✳ این پول مال من نیست!
🔻 یک نوبت که از جبهه آمده بود و رفتیم دیدنش، گوشهی اتاق یک عالمه اسکناس نخپیچشده دیدیم. از ابرام پرسیدیم: «اینا چیه ابرام؟» کمی از جوابدادن طفره رفت. وقتی اصرار کردیم، گفت: «درسته من معلم ورزش شدم اما هیچوقت نرفتم مدرسه که بخوام حقوق بگیرم. هر وقتم برمیگردم میبینم از طرف آموزشوپرورش چند ماه حقوق برام ریختن. این پول مال من نیست. من کار نکردم که بخوام پول بگیرم.» بعد که آمارش رو درآوردیم، متوجه شدیم میرود پولها را داخل خانههای افراد محتاج میاندازد.
📚 برگرفته از کتاب #جوانمرد (ج۲) | خاطراتی از #شهید_ابراهیم_هادی
📖 ص ۱۳۱
#⃣ #رزق_حلال #بیت_المال
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳️ من نیاز ندارم!
🔻 هنوز سروصورتش بوی باروت میداد که از او خواستم قبل از بازگشت به منطقه، ماشینی را که مانند بقیهی اعضای فرماندهی #سهمیه داشت تحویل بگیرد. نگاه بیتفاوتش به همراهی کلامش آمد و گفت: «من نیاز ندارم، بدهید به کسی که احتیاج دارد.» گفتم: «حاجی این #حق شماست!» ابروهایش گره خورد. حرفم را قطع کرد و گفت: «وَ لِكُلٍّ مِنْهُمَا بَنُونَ فَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الْآخِرَةِ وَ لَا تَكُونُوا مِنْ أَبْنَاءِ الدُّنْيَا فَإِنَّ كُلَّ وَلَدٍ سَيُلْحَقُ بِأَبِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل.َ» #دنیا و #آخرت، هر یک فرزندانی دارند. بکوشید از فرزندان آخرت باشید، نه دنیا؛ زیرا در #روز_قیامت، هر فرزندی به پدر و مادر خویش باز میگردد. امروز هنگام #عمل است، نه #حسابرسی، و فردا روز حسابرسی است، نه عمل.(خطبه ۴۲ نهجالبلاغه)
📚 برگرفته از کتاب #بینشان: روایت حماسه سردار شهید مهندس #حاج_محمود_شهبازی
📖 ص ۵۹
#⃣ #بیت_المال
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
@pellake8
✳ باید جواب بدم با ماشین بیتالمال چهکار کردم!
🔻 بعضی از قوم و خویشهایمان که از شهرستان میآمدند، رسیده و نرسیده گِله میکردند: «آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه، اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!» اما گوشِ پدر به این حرفها بدهکار نبود؛ میگفت: «طوری نیست؛ فوقش دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بِدن، منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین #بیتالمال چیکار کردم».
📚 از کتاب #یادگاران_۱۱؛ خاطراتی از #سردار_شهید_علی_صیادشیرازی
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
📛 #بیت_المال
🗓 سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در صبح روز ۲۱ فروردین ۱۳۷۸، مقابل منزلش توسط منافقین کوردل به شهادت رسید.
#⃣ #عملیات_مرصاد
@pellake8
✳ باید جواب بدم با ماشین بیتالمال چهکار کردم!
🔻 بعضی از قوم و خویشهایمان که از شهرستان میآمدند، رسیده و نرسیده گِله میکردند: «آخه این درسته که علی آقا ماشین و راننده داشته باشه، اون وقت ما از ترمینال با تاکسی بیایم؟ ما که تهران رو خوب بلد نیستیم!» اما گوشِ پدر به این حرفها بدهکار نبود؛ میگفت: «طوری نیست؛ فوقش دلخور میشن. اونا که نمیخوان جواب بِدن، منم که باید جواب بدم. باید جواب بدم با ماشین #بیتالمال چیکار کردم».
📚 از کتاب #یادگاران_۱۱؛ خاطراتی از #سردار_شهید_علی_صیادشیرازی
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
📛 #بیت_المال
🗓 سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در صبح روز ۲۱ فروردین ۱۳۷۸، مقابل منزلش توسط منافقین کوردل به شهادت رسید.
#⃣ #عملیات_مرصاد
@pellake8
✳ ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود اما...
🔻 پسرم از روی پلهها افتاد. دستش شکست. بیشتر از من، عبدالحسین هول کرد. بچه را که داشت بهشدت گریه میکرد، بغل گرفت. از خانه دوید بیرون. چادر سرم کردم و دنبالش رفتم. ماتم برد وقتی دیدم دارد میرود طرف خیابان. تا من رسیدم بهش، یک تاکسی گرفت. در آن لحظهها، ماشین سپاه جلوی خانه پارک بود.
👤 راوی: همسر #شهید_عبدالحسین_برونسی
📚 برگرفته از کتاب #سالکان_ملک_اعظم ۲ «منزل برونسی»
📛 #بیت_المال
@pellake8
✳️ این خونوادهٔ برادرم بود!
🔻 بعد شهادت حمید آقا، آقا مهدی برای دیدار با خانوادهٔ او به قم رفت. من هم همراهش بودم. موقع برگشت به من گفت: «از سهراهی درود تا قم چقدر راهه؟» گفتم: «برای چی میخوای؟» گفت: «من رفتم خونوادهٔ حمید رو دیدم، میخوام ببینم چقدر راه اومدیم.» مسافت آنجا را گفتم. بعد پرسید: «خب چقدر بنزین مصرف شده؟» این را هم حدودی گفتم. دست کرد و از جیبش پول درآورد و شمرد و داد به من. آن مبلغ بیشتر از مقدار بنزین مصرفی بود. گفتم: «آقا مهدی! این که خیلی زیاده!» گفت: «استهلاک ماشین رو هم حساب کردم.» گفتم: «این حرفا چیه آقا مهدی؟ شما رفتی به یه خونواده شهید سر زدی!» گفت: «نه! این خونوادهٔ برادرم بود.»
🎙 راوی: محسن ایرانزاد
📚 از کتاب «ف.ل.۳۱» روایت زندگی #شهید_مهدی_باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا
📖 ص ۱۵۱
✍ علی اکبری مزدآبادی
📛 #بیت_المال
https://eitaa.com/pellake8