✳️ به دنیا دل نبنده هر که مَرده!
🔻 همهی کسانی که با ابرام بودند، میدانند؛ ابرام خیلی دستودلباز بود. اگر کسی به ابرام میگفت عجب ساعت قشنگی، یا عجب لباس قشنگی داری، ساعت یا لباس یا هر وسیلهی دیگری را که داشت، درمیآورد، میگفت بیا! مال تو! هیچوقت دل به چیزی نمیبست. یک جمله داشت که همیشه آن را میگفت: «به دنیا دل نبنده هر که مَرده!»
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 ص ۲۱۳
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳️ «جوانمردی» باید میآمد از ابرام چیز یاد میگرفت!
🔻 ابرام در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای کشور شرکت کرد و تا فینال بالا رفت. خورد به کسی که قهرمان جهان بود. اسمش را نمیبرم. کشتی که شروع شد، من دیدم ابرام هیچ کاری نمیکند و هی اینطرف و آنطرف میرود. یک اخطار گرفت. دوباره اینور و آنور کرد و اخطار دوم و سوم و خلاصه با اخطار، کشتی را باخت. تمام که شد، رفتم گفتم: «ابرام، بابا تو که همهی مایه لنگ رو داشتی، پس چرا هیچ کاری نکردی؟ چرا باختی؟!» چشمهایش را اشاره داد به یک سمت از سالن و گفت: «اونجا رو نگاه کن! زنوبچهاش اونجا نشستن. من چهجوری کشتی بگیرم؟» کشتی را باخت، مبادا طرف جلوی زنوبچهاش ضایع شود. #جوانمردی باید میآمد جلوی ابرام، از او چیز یاد میگرفت.
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 صفحات ۴۹ و ۵۰
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳️ شماها دیگه کی هستید!
🔻 در گیلانغرب چوپانی بود به نام شاهین که گوسفندهایش را در تپههای مابین ما و عراقیها میچرخاند. آدم خوبی بود. ابراهیم حسابی با شاهین عیاق شد. مدتی بعد به مراتع دیگری رفت. چیزی از رفتنش نگذشته بود که ابرام گفت دلم هوای شاهین رو کرده. رفتیم ببینیمش.
🔸 همینطور که نشسته بودیم، دیدیم شاهین بلند شد و رفت. پشت سرش هم ابرام رفت. یکدفعه صدای ابرام و شاهین ما را متوجه آنها کرد. شاهین میگفت: «من باید این حیوون رو بزنم زمین!» ابرام هم میگفت: «به مولا اگه بذارم!» بلند شدیم ببینیم چه خبر است. دیدیم شاهین یه میش از بین گله جدا کرده تا سرش را ببرد و برای ما کباب کند اما ابرام مانعش شده و اجازه نمیدهد. ده دقیقه، یک ربع اینها با هم بکش نکش داشتند. بالاخره شاهین کوتاه آمد. وقتی آمد و نشست، گفت: «همین جایی که شما الان نشستید، قبل از #انقلاب استوار ژاندارمری میاومد و تقاضای گوسفند میکرد. من هم مجبور بودم براش گوسفند بکشم. یک دفعه که من گوسفند کوچکی براش جدا کردم، قبول نکرد. خودش بلند شد رفت یک میش بزرگ سوا کرد و گفت اینو بکش. گوسفند رو کشتم، گوشتش را خرد کردم، گذاشت لای پوستش و برد و به اندازهی یک آبگوشت هم برای ما نگذاشت. حالا موندم که شماها دیگه کی هستید! اون استوار نامرد ژاندارمری چطور رفتار میکرد، شماها چطور!»
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 صفحات ۹۵ تا ۹۷
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳️ تو عزاداری هم ملاحظهی مردم رو بکنید!
🔻 #شب_عاشورا، پیروجوان بر سروسینه میزدند و این دم را تکرار میکردند:
امشب شهادتنامهی عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود
🔺 مسنها و بزرگترهای جلسه میگفتند مردم خسته شدند و اصرار داشتند مجلس تمام شود اما جوانترها دوست داشتند هنوز سینه بزنند و #عزاداری کنند. بههرترتیب، مجلس به پایان رسید. جوانها که از بزرگترها شاکی شده بودند از گود مسجد شهدا آمدند بیرون و با حالت قهر به مسجد محمدی رفتند. #آقاابرام آمد مسجد و به ما گفت: «قرار نیست شما تا صبح عزاداری کنید و پیرمرد و پیرزن هم کنار شما اذیت بشن. هرکسی براساس مقتضیات سنش تا یه حدی میتونه توی جلسه بشینه. شما اشتباه کردید و باید سروقت عزاداریتون رو تموم میکردین، بعد میاومدین توی این مسجد، تا صبح میشستید مناجات و عزاداری میکردین.» همون موقع ابراهیم متوجه شد بچهها غذا نخوردند. از یک هیئت دیگه دو تا مجمع بزرگ غذا گرفت برد گذاشت جلوی بچهها و گفت: «حالا بخورید جون بگیرید، جون گرفتید تا صبح عزاداری کنید اما یادتون باشه حتی تو عزاداری #امام_حسین هم ملاحظهی مردم رو بکنید.»
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 صفحات ۷۸ و ۷۹
🌷 #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳ این پول مال من نیست!
🔻 یک نوبت که از جبهه آمده بود و رفتیم دیدنش، گوشهی اتاق یک عالمه اسکناس نخپیچشده دیدیم. از ابرام پرسیدیم: «اینا چیه ابرام؟» کمی از جوابدادن طفره رفت. وقتی اصرار کردیم، گفت: «درسته من معلم ورزش شدم اما هیچوقت نرفتم مدرسه که بخوام حقوق بگیرم. هر وقتم برمیگردم میبینم از طرف آموزشوپرورش چند ماه حقوق برام ریختن. این پول مال من نیست. من کار نکردم که بخوام پول بگیرم.» بعد که آمارش رو درآوردیم، متوجه شدیم میرود پولها را داخل خانههای افراد محتاج میاندازد.
📚 برگرفته از کتاب #جوانمرد (ج۲) | خاطراتی از #شهید_ابراهیم_هادی
📖 ص ۱۳۱
#⃣ #رزق_حلال #بیت_المال
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳️ به دنیا دل نبنده هر که مَرده!
🔻 همهی کسانی که با ابرام بودند، میدانند؛ ابرام خیلی دستودلباز بود. اگر کسی به ابرام میگفت عجب ساعت قشنگی، یا عجب لباس قشنگی داری، ساعت یا لباس یا هر وسیلهی دیگری را که داشت، درمیآورد، میگفت بیا! مال تو! هیچوقت دل به چیزی نمیبست. یک جمله داشت که همیشه آن را میگفت: «به دنیا دل نبنده هر که مَرده!»
📚 از کتاب #جوانمرد | روایت زندگی و خاطرات #شهید_ابراهیم_هادی | ج۱
📖 ص ۲۱۳
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم