eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34هزار عکس
15.8هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
جاداره رو به تمامی سربازان گمنام بقیه‌الله الاعظم تبریک بگیم. کسانیکه با مجاهدتهای خاموش خودشون امنیت رو برای ما به ارمغان میارن. مظلومانه میجنگند و مظلومانه‌تر شهید میشن. https://eitaa.com/piyroo
بــيا تــوافــقــنــامــه امــضــا كنــيمــ، من رآكتــور قــلــبــم را بــه نــامــت مــيكنــمــ، توهم تــحــريم چــشــمــانــت را از مــن بــردار ...!مــهدی جــان مــیــدانــے آقــاجــانــ خــواب مــانــده ایــمــ 😭😭😭 https://eitaa.com/piyroo
🍃🎈 این آینه ها سنگ صبورت آقا ؛ روشن شده این جهان، ز نورت آقا ؛ میلاد تو فرخنده و زیباست ولی ؛ ای کاش بود جشن ظهورت آقا (❤️) ........................................ ● @piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸نماهنگ خورشید، تقدیم به منتظران 🌺به مناسبت ایام ولادت منجی عالم بشریت حضرت حجت علیه السلام🌺
✨﷽✨ 🔴《 نیمه شعبان 》 🍃عصر روز نیمه شعبان ابراهیم وارد مقر شد، همان روز بچه‌ها دور هم جمع شدیم؛ از هر موضوعی صحبت به میان آمد تا این که یکی از ابراهیم پرسید: بهترین فرماندهان در جبهه را چه کسانی می‌دانی و چرا؟! 🍃ابراهیم کمی فکر کرد و گفت: تو بچه‌های سپاه هیچکس را مثل محمد بروجردی نمی‌دانم‌ محمد کاری کرد که تقریبا هیچ کس فکرش را نمی‌کرد، در کردستان با وجود آن همه مشکلات توانست گروههای پیش‌مرگ کرد مسلمان را راه‌اندازی کند و از این طریق کردستان را آرام کند. 🍃در فرماندهان ارتش هم هیچکس مثل سرگرد علی صیاد شیرازی نیست، ایشان از بچه‌های داوطلب ساده‌تر است، آقای صیاد قبل از نظامی بودن یک جوان حزب‌اللهی و مؤمن است. 🍃از نیروهای هوانیروز، هرچه بگردی بهتر از سروان شیرودی پیدا نمی‌کنی، شیرودی در سرپل ذهاب با هلی‌کوپتر خودش جلوی چندین پاتک عراق را گرفت. با این که فرمانده پایگاه هوایی شده آنقدر ساده زندگی می‌کند که تعجب می‌کنید! ... 🍃همان روز صحبت به اینجا رسید که آرزوی خودمان را بگوئیم.؛ هرکسی چیزی گفت، همه منتظر آرزوی ابراهیم بودند. ابراهیم مکثی کرد و گفت: آرزوی من شهادت هست ولی حالا نه! من دوست دارم در نبرد با اسرائیل شهید شوم! راوی 👈 جمعی از دوستان ❣هـــــادی دلهـــــا❣ 🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلوات شعبانیه #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙🌙🌈 🎈ریسه میبندن تو بهشت.... 🎈رو نردبون آسمون... 🎈امشب چراغونی میشه... 🎈براش تموم آسمون.... 🎤 به مناسبت 🎊🎉😍 عیدتون مبارککککک❤️☺️💐 💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐 https://eitaa.com/piyroo
🌸 آقـا ببخش، ڪه ڪوچه پس ڪوچه هاۍ شهـر . از من براۍ آمدنت، آماده تـر شده... . . 🍃🌹🌸 عیــدتون مـُـبارکــ 🍃🌹🌸 . . https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سلام بر ابراهیم... یکم اردیبهشت، سالروز تولد پهلوان بی مزار ، پرستوی گمنام کانال کمیل ، امیرِ مبارزه با نفس ، جوانِ اول تهران ، هادی دلها ، *شهید ابراهیم هادی* بر تمام عاشقان و دلدادگانش تبریک و تهنیت باد. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_213233521244766843.mp3
13.21M
✨صوت بسیار زیبای دعای فرج✨ ✨ اینو فرستام دلتونو به اصلی ترین نقطه هستی وصل کنید. قطرات اشکتون، زیباترین آرامش رو بهتون هدیه میده✨ 🌺 اللّهُمَ عَجِّل لِولیکَ الفَرج🌺 https://eitaa.com/piyroo
سرزمین نینوا یادش بخیر کربلای جبهه ها یادش بخیر یاد آن دوران بخیر و یاد آن دوستان بخیر https://eitaa.com/piyroo ┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
به روایت شهید سیدمرتضی آوینی : وقتی از این ڪانال ... که سنگرهـای دشمن را به یکدیگر پیوند می‌داده‌اند بگذری ، به « فرمانده » خواهی رسید به علمـــدار ... او را از آستین خالیِ دست راستش خواهی شناخت ... چه می گویـم !! چهره ریز نقش و خنده‌های دلنشینش نشانه ی بهتـری است ... مواظب باش ...! آن همه متواضع است که او را درمیان همراهانش گم میکنی اگر ڪسی او را نمی شناخت ، هرگز باور نمی ڪرد که با فرمانده لشکر امام‌ حسین (؏) رو به رو است ... https://eitaa.com/piyroo
به قول آسید مرتضی آوینی : این چنین مردانی ؛ مامور به تحول تاریخ هستند و آمده اند تا عاشقانہ زمینہ ساز ظهـور باشند . . . https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_یادت_باشد، داستان عاشقانه و زندگی #شهید_حمید_سیاهکالی_‌مرادی🌷 #فصل_اول #قسمت_هفدهم.
🕊🌹🔹 🌹 🔹 ، داستان عاشقانه و زندگی 🌷 ..🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 آن روز نمی دانستم مرام حمید همین است :می آید نیامده جواب می گیرد و بعد هم خیلی زود میرود حالا همه آن چیزی که دنبالش بود را گرفته بود من ماندم و یک دنیای رویاهایی که از بچگی با آن ها زندگی کرده بودم و حس می کردم از این لحظه رویاهای پر قرار و نشیبی باید در انتظار من باشد یک انتظار تازه که به حسی تمام ناشدنی تبدیل خواهد شد تمام آن یک ساعت و نیمی که داشتیم صحبت می کردیم پدرم با اینکه پایش در رفته بود عصا به دست بیرون اتاق در رفت و آمد بود می رفت ته راهرو به دیوار تکیه میداد با ایما و اشاره منظورش را می رساند که یعنی کافیه در چهره اش به راحتی می شد استرس را دید می دانستم چقدر به من وابسته است و این لحظات او را مضطرب کرده همیشه وقتی حرص میخورد عادت داشت یا راه میرفت یا لبش ور می چید. وقتی از اتاق بیرون آمدم عمه گفت: فرزانه جان خوب فکر تو بکن ما هفته بعد برای گرفتن جواب تماس میگیریم. از روی خجالت نمی توانستم درباره اتفاق آن روز و صحبت هایی که با حمید داشتم با پدر و مادرم حرفی بزنم این طور مواقع معمولا حرف هایم را به برادرم های میزنم در ماجراهای مختلفی که پیش می آمد مشاور خصوصی من بود با اینکه علی از نظر سنی یک سال از من کوچک تر است ولی نظرات خوبی و منطقی میدهد آن روز رفته بود باشگاه وقتی به خانه رسید هنوز ساکش را زمین نگذاشته بود که ماجرای صحبتم با حمید را برایش تعریف کردم و نظرش را پرسیدم گفت کار خوبی کردی صحبت کردی حمید پسر خیلی خوبیه من از همه نظر تاییدش میکنم...🌹🍃 ... 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ...‌ https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_یادت_باشد، داستان عاشقانه و زندگی #شهید_حمید_سیاهکالی_‌مرادی🌷 #فصل_اول #قسمت_هجدهم.
🕊🌹🔹 🌹 🔹 ، داستان عاشقانه و زندگی 🌷 ..🌷🕊 🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊 مهر حمید از همان لحظه اول به دلم نشسته بود به یاد عهدی که با خدا بسته بودم افتادم درست روز بیستم حمید برای خواستگاری به خانه ما آمده بود تصورش را هم نمی کردم توسل به ائمه اینگونه دلم را گرم کند و اطمینان بخش قلبم باشد حس عجیب و شور انگیزی داشتم همه آن ترس ها و اضطراب ها جای خودشان را به یک اطمینان قلبی داده بودند تکیه گاه مطمنم را پیدا کرده بودم احساس می کردم با خیال راحت میتوانم به حمید تکیه کنم به خودم میگفتم حمید آن کسی هستش که میشه تا ته دنیا بدون خستگی باهاش همراه شد سه روزی از این ماجرا گذشت مشغول رسیدگی به گل های گلخانه بودم مادرم غیر مستقیم چند باری نظرم را درباره حمید پرسیده بود از حال و روزش معلوم بود که خیلی خوشحال است از اول به حمید علاقه مادرانه ای داشته باشد. در حال صحبت بودیم که تلفن خانه به صدا در آمد مادرم گوشی را برداشت با همان سلام اول شصتم خبردار شد که احتمالا عمه برای گرفتن جواب تماس گرفته است در حین احوال پرسی مادرم با دست به من اشاره کرد به عمه چه جوابی بدهم؟ آمدم بگویم هنوز که یک هفته نشده چرا اینقدر عجله دارید؟ بعد پیش خودم حساب کردم دیدم جواب من که مشخص چه امروز چه چند روز بعد شانه هایم را دادم بالا دست آخر دلم را به دریا زدم و گفتم: جوابم مثبته ولی چون ما فامیل هستیم اول باید بریم برای آزمایش ژنتیک یه وقت بعدا مشکل پیش نیاد تا جواب آزمایش نیومده این موضوع رو با کسی مطرح نکنن. علت این که عمه انقدر زود تماس گرفته بود حرف های حمید بود به مادرش گفته بود من فرزانه خانم رو راضی کردم زنگ بزن مطمن باش جواب بله را می گیریم...🌹🍃 ... 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷 ...‌ https://eitaa.com/piyroo