاد گفت : چرا برگه هاتون رو میخواین؟ گفتند : چون واسشون زحمت ڪشیدیم ، درس خوندیم ، هزینه دادیم ، زمان صرف ڪردیم ... هر چی ڪه دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت ... استاد گفت : برگه های شما رو توی ڪلاس بغلی گم ڪردم هرڪی میتونه بره پیداشون ڪنه؟ یڪی از دانشجویان رفت و بعد از چند دقیقه با برگه ها برگشت ... استاد برگه ها رو گرفت و تیڪه تیڪه ڪرد ... صدای دانشجویان بلند شد . استاد گفت : الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین ! چون تیڪه تیڪه شدن !!! دانشجویان گفتن : استاد برگه ها رو میچسبونیم .
⚠️ برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت : شما از یڪ برگه ڪاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش ڪردید تا پیداشون ڪردید ، پس چطور توقع دارید مادری ڪه بچه اش رو با دستای خودش بزرگ ڪرد و فرستاد جنگ ؛ الان منتظره همین چهار تا استخونش نباشه !!؟؟ بچه اش رو میخواد ، حتی اگه خاڪستر شده باشه . چند دقیقه همه جا سڪوت حاڪم شد ! و همه از حرفی ڪه زده بودن پشیمون شدن !! تنها ڪسی ڪه موافق بود ... فرزند شهیدی بود ڪه سالها منتظر باباش بود .
👈 شهدا🥀 را یاد ڪنیم با عمل به وصیت هاشون و ذڪر صلوات
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️گوشه ای از زندگی روحانی شهیدی که مظلومانه با زبان روزه و با وضو در حال خروج از حوزه علمیه به دست اشرار سابقه دار آسمانی شد...🍃
🌱این کلیپ زیبا🎬را چندین بار ببینید و برای کسانی که دوست دارید بفرستید.
#طلبه_شهید ♥️
#شهید_مصطفی_قاسمی 🌷
@deldadegi
دلدادگی💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این سردار بزرگ ایران است که مخلصانه به نوحهخوانی سربازش گوش میدهد و در آخر به آغوش میکشد
در وصف این #سردار_دلها هیچ جمله نمیگنجد جز اینکه "شهادت هنر مردان خداست..."
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
چالش رزق معنوی😍
هدیه به شهدای مدافع حرم🌹
#نشر_حداکثری
┄┅─✵🕊✵─┅┄
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
┄┅─✵🕊✵─┅┄
[°•طنزجبهه 😅•°]
سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده
بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته
بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري
بهش ميرساند. ولي يك هفته نشده، خبر
سحري دادنها به گوش سرلشكر ناجي
رسيده بود. او هم سرضرب خودش را
رسانده بود و دستور داده بود همهي
سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك
ليوان آب به خوردشان داده بود كه
«سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار
ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را
تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق
انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار
خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجي سر برسد.
ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي
به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه
گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده
بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر
شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي
بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچهها با
خيال راحت روزه گرفتند.☺️😅
#شهید_ابراهیم_همت🍃
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌹دهم اردیبهشت؛ سالروز آسمانی شدن محسن وزوایی
🌸وقتى از فشار کارم کم مىشود، احساس کوچکى مىکنم/
اگر نتوانستید جنازهام را به عقب بیاورید آن را به روى مینهاى دشمن بیندازید
#ماه_خدا_در_کنار_شهدا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
🌷تاریخ ولادت : ۱۳۴۵/۰۹/۲۴(تبریز)
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۰۲/۰۵(شلمچه)
#فرازی_از_وصیتنامه شهیــــ🌷ــــد :
تنها آرزویم اینست که در لحظات
آخر عمر
خود را ڪشان ڪشان
بر روی صورت به قدمهایِ
اباعبداللهالحسین(ع) بیاندازم و
بر خاک پای مبارک حضرت بوسه زنم،
خاک پایش را توتیای چشم بکنم.
#شهید_حاج_رضا_داروییان
#مداح و #غواص_لشکر۳۱_عاشورا
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
همسر شهید مدافع حرم مصطفی نبیلو به مناسبت ماه رمضان در صفحه اینستاگرام خود به انس شهید نبی لو با قرآن اشاره کرده و نوشته است:
«سلام عزیزترینم
ماه رمضان و بهار قرآن
عزیزم این روزها و لحظه ها که همه جا عطر قرآن پیچیده دوباره دلتنگی و دوباره بیقراری تمام وجودم را فراگرفته. یادم می آید که «آرام جانم» چطور و با چه جدیت و دقتی شروع به خواندن قرآن می کرد و تمام وقتش را به تلاوت قرآن می گذراند تاجایی که هرکسی که وصیت نامه اش را می خواند اولین سوالش اینه که ایشان چقدر با قرآن مانوس بود که توانست چنین وصیت نامه ای بنویسد.
تمام وجود عزیز جانم آشته به عطر قرآن بود
درتمام لحظات به یادت هستم»
#شجره_صالحه_مهمانی_قرآن_شهیدان
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#پروفایل_وصیت 📝♥️
ماهواره فرهنگ کثیف غرب است و مقصدی جز آتش دوزخ ندارد .
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
✿❯─────「✿」─────❮✿
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
✿❯─────「✿」─────❮✿
💚 #کجایی_سرداردلها ...
✨✨امسال دوستانت چه عاشقانه #قرآن برایت #ختم میکنند...🌹
#رمضانالمبارک🌙
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#امربه_معروف_و_نهےازمنڪر
از بازار رد مےشدیم.خانم بےحجابے را دید.
سرش را پایین انداخت و گفت:
"خواهرم جلوے امام رضا(ع) حجابت رو رعایت ڪن."
با آرنج زدم به پهلویش:
"ما را مےگیرن تا حد مرگ مےزنن!"
ڪوتاه بیا نبود:"آدم باید امر به معروف و نهے از منڪرش سر جاش باشه! خون ما ڪه رنگے تر از خون امام حسین(ع) نیست!"
#با_شهدا
#شهیدسربلند
#شهید_محسن_حججی
شادی روح شهدا صلوات🍃🌹
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#شهیدانه🕊
🍃با محمد می خواهم طرح دوستی بریزم. اولش سخت راه می آید. می پرسم این چه لباسی است که پوشیده ای؟
🍃 پشت می کند به من و رو به مادرش می گوید: حزب الله مادرش می گوید: کی لباست را خریده؟ محمد سرش را بالا می گیرد رو به مادرش خنده ریزی می کند و آرام می گوید: بابا
🍃می پرسم تفنگ هم داری؟ دیگر سرش را بالا نمی آورد و فقط با سرش تایید می کند. نزدیک تر می شوم محمد با تفنگ چه کار می کنی؟ من و بابا حزب اللهیم اسرائیلو می کشیم.
🍃 جرات می کنم و می پرسم محمد بابا کجاست؟ به مادرش نگاه می کند. مادرش می گوید: بگو بابا کجا رفته؟ محمد با همان لحن کودکانه اش سرش را بالا می گیرد و می گوید:
رفته پیش حضرت زهرا
🍃 می خواهم حرف را عوض کنم. می گویم چرا کلاهت شبیه پیراهنت نیست؟ می گوید: چون من دوتا لباس حزب الله دارم.
🍃 محمد دوتا لباس حزب الله دارد. یکی را پدر قبل از شهادت خریده و روزی هم که محمد به معراج شهدا می رود تا با پدر خداحافظی کند و برای آخرین بار پیشانی پدر را ببوسد مادر به عنوان هدیه از طرف پدر برای محمد لباس حزب الله تازه ای می خرد.
🍃 حالا از مادرش می پرسم چطور توانست این خبر را به محمد بدهد؟
گفت: من اول برای محمد کامل توضیح دادم که پدرش رفته بود و حالا شهید شده است. خب پسر تودار است. گفت باشه من بروم بازی کنم.
🍃 وقتی خانه آمد و عکس و فیلم پدرش را دید به هم ریخت ولی باز بروز نمی داد. خودش را انداخت روی تخت و چند ثانیه ای بی حرکت ماند. بعد دوباره خودش را جمع و جور کرد و دوباره پاشد.💔
#مدافع_حرم
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی🌷
#سرم_فدای_فدائیان_بانوی_دمشق💔
@pelakkhakii 👈👈
🌹🌷جانم فدای رهبر🌷🌹
کلام نافذ حاجی پوتین را هم کشاند وسط میدان مبارزه با تروریسم. خودش رفته بود ملاقات پوتین، بی سروصدا و بدون هیچ بوق رسانه ای. بین حاجی و پوتین چه رد و بدل شد، نمی دانم. فقط می دانم دیپلماسی جهادی
حاج قاسم کمتر از ۴۸ ساعت جواب داد. روس ها ناوشان را حرکت دادند به سمت سوریه.
نگاهم افتاد به نوشته روی پیراهن افسر روسی. از تعجب خشکم زد. جلو رفتم و دقیق تر نگاه کردم.
به فارسی نوشته بود:
🇮🇷جانم فدای رهبر🇮🇷
مترجم را صدا زدم و گفتم: بپرس منظورش از رهبر کیه؟
خودش جواب داد: سیّدعلی.
چند دقیقه با هم صحبت کردیم.
از حرف هایش فهمیدم علت این علاقه کسی نیست جز حاج قاسم سلیمانی.
حاجی چه کرده بود با این ها خودشان هم درست نمی دانستند. طرف مسیحی بود اما جانش در می رفت برای حضرت آقا.
📚سلیمانی عزیز، صفحه ۱۰۸
#مخلصیم_سردار
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#عارفانه
کتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. در این کتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفته اند.
شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: "در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤ان الانسان لفی خسر ❤
😔یکی از بهتری کلیپ ها در مورد شهدا😔
بسیار عالی👌👌👌
🥀از دست ندید🥀
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊
#ماه_رمضـان_در_جبهه_ها
بعداز ۴۸ ساعت درگیرے با دشمن
نیمہ شب به اردوگاه رسیدیم ...
مقداری آب و یڪ جعبه خرما باقے مانده بود ، فرمانده بچه های گردان را به خط ڪرد و گفت : برادرانے ڪہ خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورنـد و آنهایے کہ می توانند، تا فـردا صـبح تحمل ڪنند.
جعبہ خرمـا بیـن بچـه ها دست به دست چرخیـد تا به فرمانــده رسید...
فرمانـده بہ جعبـه خرمـا نگاه ڪرد، خرماهـا دست نخورده بود ،بچـه ها تنـها با آب قمقمه هایشان افطار ڪرده بودنـد.
ماه #رمضان بود...
تیرماه شصت و یڪ...
#عملیات_رمضان
#بفدای_لب_تشنه_ات_یاحسین🌷
@pelakkhakii 👈👈🌷🕊